کد خبر: 28018
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 16 فروردين 1396 - 09:57

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

عیدانه فراوان شد؛ تا باد چنین بادا

منبع : لیزنا
میترا آبیار
عیدانه فراوان شد؛ تا باد چنین بادا

 (لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک 184): میترا آبیار، کتابدار کتابخانه عمومی کوثر شهرستان دماوند: نزدیکی های پایان هر سال و در آستانۀ سال نو، منابع مختلف اعم از چاپی و الکترونیکی را جستجو میکنم شاید پیام های تبریک جدید و متفاوت بیابم برای فرخنده گویی نوروز به دوستان و آشنایان. پیامی که آرزوهای خوب و بی نظیر داشته باشد، تکرار مکررات و کلیشه ای نباشد و اعماق احساسات مرا به مخاطبم نشان دهد. می گردم تا ببینم در سال جدید، امید به کدام اتفاق، شیرین تر و رسیدن به کدام آرزو دلچسب تر خواهد بود.

وجود شاخصه های متعددی می تواند روزهای یک سال را برای ما خوشایند جلوه دهد: آرامش داشتن، شاد بودن، سلامتی، حضور افراد خانواده در کنار هم، کسب موفقیت های علمی، ارتقاء شغلی، افزایش درآمد، اتفاقات بزرگی مانند ازدواج، تولد فرزند، پذیرش در مقطع تحصیلی بالاتر و ...

اما به گمانم آنچه شیرینی همه این اتفاقات را دوچندان میکند، وجود عشق در تک تک لحظاتی است که این تجربه های لذتبخش را از سر میگذرانیم. شوری عمیق، لازم است تا انگیزۀ همه گام ها و آجر روی آجر گذاشتن ها شود.

همان گونه که محمود دولت آبادی در کلیدر می گوید: «آدم بدون عشق نمیتواند زندگی کند. این را من میدانم، این را نه از کسی شنیده ام و نه در جایی دیده ام. این را از وجود خودم، از عمری که تباه کرده ام فهمیده ام، نه! آدم بدون عشق نمی تواند زندگانی کند».

احسان محمدی (نویسنده و روزنامه نگار) به نقل از تذکره الاولیاءِ عطار نیشابوری می نویسد: «به صحرا شدم، عشق باریده بود. و زمین تر شده بود؛ چنانکه پای به برف فرو شود، به عشق فرو شدم». و در ادامه می گوید: «در سال جدید عمیقا آرزو میکنم «انسان» وارد زندگی تان شود، از آنها که هنگام راه رفتن کنارشان مثل راه رفتن در برف به عشق فرو می روید. که گفته اند: معشوق آن است که چون در وی نگری؛ یا غرق گردی یا اگر به ساحلی رسیدی ندانی که خویشی که به ساحل رسیده ای یا اویی که نجات یافته ای؟آنها که وقتی هستند کنارشان آرام و خوشبختید و وقتی نیستند یادتان می آید که کنارشان چه قدر آرام بودید و خوشبخت».

آنها که اگر قصد رفتن کردند از ناظم حکمت این شعر را برایشان بخوانید:

تنهایی

چیزهای زیادی

به انسان می آموزد

اما

تو نرو!

بگذار

من نادان بمانم.

و من تمام این حال ناب را برایتان آرزو میکنم. و آرزو میکنم ای کاش همه چیز به وقتش برایتان اتفاق بیفتد. همان زمان که ذوقش را دارید وگرنه گذر زمان همه چیز را بی رنگ میکند.

پس از عشق، آنچه لحظات را رنگ و بویی دیگر میدهد تجربه های جدید است. تجربه هایی که فقط و فقط برای خود شماست و نه برخاسته از نظرات و تمایلات دیگران. تجربه هایی که کمک میکنند خود واقعی تان را پیدا کنید. چنان که علی فرنودیان می نویسد: «سال نویی براتون آرزو میکنم پر از تجربه های جدید. امیدوارم همه ما با کسانی آشنا بشیم که افقهامون رو گسترده تر میکنند و دیدمون رو به دنیا وسیعتر. امیدوارم عطش همه ما برای یادگیری، برای شناخت انسان های نو و برای دیدن و تجربه کردن دنیاهای ناشناخته هرروز بیشتر بشه. امیدوارم در هرکاری و رشته ای قصد پیشرفت داریم در همون رشته استادی پیدا کنیم درخور، که طی طریق رو برامون راحت تر کنه».

امیدوارم این تجربه های جدید به قول اکبر خان عبدی رسیدن به نتیجۀ 2×2 مساوی 27000 یا 2×2 مساوی 5/1 نباشد و به نتایج معقولی منجر شود.

در آخر شما را به نوشته ای تامل برانگیز از نویسنده ای ناشناس دعوت میکنم؛ امید که این گونه باشید:

و من در خویش، جوری هستم که حتی نمی توانم برایت زندگی‌ای آرزو کنم که بی‌خزان و بی‌زمستان باشد. می‌توانم بگویم سالی پر از فقط شادی و موفقیت داشته باشی. نمی‌شود بگویم برایت سالی پر از ثروت و سلامت می‌خواهم. من و تو می‌دانیم که زندگی بسیار زیبا، اما دشوار و شکننده  است. می دانیم قرار است همانطور که گاهی موفق می‌شویم، جاهایی هم موفق نشویم. یا دست کم رسیدن به برخی خواسته‌ها و آرزوهایمان را مدتی به تعویق بیندازیم. یاد گرفته‌ایم که بیماری هر از چند گاهی در ما، یا یکی از عزیزان و دوستانمان، میهمان می‌شود تا درسهای سخت انسان بودن را مرور کنیممی دانیم که گاه با داشتن مال و گاه با نداشتنش، گرفتار می‌شویم. می دانیم ازین بهار تا آن بهار، فاصله ای است پر از ماجراهای تلخ و شیرین که بسیاری از آنها خواست و انتخابِ ما نیستند، اما گریز ناپذیرند. نمی‌خواهم بگویم تو را به خدا می‌سپارم و خیالت راحت باشد که خدا نمی گذارد هیچ اتفاق بدی برایت رخ دهد. چون می دانم که ناخواستنی‌ها، همانقدر فراوانند که سپردن‌های نارس و فهم‌ناشده‌ی ما! دیگر آنقدر بزرگ شده‌ایم که بفهمیم در هفت‌سین، چیزهایی را می‌چینیم که هراسِ نبودن، کم شدن یا از دست دادنشان را داریم. آنقدر تجربه داریم که درک می‌کنیم، مردم این بهانه‌های خوشرنگ و شاد را همچون فرصتی مهم تلقی می‌کنند برای اینکه خودشان را به آن راه بزنند؛ که انگار قرار است زندگی طبق آرزوها، شادباش‌ها، تبریکات، تهنیت‌ها و مبارک‌بادهای ما بچرخد و شاید این خود نمایش قدرت اُمید در انسان باشد، که به رویارویی هر احتمالی، با لبخند می‌رود.

می‌دانی! می‌خواهم این بار برایت آرزویی کنم که تو را در تمام فُصولِ زندگی، در سرما و گرمایِ روزگار، در تمام بارانها، برف‌ها، طوفان‌ها، خشکسالی‌ها، شکست‌ها و موفقیت‌ها، شادی‌ها و غم‌ها، از دست دادن‌ها و به دست آوردن‌ها؛ در امان و قرار دارد. آرزو می‌کنم آنقدر به خودت رسیده باشی و برسی؛ آنقدر خدا در خودت داشته باشی و بیابی و آنقدری در قلبت آگاهی و در ذهنت روشنایی باشد و بیاید که تمام زندگی را - هر طور که پیش رود -  مشتاقانه، اُمیدوارانه، سرافرازانه و عاشقانه، زندگی کنی.

تو نیز مرا همین آرزو کن.

 

باشد که سال بعد، همین حوالی، خوشنود از خود و آنچه گذشته، به یکدیگر لبخند بزنیم و همچنان چون بهار، مشتاق و سرافراز و عاشق زندگی باشیم.

سهیلا
|
Iran
|
1396/01/29 - 16:38
1
2
خیلی لذت بردم از نوشتتون خانم ابیار
من هم همین آرزوها را برای شما میکنم
کریمی
|
Iran
|
1396/01/26 - 10:16
0
2
بسیار زیبا و دلنشین
احمدپور
|
Iran
|
1396/01/21 - 12:13
0
3
یکی ازبهترین نوشته هایی که در این مدت خونده بودم. سپاس از شما خانم آبیار. سالی پر از عشق و سلامتی براتون آرزو می کنم
رحمت الله فتاحی
|
Iran
|
1396/01/21 - 11:52
0
3
درود بر همه
من هم از خواندن این متن زیبا و الهام بخش لذت بردم. کافی است به تک تک جمله ها بیشتر فکر کنیمف مثلا: "اما به گمانم آنچه شیرینی همه این اتفاقات را دوچندان میکند، وجود عشق در تک تک لحظاتی است که این تجربه های لذتبخش را از سر میگذرانیم. شوری عمیق، لازم است تا انگیزۀ همه گام ها و آجر روی آجر گذاشتن ها شود."
خوشحالم که امثال خانم آبیار اندیشه ها و احساسات خود را اینگونه روان و زیبا بازتاب می دهند.
محسن زین العابدینی
|
India
|
1396/01/19 - 11:00
0
6
آرزو تا وقتی فقط آرزوست هیچ خطی نمی آفریند. وقتی آرزو را با قدم یکی کنیم خط پایی به جا میگذارد که راهی میشود برای خوشبختی خودمان و دیگران.
آرزوهاتان با قدمهاتان همراه بادا
کتابدار
|
Iran
|
1396/01/19 - 09:40
1
1
لذت بردم
من نیز تو را همین آرزو می کنم.
مهرناز خراسانچي
|
iran
|
1396/01/17 - 16:25
1
1
بسيار زيبا بود، تا باد چنين بادا
فرشته
|
Iran
|
1396/01/17 - 10:34
0
1
زیبا و دلنشین..
همکار
|
Iran
|
1396/01/16 - 15:29
1
2
وجود همکاران خوب و دوست داشتنی از خوشبختی های ما کتابداران به شمار میاد. از خوندن نوشته خانم آبیار شادمان شدم. برای همه کتابداران روزگاری بهتر و نیکوتر آرزو دارم.
لفطه علی
|
Iran
|
1396/01/16 - 14:25
1
2
سپاس خانم آبیار، لذت بردیم
خالقی
|
Iran
|
1396/01/16 - 10:29
2
2
من نیز تو مرا همین آرزو میکنم.
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: