کد خبر: 28779
تاریخ انتشار: سه شنبه, 09 خرداد 1396 - 15:46

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گزارش

ششمین نشست تاریخ شفاهی کتاب برگزار شد

منبع : لیزنا
ششمین نشست از سری نشست‌های تاریخ شفاهی کتاب که به دومین نشست از بررسی فعالیت‌های خاندان کتابچی در عرصه نشر اختصاص داشت، سه‌شنبه 9 خرداد برگزار شد.
ششمین نشست تاریخ شفاهی کتاب برگزار شد

به گزارش لیزنا، بر اساس اعلام روابط عمومی خانه کتاب، این نشست با حضور نصرالله حدادی، سید جلال کتابچی، مدیر انتشارات اسلامیه و سید مجتبی کتابچی، سید فرید کتابچی و سید محمدباقر کتابچی، مدیران انتشارات علمیه اسلامیه در سرای اهل قلم برگزار شد.

در این نشست سید مجتبی کتابچی، با اشاره به فعالیت پنج نسل از خاندان کتابچی در حوزه نشر کتاب با سابقه بیش از 120 سال، عنوان کرد: در هجدهمین روز از مهرماه سال 1326 در تهران به دنیا آمدم و خودم را در حرفه پدرم سید محمود کتابچی، در حوزه نشر و کتاب دیدم. در چاپخانه‌های مختلفی چون چاپخانه‌های «تابش» در سعدی شمالی، «حیدری» در ناصرخسرو، «2000» در خیابان انقلاب، «آفتاب» مقابل کاخ دادگستری و بسیاری دیگر فعالیت داشتم.

این پیشکسوت حوزه نشر کتاب در تشریح کتاب‌های چاپ شده در انتشارات علمیه اسلامیه، به انتشار و فروش پنهانی رساله امام خمینی (ره) اشاره کرد و گفت: پس از سال 1350 و حادثه 15 خرداد که حساسیت رژیم حاکم نسبت به امام خمینی (ره) بیشتر شد، ما رساله ایشان را به صورت پنهانی چاپ می‌کردیم. طبیعتاً بر اساس قانون در چاپ کتاب باید فرم اول کتاب را چاپ کنیم، اما به دلیل حساسیت‌های موجود ما همه فرم‌های کتاب را چاپ می‌کردیم به غیر از فرم اول تا عنوان کتاب مشخص نباشد.

وی درباره خطرات پیش روی چاپ این رساله توضیح داد: آن روزها حساسیت‌ها درباره رساله امام خمینی (ره) به اوج خود رسیده بود. به طوری که افرادی که از کتابفروشی‌ها خرید می‌کردند مورد بازرسی قرار می‌گرفتند و از سوی ماموران ساواک به طور ناشناس وارد کتابفروشی‌ها می‌شدند تا طی صحبت با کتابفروشان اطلاعاتی درباره چاپ این رساله دریافت کنند.

سید مجتبی کتابچی ادامه داد: یک روز شخصی به نام سرهنگ افضلی به همراه چند مأمور وارد کتابفروشی علمیه اسلامیه که در خیابان بوذرجمهری، مقابل پامنار قرار داشت آمدند و کرکره مغازه را پایین کشیدند و شروع به گشتن در میان قفسه‌ها کردند. آنها مدرک مستندی از چاپ رساله امام توسط ما نداشتند و تنها از پیگیری‌های شفاهی از برخی افراد سراغ ما آمده بودند. بعد از بررسی قفسه‌ها به سراغ انباز ما هم رفتند، اما چیزی پیدا نکردند.

این پیشکسوت حوزه نشر کتاب افزود: همه فعالان حوزه نشر کتاب و افرادی که با کتاب‌های رساله آشنایی دارند می‌دانستند که رساله‌های امام خمینی (ره) همیشه در قطع وزیری و گاهی رقعی چاپ می‌شد، اما از آنجا که ماموران ساواک هیچ آشنایی و اطلاعات اولیه‌ای از رساله و کتاب و قطع آن داشتند، در میان کتاب‌های قطع رحلی به دنبال رساله امام خمینی (ره) می‌گشتند!

وی در ادامه درباره برخی مسائل مطرح شده درباره اضافه شدن حدیث کساء به انتهای مفاتیح‌الجنان توضیح داد: من هم مانند بسیاری دیگر این موضوع را شنیده‌ایم که شیخ عباس قمی بر کسی که از متن مفاتیح‌الجنان بکاهد یا به آن بیفزاید نفرین کرده است، گرچه متن مکتوب و مستندی از این موضوع ندیده‌ام، اما این نقل قول در بین اهالی کتاب مشهور است. اما از آنجا که مفاتیح‌الجنان در ایام عزاداری‌ها و شب‌های احیاء بسیار کاربرد داشت، انتشارات علمیه اسلامیه در زمانی که ما بسیار کوچک بودیم برای سهولت استفاده مردم، حدیث کساء را در انتهای مفاتیح و جدا از متن اصلی اضافه کرد.

سید محمدباقر کتابچی که از دیگر حاضران در این نشست بود، درباره این موضوع توضیح داد: این مفاتیح در زمان حیات شیخ عباس قمی منتشر شده بود. چند سال پیش بنده به همراه برادر مرحومم خدمت پسر شیخ عباس قمی رسیدیم و این موضوع را از ایشان جویا شدیم. ایشان آن نقل و قول درباره نفرین ایشان را تأیید کردند و اما در ادامه گفتند که خود ایشان این مفاتیح را دیده و خوانده و با دیدن اینکه حدیث کساء در انتهای کتاب و جدا از متن اصلی آورده شده، عکس‌العملی نشان ندادند.

سید مجتبی کتابچی همچنین به چاپ قرآن هفت رنگ در انتشارات خود اشاره کرد و گفت: ما اولین ناشری بودیم که قرآن را با هفت رنگ چاپ کردیم. همچنین قرآن را به صورت حزبی یا حزب به حزب منتشر کردیم. پیش از این قرآن‌های حزبی، با مشکلاتی روبه‌رو بود؛ مانند اینکه یک حزب از وسط یک آیه شروع می‌شد. اما ما با سفارش نگارش هر حزب را از ابتدای آیه تا انتهای آن به طاهر خوشنویس، آنها را به طورت کامل منتشر کردیم.

وی درباره آینده نشر و چالش‌های موجود در مسیر کتاب عنوان کرد: بدنه نشر و کتاب با یک آسیب بزرگ روبه‌رو شده است که جبران آن کار بسیار دشواری خواهد بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ارائه سوبسیدهای بی‌دلیل، روابط و رانت‌هایی که در این مسیر ایجاد شد، تعداد بسیاری از ناشران گلخانه‌ای را پدید آورد که تنها برای انگیزه‌های اقتصادی و استفاده از این سوبسید وارد این عرصه شدند. شرایط فعلی حاصل آسیب‌هایی است که طی این سال‌ها بر پیکر نشر وارد شده است.

سید محمدباقر کتابچی درباره یکی از آسیب‌های حوزه نشر و کتاب گفت: پیش از انقلاب معمول بود که مردم برای تهیه کتاب  به کتابفروشی‌ها مراجعه می‌کردند. اما پس از انقلاب موضوع برگزاری نمایشگاه کتاب مطرح و اجرا شد. آن هم نمایشگاه کتاب به معنی یک فروشگاه بزرگ که در ادامه به نمایشگاه‌های استانی کتاب نیز منجر شد. این موضوع یکی از مهمترین دلایل ضعف و از بین رفتن حرفه کتابفروشی و کتابفروشان بوده است.

سید مجتبی کتابچی نیز در این باره گفت: واقعیت این است که برگزاری نمایشگاه‌های کتاب نتوانسته به توسعه کتابخوانی در کشور کمک کند و فضایی ایجاد کرده تا افرادی سودجو به ایجاد فساد در این حوزه بپردازند. مانند نقد کردن بن‌های کتاب که در نمایشگاه امسال تعدادی از ناشران به همین دلیل به صورت دائم از حضور در نمایشگاه‌های کتاب محروم شدند.

سید فرید کتابچی نیز در این نشست یکی از مهم‌ترین دلایل بیگانگی مردم با کتاب را پیشرفت تکنولوژی دانست و گفت: در سال‌های دور و پیش از انقلاب مردم فرصت بیشتری برای مطالعه می‌گذاشتند. آن زمان تلویزیون 2 کانال بیشتر نداشت و به عنوان یک رسانه سمعی و بصری جذاب بخشی از زمان مردم را به خود اختصاص می‌داد. اما امروز ده‌ها کانال داخلی به همراه هزاران کانال ماهواره‌ای، پیدایش تلفن‌های همراه هوشمند و غیره، تمام فرصت مردم را به خود اختصاص داده و دیگر زمانی برای مطالعه نمی‌گذارد.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: