کد خبر: 14528
تاریخ انتشار: دوشنبه, 18 فروردين 1393 - 21:15

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

آمد و نیآمدِ لیزنا در گهواره سپندارمزد

    امیرحسین مردانی

 لیزنا: زمانیکه خبر انتشار متن آقای مردانی را به ایشان دادیم، یادداشت زیر را برای ما فرستادند که عینا نقل می کنیم و با اجازه ایشان متن را برای استفاده خوانندگان تقدیم می نمائیم.


امیر حسین مردانی:
"باتشكر از حسن اعتماد ليزنا، فقط فكر نمي كنيد كه موضوعيتي براي اين ايام نداشته باشد. چون اين متن حال و هواي اسفندي دارد و بخصوص كه دعاي ما در مقدمه متن براي زنده ياد باستاني پاريزي هم نگرفت. اگرچه هميشه خودشان از اينكه آدرس سر راست به عزرائيل دهند امتناع مي ورزيدند ولي انگار ما با آن دعايمان آدرس سر راست داديم و ديگر ايشان در ميان ما نيست. عليحال تصميم نهايي با ليزناست."

 

لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک: 79)، امیرحسین مردانی، دانشجوی دکتری علوم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه تهران:

 

هر که را با اختری پیوستگی‌ست

مر ورا با اختر خود هم‌تگی‌ست                   

 

" طاها، کاغذ حلب را داده ام پستخانه، صورت سر پاکت را فرستادم ضبط نمائید. از برای بچه گهواره گذاردن. مُلّا مَرزیان گفت: اگر تعجیل است حالا چندان بد نیست. یک ساعتی امشب طریقه می شود بعد قمر در عقرب است و ساعت ندارید، تا روز دوشنبه. اگر تعجیل ندارید باشد روز دوشنبه، و اگر تعجیل دارید حالا بسم اللّه، گهواره آماده کنید (یوسف بن ابراهیم الکرمانی، به نقل از باستاني پاريزي 1380)".

 

استاد باستاني پاريزي – ایشان اين روزها در بستر بيماري هستند، براي صحّت و سلامتي اين پير تاريخ مان دعا كنيم -  در ابتدای مقاله " از گهواره تا گور" درباره متن فوق مي نويسند: « در باب  آمد و نیآمدِ  به گهواره گذاردن کودک خود، ساعت خواسته است که جواب را چنانکه در خور بوده ، شنیده و ثبت و ضبط کرده است. این چند جمله را از کتب نجومی نقل کردم تا بدانی که زبان منجّم غیر از زبان آدمیزاد است، ولی چه توان کرد که در طول تاریخ، منجم از روز اول آدمیزاد تا مرگ او، با همین زبان همه جا با آدم سروکار داشته و حرف می زده است. و این پیوستگی شاه و گدا ندارد، شاه عباس بزرگ هم که باشی محتاج هستی که هر روز ملّاجلال منجّم یزدی را بپذیری و در باب دخول و یا خروج از دروازه با او مشورت کنی».

 

چند روز قبل با چهارمین زادروز ليزنا مصادف بود (12/12/1392) و خبرها و پيام هاي مبني بر شادباش و ميمنت اين واقعه به راستي اثرگذار در عرصه خبررساني و اطلاع سازي حوزه علم اطلاعات و كتابخانه ها خواندیم. اگر بخواهم سهم ناچیزی را ادا كرده باشم آنچه از دستم بر می آمد اینکه به گاهشمارها و سالشمارهاي ايراني رجوع كنم تا متوجه شویم اسفندماه های ايران زمين چه رنگ و بویی داشته اند. به خصوص كه در آستانه اعتدال بهاری سال 93 خورشيدي هستيم كه خود آغاز بهار نجومی در ايران و واقعه ای سماوی و زمینی است و قرار گرفتن خورشید در نقطه بُرج حَمَل، که آغاز بهار نجومی در نیم کره شمالی است. اگر از گاهشماری خورشیدی یا تقویم خورشیدی به نوعی گاهشماری تعبیر می شود که روزهای آن نشان‌دهنده محل زمین در چرخش آن به دور خورشید است روزگار سپري شده ايران اين سرزمين سالخورده، اين شير شرزه كه روزگاري بر قلمرو وسيعي چنبره زده بود و امروز دیگر گربه اي بنشسته در ميان دست های سرد خزر تا  آغوش گرم خليج فارس است حتما از ورق گردانی های لیل و نهار در امان نبوده و با هر نسیمی دفتر ایامش برهم خورده است.  البته می دانیم كه در این عصر و زمانه دست اندركاران لیزنا نمی توانند دیگر رمل و اصطرلاب بخواهند و ارتفاع بگیرند و طالع درست کنند كه في المثل بدانند در روز دوازدهم اسفندماه آيا قمر زمين در برج ِ عقرب افتاده است يا نه؟ اما می توانیم نگاهي بر صفحات گاهشمارها و روزشمارهای ايران انداخت و دید که گاهواره اسفندماه در نشیب و فراز خود تا کنون با چه  وقایع سعد و نحسی همراه بوده است و اسفند ماه براي ما ایرانیان چه حس و ادراك زمانی دارد و ليزنا در كنار آنها احساس راحتي خواهد كرد.

 

 در چند منبع گاهشماري ايراني که دم دست بودند نظري انداخته شد و مرتبط ترين وقايع و اتفاقات آنها را فهرست نمودم و سعی شد اطلاعات مختصری هم پیرامون آن نوشته شود. آشكار است اگر دوستان چشمی بر كتب و دستي بر ديگر منابع ببرند آن وقت اين ليست هم بالا بلندتر خواهد شد. فقط نمی دانم از کجا باید شروع کرد و به قول اعتمادالسلطنه : " به جهت شروع روزنامه موقعي لازم نيست . . . هر وقت شروع كني خوبست ". سعي مي كنم به ترتيب روزهاي اسفندي پيش رويم :

 

« متاسفانه عهدنامه ترکمانچای قراردادی است که در همین آغازاسفندماه، یکم اسفند 1206 خورشیدی، پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان، بین روسیه و ایران امضا شد. طی این قرارداد قلمروهای باقیمانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتی‌رانی در دریای خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به روسیه شد. بر طبق این قرارداد روسیه قول داد فقط و فقط از پادشاهی ولیعهد وقت عباس‌میرزا حمایت کند! ( اخوان توکلی، 1386).

 

سوم اسفندماه 1299 خورشیدی، بریگاد قزاق ها به فرماندهی رضاخان از محل استقرارشان در نزدکی های قزوین وارد تهران شدند و بدون هیچ مقاوتی عنان شهر را بر دست گرفتند و کودتای سیاه با مساعدت سید ضاء ترتیب داده شد. انگلیس ها به این نتیجه رسیده بودند که ایران امروز به یک دیکتاتوری نظامی نیاز دارد و باور داشتند که رضاخان یک روستایی جاهل اما تیزهوش ولی سید ضیاء از همه فضایل انسانی برخوردار است و یک سده زودتر از موعد به دنیا آمده است! ( فراهاني، 1390).

 

بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان، مجمع عمومی سازمان ملل در نشستی چهارم اسفند ۱۳۸۸ را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است (ويكي پديا).

 

روز پنجم هر ماه و دوازدهمین ماه هر سال، اسفند / اسپند/ سپندارمزد نام دارد. پنجمین روز ماه و آخرین ماه سال موسوم به سپنتا آرمیتی (سپندارمزد) است. امشاسپند سپندارمزد، نگهبان و ایزدبانوی زمین ِ سرسبز و نشانی از باروری و زایش است. اسفندگان / سپندارمزدگان یا جشن مردگیران، یکی از جشن‌های باستانی ایرانی است که در روز پنجم اسفند بر‌گزار می‌شود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌است که ایرانیان باستان روز پنجم اسفند (اسپند) را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانستند(ويكي پديا).

 

نامه ناگاری و مراسلات این مرد فیلسوف و منجم و ریاضیدان را یکی از عوامل لشکرکشی هلاکوخان به ایران می دانند. پنجم اسفند 579 خورشیدی تولد خواجه نصیرالیدن طوسی در شهر طوس است (نقيب، 1382). رصدخانه مراغه را بر بلندای تپه ای ساخت که می توانست از دوردست ها دریاچه پر آب آن روزگار ارومیه را نگریست و در کنار این رصد خانه کتابخانه‌ای به وجود آورد که نزدیک به چهل هزار جلد کتاب در آن بوده‌است. زمانی که هلاکوخان بعد از سقوط قلعه الموت دستور داد تا کتابخانه عظیم و بی‌مانند الموت را نابود سازند خواجه همت کرد و برخی منابع نفیس کتابخانه را از گزند آتش و آب نجات دهد.

 

هفتم اسفند 1352 خورشیدی، روز مرگ نوازنده اي است كه مي گفت :‌"‌يادتان باشد که من تمبک را از وضعیت صفر پیش از عدد، به صفر بعد از عدد تبدیل کرده ام. حالا صفرها جزو عدد شده است! شماها باید کاری کنید که ضرب را اگر جلوتر نمی برید، عقب تر نبرید!".  اولین درس حسين تهراني به شاگردانش اين بود که هر چی چهار مضراب و رِنگ داریم ضربش این جوری می شود که:  بله و بله و بعله دیگه/ بله و بله و بعله دیگه !. و  آهنگ های دو ضربی را هم این جوری در دلمان می گویيم: صد، صد و بیست و پنج، یکصد و بیست و پنج !. دقیقا  18 سال پیش از آن هم مردی در هفتم اسفند چشم فروبست که مقاله های پر نیش و طنز آن در روزنامه صوراسرافیل با عنوان چرند و پرند مکتب جدیدی را در روزنامه نگاری ایران و نثر فارسی معاصر خلق کرد (بهبودي، 1390). علّامه دهخدا در دوران سلطنت رضاشاه به کارهای ادبی و فرهنگی پناه برد و در همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آنچه در صوراسرافیل منتشر می‌کرد نمی‌سراید و نمی‌نویسد، می‌گفت: " در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آنها در روزنامه‌ها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغت‌نامه وظیفه‌ای دشوار و خسته‌کننده و طاقت‌سوز ولی واجب را تحمل نماید".

 

نهم اسفند 1308 خورشیدی، مرگ احمدشاه قاجار آخرین شاه سلسله قاجار که هیچگاه از سفر و اقامت در فرنگ منصرف نشد و همانجا هم مرد (فراهاني، 1390). ایرج میزا از شعرای نسب برده به قاجار درباره اش چنین گفته: "فکر شاه فطنی باید کرد / شاهِ ما گنده و گول و خرف است / تخت وتاج و همه را ول کرده / در هتل های اروپ معتکف است / نشود منصرف از سیر فرنگ / این همان احمدِ لاینصرف است".

 

یغما، مجله ادبی، تاریخی، و تحقیقی است که طی سال های ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷ به‌صورت ماهانه به سردبیری حبیب یغمایی در تهران منتشر می‌شد. اين نشريه در واقع در حُكم يك دانشگاه در جريان سازي تاريخ ادبيات منثور به حساب مي آمد. به‌طوری که مجله یغما از مهمترین منابع ادبی ایران در دهه سی تا پنجاه و مجموعه‌ای از نوشته های بزرگ‌ترین محققان معاصر ایران است. آخرین شماره يغما در نهم اسفند ۱۳۵۷ به راستي كه به يغما رفت(ويكي پديا).

 

دهم اسفند 1347 خورشیدی، مراسم تشکیل لژ اعظم فراماسونری ایران و عدم وابستگی به لژهای خارجی با حضور لژ اعظم اسکاتلند در تهران برگزار شد. میرزا ملکم‌خان ، نخستین انجمن نوین سیاسی اجتماعی ایران را در سلطنت ناصرالدین شاه بنیان نهاد و آن را فراموشخانه نامید (نقيب، 1382).

 

یازدهم اسفند 1260 خورشیدی، عهدنامه منع خرید و فروش برده بین ایران و انگلستان منعقد شد.  ورود بردگان به ایران در دوران صدارت امیرکبیر، سالانه بین دو تا سه هزار نفر گزارش شده‌است. برای بردگان مذکر نام هایی همچون "مبارک و فیروز و کافور" انتخاب می‌شده‌است. برای کنیزها، نام های "غنچه‌دهان و زعفران و صنوبر " نام های معمول بوده‌است (اخوان توکلی، 1386).

 

دوازدهم اسفند ماه 1322 خورشیدی، رینولد الن نیکلسون - خاورشناس و اسلام‌شناس انگلیسی، شارح و مترجم آثار عرفانی فارسی و اسلامی-  پس از عضویت در فرهنگستان ایران در نامه ای به دکتر صدیق می نویسد: "از اینکه به فرهنگستان ایران و دانشمندان بزرگ آن وابستگی پیدا کرده ام مشعوف و مباهی ام. بزرگترین افتخاری که ممکن بود نصیب من شود همین است که کارهایم در زمینه ادبیات، فلسفه و مذهب ایران نزد آن فرهنگستان مقبول افتاده است". همین روز در سال 1308 خورشیدی، زادروز  بیژن ترقی، شاعر و ترانه‌سرای ایرانی است. ترانه های بهار دلنشین، آتش کاروان و برگ خزان و قطعات او در برنامه های جاودانه گلها در رادیو خاطرات خوش و نوستالژیکی برای ایرانی ها دارد (بهبودي، 1390).

 

سیزدهم اسفندماه 1235 خورشیدی، پیمان صلح پاریس بین امین الملک نماینده دولت ایران و لرد کولی نماینده دولت انگلیس در پاریس به امضاء رسید. در واقع  انگلیس با تصرف بخش‌هایی از جنوب ایران )بنادر خرمشهر و بوشهر و جزایر جنوب (ناصرالدین شاه قاجار را مجبور به قبول پیمان پاریس کرد. بر طبق این پیمان ایران از ادعای خود بر هرات چشم پوشی کرد و هرات به افغانستان ملحق گشت و ایران موجودیت کشوری به نام افغانستان را به رسمیت شناخت (اخوان توکلی، 1386).

 

چهاردهم اسفند 1307 خورشیدی، آغازی برای شصت و دو سال زندگی شاعرانه و پر از تلاش م. امید بود(بهبودي، 1390). مهدی اخوان ثالث که به درستی وی را نقطه اوج پایان سبک خراسانی می دانند. جدای‌ از شعر و شاعری‌ در زمينه‌ تالیف، ترجمه‌ و نقادی‌ با نوعی‌ ديد اجتماعی و سياسی‌ تسلط داشت‌ و از نخستين‌ اديبان‌ دوره‌ معاصر به شمار می‌رود كه‌ به‌ تجزيه‌ و تحليل‌ شعر نو نيمايی‌ به‌ ويژه‌ از جهت‌ وزن‌ و قالب‌ پرداخت‌ و دو كتاب‌ " بدعت ها وبدايع‌ نيمايوشيج " و " نيمايوشيج‌ و عطا و لقاي‌ نيمايوشيج" را منتشر ساخت‌ كه‌ با استقبال‌ محافل‌ علمی‌ و ادبی‌ روبرو شد. دقیقا سی و هشت سال بعد - 1345 خورشیدی- درگذشت آزادمردی است که اخوان قطعه " تسلی و سلام " را برای او سروده بود. جواهر لعل نهرو از رهبران جنبش استقلال هند و از محبوب‌ترین سیاستمداران هند، مصدق را پیشگام مبارزه برای غرور ملی و آزادی و شرافت نامید. او در وصف مصدق می‌گوید: " در قرن ما، آسیا سه مرد بزرگ به وجود آورد که در جهان تاثیر نمایان گذاشتند. این سه مرد بزرگ، گاندی، مائوتسه تونگ و سومی مصدق است".  جمال عبدالناصر رهبر پرآوازه مصری، كه همواره خود را شاگرد مکتب ضد استعماری مصدق می‌دانست، می‌گفت: "من شاگرد مکتب ضد استعماری مصدقم و از مکتب او درس آموخته‌ام".

 

پانزدهم اسفند 1299 خورشیدی، خاورشناس شهیر بریتانیایی ادوارد براون در نامه ای خطاب به یکی از دوستانش می نویسد: " بر خود دو قِسم ذکوة فرض می دانم: یکی دینی از قبیل اعانت فقرا و ستم دیدگان از هر قبیل و هر ملت و هر مذهب، دیگری ذکوة علمی، از برای ترویج آن علوم که مطمح نظر من است یعنی علوم انسانی، تاریخی و ادبی، خصوصا علومی که راجع به ایران باشد" (اخوان توكلي ، 1386).  تقويم هجري خورشيدي كه مورد استفاده ما ايرانيان است برابر با پانزدهم اسفندماه 457 خورشیدی توسط حكيم عمر خيام نيشابوري تكميل شد كه به تقويم جلالي معروف گرديده است، زيرا در زمان حكومت جلال الدين ملكشاه سلجوقي تنظيم شده بود. گاهشماری جلالی را در هماهنگی با سال اعتدالی دقیق‌ترین گاهشماری جهان دانسته‌اند. تقویم اروپایی که در هر ۳۳۲۰ سال یک روز خطا دارد، گاهشماری جلالی در هر ۱۰ هزار سال یک ثانیه خطا دارد(ويكي پديا).

 

هجدهم اسفند 1240 خورشیدی، ناصرادین شاه باغ واقع در روستای قلهک و اراضی متصل در آن را به سفارت انگلیس واگذار کرد (اخوان توکلی، 1386). شاید نمی دانست که محلی برای معروف‌ترین وقایع تاریخی مربوط به بست‌نشینی و تحصن در سفارت در طی مبارزات منتهی به انقلاب مشروطه می شود و  مظفرالدین شاه را به صدور فرمان مشروطه و ایجاد مجلس ملی وادار می سازد.

 

هجدهم اسفند 71 پیش از خورشیدی، بنا و ساخت  طاق کسری در تیسفون به دستور شاپور اول پایان یافت. این بنا با داشتن بزرگترین تاق خشتی جهان مشهورترین بنایی است که پادشاهان ساسانی ساخته اند (احمدي كرماني، 1386). خاقانی قصیده معروف خود را هنگام عبور از ویرانه های این کاخ سروده است، با این مطلع: "هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان / ایوان مدائن را آئینه عبرت دان".  اما همین روز در  337 خورشیدی ولادت شیخ ابولحسن خرقانی - مردی که بعد از حلاج و جنید معروف ترین صوفیه ایران است- رقم می خورد. بر سر در خانقاه شیخ ابوالحسن در دل کویر ایران چنین نوشته شده بود: " هر که در این سرا درآید نانش دهید و از نامش (ایمانش) مپرسید، چه آنکس که به درگاه باری تعالی به جان ارزد البته به خانقاه بولحسن به نان ارزد". و شصت و شش سال بعد سلطان محمود غزنوی در چنین روزی به فتح بتی به نام سومنات رفت که آنچنان برای هندوان با ارزش بود که حتی معتقد بودند دریا نیز وی را می پرستد و جزر و مد را نشانه همین پرستش می‌دانستند (نقيب، 1382). تا از روزگار سلطان غزنوی و عارف خرقانی فاصله نگرفته ایم، نوشته اند که سلطان محمود غزنوی از بسطام و خرقان می گذشت علاقه مندی خود را برای دیدار ابوالحسن خرقانی اظهار داشت. نویسنده اسرارالتوحید چنین می نویسد: "رسول فرستاد که شیخ را بگویید که سلطان برای تو از غزنین به اینجا آمد، تو نیز برای او از خانقاه به خیمه او درآی. و رسول را گت اگر نیاید این آیـة برخوانید- قوله تعالی: و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول ، و اولی الامر منکم. رسول پیغام بگزارد. شیخ گفت: مرا معذور دارید. این آیت بر او خواندند. شیخ گفت: محمود را بگویید چنان در اطیعوا الله مستغرقم که در اطیعوا الرسول خجالت ها دارم، تا به اولی الامر چه رسد !".

 

بیست و چهارم اسفند 435 خورشیدی، وفات ایاز غلام سلطان محمود غزنوی است (نقيب، 1382). در یکی از بزم های شبانه خود آنچنان مست و لایعقل می شود که بر سر ایاز، آن همنشینی که جهانی را به پایش می ریخت، عربده می کشد تا زلف هایش را قیچی کند. فردای آنروز سلطان از کرده خود عصبانی و از گفته خود سخت پشیمان می شود و هیچ کس را جرات رفتتن نزد او نیست. نزدیکان دست به دامن عنصری شاعر می شوند و با دو بیتِ فی البداهه، دل سلطان خشمگین و مغموم را نرم و امیدوار می کند: " کی عیب ِ سر زلفِ بت از کاستن است / چه جای به غم نشستن و خاستن است؟ / جای طرب و نشاط و مِی خواستن است / کآراستن سرو، ز پیراستن است ".

 

بیست و پنجم اسفندماه 388 خورشیدی، پایان سرایش شاهنامه فردوسی است (ويكي پديا): " برآمد کنون قصه یزدگرد / به ماه سفندارمذ روز اِرد". این کتابِ کتاب ها که ارزش آن به بهای عمر و آرمان صاحبش بود، در طی عمر خود که نه بلندتر و نه کوتاه تر از یک عمر طبیعی بود، گوئی به درازای قرن ها زندگی می کند. اما همین روز در سال 1354 خورشیدی، یک سردرگمی عظیمی برای مورخین و اهل تاریخ و اوقات به وجود آورد. در این روز  در پی مصوبه مجلس شورای ملی و مجلس سنا مبداء گاهشماری ایران از هجرت پیامبر به سال تاجگذاری کوروش بزرگ تغییر یافت و از آن پس تا یازدهم شهریور ۱۳۵۷، گاهشماری شاهنشاهی تاریخ رسمی ایران شد و هر کسی می خواست به زمان و واقعه ای در تاریخ گذشته اشارت کند کلی به دردسر می افتاد تا آن را به شاهنشاهی برگرداند(اخوان توكلي، 1386).

 

بیست و هفتم اسفندماه آبستن تولد دو مرد خوشنام فرهنگ و ادب این مرز و بوم شد.  سال 1300 خورشیدی، زادروز مهدی آذریزدی، نویسنده کودکان و نوجوانان هست که شاید این بهترین وصف از زندگی اش باشد: " او ازدواج نکرد و هیچ‌گاه به کار دولتی مشغول نشد.از فوتبال دل خوشی نداشت، همچنان که از مرغ؛ تا جایی که زمانی ۱۸۰ بیت درباره مرغ همسایه سروده است . معروف‌ترین اثر او مجموعه قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب نام دارد. جایزه یونسکو و نیز جایزه سلطنتی کتاب سال را پیش از انقلاب ۵۷ دریافت کرده بود و سه کتاب او توسط شورای کتاب کودک به‌عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده اند". سال  1301 خورشیدی، عبدالحسین زرین‌کوب، نویسنده و برجسته‌ترین مولوی پژوه معاصر در بروجرد چشم به جهان گشود. پله پله تا ملاقات خدا، بحر در کوزه، از کوچه رندان در زمره معروف ترین تالیفات ایشان است و جنجالی ترین کتابش تحت عنوان دو قرن سکوت درمورد حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام (از حمله عرب تا ظهور دولت طاهریان) نگاشته شده است (بهبودي،1390).

 

گرچه شروع اسفندما عهدنامه ننگینی در تاریخ ایران به یادگار ماند اما در عوض پایان خوش آن  بیست و نهم اسفند ماه 1329 خورشیدی، ملی شدن صنعت نفت بود که خود آبستن حوادثی دیگر برای تاریخ ایران است».

 

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود       در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

 

حافظ با همین یک بیت آب پاکی بر دست همه می ریزد و بساط اهل تنجّم را در هم می پیچد. به حقیقت که هیچ وقت نباید تاریخ را فراموش کرد، اما اسیر آن نیز نبایست شد . روزهاي اسفندی پستي ها و بلندي ها ، حضيض ها و اوج ها، مرگ ها و زادهای بسیار به خود ديده است و خواهد ديد. بی شک لیزنا حُکمِ جنینی داشته که وقتی نه ماه و نه روز و نه ساعت و نه دقیقه و نه ثانیه از توقف او در رحم اجتماع گذشت، خود به خود بیرون خواهد آمد چه بخواهند و چه نخواهند، دقيقا مثل ثانيه تحويل سال نوروزي. گرچه هیچ زمان تصدیق صد در صد حرف منجّمان مد نظر نبوده است با این همه تنها كاري كه براي ليزنا، اين زاييده اسفندماه مي توانيم كرد دعاي خير بدرقه سفر بي پايابش داريم.

 

نوروز 93 خورشیدی و به شکوفه نشستن طبیعت آن را به لیزنا و جامعه کتابداری ایران تبریک می گویم.

 

سرِ سال نو هُرمُز فرودین                  برآسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند             می‌ و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار        به ما ماند از آن خسروان یادگار

 

منابع

احمدي كرماني، يحيي. تاريخ يحيي : سالشمار تاريخ ايران و جهان. کرمان: دانشگاه باهنر، 1386.

اخوان توکلی، فرناز. گاهشمار روابط ايران و انگليس. تهران: وزارت امور خارجه، 1386.

باستانی پاریزی، محمد ابراهیم.از گهواره تا گور. پژوهش های علوم تاریخی،  1380، 1: .1- 15.

بهبودي، هدايت الله. سالشمار ادبیات معاصر. تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1390.

فراهاني ، حسن. روزشمار تاريخ معاصر ايران. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسی، 1390.

نقیب، محمد مسعود. گاهشمار تطبيقي: وقايع مهم جهان اسلام و ايران. تبریز: مهد آزادی، 1382.

ويكي پدياي، دانشنامه آزاد.   http://fa.wikipedia.org/wiki

 

 

 

 

 

برچسب ها :
متینه معین
|
Iran
|
1393/01/20 - 19:47
1
1
نمی دانستم اسفندماهی که با شتاب هر چه تمامتر ما آدمهای خسته از کار و تلاش یکساله را به سرعت هر چه تمامتر به سوی دگرگونی طبیعت و رقم زدن فصل جدید زندگی سوق می دهد، بستر اینهمه اتفاقات مهم تاریخی و زاد روز انسانهای بزرگ و تاثیر گذاردر ادب و فرهنگ این سرزمین همچون اخوان ثالث، علامه دهخدا،مهدی آذر یزدیِ خالق قصه های ما کودک های خوبِ دیروز،و همینطور استاد عبد الحسین زرین کوب خالق شاهکارِ پله پله تا ملاقات خداو هم چنین زنده یاد حسین تهرانی از نوادر موسیقی ایران باشد.
سپاس از اینهمه اطلاعات زیبا
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: