کد خبر: 21969
تاریخ انتشار: دوشنبه, 02 آذر 1394 - 08:10

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

از تورنتو تا هامون: سهم ارتباطات انسانی در رونق کتابخانه‌های عمومی

دکتر یزدان منصوریان
از تورنتو تا هامون: سهم ارتباطات انسانی در رونق کتابخانه‌های عمومی

 

لیزنا، دکتر یزدان منصوریان، دانشیار دانشگاه خوارزمی: سوم شهریور امسال در خبرهای لیزنا خواندم که در تورنتو کودکی هشت ساله به نام جکسون نامه‌ای خطاب به کتابخانهء عمومی این شهر نوشته و از آسیب ناخواسته به کتابی که امانت برده، پوزش خواسته است. گویا حین مطالعهء آن خوابش برده و کتاب در اثر افتادن از روی تخت پاره شده است. او هم کتاب امانتی را با چسب ترمیم کرده و در نامه قول داده چنین اتفاقی تکرار نخواهد شد.

 

واکنش رسانه‌ها به این خبر، خواندنی بود. برخی نوشته بودند چه خوب است در روزگاری که بچه‌ها با بازیهای رایانه‌ای سرگرمند، هنوز کودکانی هستند که پیش از خواب کتاب چاپی می‌خوانند. بعد هم برای این کتابخوان امانتدار آرزو کرده بودند در آینده کتابهای خوبی در رختخواب بخواند. برخی دیگر گفته بودند خوشحالیم در عصر ارتباطات الکترونیکی هنوز نامه دستنویس هم بین کودکان محبوبیت دارد. گویا اگر این نامه با ایمیل ارسال شده بود این همه محبوبیت نمی یافت. برخی اخلاق و امانتداری این مرد جوان را ستوده بودند و آن را نشانه‌ای از موفقیت نظام آموزشی دانستند. خلاصه هر کسی از ظن خود یار این قصه شده بود. اما وجه مشترک همه این اظهار نظرها اهمیت «ارتباطات انسانی» در کتابخانه بود. بی‌تردید کتابخانه عمومی شهر بزرگی مثل تورنتو در هر روز صدها مراجعه کننده دارد. کتابهای زیادی هم آسیب می‌بینند، اما هیچ یک آنقدر اهمیت ندارد که رسانه‌ای شود. بنابراین باید ویژگی خاصی در نامه ساده و کودکانه جکسون وجود داشته که آن را به خبری خواندنی تبدیل کرده است. بدیهی است می‌توان تفسیرهای متعددی از این رخداد داشت. اما به نظرم ارزش خبری این رخداد ساده در وجه ارتباط انسانی آن نهفته است. همین که این کاربر هشت ساله در دنیای کودکانه خود کتابدار را مخاطب قرار داده و کتابخانه را متعلق به خود دانسته و از بابت آسیب به منابع آنجا متاثر شده نکته اصلی است. البته من از نگاه خودم به این موضوع می‌نگرم و چه بسا شما تفسیر دیگری از ماجرا داشته باشید. اما این تفسیر هر چه باشد نمی‌توان منکر این واقعیت شد که زنده بودن و پویایی هر کتابخانه به توانایی آن در برقراری ارتباطات انسانی بستگی دارد.

 

مهم نیست مخزن کتابخانه چند جلد کتاب دارد، مهم این است که این کتاب‌ها چگونه و با چه کیفیتی در اختیار کاربران قرار می‌گیرند. باید دید تجربه حضور آنان در کتابخانه تا چه میزان برایشان دلپذیر بوده است. یک کتابخانهء کوچک با چند قفسه کتاب می‌تواند به کانونی برای مطالعهء موثر و مولد تبدیل شود و یک کتابخانهء معظم با هزاران اثر فقط در حد ساختمانی اداری باقی بماند. برای کاربری که به میز امانت مراجعه می‌کند مهم نیست چند هزار اثر در مخزن وجود دارد یا مساحت و زیربنای آنجا چقدر است، یا دیوارها از آجر ساخته شده یا از بتون. آنچه او می‌خواهد برخوردی انسانی و صمیمانه است. او به کتابخانه‌ای نیاز دارد که در آنجا وجودش را به رسمیت بشناسند و به شخصیتش احترام بگذارند. او در جستجوی «فهم همدلانه» است که فقط در سایهء روابط انسانی توأم با اخلاق، اعتماد و احترام شکل می‌گیرد.

 

اتفاقاً مدتی پیش از این خبر - یعنی دقیقاً روز دوشنبه 26 مرداد 94 - در جلسه‌ای شرکت کردم که در آن گزارش نمونهء موفقی از تحقق ارتباطات انسانی در کتابخانه ارائه شد. جمعی از اعضاء شواری کتاب کودک با همکاری پروژه‌ای بین‌المللی با عنوان «منارید» در زمستان پارسال در شهر علی اکبر در شهرستان هامون کتابخانهء کودک، کتابخانه اسباب‌بازی و موزه مردم شناسی ایجاد کرده بودند. گزارش این فعالیت فرهنگی همراه با فیلم و تصاویر متعدد در آن جلسه ارائه شد و نشان می‌داد این ابتکار با چه استقبال گرمی مواجه شده است. بیشترین حس رضایت و خشنودی اعضاء این تیم، ناشی از موفقیتی بود که در برقررای ارتباطی ساده و صمیمی با اهالی آن دیار به دست آورده بودند. ارزش دوستی‌‌ها و همدلی‌های این سفر، برایشان عزیز و ارجمند بود و در گزارش خود بارها به آن اشاره کردند. همکاری مردم نیز در تحقق این هدف بسیار آموزنده و الهام‌بخش بود. خوشبختانه این همکاری پایدار و مستدام است. زیرا پس از تجهیز و راه‌اندازی کتابخانه همچنان مدیریت آنجا با دانشجویان داوطلب بومی همان منطقه است که مشتاقانه در خدمت کاربران هستند. آنان به درستی کتابخانه را متعلق به خود و مردم می‌دانند و تمام توانشان را برای استمرار حیات آن به کار می‌گیرند. در نتیجه نگاه آنان به کتابداری بیش از آنکه داشتن شغلی برای امرار معاش باشد، برخورداری از فرصتی است برای تحقق هدفی که به آن معتقدند. این تفاوت دیدگاه خود سرچشمهء همهء تغییرات در مدیریت چنین کتابخانه‌ای خواهد بود.

 

بنابراین، فارغ از آنکه کتابخانه ما کجاست، عمومی است یا تخصصی، بزرگ است یا کوچک، قدیمی است یا نوساز، هزاران جلد کتاب دارد یا فقط چند قفسه، قفسه‌ها چوبی است یا فلزی، دیوارها آجری است یا بتونی، و دهها متغیر دیگر؛ آنچه بیشتر اهمیت دارد ماهیت ارتباطات انسانی در آنجاست که کارکرد و اثربخشی نهایی کتابخانه را رقم می‌زند. همهء امکاناتی که در یک کتابخانه فراهم می‌شود برای این است که در نهایت کسانی که روزی روزگاری به کتابخانهء ما قدم می‌گذارند حس خوب و دلپذیری از بودن در آنجا تجربه کنند. کودک، نوجوان، جوان، بزرگسال یا سالمندی که به کتابخانه مراجعه می‌کند پیش و بیش از آنکه به کتاب و اطلاعات نیاز داشته باشد، به توجه و احترام و همدلی نیازمند است. می‌خواهد او را ببینیم، بودنش را به رسمیت بشناسیم و به آزادی و کرامت انسانی او احترام بگذاریم.

 

پنج سال پیش (مهرماه 89) در یادداشتی با عنوان «بهترین کتابخانهء دنیا کجاست؟» نوشتم: «در بهترین کتابخانه‌های دنیا بیشتر کتابهای مجموعه بجای آنکه در قفسه باشند، در امانتند. زیرا آثار موجود در آنجا بیش از آنکه برای حفاظت گردآوری شوند، برای استفاده کاربران فراهم آمده‌اند. کتابهایی هم که در امانت نیستند، از فرط استفاده کهنه و فرسوده شده‌اند، هر چند در کنار آنها همواره آثار تازه و جدیدالانتشار نیز به چشم می‌خورند. ... این کتابخانه‌ها علاوه بر روزهای عادی، روزهای تعطیل و پس از ساعات اداری باز هستند. رفت و آمد در آنها جریان دارد. کاربران می‌آیند و می روند و یک لحظه جریان زندگی در آنها متوقف نمی‌شود. ... جلسات نقد و بررسی آثار علمی و ادبی برگزار می‌کنند، و از نویسندگان آثار موفق برای دیدار با خوانندگان دعوت می‌شود. برای هر پرسش متداول از قبل بروشور و کتابچه راهنما تهیه شده است. ... کتابداران درخواستهای کاربران را محترم می‌شمارند و با لبخند از آنان استقبال می‌کنند و همواره آماده کمک به آنان هستند.» اکنون که پس از پنج سال به آن نوشته نگاه می‌کنم، می‌بینم «ارتباطات انسانی» فصل مشترک همهء این فعالیت‌هاست. اگر ما کتابداران مهارت برقراری ارتباطات انسانی را در خود تقویت کنیم، می‌توان به رونق کتابخانه‌ها امیدوار بود و اگر جز این باشد، بعید است کتابخانه بتواند اثربخشی لازم را ایفا کند. ارتباطات انسانی نیز مهارتی آموختنی است. نیاز به تمرین دارد. اما زمانی که به صورت فرهنگ در یک سازمان – از جمله کتابخانه – نهادینه شود، به دستاوردهای ارزنده‌ای منجر خواهد شد که یکی از آنها، توسعهء «سرمایهء اجتماعی» است. سرمایهء اجتماعی سرمایه‌ای نامرئی ولی بسیار پرقدرت است و بنیاد آن را ارتباطات انسانی و «اعتماد» میان افراد می‌سازد. به قول پیر بوردیو – از نظریه‌پردازان سرمایه اجتماعی - جامعه را نه فرد می‌سازد و نه گروههای افراد، بلکه جامعه در پرتو ارتباطات انسانی شکل می‌گیرد و به حیات خود ادامه می‌دهد. اگر این ارتباطات همراه با «اعتماد»، «همدلی» و «احترام» باشد، آنگاه سرمایه‌ای ارزشمند در جامعه پدیدار می‌شود که محصول آن امنیت، آسایش و رفاه است. امید آنکه هر یک از ما بتوانیم به سهم خود در محل کار و زندگی گامی برای ارتقاء سرمایهء اجتماعی برداریم. ایدون باد!

 

منصوریان، یزدان. «از تورنتو تا هامون: سهم ارتباطات انسانی در رونق کتابخانه‌های عمومی». سخن هفته لیزنا، شماره ۲۶2.  2 آذر ۱۳۹۴.

برچسب ها :
کیخا
|
Iran
|
1394/09/07 - 23:51
0
4
با سلام و خداقوت خدمت آقای دکتر منصوریان ارجمند

نوشته نغز و گیرای شما همچون همیشه شایسته تحسین است.

از کتابخانه ای نام بردید که بنده این افتخار را داشته ام تا در زمان خدمتم در دانشگاه آن دیدار، دانشجویانم را برای کار و گذراندن دروس کارآموزی در آنجا همراه باشم.

جای بسی سرور است که اینک به برکت تلاش های جمعی از اعضاء شواری کتاب کودک و دانشجویان پرتلاش ِکتابداری ِ ساکن آن خطه، فعالیت های این کتابخانه این چنین چشمگیر و در خور توجه گشته.

به امید پویا یی و رونق هرچه بیشتر ارتباطات انسانی در کتابخانه‌ها

با احترام- بتول کیخا
کاظم حافظیان رضوی
|
Germany
|
1394/09/04 - 11:17
0
7
با سلام به یزدان عزیز . سالها پیش در کلاس در اخلاق کتابداری دانشگا ه الزهرا به دانشجویان عزیز می گفتم در انگلستان در برخی فروشگاهها دیدم برای فروشندگان نه خریداران پیامی نوشته با این مضمون " اگر لبخند بلد نیستید فروشنده نشوید" من این پند را به دانشجویان و در دیگر کار گاههای کتابداری همیشه تکرار می کنم که" اگر لبخند بلد نیستید کتابدار نشوید" . حال که نوشته زیبای شمارا خواندم یاد تذکر خودم به دانشجویان عزیزم افتادم. یاد باد.
مریم مقدمی
|
Iran
|
1394/09/03 - 14:32
2
3
با سلام و احترام
ان چه از همه بیشتر مهم به نظر میرسد اهمیت زیرساخت های مطالعه در کشور است

چرا کتابخانه های ما خلوت اند

فلسفه و‌چرایی مهم عدم مطالعه در ایران
سهيلا- كتابدار
|
Iran
|
1394/09/03 - 08:31
1
7
سلام به شما دكتر
چند وقت بودن جاي سخنان شما در ليزنا خالي بود . مثل هميشه به نكات كليدي و جالب اشاره كرديد . دكتر من مسئول يك كتابخانه تخصصي هستم ماهي دو بار از طريق اتوماسيون اداري براي همكاران مسائل اجتماعي و علمي با عنوان مطالعه مفيد ارسال مي كنم و پارسال وقتي مطالب جمع بندي شده سال را براي سازمان مركزي در تهران ارسال كردم متاسفانه كتابدار مركزي سازمان با برخورد سرد به جاي تشويق و ترغيب گفت مگر ما كتابخانه عمومي هستيم . خواست به من بفهماند كه تو اين كارها را ميكني كار مرا هم سخت ميكني بله دكتر از ماست كه بر ماست من بارها گفته ام كتابداران اول بايد از خودشان شروع كنند !
قورزعی حسن
|
Iran
|
1394/09/02 - 21:14
2
9
خیلی ممنونم
قورزعی حسن
|
Iran
|
1394/09/02 - 21:12
1
12
سلام بنده از کتابداران بومی زابل شهرک علی اکبر هستم.
برای همه کتابداران و کتابخوانان عزیزم ارزوی موفقیت دارم.
پیروز و منصور باشید
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: