داخلی
»مطالب کتابداری
»گاهی دور گاهی نزدیک
لیزنا (گاهی دور / گاهی نزدیک 91):محسن جعفری مذهب، عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران: در روزهاي اخير خوانديم كه حدود 500 نفر از اعضاي كتابخانه ملي ايران ضمن نوشتن نامهاي به رياست محترم جمهور، به حذف شيفت شب اعتراض نمودهاند. اعلان تعطيل شيفت شب در ماه گذشته توسط معاون پژوهشي سازمان اعلان و اخيراً توسط معاون كتابخانه ملي سازمان تأكيد شده بود. عجيب است غير از اين دو (كتابدار) مسئول در سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، هيچ كتابدار ديگري از اين عمل حمايت نكرده است (يا من نشنيده و نخواندهام). توجيهات دو معاون مذكور هم بيش از آنكه درباره وظايف ذاتي كتابخانه ملي باشد به هزينههاي اضافي و بيجاي شيفت شب برميگشت كه در زمان حال بسيار تأثير گذارتر است.
زماني كه در زمان دو رياست سابق سازمان، كتابخانه ملي ايران از كتابخانه مادر و ملي و سياستگذار به قرائتخانۀ معمولي تبديل شد و سيل جوانان محتاج مطالعه براي كنكور به كتابخانه ملي سرازير شد مسئولين سازمان اصلاً نگران امروز نشدند و معترضان به تبديل كتابخانه ملي به كتابخانه عمومي و قرائتخانه (به تعداد انگشتان يك دست از جمله من) مغضوب قرار گرفتند. زماني كه يادداشت «كتابخانه و قرائتخانه عمومي شبانه روزی عباس آباد» را نوشتم كسي از من حمايت نكرد و زماني كه اعضا اتحاديه تشكيل دادند يادداشت «اتحاديه اعضاي كتابخانه و قرائتخانه عمومي شبانهروزی عباس آباد» را نوشتم و اخطار كردم به زودي اينها عزل و نصب رئيس سازمان را خواهند خواست كه ظاهراً اكنون ميخواهند. آن زمان كه آن بدعتها در نابودي اساس سازمان ايجاد شد كتابداران سازمان (غير از همان انگشتشمار) ساكت بودند و امروز كه شايد قدمي در احياي وظايف اساسي سازمان برداشته ميشود باز هم ساكتند.
از نويسندگان نامه انتظار چنداني نداريم كه عوام خواهان خدمات بيشترند و پول يارانه را بر سرمايهگذاري زيربنايي ترجيح ميدهند. اما عجيب است كه مدعيان كتابداري سازمان ساكتند. بعضي وقتها فكر ميكنم شايد حق بعضيها باشد كه اين بلاها سرشان ميآيد!
نه من سواد اطلاعاتی زیادی دارم نه توانم بالاتر از رئسای نهاد یا کتابخانه ملی است ولی در حد سواد خودم میگم که هر کتابخانه ای نیاز به قرائت خانه دارد ولی کتابخانه ملی رسالتی متفاوت دارد کتابخانه ملی مرکز جمع آوری اطلاعات و به نوعی مرکز اطلاعات علمی و پژو هشی است بهتر نیست سیاستی چیده شود که بخش قرائت خانه کتابخانه های عمومی فعال تر شود
استدلال لول معاونين كتابخانه ملي، عدم صرفه اقتصادي بود.
البته بعدا روابط عمومي سازمان به مسئله اصلي پرداخت
مقصود يادداشت اين بود كه چرا كتابداران كتابخانه ملي ساكتند (مگر مسئولين كتابدار كه نميتوانند ساكت باشند).
ممكن است بفرماييد چند تن از كتابداران كتابخانه ملي در بحث عطف شركت كرده اند؟
http://www.lisna.ir/Talk/15881-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
و دیگری در عطف که مفصلا به آن پرداخته اند
http://www2.atfmag.info/
حقوق و مزایا بزرگترین مشکل ماست
مشکلات دیگرمان بیشتر و فنی تر است
با نظر شما کاملا موافقم . ما کتابداران باید تحرک بیشتری از خود نشان دهیم و منفعلانه عمل نکنیم . اما من شاهد بودم که به این دو مورد تاحدودی قبلا توجه شده بود :
---- در مصاحبه ها و گفتگوهای معاونین محترم سازمان بحث وظیفه ذاتی سازمان پرداخته بودند.
----- در یک شماره عطف استادانی مثل دکتر خسروی دکتر فتاحی دکتر افشار و... به این مساله توجه کرده بودند و توضیخات مبسوطی داده اند .
شما که این را بگویید کتابدران مظلوم نهاد کتابخانه های عمومی چه بگویند؟!!!!
جمله شما دقیقا درسته، خیلی وقتا حقمونه هرچی سرمون میاد. من کتابدار کتابخانه عمومی هستم. ازتون میخوام اتفاقات رخ داده در ماه های اخیر رو در نهاد پیگیری بفرمایید، مثلا کامنتهایی رو که همکاران ما در همین لیزنا میگذاشتند برای آقای ملک احمدی و اعتراضات از رتن نا حق ایشون و پذیرفتن کسی که 6000 نفر موافق نبودن و الان تعریف و تمجیدها و کلماتی که در وصف ایشون به کار میبرن. بعضی وقتها از انسان بودن خودم بیزار میشم. حرف من قضاوت روی اشخاصی مثل ملک احمدی و مختار پور نیست، حرف من حرفهایی هست که بی اساس زده میشه و حرفهای اساسی که یا زده نمیشه یا استمرار نداره.انگار جماعت ما چیزی در مغزشان به صورت ایدار شکل نگرفته، هر صبح که بلند میشند همه افکار و عقاید و باورها و همه چیزشان همین امروز و بنا به اتفاقات همین امروز شکل میگیره.حقمونه هرچی سرمون میاد.