کد خبر: 37686
تاریخ انتشار: شنبه, 19 آبان 1397 - 11:29

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

تانگو در کتابخانه

منبع : لیزنا
لیلی وکیلی
تانگو در کتابخانه

(لیزنا: گاهی دور/ گاهی نزدیک ۲۲1): لیلی وکیلی، دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری دانشگاه شهید بهشتی:  زندگی پر از تلخی­های غیرقابل پیش بینی است واین رویا­های رنگی آدمی است که می­تواند این تلخی­ها را گاهی شیرین و قابل هضم کند مثل چای با یک حبه قند یاقهوه با یک قاشق سرپراز شکر . از کودکی تخیلی قوی داشتم برای هر چیز کوچک وبزرگی که می­دیدم قصه می­ساختم مثلا برای کفشهایمان در جاکفشی چوبی وقدیمی گوشه دیوار داستانی ساخته بودم دنباله­دار. یادم می­اید روزهای گرم تابستان توی ایوان بین گلدانهای شمعدانی می ایستادم وبرای بچه­های محله که در حیاط خانمان جمع می­شدند قصه های دنباله دار جاکفشی خانمان را تعریف می­کردم چیزهای شیرینی که خودم هم گاهی باورشان می­کردم ویا وقتی به جالیز اطراف روستای پدریم  می­رفتیم برای خیار وگوجه وبادمجان جالیز قصه می­بافتم.  خیار را دلباخته گوجه قرمز می­کردم وکاهو را ضلع سوم این مثلث عشقی وبرای گل افتابگردان که در حصار جالیز به تماشای خورشید نشسته بود تعریف می­کردم.

 حالا هم اینجا بعد از مدتها نشسته ام ومی خواهم یک رویای شیرین برایتان ببافم  چند دقیقه­ای،  من بشوم لیلی روزهای کودکی شما هم بشوید بچه های شیرین محله­مان.

همیشه فکر می­کنم بعد از پایان روز وقتی درکتابخانه را قفل می­کنم و می­روم بسمت خانه، کتابها در سکوت ازتوی قفسه ها پایین می­ایند وشروع به جنب وجوش وزندگی می کنند. مانند فیلم یکشب در موزه یا فیلم داستان اسباب بازیها ویا دیو ودلبر که دیوانه­ش هستم.

 بگذارید جور دیگری برایتان بگویم در رویایم ، مخزن کتابخانه­ی من مثل یک دهکده کوچک است وقفسه های کتاب هم حکم محله را دارند راهروهای بین قفسه ها هم مثل خیابان و پیاده­رو است که ارتباط بین محلات را برقرار می­کند حالا فکر کنید وقتی کتابخانه تعطیل می­شود وسکوت مطلق برقرار می­شود وهمه کارمندان از جمله من می­رویم خانه، کتابها از قفسه ها پایین می­ایند وزندگی کتابی به جریان می­افتد.

من حتی در خیالم  برای کتابها جنسیت  تعین می­کنم  مثلا رده­ی دبلیو او [1]که رده­­ی  کتابهای جراحی است همه اقا هستند از این اقاهای جنتلمن[2] که والس وتانگو[3] خوب می رقصند اکثر شبها این کتابهای جراحی وارتوپدی از محله دبلیو او و دبلیو ای [4]می ایند محله دبلیو پی[5] وبا خانمهای خوشگل این محله سوار کالسکه یا همان  ترالی حمل کتاب می شوند ومی روند به سالن مطالعه،  شراب می­خورنند ومی­خندند ومی رقصند وعشقبازی می­کنند ودم دم های صبح که وقت بازگشت است سرمست وخوشحال دوباره به قفسه ها باز می­گردنندکتابهای خوانده شده وخوش خواستگار، ماننددختران رنگی با لباسهای آبی وسبز وقرمز وزرد مثل فیلم درام عاشقانه­ی برباد رفته همیشه شانس بهتری برای رفتن به مهمانیهای باشکوه دارند درست مانند دنیای واقعی فخر می­فروشند به ساده­های خوانده نشده­ی بی خواستگار..

 درکتابخانه­ی من وقتی کتاب جدیدی به مجموعه یاهمان دهکده­ی زیبا اضافه می­شود بقیه کتابها برایشان جشن ورود وخوش امد گویی می­گیرند کتابهای جدید با برچسبهای عطف نونوار انگار که لباس جدیدی برتن وکلاه شکیلی بر سر دارند  دربین قفسه ها راه می­روند وحضورشان را به همه نشان می­دهند.

 امانت رفتن کتابها برای انها مانند سفر کردن است یک سفر کوتاه یا بلند، گاهی شبها کتابها در میدان دهکده دور هم جمع می­شوند وکتابهای باتجربه وقدیمی که به امانت ویا به اصطلاح من، سفر زیاد رفته­اند می­نشینند واز سفرهایشان برای بقیه مخصوصا جوانترها می­گویند. البته گاهی این سفرها بی بازگشت است یعنی کتابها به امانت می­روند ودیگر هیچگاه بازنمی­گردند.

در رویای من کتابها هم مثل ما ادمها گاهی بیمار می­شوند وانموقع کتابدارمهربان انهارا به صحافی می­سپارد صحاف مانند یک پزشک جراح خوب کتابها را درمان می­کند بنظرم کتابی که  چسبی می­خورد وصحافی می­شود و به قفسه یا همان خانه باز می­گردد مانند کسی است که تازه از بیمارستان ترخیص شده و بقیه کتابها با لبخندهای زیبایشان به عیادتش می روند وسر سلامتی بهش می گویند.

دنیای کتابهای کتابخانه من مثل دنیای بیرون گاهی هم غم انگیز است انها گاهی فراق ومرگ ودوری را تجربه می­کنند  وان وقتی است که کتابی به سفر بی بازگشت می­رود ویا وقتی که داس وجین سرو کله­اش در کتابخانه پیدا می­شود. موسم وجین که می­شود تا مدتها غم وسکوت درکتابخانه سایه می­اندازد کتابها دسته دسته با گل وچشمهای خیس به قفسه های خالی شده می­روند وبرای دوستان وجین شده شان سوگواری می­کنند ودعا می­کنند برایشان که هنگام اعدام دسته جمعی یا همان خمیر شدنشان زیاد درد نکشند.

 موسم وجین که می­شود دل کتابدارها هم می­گیرد.خداحافظی همیشه تلخ است.اما امید با ورود کتابهای جدید درموسم نمایشگاه دوباره در کتابخانه­ی من جوانه می­زند درست مانند زندگی واقعی مرگ وتولد در کنارهم معنا پیدا می­کند. زندگی، عشق، امید و فراق واژه هایی ست که درکتابخانه کوچک من جریان دارد.



[1] WO

[2] Gentleman

 [3] tango and Waltz

[4] WE

[5] WP

یک کتابدار
|
iran
|
1397/08/26 - 18:18
0
0
چقدر زیبا و خلاقانه آفرین بر این ذهن و اندیشه خلاق شما
شایان
|
Germany
|
1397/08/24 - 18:38
0
1
سلام خانم وکیلی عزیز کتابدار باذوق و خوش قلم بسیار زیبا می نویسید لذت بردم از خواندن مطالب شما
محسن زین العابدینی
|
Iran
|
1397/08/24 - 12:05
0
0
فکر کنید این کتابها چقدر متمدن هستند که به قول آقای حافظیان، هر کدام هزار حرف نگفته در درون دارند اما نه داد و بیدادی می کنند و فخر و خودنمایی دارند. آرام یک گوشه نشسته اند و تازه وقتی آنها را می گشایی و می خوانی می فهمی که چقدر حرفهای طلایی و ناب در آنها نهفته و پسته پرمغزی را می مانند که چون در وا کنند افتخار می آفرینند.
نوشته و تخیل عالی بود. بازهم برایمان بنویسید.
یک دوست
|
Iran
|
1397/08/23 - 15:25
0
1
خیلی عالی وزیبا بود.. امیدوارم توی زندگی شخصیتون هم اینقدر عاشق پیشه باشید .
کتابدار
|
Iran
|
1397/08/22 - 10:33
0
0
سلام زیبا بود
واژه های زیبای « باده و مدهوش » به جای « شراب و مست » متن خیال انگیزتون رو زیباتر می کرد.
موفق باشید
Saeed suny
|
United States
|
1397/08/22 - 00:32
0
1
خلق زیبایی معجزه روح بلند انسانی است ، در گستره بی نهایت قدرت اندیشه...انکه اندیشه را در هنر و هنر را در اندیشه متجلی میسازد بی گمان صاحب گنجی است که تنها گوهری از ان برما پیداست...زیبا بود ...موفق و پیروز باشید
پاسخ ها
لیلی وکیلی
| Iran |
1397/08/23 - 09:31
سپاسگزارم اقای ثانی
الهام برغانی
|
Iran
|
1397/08/21 - 14:30
0
0
بسیار عالی لذت بردم
عسل بیات
|
iran
|
1397/08/21 - 09:35
0
0
عاای بود لیلی خوش ذوق ❤❤❤❤❤
لیلی وکیلی
|
Iran
|
1397/08/21 - 08:24
0
0
ممنونم عزیزان دل که رویای منو خوندید ونظر گذاشتید..ببخشید اگر خیلی از کلمات بهم چسبیده واز روانی مطلب کم کرده ..پیگیر شدم فرمودند در وب لیزنا نیم فاصله ها به مشکل بر میخوره..
امیری
|
iran
|
1397/08/20 - 15:33
0
1
قوه تخیل و بکارگیری اون نشون دهنده توسعه یافتگی یک جامعه است. همین هری پاتر، ژول ورن و هفت هزار فرسخ زیر دریا و انواع فیلم های کوتاه وبلند و .. نشان از اهمیت بها دادن به قوه تخیله، پرورش دادن قوه تخیله...
ای کاش مسئولین تلاش کنند همه یک جور فکر کنند! اجازه بدن هرکسی با تخیل و عشق خودش زندگی کنه...
بسیار جذاب و زنانه بود..
ممنونیم
نسرین کیانی
|
Iran
|
1397/08/20 - 09:58
0
0
لیلی جونم چه زیبا توصیف کردی دنیای کتابها رو خیلی ذهن باهوشی داری باورم شد،چه رویای زیبایی منتظر داستان های بعدی دوست خوش ذوق و مهربونم هستم الهی همیشه شاد و لبریز از عشق باشی عزیزم
زنگنه
|
Iran
|
1397/08/20 - 09:46
0
0
عرض سلام و ادب
خیلی لذت بردم خانم وکیلی.زنده باشید. ممنون
اعظم بيات
|
United Kingdom
|
1397/08/19 - 21:26
0
0
قربون اون روياهاي قشنگت بشم كه به كتابها هم زندگي ميدي
ليلي من ......
مهرنوش کتابدار
|
United Kingdom
|
1397/08/19 - 19:58
0
0
خیلی زیبا بود ، نوشتن این متن فقط از دل یک کتابدار عاشق به کارش برمی آید
moghadasi
|
United States
|
1397/08/19 - 19:54
0
0
ممنون خانم وکیلی،زیبا بود
کاظم حافظیان رضوی
|
Iran
|
1397/08/19 - 18:23
0
1
سلام خانم وکیلی. از نوشته شما لذت بردم. من همیشه در کلاسها به دوستان و البته در جاهای دیگر می گویم کتابخانه فضایی است که در آن همه نویسنگان وشاعران و فلاسفه از شرقی و غربی حضور دارند و هرکس حرف خود را می زند بدون اینکه بخواهد به دیگری حمله کند حالا شما آنها را به یک سماء جمعی نیز مهمان کرده اید چقدر خوب. حتمن صبح روز بعد همه از آسمان به زمین برای خدمت به مراجعین شما بر میگردند . سلامت باشید.
ليلا قدسي
|
United States
|
1397/08/19 - 12:51
0
0
خيلي ناز ❤️نوشته بوديد
تصور كتابدارهاي عاشق از كتابخونشون رو عالي نوشتيد، بوي چوب و كاغذ هر روز عاشق ترمون مي كنه. ممنون
سارا رضایی فرد
|
Iran
|
1397/08/19 - 12:02
0
0
با این نوشته منو بردید به دنیای خیالی و جذاب کتابهای کتابخانه...
ممنونم خانم وکیلی مثل همیشه از خوندن نوشته‌های شما لذت بردم
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: