نشست «آیا ادبیات انقلاب داریم در سرای اهل قلم برگزار شد

به گزارش لیزنا براساس اعلام روابط عمومی موسسه خانه كتاب، نشست «آیا ادبیات انقلاب داریم؟» به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی،‌ عصر دوشنبه،  ۱۱ تیر با حضور محمد حنیف و محمدرضا سنگری، از نویسندگان و پژوهشگران حوزه انقلاب اسلامی در سرای اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، محمدرضا سنگری اظهار كرد: اگر همه نمادها و نمودها دال بر این باشند كه یك تحول بنیادین در ایران اتفاق افتاده است و اگر ما به حداقل این تحول بنیادین (قیام) اكتفا كنیم، بی هیچ تردید نخستین عنصری كه به میدان می آید، ادبیات است.

وی با بیان این كه شعار، فشردگی اندیشه در واژگان آهنگین است، گفت: حركت های بسیار كوچك، موضعی و موقعی عاری از شعار نیستند؛ یعنی به وجود آورندگان این حركت كوشش می كنند آرمان های خود را در واژگان اندك بیان كنند.

این نویسنده حوزه انقلاب اسلامی ادامه داد: این حركت در ایران حدود ۱۵ ماه به طول انجامید. حالا پرسش این است كه آیا این حركت شعار داشته است یا خیر؟ كسی كه منكر این موضوع شود در واقع انكار آفتاب را كرده است. در این حركت از شعر نیز استفاده شده  و متن های ادبی و زندگی نامه نیز خلق شده است.

سنگری با بیان این كه هر مفصل تاریخی ناگزیر كرانه مند است، گفت: در شعر شاعران شاخص ما متأسفانه یأس و مرگ، واژه های غالب روزگاران پیش از انقلاب است. اما وقتی به زمان انقلاب می رسیم بوی روشنی به مشام می رسد. مجموعه آثاری كه در این دوره (انقلاب) به چشم می خورند سرشار از امید و شور هستند.

وی با بیان این كه هیچ انقلابی شتاب انقلاب ایران را نداشت، افزود: انقلاب ایران از درون فرهنگی نشأت می گیرد كه سرشار از دین و امید است. اگر انقلاب مفصل است، وقتی یك مفصل تاریخی رخ می دهد و یك كرانه ایجاد می شود و اگر كرانه سیاسی، فرهنگی و ادبی رخ دهد، امكان ندارد نظام ادبی فرو نریزد و نظام ادبی جدید شكل نگیرد.

این نویسنده حوزه انقلاب اسلامی عنوان كرد: وقتی نظام جدیدی به وجود می آید در تقابل و رویارویی با نظام پیشین برمی آید و از سه عنصر تخطئه، اتهام و تحقیر استفاده می كند. بدون تردید این سه عنصر در حوزه ادبیات نیز رخ می دهد.

سنگری با تأكید بر این نكته كه انقلاب ناگزیر از ادبیات است، گفت: هر نظامی در تقابل و رویارویی با نظامی كه می خواهد حذفش كند، هم در اثبات خویش و هم در نفی آن، باید از ادبیات استفاده كند.

وی تأكید كرد: من، با عنوان ادبیات معاصر به شدت مخالفم؛ همچنان كه باید گفته شود ادبیات عصر پهلوی، پس می توانیم بگوییم ادبیات عصر انقلاب. دو نوع ادبیات وجود دارد؛ ادبیات اصل انقلاب اسلامی و ادبیات عصر انقلاب اسلامی. ادبیات اصل انقلاب اسلامی ادبیاتی است كه به گفتمان انقلاب اسلامی وفادار است. ادبیات اصل، ادبیات عصر هم هست اما همه آن چه كه از ادبیات در عصر انقلاب اسلامی ارائه می شود، ممكن است ادبیات اصل انقلاب اسلامی نباشد.

این نویسنده حوزه انقلاب اسلامی عنوان كرد: اگر به این نتیجه رسیدیم كه ادبیات انقلاب اسلامی وجود دارد، دو مسأله بروز می كند؛ نخست این كه آن را چه بنامیم و دوم این كه ماهیت آن را تبیین كنیم. برای ادبیات انقلاب اسلامی نام های مختلفی ارائه شده است كه انقلاب ادبی، جریان ادبی، گونه ادبی و مكتب ادبی انقلاب از جمله آن ها است.

سنگری بیان كرد: اگر در این میان، عنوان مكتب ادبی انقلاب را قائل باشیم، باید ویژگی هایی اعم از دارا بودن یك مكتب فكری روشن و مشخص باشد، استمرار داشته باشد، تولید و تحول و انباشت علمی داشته باشد، ویژگی ها و ژانرهای متعدد داشته باشد، تحول در فُرم ها، ظرفیت های تئوریك، نقش آئینگی و تكاپو در نوآوری داشته باشد. همچنین تلفیقی از سنت و تجدد داشته باشد.

سخنرانی محمد حنیف بخش دیگر این نشست را به خود اختصاص داد. وی اظهار كرد: مكتب ادبی درباره گروهی از نویسندگان كاربرد دارد كه تحت ‌تاثیر امری به‌ یكدیگر نزدیك شده و سر یك سلسله چارچوب‌ها به توافق رسیده‌اند. مكتب برخلاف سبك كه كاملاً شخصی است، بُعد عمومی و نقطه شروع و اوج و فرود دارد.

حنیف با بیان این كه قطعاً تحت تأثیر انقلاب، داستان های زیادی نوشته شده است، اظهار كرد: مكتب ادبی انقلاب باید گونه های مختلفی اعم از تراژدی، احساسی و نمایش را دربرگیرد. همچنین داستان انقلاب باید دارای معیارهای مشخصی باشد و نه تنها بر چگونه گفتن بلكه بر چه گفتن نیز باید نظر داشته باشد. علاوه بر آن مكتب ادبی انقلاب باید بر اساس نظریه پردازان ادبی تدوین شود.

این نویسنده توضیح داد:  آثار فراوانی با موضوع انقلاب وجود دارد اما هنوز مكتب ادبی انقلاب اسلامی شكل نگرفته است چراكه برای تشكیل این مكتب باید چند گروه آن ‌را تئوریزه كنند؛ نخست، افرادی كه تاریخ انقلاب را می‌شناسند، گروه دیگر، افرادی كه هم ادبیات و هم فلسفه می‌دانند و گروهی كه تئوریسین‌های انقلاب بودند و در نهایت داستان‌نویسانی كه با عناصر داستانی آشنایی دارند.

حنیف در ادامه به برخی تلاش‌های نظام‌مندی كه تاكنون حوزه مكتب ادبی انقلاب صورت گرفته اشاره كرد و گفت: تئوری‌‌هایی همچون روان‌ واقع‌ گرای آرمان ‌خواه شیعی از محمدرضا سرشار، ادبیات اصل و عصر انقلاب اسلامی از محمدرضا سنگری و رئالیسم عرفانی برخی از این تلاش‌ها است. همچنین بنده در كتاب «داستان سیاسی داستان انقلاب» سه دسته داستان را ارائه كرده ام.

وی در پایان داستان‌هایی با محوریت انقلاب اسلامی، داستان انقلاب با محوریت نگاه به جریان‌های سیاسی چپ مانند كتاب «سال‌های ابری» و داستان انقلاب با گرایش به نقد قدرت و مفهوم سیاست را از جمله ویژگی های داستان های پس از انقلاب  برشمرد.