سومین نشست کتابخوان برای کودکان فردوس

 

به گزارش لیزنا، در این نشست 6 تَن از دانش آموزان عضو کتابخانه عمومی قائم، به ارائه کتابی که قبلاً خوانده بودند، پرداختند که بدین شرح است:

 

«تاریخ و مشاهیر فردوس» نوشته حسین جوادی/ ارائه توسط: مهسا صفری (عضو کتابخانه)

 این کتاب به معرفی تاریخ فردوس و مشاهیر این شهرستان می پردازد. در قسمتی از کتاب که به زمینه ‌های شکل ‌گیری انقلاب در شهرستان فردوس می پردازد، به تبعید آیت الله ربانی املشی به شهرستان اشاره شده است. در اواخر عمر سلطت ستم شاهی و چند سال قبل از شکل ‌گیری انقلاب اسلامی، شاه برای اینکه نیرو‌های تأثیرگذار در جریان انقلاب، تمرکز خود را در شهرهای اصلی کشور مانند قم و تهران از دست بدهند و با هدف از بین بردن تشکیلات آنان، این افراد را به شهر‌های دور افتاده تبعید می ‌کردند. در راستای همین تبعیدها حضرت آیت الله ربانی املشی در سال ۱۳۵۵ به دستور رژیم به فردوس تبعید شدند. ایشان در املش مازندران متولد شدند و فعالیت های حوزوی و پس از آن فعالیت های سیاسی خود را در تهران و قم آغاز نمودند و از یاران امام و از اشخاصی بودند که نفوذ زیادی در نیروهای انقلابی داشتند که رژیم پس از مشاهده فعالیت های سیاسی شان ایشان را به فردوس تبعید نمودند. با ورود آیت الله ربانی به فردوس، سؤالات زیادی در ذهن بیدار جوانان این شهرستان ایجاد شد. این مرد بزرگ الهی با آمدنش چراغ نیمه خاموش اسلام را که می ‌رفت از دیده ‌ها محو گردد شعله‌ ور ساخت. نورانیت این چراغ، تعداد زیادی از عاشقان و دلباختگان را به سوی خود کشانید.

 

«ملکه گلها» نوشته هانس کریستیان/ ارائه توسط: نسرین بهرامی (عضو کتابخانه)

داستان درباره دختر بچه بسیار کوچکی است که به طور اتفاقی، فرزند یک زن و شوهر بدون فرزند می ‌شود؛ اما در پی ماجراهایی قورباغه‌ ای او را می ‌رباید.

 

«ماه پیشانی» نوشته شهره یوسفی/ ارائه توسط: فاطمه دشتی (عضو کتابخانه)

در روزگاران قدیم دختری با نام «روشنک» به همراه خانواده‌اش در آرامش زندگی می ‌کردند. پدر روشنک به مسافرت می ‌رود و مادرش نیز پس از مدتی بر اثر بیماری از دنیا می ‌رود. مادر قبل از مرگ، دخترش را به دست همسایه ‌اش می ‌سپارد. همسایه بدجنس، نقشه‌ ای طراحی می ‌کند تا اموال آن ها را تصاحب کند. روشنک در طی جریان نقشه همسایه بدجنس، به دام دیوی گرفتاری می ‌شود. با راهنمایی دیو، روشنک، نه تنها از دام همسایه بدجنس رهایی می‌ یابد، بلکه صاحب یک ماه درخشان بر روی پیشانی خود می ‌شود. مدتی می ‌گذرد، روزی روشنک، لب چشمه می‌ رود تا آب بیاورد. در آنجا با پسر پادشاه آشنا می‌ شود و طی ماجرایی با یکدیگر ازدواج می ‌کنند و ادامه ماجرا...

 

«تارزان» نوشته سمیه جاسبی/ ارائه توسط: مهناز خورشیدی (عضو کتابخانه)

تارزان، پسری است که گوریلی او را در یکی از جنگل های آفریقا بزرگ می ‌کند و بدین ترتیب او با حیوانات جنگل انس می ‌گیرد. تارزان، سال ها بعد، به طور اتفاقی با دختری آشنا می شود و....

 

«بچه ها و پیامبر» نوشته مصطفی رحماندوست/ ارائه توسط: مهدیه داوری (عضو کتابخانه)

یکی‌ از ویژگی های‌ پیامبر اسلام (ص)‌، اخلاق‌ نیکو بوده‌ است‌. در تاریخ‌ نوشته ‌اند که‌ هیچگاه‌ لبخند از لبان‌ پیامبر دور نمی‌ شد. پیامبر بچه‌ها را خیلی‌ دوست‌ داشتند. با بچه ‌ها بازی‌ می‌ کردند و به‌ آن ها اهمیت‌ می ‌دادند. کتاب‌ "بچه‌ها و پیامبر" شامل‌ هفت‌ حکایت‌ از برخورد پیامبر با بچه ‌هاست‌.

 

«حضرت خضر» نوشته حسین فتاحی/ ارائه توسط زهرا سلیمانی (عضو کتابخانه)

در روزگاران قدیم، فرمانروایی بر سرزمینی حکومت می ‌کرد که پسری به نام «خضر» داشت. خضر، عاشق علم و دانش و حکمت بود. خداوند او را برای راهنمایی قوم "ذوالقرنین" فرستاد. خضر در آنجا مورد محبت فرمانروا قرار گرفت. روزی فرمانروا از او راز عمر جاویدان را پرسید. خضر با جستجوی فراوان، چشمه آب حیات را که باعث عمر جاویدان می ‌شد، یافت؛ اما خداوند به او امر کرد که فقط خودش می ‌تواند از آب چشمه استفاده کند. از آن روز، خضر برای همیشه زنده است و گاهی در مسیر انسان ها قرار گرفته و با دانش خدایی خویش آن ها را راهنمایی می‌ کند. از جمله این انسانها حضرت موسی (ع) بود که تحت راهنمایی حضرت خضر قرار گرفت. در این کتاب مصور که از سلسله داستان های پیامبران است، داستان زندگی حضرت خضر (ع)، برای کودکان گروه سنی«ب» و«ج» به نگارش درآمده است.