نیاز به کتابخانه ای برای آموزش زندگی
کانون اصلاح و تربیت تهران؛ خانه امید کودکان و نوجوانان +عکس

خبرنگار لیزنا پس از بازدید از کتابخانه زندان اوین و کتابخانه ندامتگاه زنان شهر ری، اینبار به کانون اصلاح و تربیت تهران رفت.

کانون اصلاح وتربیت مرکزی است که نگهداری، تهذیب و تربیت کودکان غیر بالغ بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از 18 سال تمام سن دارند را برعهده دارد که بر حسب مقررات قانون دادگاه اطفال بزهکار مصوب 1338، به آن سپرده می شود. با توجه به گروه سنی مددجویان، ایجاب می کند نام زندان برای آن درنظر گرفته نشود بلکه اینجا مرکزی است برای اصلاح و تربیت بخشی از کودکان و نوجوانان کشورمان جهت دستیابی به زندگی بهتر و همچنین برای دریافت آگاهی از جرایمی که شاید در زمان ارتکاب آنها از تبعات و تاثیرشان بی خبر بودند.

در این مرکز تلاش می شود تا مددجویان زندگی خود را به شکل عادی و مانند دیگر کودکان پی بگیرند و برای زندگی پس از کانون آماده شوند. آنان مدرسه می روند، دانشگاه می روند، کار و حرفه می آموزند، تلویزیون تماشا می کنند، ورزش می کنند و در مسابقات بین المللی ورزشی حضور دارند، کار با رایانه را یاد می گیرند و البته کتاب می خوانند.

در ابتدا مهدی قلی نسب، مسئول روابط عمومی و امور هنری کانون اصلاح و تربیت در گفت و گو با خبرنگار لیزنا، با اشاره بر همکاری ۱۲ ساله خود با این مرکز، در مورد اهداف و وظایف آن توضیح داد: کانون اصلاح و تربیت تهران در سال ۱۳۴۷ به منظور نگهداری از کودکان زیر ۱۸ سال معارض با قانون تاسیس شده است.  طبق کنوانسیون حقوق کودک، افراد زیر ۱۸ سال کودک محسوب می‌شود و به همین خاطر قانون موظف کرده است تا افراد بزهکار و معارض با قانون که زیر ۱۸ سال سن دارند، در جایی جدا از بزرگسالان نگهداری شوند.

به گفته قلی نسب، علی رستمی (مدیر کانون اصلاح و تربیت تهران) اینجا را یک مدرسه شبانه روزی اطلاق می کند. یعنی کانون خوابگاهی است که در آن در طول روز برای کودکان فعالیت های آموزشی، اصلاحی و تربیتی انجام می شود تا بتوانند به جامعه برگردند، به طریقی که فعالیت های اشتباه قبلی را انجام ندهند.

طبق توضیحات وی حدود ۱۶۰ نفر در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می‌شوند. البته تعداد آنها در گذشته بسیار بیشتر بوده است ولی با طرح بحث هایی در قانون در زمینه جایگزینی مجازات هایی دیگر به جای حبس و همچنین تمهیداتی که قضات در دادگاه ها برای بچه ها در نظر گرفته اند، آمار کیفری کانون کاهش یافته است. در حال حاضر کودکان و نوجوانانی با جرائمی مانند سرقت، زورگیری، درگیری، نزاع، ضرب و جرح عمدی، مواد و قتل در این مرکز آموزش می بینند که از میان آنان دختران در واحدی جدا و با همکاری پرسنل زن نگهداری می‌شوند. 

قلی نسب توضیح داد: یکسری فعالیت های آموزشی مدرسه ای در خود بند دختران برای آنان اجرا می‌شود. برای انجام فعالیت های ورزشی و فرهنگی دیگر روزهایی خاص، مکان هایی که مخصوص گروه پسران است به آنان اختصاص می یابد؛ برای مثال دو روز در هفته ورزشگاه در اختیار دختران قرار می گیرد.

او ادامه دارد: مددجویان صبح ها در کارگاه های مختلف مثل آرایشگری، معرق کاری، نجاری، درودگری و یا در مدرسه در رشته های کار و دانش مانند تعمیرات، برق، کامپیوتر و غیره حضور پیدا می کنند و بعد از ظهر هم می توانند وقت خود را در ورزشگاه و یا خوابگاه سپری نمایند.

در ادامه یحیی قربانی، معاون سلامت، اصلاح و تربیت کانون اصلاح و تربیت تهران در مورد میزان استفاده مدد جویان از کتابخانه، با اشاره بر عدم رونق کتابخوانی در میان نوجوانان در خارج از کانون بر وجود این مشکل در این مرکز نیز اشاره کرد و افزود:  البته بسیاری از کودکان و نوجوانان حاضر در کانون اصلاح و تربیت علاقه دارند که  از امکانات کتابخانه استفاده کنند. حضور در این فضا و کتابخوانی برای آنان آرامش فکری خاصی ایجاد می کند که در دیگران وجود ندارد. علاوه بر آن در تصمیم‌گیری درست نیز کمکشان می کند.

او با تاکید بر تاثیر بازسازی کتابخانه و ارسال کتاب های جدید  و همین طور حضور کتابدار در این مرکز بر علاقه کودکان و نوجوانان به مطالعه گفت: اگر موضوعات کتاب های ما به روز نباشد استقبال کمتری از آنها صورت می گیرد.  از طرف دیگر ما شخصی به نام کتابدار در کانون اصلاح و تربیت نداریم؛ شخصی که کتاب ها را به گروه‌های مختلف ببرد و بر اساس نیاز بچه ها در اختیارشان قرار دهد و کتابخانه سیار ایجاد کند. کتابداری حرفه ای تخصصی است و هر کس نمی‌تواند آن را به انجام برساند. ما در حال حاضر از مسئول کتابخانه درخواست کردیم تا وظایف کتابدار را بر عهده بگیرد ولی او دوره های خاص این حرفه را ندیده است. 

به گفته قربانی قبلا این مرکز کتابدار داشته ولی  پس از تغییر چارت سازمانی این پست حذف شده است.  وی ادامه داد: سازمان زندان ها ‌نمی تواند بودجه‌ای کلان برای تامین کتاب های همه زندان ها اختصاص دهد. از طرف دیگر کتاب‌های موجود با شرایط سنی مددجویان این مرکز همخوانی ندارد و بسیاری از موضوعات کتاب ها به درد آنها نمی خورد. ما هم بودجه ای برای تهیه کتاب های جدید نداریم و اداره یا سازمانی هم برای تامین آن کمک نمی کند.

او کانون اصلاح تربیت را یک مدرسه بزرگ عنوان کرد و ادامه داد: خیرینی که برای بازسازی مدارس کمک می کنند باید اینجا را هم مدرسه ای بزرگ ببینند و کتاب هایی را که احساس می‌کنند یک دانش آموز در مدرسه به آنها نیاز دارد، در اختیار ما هم قرار دهند. اینجا مدرسه ای است که ۱6۰ نفر دانش آموز دارد و شاید مدرسه ای به این بزرگی وجود نداشته باشد. تصور اینکه این کودکان و نوجوانان به خاطر اشتباهی که مرتکب شدند به این مرکز آمده اند پس کمک کردن به آنها لزومی ندارد، تصور درستی نیست. دیدگاه جامعه نسبت به مددجویان این مرکز باید تغییر یابد زیرا هر کسی ممکن است اشتباه کند. خیرین می توانند با یک جلد کتاب یک نفر را راهنمایی کنند و زندگی او تغییر دهند. 

معاون سلامت کانون اصلاح و تربیت تهران افزود: تا به حال دو رئیس جمهور از این مرکز بازدید کرده‌اند و کمک‌هایی در حوزه عمرانی انجام گرفته است اما برای بحث کتابخانه‌ها کمکی از جایی دریافت نکرده ایم. بسیاری ترجیح می‌دهند کتاب‌های خود را مثلا به مساجد اهدا کنند اما باید توجه کرد که همین کتاب اگر به مرکزی مانند کانون اصلاح و تربیت اهدا شود تاثیر بسیار بیشتری خواهد گذاشت.

او با اشاره به استفاده از کتاب در کارگاه های مختلف آموزشی و تربیتی و برگزاری مسابقات مختلف کتابخوانی، خاطره نویسی و غیره با همکاری مثبت اداره کل سازمان زندان ها، خواستار افزایش این گونه برنامه ها شد.  وی توضیح داد: هرچه اینگونه کلاس‌ها بیشتر برگزار شود در کتابخوانی نیز تاثیرگذار خواهد بود. تبلیغ و ترویج کتاب در نگرش بچه ها نسبت به آن ماثر است.

 به گفته قربانی با توجه به اینکه اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در این مرکز زیاد است، بهتر است آن را با کتاب خواندن و مطالعه پر کنند. مددجویانی که در محیط کتابخانه قرآن می خوانند و کتاب های مختلف را مطالعه می کنند نسبت به بقیه رفتار آرام تری دارند و تنش آنها در خوابگاه ها نیز بسیار کمتر است و دلیل این امر علاوه بر سرگرمی، آرامش فکری و روانی است. 

او توضیح داد: درس خواندن و یا یاد گرفتن یک حرفه در این مرکز اجباریست تا این کودکان بتوانند بعد از خارج شدن از اینجا زندگی عادی را در پیش بگیرند و شغلی هم داشته باشند. اما در زمینه کتابخوانی و مطالعه اجباری وجود ندارد و انتخابی است. زیرا اجبار کردن در این زمینه ها نمی تواند نتیجه مثبتی در پی داشته باشد.

سلمان جدی مسئول کتابخانه و دارالقرآن کانون اصلاح و تربیت تهران که حدود ۶ سال است در این مرکز فعالیت می کند، در مورد فضای کتابخانه توضیح داد: این کتابخانه بیش از ۱۲ هزار  جلد کتاب داشت ولی بعدها حدود چهار هزار جلد از آن به زندان های دیگر اهدا شد. موضوع این کتاب ها شامل ادبیات، داستان، رمان، پزشکی، فلسفه، آموزش و مذهبی است که در میان آنها کتاب های مذهبی تعداد بیشتری را شامل می شود. بیشترین استقبال هم از کتاب های رمان و داستان مذهبی صورت می‌گیرد. 

جدی دلیل استقبال مددجویان از کتاب های مذهبی را دارا بودن زمان بیشتری برای تفکر در این موارد و همچنین مسائل روانی دانست.  وی با بیان اینکه بسیاری دید منفی نسبت به کانون دارند، گفت: در این مرکز کودک افغانی که سواد خواندن و نوشتن بلد نبود آموزش دید و کودک دیگری داشتیم که در عرض ۹ ماه حافظ کل قرآن شد. 

او در مورد تاثیر مطالعه بر مددجویان این کانون توضیح داد: بعد از اینکه این کودکان و نوجوانان -که دارای هیجان بسیاری هم هستند - با کتاب آشنا می شوند، آن را ورق می زنند و کم کم شروع به مطالعه می کنند رفتارشان تغییر می کند، به طوری که قابل قیاس با زمان قبل از حضور آنان در کتابخانه نیست. برای درک ابعاد این موضوع باید در این مکان حضور داشته باشید و از نزدیک ببینید.

او با ابراز تاسف از به روز نبودن این کتاب ها گفت: بسیاری به ما قول اهدا و ارسال کتاب را داده اند ولی متاسفانه هیچکدام به وعده خود عمل نکردند. در سال های گذشته چند جلد کتاب خوب از سوی نهادهای مسئول ارسال می‌شد که در موضوعات مختلفی مانند مذهب، داستان، رمان، شعر و غیره  بود ولی ۲ سال است که کتاب جدیدی دریافت نکرده ایم. الان کتاب‌های این کتابخانه فرسوده و قدیمی هستند و کتاب جدید کمتر وارد کتابخانه ما می شود. از طرف دیگر کتاب های منبع بسیار کم است. کتاب های اهدایی سازمان های مختلف هم مشکل دار و ناقص هستند! سطح کتاب ها هم یا بسیار پایین‌تر از سن مددجویان و یا بسیار بالاتر از آن است. ما به کتاب‌هایی نیاز داریم که برای سن ۱۲ تا ۲۰ ساله نوشته شده باشد. در این زمینه از جاهای مختلف درخواست داشتیم ولی پاسخ مثبتی دریافت نکردیم. 

برخی از کودک و نوجوان علاقمند به کتاب در کانون اصلاح و تربیت در مورد استفاده از فضای کتابخانه و تاثیر کتاب بر روحیه، تفکر و تصمیم برای برنامه ریزی های آینده خود توضیح دادند. 

یکی از مددجویان گفت: از روز شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۸ تا ۱۲ در فضای کتابخانه حضور پیدا می کنیم که برای شرکت در کلاس های آموزشی است. گشتی هم در میان کتاب ها می زنیم، هرچند کتاب ها انقدر کم است که کتاب خاصی را گیر نمی‌آوریم. چند کتاب را دوست داشتم ولی اینجا نبود. یکی کتاب «صد سال تنهایی» است و دیگری «عقاید یک دلقک». این کتاب ها را قبل از ورود به کانون اصلاح و تربیت خوانده بودم و دوست داشتم ادامه آن را بخوانم ولی امکانش میسر نشد. در حال حاضر کتاب «باشگاه مشت زنی» را می خواهم. اگر باز هم کتاب‌هایی که به دل من بنشیند را پیدا کنم حتما مطالعه خواهم کرد. ولی بیشتر این کتاب‌ها ناقص است یعنی مثلاً نصف داستان نیست و یا چند برگ از وسط آن کنده شده و یا حتی چاپ نشده است.

مددجوی دیگری گفت: بیشتر زمان خود در کتابخانه را به خواندن قرآن صرف می کنیم ولی اگر کتاب خوبی باشد هم مطالعه می‌کنیم. اما کتاب‌های اینجا چندان من را جذب نمی‌کنند.

مددجوی نوجوان دیگری گفت:  من بیشتر کتاب های رمز موفقیت را می خوانم و به کتاب های روانشناسی بیشتر علاقه دارم.  چند کتاب روانشناسی اینجا پیدا کردم که خوب بود. کتاب های ورزشی را هم می‌خوانم اما چنین کتابی در کتابخانه نیست. به آموزش زبان انگلیسی هم علاقمندم ولی در کتابخانه کتاب مناسبی  نبود برای همین خانواده ام تهیه و برای من ارسال کردند. 

مدد جوی نوجوان دیگری توضیح داد: قبل از اینکه به کانون اصلاح و تربیت بیایم اصلا کتاب نمی خواندم ولی بعد از اینکه وارد این مرکز شدم مشاور من کتاب هایی را به من معرفی کرد و  گفت به من کمک خواهند کرد و من آنها را می خوانم و یا دوست دارم بخوانم. برای مثال «سفر روح» یکی از همان کتاب هاست. 

او گفت: اینکه چه کسی کتاب را معرفی می‌کند اهمیت دارد. اگر کسی که من را به خواندن کتاب ترغیب می‌کند خود شخصیت دیگری داشته باشد، یعنی حرف های او با شخصیت خودش متناسب نباشد، مسلما علاقه به خواندن کتابی که معرفی می‌کند نخواهم داشت؛ اما اگر شخصیت خود فرد و کتابی که معرفی نموده جلبم کند حتما می خوانم.

تعداد مددجویان دختر کانون اصلاح و تربیت خوشبختانه کمتر از 10 نفر است. همه آن ها در فضایی جداگانه و با کمک مددگران زن نگهداری می شوند. مددگرانی که به نظر می رسد روابط گرم و خوبی با این دختران کوچک دارند. برای دختران هم علاوه بر مدرسه، کارگاه و کلاس عروسک سازی و پیرایش برگزار می شود.

یکی از این مددجویان دختر که علاقه بسیار زیادی به کتاب خواندن دارد همه کتاب های کتابخانه را خوانده است. او کتاب هایی را که خوب است به دیگر بچه ها معرفی می نماید و شاید بتوان گفت که این دختر نقش کتابدار را بازی می کند. به گفته او کتاب های رمان که داستان هایی راجع به زندگی دیگر دختران را روایت می‌کنند برای آنان بسیار جذاب هستند. او پس از آنکه یک کتاب را خواند داستانش را برای بقیه می گوید و یا اگر دیگران بپرسند کدام کتاب خوب است، آن را به آنها معرفی می کند. بچه ها هم نظرات او را قبول دارند و کتاب هایی را که معرفی کرده باشد حتما می خوانند. این دختر دفتری دارد که اسامی همه کتاب‌هایی را که خوانده است و یا دوست دارد بخواند در آن نوشته است. او کتاب «اسکارلت» و «برباد رفته» را بارها خوانده است. به نظرش مطالعه کتاب‌های روان‌شناسی هم در شخصیت بچه ها بسیار تاثیرگذار  می گذارد. این دختر می گوید: خود من در این مدت خیلی بزرگ شدم. می دانم اخلاقم خیلی بد بود ولی الان خیلی بهتر شدم و مسئول کتابخانه اینجا هستم. به بچه های دیگر هم کمک می کنم. می دانم هر کدام از بچه ها چه نوع کتابی دوست دارند و هر کسی از من بپرسد می دانم کدام کتاب را بخواند خوشش می آید.

یکی دیگر از مددجویان دختر که 16 سال دارد در مورد استفاده خود از فضای کتابخانه ها گفت: هم کتاب‌های رمان این مرکز را می خوانم و هم از کتاب های کمک آموزشی که ممکن است در قفسه کتاب ها پیدا کنم استفاده می کنم. بیشتر مواقع بعد از ظهرها که ساعت استراحت و خاموشی ماست مطالعه می کنم و بیشتر کتاب های رمان عاشقانه را دوست دارم.

دختر دیگری گفت: در خوابگاه هم کتابخانه کوچکی داریم که یک قفسه کتاب دارد. بیشتر کتاب‌های روانشناسی می خوانم. اما کتاب هایی که این کتابخانه دارد خیلی قدیمی است و از طرف دیگر کسی را هم نداریم که بتواند کمکمان کند. برای همین هرکس کتابی خوانده باشد و داستانش را دوست داشته باشند به بقیه معرفی می کند. 

مدد جوی دختر دیگری که دانشجوی ترم سوم رشته مدیریت مالی است، گفت: دانشگاهی که من درس می خوانم مجازیست. سی دی های مختلفی را به من می دهند که از روی آنان درس می خوانم. کتاب های مختلف دانشگاهی را هم برایم تهیه می کنند. 

او آرزو دارد تا کتاب‌های رمان مانند کتاب های م. مودب پور وارد کتابخانه آنها شود. همچنین به کتاب های فهیمه رحیمی علاقه دارد. 

یکی از این دختران که از نظر سنی بزرگتر از همه آنان و 24 ساله است، گفت: ما بچه هایی که به اینجا می آییم مدتی اینجا می‌مانیم و پس از آن از کانون بیرون می رویم و باید وارد زندگی عادی شویم. باید بدانیم که بعدها چطور با اطرافیان خود رفتار کنیم. باید خود را بشناسیم و خودمان را پیدا کنیم تا بتوانیم مشکلاتمان را رفع کنیم. ما به کتاب هایی نیاز داریم که نیازهای روانشناسی ما را برطرف کنند. 

به گفته این دختران هرچند کتابخانه کتاب‌های رمان ایرانی، رمان خارجی، تربیتی، روانشناسی و غیر دارد ولی همه آنها قدیمی و فرسوده اند. کتاب «نگاهم کن»، «پنجره»، «اتوبوس» «سووشون»، «دالان بهشت»، «کسی پشت سرم آب نریخت»، «دزیره»، «راز» و داستان های ترسناک و تخیلی کتاب های مورد درخواست این بچه ها هستند.  آنها علاوه بر رمان و روانشناسی، می خواهند کتاب های خودشناسی هم داشته باشند و درخواست می کنند تا برایشان «یک عالمه» کتاب ارسال شود. هرچند به گفته خودشان همه آن کتاب ها را در زمان خیلی کوتاهی خواهند خواند!

آنها می گویند الان به نسبت قبل از حضورشان در کانون خیلی بیشتر مطالعه می‌کنند چون وقت فراغت زیادی دارند که با هیچ سرگرمی دیگری نمی توانند پر کنند.

سعیده پیروزی، مسئول فرهنگی بخش دختران کانون اصلاح تربیت تهران توضیح داد: بچه ها بیشتر به کتاب‌های رمان ایرانی علاقه دارند ولی تعداد محدودی کتاب رمان و داستان در دسترس این بچه ها قرار دارد. کتاب های علمی و رمان های خارجی و کتاب های فلسفی هم داریم ولی کمتر مورد استقبال قرار می‌گیرند. 

او گفت: هرچند شاید مطالعه کتاب های علمی برایشان مفید تر باشد ولی روحیه آنان به گونه ای است که داستان را ترجیح می دهند. کتابخوانی آنها بیشتر برای وقت گذرانی است و گاهی آنقدر به یک کتاب علاقه پیدا می کنند که آن را دست به دست می دهند و تکه تکه می خواند. 

پیروزی افزود: دختران ما به کتابخوانی خیلی علاقه دارند. کافی رمانی عاشقانه یا داستان زیبایی باشد تا آنقدر بخوانند که همه برگ‌های کتاب از هم باز شود.

به گفته او نیز این کتابخانه حدود ۸۰۰ کتاب را شامل می‌شود ولی اکثر آن ها قدیمی هستند و چندین سال است که کتاب جدیدی وارد این کتابخانه نشده است.

مهدی قلی نسب، مسئول روابط عمومی و امور هنری کانون اصلاح و تربیت در مورد امکان همکاری انجمن ها و مراکز مختلف مربوط به کودکان و نوجوانان مانند انجمن نویسندگان کودک و نوجوان توضیح داد: نیروهای داوطلب به عنوان نیروهای افتخاری می‌توانند به کانون مراجعه کنند و ما از ظرفیت آنها استفاده می‌کنیم. اگر انجمن ها کمک کنند می‌توانیم جلسات مختلف تشکیل دهیم، نویسنده ها را دعوت کنیم و از حضور آنان بهره ببریم. الان هم گاهی این اتفاق می‌افتد ولی می‌تواند بیشتر شود.

او با اشاره به مجموعه کتاب «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» که توسط شورای کتاب کودک نگارش می شود، توضیح داد: با توجه به اینکه فرهنگنامه کتاب بسیار مفید و جالبی برای کودکان محسوب می شود درخواست داریم تا برای ما ارسال کنند. در حال حاضر پنج جلد از این مجموعه کتاب در کتابخانه ما وجود دارد. این کتاب ها از منابع مهمی هستند که ما به آنها نیاز داریم تا سطح علمی و اطلاعات عمومی بچه ها را بالا ببریم. 

طیق توضیحات پیروزی و قلی نسب کلاسی به عنوان ادبیات نمایشی در بخش دختران کانون اصلاح و تربیت برگزار می شد و بسیار مورد استقبال قرار می گرفت. این کلاس‌ها شامل دوره‌های کوتاه نویسندگی و همینطور کلاس های قصه خوانی با گویش ها و بیان های مختلف بود و قصه ها به داستان های کوتاه تبدیل می گشت. این داستان های کوتاه در نشریه کانون هم به چاپ خواهد رسید. 

طبق توضیحات قلی نسب به تازگی ماهنانه ای به نام «خانه امید» را با کمک مددجویان حاضر در کانون اصلاح و تربیت به راه انداخته اند که خود او سردبیری این نشریه را بر عهده دارد. او گفت: دوره های گزارش نویسی و خبرنگاری با دعوت از چند مربی برگزار شده است. پس از 15 جلسه که با خود بچه ها برگزار کردیم، پنج حوزه اجتماعی، ادبی، هنری، ورزشی و سرگرمی برای نشریه تعیین شد. مطالب نشریه شامل اتفاقاتی می شود که در کانون به اجرا در می آید. برای مثال در هر شماره با یکی از بچه های که در عرصه ورزش شاخص شده اند مصاحبه ای را انجام می دهیم. چنانچه در شماره گذشته مصاحبه ای با کاپیتان تیم هندبال کانون - که پس از برگزیده شدن در سطح استانی، مسابقه ای با تیم کشور قطر انجام داده بود – چاپ کردیم. در بخش ادبی نشریه قسمتی را برای معرفی کتاب های خوانده شده اختصاص می‌دهیم.  همچنین یک شعر، داستان یا متن ادبی را نقد و بررسی و تحلیل خواهیم کرد. در شماره اول این نشریه شعر «گرگ» اثر فریدون مشیری از طرف یکی از بچه های ما،که فعالیت‌ها و علایق ادبی فراوانی دارد، مورد تحلیل قرار گرفت. در حوزه هنری نیز بخشی را به آموزش موسیقی و تئاتر اختصاص دادیم. در حوزه اجتماعی اخبار فعالیت های مختلف کانون مانند شورای شهری که توسط خود بچه ها و جهت اداره کانون تشکیل می شود ذکر خواهد شد.  انتخابات شورای شهر هر ۶ ماه یکبار بین کاندیدهایی که توسط مددجویان انتخاب شده اند برگزار می شود. شرط احراز صلاحیت هم عدم انجام خلافی داخلی (یعنی در خود خوابگاه ها و کانون اصلاح و تربیت) است. پس از پایان دوره تبلیغات در انتخاباتی که در سالن آمفی تئاتر کانون برگزار می شود، شهردار، معاون شهردار و پنج رئیس کمیته ها انتخاب می شوند. درخواست هایی که در کمیته های مختلف مطرح می شود توسط مدیران کانون به اجرا در می آید.  در هر شماره این نشریه بخشی نیز به معرفی یکی از پرسنل کانون اختصاص دارد.

به گفته قلی نسب نشریه در خوابگاه پخش می شود و مورد استقبال قرار می گیرد. همچنین برای قاضی های این بچه ها که قرار است در مورد آنها رای دهند ارسال شده است که در بحث حکم دهی تاثیر گذار خواهد بود.  از طرف دیگر بر مسائل روانی ، فکری و اجتماعی آنان هم تاثیر زیادی می گذارد. 

روزنامه‌های همشهری و جام جم حدود ۱۵ نسخه از نشریه خود را به صورت روزانه به این مرکز ارسال می کنند اما مجله ای ارسال نمی شود؛ هرچند برخی از این مجلات قول های مساعدی برای فرستادن چند نسخه به کانون داده بودند ولی عملاً این کار انجام نگرفت. 

قلی نسب در پایان از مدیران انتشاراتی های مختلف درخواست کرد تا کتاب هایی را که به چاپ می‌رساند و فکر می‌کنند برای بچه های نسل حاضر مفید است، در اختیار بچه های کانون اصلاح و تربیت هم قرار دهند.