کد خبر: 32848
تاریخ انتشار: جمعه, 06 بهمن 1396 - 20:54

داخلی

»

اخبار کتاب

روزگار سیاه انگلستان را در ماجرای دختری سرگردان به نام «نل» بخوانید

منبع : لیزنا
انتشارات علمی و فرهنگی رمان «دختری به نام نل» اثر چارلز دیکنز را با ترجمه حمید رضا آتش برآب منتشر کرده است.
روزگار سیاه انگلستان را در ماجرای دختری سرگردان به نام «نل» بخوانید

لیزنا: رمان تاثیرگذار «مغازه عتیقه فروشی» نوشته چارلز دیکنز، برجسته‌ترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا، با نام «دختری به نام نل» توسط حمید رضا آتش برآب ترجمه شده است.

دیکنز رمان «مغازه عتیقه فروشی» را در سال 1840 میلادی بر پایه شخصیت دخترکی به نام نل نوشته است. این رمان ماجرای دخترک زیبایی است که همراه با پدربزرگش با زندگی فقیرانه و مغازه‌ای ورشکسته عتیقه فروشی روزگار می‌گذرانند. پیرمرد از ناچاری و فشار مالی و جهت تامین آتیه نل از رباخواری پول قرض می کند ولی همه را در قمار می بازد. تلاش این رباخوار برای توقیف پیرمرد و سند عتیقه فروشیش باعث فرار آنها می شود. آنها در مسیر فرار خود و تلاش برای پیدا کردن مادر نل با انسان های مختلفی از طبقات مخلف آشنا می شوند و ماجراهای گوناگونی را از سر می گذرانند. اما تلاش آنان نتیجه ای ندارد و داستان با مرگ قهرمان کوچک و زیبای رمان پایان می یابد.

دیکنز درواقع در قالب این داستان جذاب، بریتانیای عهد دیکنز را به تصویر می کشد و اطلاعاتی روشن از زندگی اجتماعی و  فضای تیره و تار انگلستان عصر سلطنت «ملکه ویکتوریا» ارائه می دهد. این داستان به نقد و تفسیر جامعه آن روز بریتانیا می پردازد و فضای سیاه قرن نوزدهم در خلال ماجراهای این داستان غم انگیز مانند دیگر آثار دیکنز کاملا مشهود است. او با استفاده از ماجراهای قهرمانان آرمان‌گرا و عاطفی رمان های خود از فقر، زشتی و اختلافات طبقاتی جامعه‌ انتقاد می کند.

دیکنز نویسنده ای هم واقع گرا و هم آرمان گرا بود که هم روزگار سیاه جامعه خود را درک می کرد و گاه با زبانی طنز و ملایم و گاه با درام به نقد آن می پرداخت و هم با ساخت شخصیت هایی ماندگار به دنبال آرمان های خود می رفت. شخصیت سازی های این رمان دراماتیک نیز از آن داستانی پرکشش و شاهکاری ادبی ساخته است.

شرکت‌های معتبر فیلم‌سازی جهان بر اساس داستان رمان «مغازه عتیقه فروشی» فیلم‌های متعددی را در قالب سریال تلویزیونی، سینمایی و کارتون انیمیشن با نام‌های مختلف با ایفای نقش هنرمندان و کارگردانان بنام و مشهور جهان به تصویر کشیده اند.

انیمیشن «دختری به نام نل» نیز توسط شرکت بزرگ فیلم‌سازی ژاپن (نیپون) ساخته شده است. این انیمیشن  (به انگلیسی:Wandering Girl Nell) یک مجموعه ۲۶ قسمتی ژاپنی است از شبکه دوم سیما نمایش داده شد و شخصیت کوچک آن قهرمان محبوب بسیاری از کودکان دهه 50 و 60 ایران بود. این رمان در نهایت نیز پس از حدود صد و هشتاد سال توسط حمیدرضا آتش‌برآب با همین نام به فارسی برگردانده شد.

آتش‌برآب در یادداشتی که ابتدای کتاب به چاپ رسیده است می نویسد: «شهروندان عزیز، خود را برای اجرای حکم آماده کنید! شما طی یک‌فقره عمل روشنفکریِ منسوخ، پا به در تعلیق‌ترین حریم آقای دیکنز گذاشته‌اید و، به‌زودی، تنها در هیأت یک دهان باز، نُتی یا نهایتاً مخلوطی از وِردِ گنگی می‌شوید به میزان کافی، تا نوازندگان ما ارکستر ناب زندگی را در تالار این رمان طنین افکنند. شما حق دارید سکوت اختیار کنید...

اگر در ادعایی کلی بتوانم بگویم که وجه زیبایی‌شناختی ادبیات روسی تا حد زیادی در آغاز تحت تأثیر ادبیات فرانسه بوده است، در حدی بیش از این ادعا دستم را بر قلبم می‌گذارم و می‌گویم وجه اِتیک و معنوی ادبیات مدرن روسی اما از آغاز تا حد چشمگیری مدیون ادبیات ناب بریتانیاست و گویی تا سال‌ها هرچه در بریتانیای تا نیمة قرن نوزدهم آفریده شد، با رسالتی غریب در وجه اتیک‌اش در روسیه برکشیده و به متغیری پیچیده در هندسه فضایی ادبیات روسی بدل شد که وجوه منفر و اصیل اخلاقی ـ مذهبی آن را دوام بخشیده و در بستر مکتب ناتورال روسی به غایت دَوَران و تشنج خود رسید. اگر ادبیات روسیه، متنِ رستگاری و الهام و افشا و عصیان و خودکوبی است، ادبیات بریتانیا، ادبیات اِشراف و اکتشاف و بقا و ثقل و بسط است.

برای من از ابتدا، ترجمه‌های ادبیات بریتانیا و، پس از دانستن انگلیسی، اصل آثار چارلز دیکنز و تامس دی‌کوئینسی منبع مهم الهام و یادگیری ادبیات بوده‌اند. در حقیقت، مکتب رمان‌های دیکنز و دی کوئینسی و پوشکین و تاْلسْتوی و شعر بایرون و پو و فیِت و مایاکوفسکی بود که به من انگلیسی و روسی آموخت، نه کلاس‌های سراسر مهملی که زبان و ادبیات را از روی کتاب درسی و کلیشة دانشگاهی تعلیم می‌داد.

کمتر کسی از نسل من هست که دختری به‌نام نِل را به‌خاطر نداشته باشد. انیمیشن سرگردانی‌های دختری به‌نام نِل که در ایران با نام دختری به‌نام نِل نمایش داده شد، مجموعه‌ای بیست‌وشش قسمتی بود که آن را کمپانی ژاپنیِ داکْس اینترنشنال در 1979 تهیه و تولید کرد و ظاهراً از نظر تلویزیون ژاپن چنان غمناک و تأثیرگذار از آب درآمد که در ابتدا پخش آن را متناسب با گروه سنی کودکان تشخیص نداد.

نکته جالب اینکه کمتر کسی تاکنون در ایران می‌دانست که این انیمیشن براساس رمان بلند مغازة عتیقه‌فروشی اثر چارلز دیکنز ساخته شده است، اگرچه جریان حوادث آن با رمان در بسیاری از جاها خوانایی ندارد. اشتیاق این اثر در من سال‌ها ماند و بعدها که ارتباطش را با رمان دیکنز دریافتم، همیشه در پی فرصت خواندنش بودم و بعد هم که خواندنش میسر شد، سالها با رؤیای ترجمة آن و اتودهای هرازگاهی و ذهنی گذشت تا این‌که طی دوسال و اندی اتود و تصحیح، این ترجمه شکل گرفت.

خوانندة عزیزم، دیکنز را بیشتر با آرزوهای بزرگ، خانة قانون‌زده، روزگار سخت، دیوید کاپرفیلد، آلیور توئیست و نیکلاس نیکلبی‌اش می‌شناسیم. نام مغازه عتیقه‌فروشی، اما شاید برای اندک خواننده ایرانی آشنا باشد؛ رمانی که در 1841 به‌صورت کتاب چاپ شد، اما از حدود یک‌سال قبلش خوانندگانِ نشریه ساعت آقای هَمفری را هر هفته چشم‌انتظار ادامه داستان نگه می‌داشت. انتخاب عنوان دختری به‌نام نِل از سوی مترجم به جای عنوان اصلی، علاوه بر تمهید زیبایی‌شناختی، دلایلی دارد که به یکی از آنها در بالا اشاره کردم و، دیگر نیز، همین ناشناخته‌بودن اثر برای خواننده است؛ عنوان اصلی، خاطره یا حس پیشینی را در وجود او برنمی‌انگیزد و، در نتیجه، آوردنش را حتی ذیل عنوان جدید برای خواننده ایرانی ضروری نمی‌دانم.

نِل است که بار سنگین رمان را بر شانه‌های کوچکش می‌بَرَد و شهر و روستا و فضاها و شخصیت‌‌ها انگار از اوست که روح و رنگ می‌گیرند. حضور و لبخندش انگار نظرها را می‌شوید و باعث می‌شود حتی بارقه‌هایی از انسانیت را پسِ پلشتیِ شخصیتی چون کیلْپ بیابی. داستان، داستان نِل است و زیبایی او، پس چرا عنوانش همان عنوان آشنای دختری به‌نام نِل نباشد؟

ویلیام هاویت، مورخ و نویسندة برجستة انگلیسی، گفته است همة ما به دیکنز مدیونیم، حتی اگر این دِین، فقط و فقط، مدیون لذتی باشد که آفریده‌هایی نظیر دختری به‌نام نِل نصیب ما کرده است.

به‌نظر ورینگتون وینترز، برخلاف باور و اشاره برخی منتقدان و ادب‌پژوهان، واژه روانشناسی برای دیکنز ناشناخته نبوده و او هرگز کار خود را محدود به ارائه پوسته‌ای بیرونی از شخصیت‌ها نکرده است. دیکنز را باید یک سروگردن بالاتر از نسل قبل و هم‌عصرانش دانست، چون باوجود فضای ملودرام می‌توان بااطمینان‌خاطر بر نوشته‌های او مهر برجسته روانشناختی زد و دختری به‌نام نِل نیز حاصل مشاهدات یک روح حساس و وفادار به‌زندگی است که از ماهیت روانشناختیِ آن‌چه درباره‌اش می‌نویسد، به‌خوبی آگاه است و حتی شاید بتوان پا فراتر گذاشت و نوشته‌های او را بر فروید تأثیرگذار دانست.

روزمری مانهنک، دیکنزپژوه نامیِ دانشگاه پنسیلوانیا، بر این باور است که در دختری به‌نام نِل، مانند دیگر آثار کبیر دیکنز، شاهد تعادل بداهه و طرح‌ریزی، تنوع خلاقانه و کنترل روایی، آزادی و وحدت موضوعی هستیم.

سرانجام، جرج اوروِل در مقاله‌ای با نام «چارلز دیکنز» پس از پرداختن به پیام آثار دیکنز و مسأله محتوا، به هنر بدیع نویسنده ما اشاره می‌کند و می‌گوید آن‌چه در وجود دیکنز هست و نمی‌توان تقلیدش کرد، آفرینندگی و نوآوری غریب اوست که در فصل فصل دختری به‌نام نِل هم شاهد آن هستیم.

شما حق دارید سکوت اختیار کنید...»

از دیگر رمان‌های برجسته‌ چارلز دیکنز می‌توان به آقای پیکویک (1837)، الیور تویست (1838)، نیکلاس نیکلبی (1839)، بارنابی روج (1841)، سرود کریسمس (1843)، مارتین چوزلویت (1844)، دیوید کاپرفیلد (1853)، اسرار ادوین درود (1870) و غیره اشاره کرد.

 

رمان «دختری به نام نل» در ۷۳ فصل و در 1هزار و 25 صفحه توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده و با قیمت ۴۶ هزار تومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: