کد خبر: 28620
تاریخ انتشار: شنبه, 30 ارديبهشت 1396 - 10:35

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گزارش

چهارمین نشست «تاریخ شفاهی کتاب» برگزار شد

منبع : لیزنا
 بیوک چیتچیان، مدیرانتشارات «مرتضوی» روز چهارشنبه، ۲۷ اردیبهشت ماه در چهارمین نشست از سلسله نشست‌های «تاریخ شفاهی کتاب» از خاطرات خود در حوزه نشر کتاب گفت.
چهارمین نشست «تاریخ شفاهی کتاب» برگزار شد

به گزارش لیزنا، چهارمین نشست «تاریخ شفاهی کتاب» با حضور  بیوک چیتچیان، مدیرانتشارات «مرتضوی» در سراي اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.

به گفته بیوک چیتچیان، وی متولد سال 1302 در تبریز در خانواده 7 نفره است.  پدرش پارچه فروش بود و مادرش خانه‌دار و  طلبه بود.

او  پس از تحصیل در مدرسه حکیمه نظامی و حکمت، در سال 1322عازم نجف اشرف شده و در آنجا زیر نظر استادانی چون آیت‌الله خوئی و اسدالله مدنی تحصیلات خود را ادامه داده است.

چیتچیان در خصوص شروع کار کتابفروشی خود گفت: امرار معاش  من در نجف از کار کتابفروشی به دست می آمد. در روزهای پنجشنبه و جمعه در حراجی بازار نجف کار می‌کردم و در ادامه مغازه‌ای در همان بازار نجف گرفتم. در نجف اسم کتابفروشیم را «المکتبه المرتضویه لاحیاء الآثار الجعفریه» گذاشتم و در آن به نشر معارف دینی و وصایای ائمه اطهار پرداختم. از ایران نیز  به خصوص از آثار انتشارات اسلامیه و آقای کتابچی سفارش می‌گرفتم. در آن سال‌ها آقای اعتماد کاظمینی کارگزاران ما بود که کتاب‌ها را از گمرک عراق به دست ما می‌رساند.

چیت‌چیان به علت رواج  کار نشر در ایران، در سال 1327 به تهران بازگشته و در پاساژ مهتاش در بازار تهران با همان نام قبلی مشغول به کار می شود و پس از 5 سال به پیشنهاد آقای مشمع‌چی برای جمع شدن همه کتابفروشان در پاساژ مجیدی، به خیابان ناصرخسرو و کوچه حاج نائب نقل مکان می نماید و تا به امروز در همان مکان به کتابفروشی ادامه می دهد.

چیتچیان در ادامه در مورد فرزند شهید خود گفت: محسن  آن زمان با احمد مسجدجامعی فعالیت‌های فرهنگی بسیاری داشتند و حوالی دروازه غار و حسن آباد کتابخانه‌هایی را تشکیل دادند. پس از حضور محسن در جبهه، پیکر محسن در 3 خرداد 1361 به تهران آمد.

این پیشکسوت حوزه نشر  با اشاره بر مراودات گذشته خود با كتابفروشان شهرهای قم، اصفهان، مشهد، تبريز و غيره گفت: خیلی آرزو داشتم بعد از گذشت حدود 60 سال فعالیت در عرصه نشر افرادی مشتاقانه در برخی از امورات نشر یاری رسان باشند. امروز بسیار نگران این مسئله هستم که کتاب ها بمانند و کسی نیست که آنها را به دست طالبان آنها برسان. آرزو داشتم فرزندانم این حرفه را ادامه دهند اما آنها به دلیل مشغله کاریشان نمی توانند ادامه دار کار من باشند و واقعا نمی‌دانم که بعد از من سرنوشت این کتاب‌ها چه خواهد شد.

چیتچيان با بیان اینکه عشق و علاقه او در حرفه نشر انتقال علوم دينی و وصايای ائمه به نسل‌های بعدی است گفت: برای اين منظور گاهی كتاب‌ها را به رايگان به مردم می‌دهم تا خوانده شوند.

 وی در پایان در پاسخ به سوال نصرالله حدادی مبنی بر اینکه «آیا اگر دوباره به دنیا می‌آمدید همین کار نشر را ادامه می‌دادید؟» عنوان کرد: بدون شک همین راه کتاب و نشر را ادامه می‌دهم، چراکه هیچ کاری را بالاتر و لذت‌بخش‌تر از نشر تعالیم دینی نمی‌دانم. همیشه خود را ملزم می‌دانم بعد از 94 سال سن، هنوز هم به مغازه کتابفروشیم بروم زیرا دادن کتاب به دست مشتری لذتی دارد که نمی‌خواهم از آن محروم شوم.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: