داخلی
»مطالب کتابداری
»گزارش
گذار از مرحله من به ما
به گزارش خبرنگار لیزنا، در ابتدای این گردهمایی مسعود ناصری برای یک عمر تلاش بیپایان از توران میرهادی تشکر کرد.
در ادامه احمد رویایی، دبیر همایش و رئیس هنرستان هنرهای زیبای پسران از شال 1332، با خواندن شعری از شاملو سخنان خود را آغاز کرد.
به جست و جوی تو
بر درگاه ِ کوه میگریم
در آستانه دریا و علف...
وی در ادامه سخنان خود گفت: نام توران میرهادی در دل و جان ما حک شده است. همان که گفت یک مربی خلاق، رسالتش شکستن حصارهای نمره نقاشی، مدل نقاشی و دستورالعمل و دستورهای از پیش تعیین شده است.
رویایی افزود: با تبادل نظری که انجام شده، مقرر گردیده است همه ساله در ماه آبان جایزه توران میرهادی به دو نفر از برگزیدگان در زمینه ادبیات و هنر کودکان و نوجوانان تقدیم گردد. کمیته این جایزه به زودی مقررات آن را اعلام میکند.
مسعود ناصری اعلام کرد که این جایزه به کمک سه نهاد تقدیم میشود و در نظر دارند این جایزه علاوه بر هنر و ادبیات به پیشروها و افرادی که کارهای نویی در زمینه آموزش کودکان انجام میدهند نیز، تعلق گیرد.
نوش آفرین انصاری، استاد دانشگاه، نویسنده، پژوهشگر علوم کتابداری و دبیر شورای کتاب کودک با تشکر از نهادها و افرادی که برای برگزاری این مراسم تلاش کردند، گفت: برای من حادثه جالبی است، چون در همین تالار قبلا با میرهادی بودم و در مراسم سال 1348 سخنرانی کردم، متاسفم از اینکه گروهی غیر از دانشگاه تهران میزبان این گردهمایی هستند و دانشگاه این تالار را به ما کرایه داده است.
انصاری افزود: شورای کتاب کودک 50 سال دارد و در سه بخش ادبیات کودک، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و کانون کتابدار و ترویج خواندن کار میکند. اگر بخواهیم به نقش میرهادی اشاره داشته باشیم، باید در سه زمینه درباره او صحبت کرد. یکی در حوزه آموزش و پرورش، درباره سازمانهای مردم نهاد و تحولی که در این زمینه به وجود آوردند و تحولی که در دانشنامهنگاری ایجاد کرد.
وی به سخنان خود با طرح سوالی ادامه داد: چرا ساختارهای مردمی در اندیشه او رسالت خاص پیدا میکند؟ جریان بررسی کتاب در شورا یک جریان در زمینه نهاد کودک است که میرهادی نقش مهمی در آن داشت. بحث گذار از مرحله من به ما در فعالیتهای او به روشنی دیده میشود.
همه کودکان هنرمند به دنیا میآیند
در این مقطع از برنامه فیلمی به کارگردانی علیرضا شهری، با عنوان «پروازت را بلند بگیر» نمایش داده شد. میرهادی در بخشی از این فیلم گفت: انتخاب کن، بچهها هر چیزی را نخوانند.
محمد ابراهیم جعفری، نقاش و شاعر، در ادامه شعری درباره میرهادی خواند:
من با تیرو کمان کودکیم
در کوچه باغهای قدیمی
روی درختان باران خورده
سینه گنجشکی را نشانه گرفته بودم
تا عاشق تو شدم ...
او گفت: با بچهها چگونه میتوان حرف زد که کودکانه و هنرمندانه باشد؟ تمام کودکانی که به دنیات میآیند در 5 سال اول هنرمنداند، مهم این است که با آنها طوری رفتار شود که در 15 سال بعدی هم هنرمند بمانند. خیلی مهم است که با کودکی که هنوز کلام ندارد، به درستی صحبت کنیم. اجازه دهیم او نیز با زبان حس بتواند خواستههایش را بیان کند.
در میان سخنان جعفری از اصغر محمدی نام برده شد. او از سال 1353 در شورای کتاب کودک همراهی میکرد و آرم شورای کتاب کودک را نیز طراحی کرد.
زهرا فرمانی، بنیانگذار موسسه آموزشی بادبادک، درباره آموزش هنر و نقش میرهادی اظهار داشت: وقتی بحث آموزش مطرح میشد، ابتدا فکر کردم باید تعریفی از آموزش داشته باشیم.
فرمانی ادامه داد: هدف ما دادن مجموعه اطلاعات، مهارت و توانایی برای رساندن فرد به جایگاه مورد نظر آموزش دهنده است یا هدف ایجاد تعالی، رشد برای اوست؟ در این دو هدف آموزش معنی دیگر پیدا میکند. کودکی میرهادی با مادری هنرمند و پدری هنرشناس همراه بود. ارتباطی که با هنرمندان داشتند و مشاهدات او از کتاب هنر و تاریخ هنرجهانی از یک طرف و احترام به هنر بومی در او، شنیدن، دیدن و نقد و برسی آثار هنری از طرف دیگر باعث شد که او آشنا با هنر پرورش پیدا کند. بخش دوم تحصیلات میرهادی است؛ چون فرصت پیدا کرد در کشورهای مختلف حضور پیدا کند و از تلفیق آن فنی برای آموزش هنر ایجاد کند.
فرمانی با اشاره به سبک آموزشی میرهادی گفت: در آموزش دنبال پرورش خلاقیت، تفکر، همکاری و همفکری بود. شاید بتوانیم او را نقطه عطفی در آموزش به کودکان بدانیم. تجربه کار در ایران را زمانی که کمترین ارزش به کاربرد تخیل در نقاشی میگذاشتند، آغاز کرد. او میدانست اگر خلاقیت نباشد، مسائل آموزشی، فرهنگی اجتماعی و حتی سیاسی حل نخواهد شد. نکته جالبی که توسط میرهادی انجام شد، استفاده از دانشجویان هنر در آموزش به کودکان بود چون آنها بیاطلاع از هنر نیستند در حالی که هنوز هم نیاز به آموزش دارند. پس میتوانند با کودکان داد و ستد فکری خوبی داشته باشند. میرهادی راههایی بیان میکرد که جامعه ما نرفته است. میرهادی در شیوههای آموزش، به هنرهای ملی و جهانی توجه داشت. از آثار هنری کودکان در فرصتهای مختلف در نمایشگاه استفاده میکرد و آثار آنها را آرشیو میکرد. رویکر اجمالی میرهادی، به صورتی بود که به تفاوتهای فردی کودکان توجه شود و برای انجام کار کروهی آنها را تشویق میکرد. به کودک فرصت تجربه و اشتباه میداد. رویکرد اجتماعی میرهادی در آموزش هنر با استفاده از نیروهای متخصص بود تا بر روی کودکان تاثیرگذار باشد.
راستش را بخواهی همینطور که هستی، خوبی!
در ادامه برنامه فیلمی مستند در مورد اندیشههای میرهادی نمایش داده شد. این فیلم اهدایی اداره کل امور فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران است.
میرهادی در این فیلم گفت: سرنوشت هر کودکی با تولدش در خانواده مشخص میشود. اینکه پدر و مادر برای فرزندان خود چه میکنند و چه نگرشی خواهند داشت. وقتی به پدر و مادر و دوران کودکی خود بر میگردم میبینم که بهتر و بیشتر از این نمیشد. پدر من بعد از انقلاب مشروطیت به کشورهای اروپایی تبعید شد. مادرم هنرمند آلمانی بود که در جنگ جهانی اول با پدرم آشنا شد. مادرم شیفته آرمانخواهی پدرم شد. مادرم فکر کرد میتواند به پدرم کمک کند تا او به آرزوهایش برسد. آرزو میکنم همه کودکان چنین پدر و مادری داشته باشند.
میرهادی در ادامه درباره تاثیر خانواده بر پرورش فکری خود توضیح داد و گفت: پدر و مادر ما بچهها را خیلی کاری بار آوردند. وقتی نگاه میکنم میبینم ما بچهها از صبح تا وقتی میخوابیدیم لحظهای بیکار نمیشدیم. درباره بچههای خود باید بگویم، یکی از آنها در بحران جوانی گفت که تو همش سرکار میروی! ما آرزو داریم وقتی به خانه میآییم تو باشی. بچههای من هم در محیطی با دیگر بچههای مدرسه بزرگ شدند و هیچ وقت این انحصار که مادر برای من! را نداشتند. با این وجود، نهایتا وقتی با هم خداحافظی میکردیم، در حالی که او برا تحصیلاتش در کانادا باقی میماند گفت: راستش را بخواهی همینطور که هستی، خوبی!
بگذار کودک آزاد باشد
محمد هدایی، از همکاران شورای کتاب کودک و شاگرد توران میرهادی در دانشسرای عالی سپاه دانش، با اشاره به کتاب جستجو و اینکه خود و دخترش با وجود علاقه به نقاشی نتوانستند آن را ادامه دهند گفت: در کتاب آمده است «بگذار کودک آزاد باشد». او میگوید مدل نقاشی برای کشیدن خانه و چشم و ابرو استفاده نکنیم. کودکان را برای نقاشی آزاد بگذارید. از عوامل تقویت خلاقیت در کودکان این است که به آنها اجازه دهیم خود موضوع را ببینند و با آن بازی کنند. کودکان را به مناطق مختلف ببرید. از وسایل مختلف نقاشی استفاده کنید. معلم نقاشی هم خود با بچهها نقاشی بکشد. او گفت از عوامل بازدارنده میتوان گفت که نباید به کودکان مدل برای نقاشی داد و نیز موضوعهای دشوار به آنها ندهید.
او با یاد چشم و دل میرهادی در قسمت پایانی صحبتهایش گفت: چشمی که در خانواده دیدن را یاد گرفت و کنار استادهای برجسته دیدن را تکمیل کرد و دلی که توانست به دریا بزند و نوآوری کند و راهش را ادامه دهد. نامش ماندگار!
در ادامه برنامه، از خانواده میرهادی، میرفخرایی، خمارلو و جعفری برای اهدای نشان میرهادی دعوت شد. نشان توران میرهادی توسط پندار خمارلو به نوشآفرین انصاری و احمد رویایی اهدا شد. و تابلوی نقاشی پرتره توران میرهادی از طرف هنرستان هنرهای زیبای پسران به خانواده میرهادی تقدیم شد.
حامی برنامه، پریسا پهلوان مدیر گالری و موسسات آموزشی ویستا، دانش آموخته مدرسه فرهاد و عضو شورای کتاب کودک، با سوالی سخن خود را آغاز کرد. او گفت: چرا توران میرهادی و چرا مدرسه فرهاد؟ در سالهای 1330 که ایران تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را تجربه میکرد و ظهور نظرات مدرنیته در آن سالها از هنر شعر آغاز شد. توران خانم (آنطور که در مدرسه فرهاد میگفتیم) در آن سالها با تجربه غنی کودکی و تجربیاتی که از اروپا داشت، با مسائل روز هنر آشنا بود و از مرز نوگرایی گذشته و به مرز نوآوری رسیده بودند و مدرسه فرهاد را تاسیس کرد. او با شناختی که از کودک داشت به هنر، ادبیات و ورزش کودکان توجه میکرد.
او با اشاره به سه اصلی که در تاثیر میرهادی بر کودکان موثر بود، اظهار داشت: در مدرسه فرهاد به کودکان فرصت برابر داده میشد. فرصت اکتشاف و مشاهده در پدیدههای پیرامون داده میشد. باور دیگر، اعتقاد او به بیان آزادانه احساسات کودک بود. باور سوم پذیرش و احترام به کودک بود که همواره در او احساس میکردیم. باید عنوان کنم توران خانم تکرار نشدنی بودند، از شاگران مدرسه فرهاد هنرمندانی مطرح در ایران داریم.
زهره قائینی، پژوهشکر و مترجم کتاب کودکان و نوجوانان، با اشاره به اینکه آرزو داشت فیلمی که موسسه پژوهشی تاریخ و ادبیات کودکان از میرهادی را در سالن و همراه او ببیند اعلام کرد که این فیلم بعد از 10 سال برنده جایزه ادبی شد.
در ادامه برنامه آذین اقلیدس، تصویرگر و از دانش آموختگان مدرسه فرهاد، از حضار خواست تا به احترام میرهادی یک دقیقه سکوت کنند و باستند.
این مراسم با همکاری شورای کتاب کودک، فرهنگنامه کودک و نوجوان، هنرستان هنرهای زیبای پسران، مجله تندیس و گالری ویستا از ساعت 16:30 تا ۱۹:۳۰ روز چهارشنبه ۲۴ آذرماه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.