اصحابنا و کمیته کتابخانه
لیزنا، عقربک ساعت آرا: خوب دوستان عزیز کمیته کتابخانه، برای امسال پیش بینی کردیم که سه میلیارد داریم که یک و نیم میلیاردش مال خرید مجله های الکترونیکی است و بقیه اش را بر اساس ضرایب سال گذشته و بر اساس دانشجوی کارشناسی ضریب یک، ارشد 3 دکتری و استادیار 5، دانشیار 7 و استاد 10 و بر اساس ضریب متوسط قیمت مجلات هر رشته بین دانشکده ها تقسیم می کنیم. این جدول بر اساس آخرین آمار دانشگاه تهیه شده و سهم هر پردیس و دانشکده و داخل هر یک سهم هر گروه مشخص است و ما منتظر تقاضای شما هستیم و ...

 

در راهروهای دانشکده: آقای فلانی (کتابدار)

عرض می کنم: سلام جناب استاد. خوب هستید؟ بفرمائید.

می فرمایند: کتابخونه رو اسمشو نگذارید کتابخونه دانشکده، بگذارید کتابخونه پلیمر.

عرض می کنم: چی شده آقای دکتر؟ می فرمایند، دستتون درد نکنه لیست کتابهای تازه تان رو رو میل فرستاده بودین و دیدم.

عرض کردم: روی صفحه وب کتابخانه هم هست.

با کمی طعنه می فرمایند: دیدم، بله آقا همه اش پلیمر بود، بابا شیمی حد اقل ده تا گرایش دیگه ام داره.

عرض می کنم: استاد لیست خرید از نماینده گروه به ما اعلام می شود و ما فقط بررسی موجودی و بررسی بودجه می کنیم و چیزی غیر از خواسته گروه نمی خریم.

می فرمایند: نماینده دانشکده شیمی در کمیته کتابخانه کیه؟

عرض می کنم: جناب آقای دکتر پلیمریان و .... ناگهان خودم متوجه می شوم که مغالطه کجا رخ داده، نه این استاد عزیز ما در جلسه های شورای دانشکده شیمی، نماینده شان در کمیته را می شناخته و نه آن خیر دیده جز نیازهای بخش خودش ، چیزی به کتابخانه داده.

می آیم و به رئیس کتابخانه منتقل می کنم.

اصحابنا می فرمایند: نگران نباش، تا بوده همین بوده سال دیگه دکتر معدنی نماینده گروه می شه و جبران می کنه و سال بعد هم دکتر آلی میاد و بعدشم دکتر تجزیه نماینده دانشکده شیمی می شه و... و ظرف یک دوره دهساله مجموعه متوازن خواهد شد. و من با شرمندگی از روی ساراسویک و یورلند دفترچه خط مشی را پشت سرم پنهان می کنم و به بخش مجموعه سازی برمی گردم.