الهیات اسلامی از قرن 9 هجری رکود کرد

به گزارش خبرنگار لیزنا، جلسه معرفی و بررسی کتاب «فلسفه اندیشه دینی» با حضور احسان موسوی خلخالی، مترجم کتاب و مصطفی ملکیان، فیلسوف روز چهارشنبه، 20 دی‌ماه در سرای کتابِ خانه کتاب برگزار شد.

در این جلسه ملکیان به طور خلاصه به تعریف تفاوت فلسفه و الهیات پرداخت و سپس در بررسی مباحث کتاب، تفاوت الهیات اسلامی و مسیحیت را برشمرد.

احسان موسوی خلخالی در ابتدای جلسه درباره ترجمه این کتاب گفت: اين كتاب دو نويسنده دارد كه هر دوی آنها كشيش هستند و به مباحث اسلامی و عربي آشنايي دارند. گارده از نزديك ترين افراد به ماسينيون است و  ژرژ قنواتي نيز از كساني است كه تحت تاثير گاردن بوده و آثار زيادي از ابن سينا را تصحيح كرده است. مولفان كتاب بر اين اثر مقدمه‌اي نگاشته‌اند و در آن اهداف و ويژگي هاي كتاب را توضيح داده و هدف خود  از ساختار علم كلام و چيستي آن را شرح داده‌اند. همچنين، به بافتار تاريخي علم كلام و چگونگي شكل گيري اين علم در بستر كلام مي پردازند.

وي در پايان گفت: كتاب در ترجمه عربي سه جلد دارد كه هر جلد آن مشتمل بر يك فصل مي‌شود و به موضوعاتي چون جايگاه علم كلام، رابطه الهيات مسيحي با علم كلام و مقايسه كلام و الهيات مي‌پردازد. اين كتاب واژنامه ندارد و اين امر سهوي است كه در صفحه بندي رخ داده است و در چاپ هاي بعدي حتما اصلاح مي شود.

ملکیان کتاب «فلسفه اندیشه دینی» را کتابی با ارزش در الهایت تطبیقی خواند و گفت: اين كتاب از ۸۰۰ صفحه تشكيل شده است و من نمي توانم خلاصه آن را بيان كنم؛ مطالب اين كتاب درازه گويي نيست و حجم عظيمي از اين كتاب را اطلاعات، تحليل و نقد تشكيل مي دهد؛  بنابراين قابل كوتاه كردن نيست.

وی سپس چند ویژگی این کتاب را برشمرد: این کتاب الهیات اسلامی و مسیحیت را مقایسه کرده است ولی در هر دو حوزه به طور جامعه به آنها پرداخته نشده است. در مسیحیت تنها به الهیات کاتولیک و در اسلامی تنها به اسلامی اشعری می‌پردازد. این کتاب 70 سال یپش منتشر شده است. در آن زمان اندیشه‌های اسلامی به غیر از اشعری هنوز به صورت چاپی منتشر نشده بودند. هر دو نویسنده هم کاتولیک هستند و می‌‎‌توان گفت به اندیشه‌های توماس آکویناس ارق و تخصص دارند.

ملکیان ادامه داد: دلیل دیگر این مقایسه این است که در کلام اسلامی هیچ اثر بدیعی بعد از قرن 9 هجری چاپ نشده است و فرقه‌های پروتستان و ارتودکس نیز بعد از قرن 9 شکل گرفته اند. پس با در نظر داشتن این موضوع تنها الهیات کاتولیک و اشعری اسلامی با هم مقایسه شده‌اند.

وی درباره کتاب افزود: این کتاب آسان‌فهم نیست ولی اگر مخاطب با حوصله آن را مطالعه کند قطعا اطلاعات خوبی به دست می‌آورد. همچنین در طی این 70 سال هیچ نقد جدی به این کتاب انجام نشده است و این نشان از اهمیت آن است. در این کتاب با این که نویسندگان خود کاتولیک هستند ولی قضاوتی نادرست درباره الهیات اسلامی ندارند.

ملکیان در ادمه جلسه به تفاوت فلسفه و الهیات پرداخت: فلسفه علمی است که به همه وجوه عالم می‌پردازد و تنها روش آن استفاده از منطق و عقل است، ولی موضوع بحث الهیات تنها متون مقدس است. در الهیات از تمام روش‌های علمی برای تحلیل و بررسی متون یک دین استفاده می شود. به طور خلاصه می‌توان گفت هدف فلسفه نشان دادن جهان هستی است همان‌گونه که هست؛ ولی الهیات می‌خواهد به ما نشان دهد که خداوند چه گفته و از ما چه می‌خواهد.

وی سپس به کتاب رجوع کرد و اظهار داشت: در این کتاب نویسندگان اولین نکته‌ای که درباره فلسفه و الهیات اسلامی بیان می‌کنند مخلوط شدن این دو با یکدیگر است که باعث شده تا نه فلسفه اسلامی آن چنان که باید رشد کند و نه الهیات اسلامی.

او دیگر اشکال الهیات اسلامی را دفاعی شدن آن دانست و افزود: دفاع از دین یکی از بخش‌های الهیات است ولی در الهیات اسلامی این روش دفاعی به بخش بزرگی از این دانش تبدیل شد.

ملکیان در پایان به الهیات تاملی که در مسیحیت پیدایش یافت اشاره کرد و گفت: در الهیات تاملی تاکید بیشتر بر روی پاس داشتن احکان دین و اخلاقیات توسط افراد و مرتبط بودن تحلیل‌های متون دینی بود.

 

به گفته وی در این زمینه توماس آکویناس بسیار تاثیر گذار بوده است.