من و پروین

  (لیزنا؛ گاهی دور/ گاهی نزدیک 183): نرگس خالقی، عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات دانشگاه قم: 15 فروردین ماه سال روز درگذشت بانو پروین اعتصامی است. خاطرم نیست اولین بار چه زمانی با اشعار ایشان آشنا شدم. به احتمال "اشک یتیم" در کتاب پنجم دبستان. پس از آن خاطرم هست دیوان اشعارش همراه با تصویری سیاه و سفید از ایشان با چهره ای مهربان و مادرانه در صفحات آغازین کتاب، در کتابخانه منزل پدری، کنار حافظ و سعدی و مثنوی و ...  خودنمایی می کرد و من گه گاه به آن سر می زدم و تورقی می کردم. در این مجال، نه قصد بررسی زندگی و نه نوع و سبک شعر یا نقد و نظرات در مورد این بانوی اندیشمند را دارم، چرا که در تخصص من نیست و بزرگان ادب بسیار به آن پرداخته اند. تنها و تنها دینی که به بانوی شاعر خوش طبع خردمند کشورم دارم سبب شد تا قلم بردارم و احساسم را نسبت به کلام و شعر ایشان و تاثیری که بر من داشته است با شما به اشتراک بگذارم.

به عنوان یک زن ایرانی، با اشعار پروین زندگی کرده­ام و چنان بر روح و جانم اثرگذار بوده است که قابل وصف نیست. هر گاه که از سختی­ ها و پستی بلندی­ های زندگی دل آزرده شده­ ام، کلام پروین و توجه وی به جایگاه زن، چراغ راهم بوده و به من توان و انرژی بخشیده است، آنجا که در شعر بسیار زیبای «فرشته انس» می­ گوید:

وظیفه زن و مرد ای حکیم دانی چیست/ یکی است کشتی و آن دیگری است کشتی بان

چو ناخداست خردمند و کشتی­اش محکم / دگر چه باک ز امواج و ورطه طوفان

به روز حادثه اندر یم حوادث دهر / امید سعی و عمل هاست هم از این هم از آن

همیشه دختر امروز مادر فرداست / ز مادر است میسر بزرگی پسران

و این بیت آخر آنقدر بر جان من نشسته که گاه نگرانم می­ کند، نگران وظایف سنگین­ ام در قبال فرزندم و نگران همه دختران ایرانی در قبال پرورش مردان و زنان آینده این مرز و بوم. گاهی نیز کنجکاو می ­شوم که مادران انسان­ های موفق چه ویژگی­ هایی داشته ­اند. و می ­اندیشم که کاش پژوهشی انجام شود راجع به مادران بزرگان تاریخ و ویژگی­ ها و خصلت ­های تاثیرگذار آن ها بر فرزندانشان بررسی شود. آن وقت نتایج این پژوهش می ­تواند به مدد آن ها که دغدغه فرزندپروری دارند بیاید.

توجه پروین در کنار وظیفه فرزند پروری و تعلیم و تربیت، به کسب علم و هنر و دانش به ویژه در خصوص بانوان ایرانی نیز قابل ستایش است. با چند دقیقه صرف وقت و جستجوی واژه دانش و علم در موتور کاوش گنجور، اشعار بسیاری در این رابطه جستجو خواهد شد.  وی در بسیاری از اشعارش زنان را مخاطب قرار می دهد و آنان را به کار و تلاش و تحصیل علم تشویق می­ کند. چنانکه در شعر «نهال آرزو» آورده است:

پستی نسوان ایران جمله از بی دانشی است / مرد یا زن، برتری و رتبت از دانستن است

... زن ز تحصیل هنر شد شهره در هر کشوری / برنکرد از ما کسی زین خواب بی دردی سری

.... دامن مادر، نخست آموزگار کودک است / طفل دانشور، کجا پرورده نادان مادری

و در جایی دیگر می ­فرماید:

چه زن چه مرد کسی شد بزرگ و کامرا / که داشت میوه­ای از باغ علم در دامان

به رسته هنر و کارخانه دانش / متاع هاست، بیا تا شویم بازرگان

زنی که گوهر تعلیم و تربیت نخرید/ فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان

برای گردن و دست زن نکو پروین / سزاست گوهر دانش و گوهر الوان

دو بیت آخر همواره ورد زبان من است. گاهی دلم خواسته بدهم با خط خوش بنویسند و در اتاق کارم نصب کنم. هر از گاهی هم که وسوسه شده­ ام به رسم غریزه زنانه سری به جواهر فروشی بزنم، کلام پروین مرا به سمت و سویی دیگر رهنمون شده است.

شعر دیگری که در جنگ درونی خودم با خیر و شر، مرا بسیار تحت تاثیر قرار داده، قصیده معروف زیر است:

دانی که را سزد صفت پاکی /  آن کو وجود پاک نیالاید

در تنگنای پست تن مسکین / جان بلند خویش نفرساید

دزدند خودپرستی و خودکامی / با این دو فرقه راه نپیماید...

 و زمانی که بین حق و باطل دودل و مردد شده­ ام، گفته است:

حقیقت جوی شو پروین، چه ترسی / نشاید بهر باطل حق نگفتن

حتما شما خواننده گرامی هم از کلام پروین و قلم زیبای او بهره برده ­اید. آری! پروین بزرگ زنی است که با اشعار زیبایش مضامین بلند انسانی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی را به تصویر کشیده است. توصیه به کسب علم و دانش اندوزی به طور کلی و به ویژه توصیه به تحصیل علم و هنر و خردورزی برای بانوان ایران زمین در شعر ایشان قابل تحسین است، همانگونه که خود نیز در عمل و در دوران کوتاه زندگانی­ اش، در جستجوی گوهر دانش بوده است. بزرگ بانویی که اندیشه هایش در پس کلام دلنشینش، پس از گذشت سال ها همچنان می­ تواند چراغ راه هر انسان در جستجوی کمال باشد.

برای شادی روحش به توصیه وی عمل می ­کنیم:

آنکه خاک سیه اش بالین است /   اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی از ایام ندید /  هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آن همه گفتار امروز / سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند / دل بی دوست دلی غمگین است...