کد خبر: 2465
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 07 مرداد 1389 - 18:15

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گفتگو

در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی ایران با پدیده کتاب سازی مواجهیم

کتاب سازان کسانی هستند که اولاً خود را همه فن حریف یا به قول انگلیسی ها (Jack of all trades) می دانند. همچنین این گروه عجول بوده و در نگارش متون به مرور منابع اندک بسنده  می کنند.

 

 داریوش علیمحمدی ، عضو هیات علمی گروه مطالعات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تربیت معلم تهران در گفتگو با پایگاه خبری کتابداری و اطلاع رسانی ایران (لیزنا) درباره " ارزیابی دانش تولید شده (تألیف و ترجمه) در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی ایران " گفت: ارائه پاسخ به پرسشی در باب ارزیابی دانش تولید شده (تألیف و ترجمه) در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی ایران به واسطه وسعت حوزه مورد کنکاش قدری دشوار است. اما در کل، این پدیده را از وجوه متعدد و گوناگونی می توان بررسی کرد. در وهله اول می توان زبان انتشارات را مورد مداقه قرار داد. در همین راستا، شاید بهتر باشد ابتدا متون ترجمه شده اعم از مقاله و کتاب را بررسی کنیم. ترجیح می دهم اولویت را به ترجمه بدهم زیرا کتابداری نوین وارداتی است؛ چیزی که از سر تا پا با آنچه سنتاً در این کشور کتابداری نامیده می شده تفاوت دارد؛ چه از حیث روش ها و چه از حیث خدمات.

وی افزود: متون ترجمه شده کتابداری و اطلاع رسانی به زبان فارسی را باید در چارچوب روندی تاریخی مورد بررسی قرار داد. نخستین ترجمه های این رشته را، هر چند اندک شمار، عموماً مدرسان و کتابداران حرفه ای انجام دادند؛ کسانی که غالباً دوره کارشناسی را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی گذرانده و چه در دانشگاه تهران و چه در خارج از ایران از مدرسان امریکایی بهره برده بودند. به همین دلیل، ضعف ترجمه از بابت عدم رعایت دستور زبان های مبداء و مقصد و نیز معادل گزینی نامناسب، کمتر در این دسته از ترجمه ها مشاهده می شود. پس از انقلاب شاهد یک دوره فترت هستیم؛ دوره ای که با آغاز دهه هفتاد پایان می پذیرد. از دهه هفتاد با آغاز انتشار مجلات تخصصی، افزایش پذیرش دانشجو به ویژه در مقطع کارشناسی ارشد و نیز تجهیز کتابخانه های دانشگاهی به منابع جدید اعم از کتاب و مجله تمایل اهل حرفه به ترجمه افزایش می یابد؛ به گونه ای که با بررسی مجلات رشته و نیز کتاب های منتشر شده در دهه هفتاد به نام های جدیدی برمی خوریم که عمدتاً دانشجو هستند. افزودنی است که تمایل مذکور در حقیقت پاسخی بود به نیازی جدی برای تقویت متون رشته به زبان فارسی؛ نکته ای که در نخستين‌ مجمع‌ عمومي انجمن‌ كتابداري‌ و اطلاع‌رساني ایران در تالار علامه‌ اميني‌ كتابخانه‌ مركزي‌ دانشگاه‌ تهران مورخ 1/12/1380 در قالب سخنرانی ای تحت عنوان "كتابداري‌ نوين‌ و آينده‌ كتابداري‌ ايران" توسط عليرضا بهمن‌آبادي عضو هیأت علمی مرکز اطلاعات و مدارک علمی کشاورزی مورد تأکید قرار گرفت. همین رویه را در نیمه اول دهه هشتاد نیز می توان پی گرفت.

عضو انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران تصریح کرد: اقبال عمومی به ترجمه متون تخصصی از این بابت که مباحث و یافته های نو را در اختیار قرار می دهد قابل توجه است. اما اشکالی نیز بر این روند وارد است. تعدادی از افرادی که در این دوره دست به ترجمه زده اند فاقد دانش کافی در زبان انگلیسی هستند. به همین دلیل ترجمه هایشان به ویژه اگر توسط ویراستار بررسی نشده باشد از روانی و صحت لازم برخوردار نیست. بسیار شنیده ایم که اگر متن اصلی را می خواندم زحمت کمتری برای درک متن داشتم تا وقتی که فلان ترجمه را مطالعه کردم. پیشتر، احمد شعبانی، ابراهیم افشار، محمد حسن زاده، عبدالرضا نوروزی چاکلی، فاطمه رهادوست و حمید جمالی در قالب مقالاتی به صورت مستدل این معضل را بررسی کرده اند. حجم زیادی از مجلات رشته نیز در خلال دهه هشتاد به بررسی و نقد ترجمه ها اختصاص یافته است. در این زمینه، فعالیت کتاب ماه کلیات قابل تقدیر است.

علیمحمدی درباره نسبت میزان ترجمه به تألیف در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی گفت: هم اکنون حجم ترجمه در قیاس با تألیف (مجموع کتاب ها و مقالات) دچار افت شده است. چند علّت را می توان برشمرد. اول اینکه افزایش آگاهی افراد نسبت به ظرایف ترجمه رغبت آنها به این کار را کاهش داده است. همیشه افعال غلط در نبود آگاهی حادث می شوند. با انتقادهایی که از ترجمه های ضعیف در مجلات طرح شده است حساسیت نسبت به ترجمه افزایش یافته و به یک معنا دیگر کمتر کسی جرأت می کند دست به ترجمه بزند؛ مگر اینکه به هر دو زبان فارسی و انگلیسی تسلط کافی داشته باشد.

وی تأکید کرد: دومین علّت را باید در افزایش فارغ التحصیلان دوره های کارشناسی ارشد و دکتری جستجو کرد. از آنجا که این دو دوره ماهیتاً پژوهش-محور هستند توانایی افراد را در تحقیق و تبعاً تألیف افزایش می دهند. کسب مهارت تألیف و تمرین مداوم آن رغبت به ترجمه را کاهش می دهد.

عضو هیأت علمی گروه مطالعات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تربیت معلم تهران افزود: سومین سبب ساز کاهش حجم ترجمه گرایش مجلات تخصصی کتابداری و اطلاع رسانی به انتشار مقالات تألیفی است. این مجلات یا درصدد اخذ درجه علمی – ترویجی از کمیسیون های نشریات علمی وزاتین علوم و بهداشت هستند، یا در فکر ارتقاء به درجه علمی – پژوهشی. از آنجا که یکی از عمده ترین ملاک های دریافت و ارتقاء درجه، اختصاص نسبت بالایی از هر شماره به مقالات تألیفی و مستخرج از پروژه های تحقیقاتی است، سردبیران این مجلات ترجیح می دهند مقالات ترجمه ای را رد کنند. در نتیجه، گرایش به صرف وقت برای ترجمه مقاله و ارسال آن به مجله ای که ممکن است پس از دو سال منتشرش کند کاهش می یابد.

وی افزود: اگر علت های پیش گفته را کنار این باور جاافتاده قرار دهیم که دردسر تألیف کمتر از ترجمه است به خوبی می توان درک کرد که چرا نسبت ترجمه به تألیف دچار افت شده است.

داریوش علیمحمدی درخصوص کاستی های موجود در تألیفات کتابداری تصریح کرد: تألیفات هم البته در کنار مزایایی که دارند برخی اشکالات را رواج می دهند. برای مثال، خوب است که فهرست منابع کتاب های انگلیسی رشته (به ویژه انتشارات امریکا و اروپا) را با فهرست منابع کتاب های تألیفی فارسی مقایسه کنید. اختلاف نه تنها از بابت تعداد منابع مطالعه و مورد استناد واقع شده بلکه از حیث نوع آنها چشمگیر است. مطالعه و استناد به بیش از صد و پنجاه منبع در قالب های متفاوت تنها از عهده کسی برمی آید که علاوه بر احاطه کافی به زمینه مورد بحث در کتاب از پشتوانه مالی، حوصله، جدیت و تعصب علمی نیز برخوردار باشد؛ خصیصه هایی که متأسفانه بررسی تألیفات رشته به زبان فارسی از فقدان آنها در برخی از مؤلفان خبر می دهد. اگر نگاهی به تألیفات داخلی داشته باشیم درخواهیم یافت که برخی مؤلفان با انگیزه کسب منافع مادی و به صورت شتاب زده نه به تألیف بلکه به تولید کتاب دست می زنند.

وی در ادامه تأکید کرد: به یک معنا ما امروز در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی ایران با پدیده کتاب سازی مواجهیم. کتاب سازان کسانی هستند که اولاً خود را همه فن حریف یا به قول انگلیسی ها (Jack of all trades) می دانند. بنابراین، در فهرست تألیفاتشان می توان از مجموعه سازی تا سازماندهی و خدمات مرجع و مدیریت دانش و روش تحقیق و مطالعات سنجشی را مشاهده کرد. این دسته از تألیفات فاقد غنای مطلوب هستند؛ زیرا منطقاً هیچ کتابداری نمی تواند هم مجموعه ساز خوبی باشد و هم فهرستنویسی زبردست. دومین خصیصه کتاب سازان عجول بودن آنهاست؛ به گونه ای که انگار بر اساس یک نیت اعلام نشده سالی n مقاله یا کتاب را باید روانه بازار نشر کنند. در نتیجه این دسته از متون حاوی اغلاط نحوی و معنایی بی شمار است. سومین خصیصه که البته نشان دهنده ضعف در دانش روش شناسی تحقیق است بسنده کردن به منابعی اندک شمار و بستن کار است؛ یعنی عبور غیرمجاز از مرز مرور متون.

اولین مولف ایرانی کتابهای انگلیسی زبان در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی بیان کرد: تألیف کتاب از دو جهت به صورت جدی نیازمند مرور متونی جامع است. نخست اینکه کتاب، حاوی دانش پایه در یک حوزه است؛ و مسلماً تا زمانی که متون یک حوزه تحقیقاتی به صورت کامل مرور و نقادی نشود نمی توان تصویر درستی از مبانی آن حوزه عرضه کرد. به بیان دیگر، کتاب باید آیینه تمام نمایی باشد که در آن چهره کامل و قابل درکی از پدیده در دست بررسی مشاهده شود؛ نه یک شیر بی یال و دم و اِشکم. دوم آنکه کتاب ها همواره با اشاره به پژوهش های پیشین برای تشخیص حوزه های نیازمند توسعه، بستر سازی می کنند. به زبان ساده تر، مطالعه یک متن درسی جامع نگر، دانشجو را به مرحله ای از اشراف موضوعی می رساند که می تواند تکلیف خود را با زمینه ای فرعی برای تحقیقات آتی روشن کند. طبیعی است که اگر کتاب خود به واسطه متکی بودن بر بخشی از متون، فاقد قوت لازم باشد، نمی تواند اندیشه دانشجو را در مسیر تحقیقات جاری همان حوزه به پیش براند.

وی افزود: مشکل چهارم این است که کتاب های تألیفی ما بیشتر محصول گردآوری اطلاعات از متون پراکنده هستند تا پژوهش های تجربی، میدانی و پیمایشی. یعنی مؤلف سهمی در کتاب ندارد؛ چون در هیچ پاره ای از متن خود ایده و داده جدیدی را تولید و عرضه نکرده است. چهار معضل برشمرده شده عمده ترین اشکالات تألیفات فارسی رشته است.

عضو هیأت علمی گروه مطالعات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تربیت معلم تهران درخصوص رشد انتشارات انگلیسی زبان توسط متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی کشور افزود: در کنار انتشارات فارسی و به ویژه در یک دهه اخیر، شاهد رشد انتشارات کتابداران ایرانی به زبان انگلیسی نیز بوده ایم. این روند مولود برخی عوامل داخلی و خارجی است. برای مثال، اقبال و تأکید وزارتین علوم و بهداشت بر انتشار مقاله در مجلات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی مؤسسه آی. اس. آی، اصرار بر ارائه در همایش های بین المللی، جلب توجه دانشگاه آزاد به همین مقوله و بازگشت آخرین موج فارغ التحصیلان خارج به کشور موجبات رشد تصاعدی مقالات انگلیسی کتابداران ایرانی در خارج از ایران را فراهم ساخته است. فهرست کتابداران ایرانی انگلیسی نویس که در دهه هفتاد شاید به انگشتان یک دست هم نمی رسید اکنون مشتمل است بر بیش از بیست نفر. این خود روند رو به رشد علاقه مندی کتابداران ایرانی به حضور در مجامع بین المللی و همپایی با سرآمدان رشته را نشان می دهد. اما این جریان در صورتی به نفع ایران تمام خواهد شد که کتابخانه های ما با مسائل واکاوی شده در قالب مقالات، دست به گریبان باشند. به معنای دقیق تر، اگر نویسندگان مقالات انگلیسی مسأله یابی و نه مسأله سازی کرده باشند گامی در جهت توسعه کشور برداشته اند. در غیر این صورت، از این نمد نیز کلاهی برای کتابخانه ها نمی توان برگرفت. دیگر نکته قابل ذکر در همین زمینه گرایش به تألیف کتاب به زبان انگلیسی است که تا کنون در قالب تهیه متن کامل دو کتاب به صورت مستقل، مشارکت در تألیف یک کتاب و نیز تألیف چند فصل از کتاب های منتشر شده در خارج از ایران عیان شده است. این جریان البته نوپا است و شاید زود باشد که در مورد اثرات این حرکت به قضاوت بنشینیم. اما در کل باید گفت دست به تألیفات حجیم زدن تنها در صورتی موجه خواهد بود که همان متون در دپارتمان های کتابداری و اطلاع رسانی خارج از ایران به عنوان متن درسی به دانشجویان معرفی شود. در غیر این صورت، به اتلاف انرژی و منابع طبیعی دامن زده شده است.

وی افزود: گرایش کتابداران ایران به انتشار در قالب های نو (مجلات الکترونیکی فارسی و انگلیسی) را نیز می توان از ویژگی های مثبت جریان انتشارات کتابداری و اطلاع رسانی ایران دانست.

داریوش علیمحمدی گفت: در پایان باید متذکر شوم که مسائل انتشارات کتابداری و اطلاع رسانی ایران تنها در چارچوب رویکرد سیستمی قابل حل است. هر گاه بپذیریم که روند انتشارات متغیری است تابع گرایش های پژوهشی موجود، می توانیم در ترسیم مسیر پیش روی جریان اطلاعات موفق باشیم. فقدان نهاد سیاستگذار در حوزه پژوهش های کتابداری و اطلاع رسانی ایران باعث سردرگمی بدنه پژوهشی حرفه و اتلاف انرژی شده است. البته نهادهایی در سطح ملی هستند که بر طبق اساسنامه، پژوهش در این عرصه را به عنوان بخشی از مأموریت خود تلقی می کنند؛ مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات از آن جمله اند. اما پرسش اساسی این است که این نهادها هر یک متولی پژوهش در کدام حوزه ها هستند؟ روشن است که در راستای مأموریت محوله برخی از جنبه های خدمات اطلاع رسانی همچون تولید و انتشار پایگاه های اطلاعاتی را پوشش می دهند. در این میان، باید نهادی فرابخشی وجود داشته باشد؛ یا اگر وجود دارد تقویت شود. آنچه تحت عنوان انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران فعالیت می کند همان نهادی است که باید تولیت این بخش را بر عهده بگیرد. شاید عدم مشارکت جامعه کتابداری و اطلاع رسانی ایران مشکلی عمده برای انجمن باشد. اما مسأله بزرگتر فقدان پشتیبانی لازم از سوی دولت است. در اینجا منظور از پشتیبانی اختصاص سالانه سهمی از بودجه عمومی کشور به نهادهای مدنی از سوی دولت نیست؛ چه اگر باشد هم چندان بد نیست. آنچه از آن سخن می گویم ارتقاء آگاهی های اجتماعی، تربیت افرادی مشارکت جو و بستر سازی در جهت تأسیس و رشد نهادهای مدنی است. شواهد مکتوبی که در خلال چند سال گذشته در انجمن های علمی تحت پوشش وزارت علوم بایگانی شده، هر روز این شائبه را بیشتر تقویت کرده که بساط همین انجمن های نیمه جان هم به زودی برچیده خواهد شد. انجمن، انجمن خواهد بود اگر بستری مناسب داشته باشد؛ یعنی اولاً دولت به واسطه تخصیص بودجه - که حق طبیعی آن به عنوان موجودیتی ثبت شده و زنده است - انتظار خدمت کانالیزه نداشته باشد؛ و ثانیاً اعضای هیأت مدیره اش در طول دوره حضورشان در انجمن از دستگاه خود معاف و در خدمت آن درآیند. در این صورت، احوال انجمن در مقام سیاستگذار پژوهش و حوزه انتشارات به عنوان تابع آن به احسن الحال تغییر خواهند یافت.

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: