معرفی منطقه‌ای ناشناخته در کتاب «هرسین در سطور رنگ پریده»

به گزارش لیزنا ،نشست معرفي و بررسي كتاب «هرسين در سطور رنگ پريده؛ تاريخ هرسين در دوره قاجار» با حضور امين محمدي، مولف اثر، علي ططري و مطلب مطلبي به عنوان منتقد عصر چهارشنبه (۱۴ شهريورماه) در سراي اهل قلم برگزار شد.

امين محمدي در اين نشست اظهار كرد: هرسين براي بسياري از مردم ايران يك منطقه ناشناخته است؛ همين موضوع يك انگيزه اي بود براي من كه بخواهم تاريخ هرسين را بررسي كنم.

وي توضيح داد: بر اساس منابع تاريخ نگاريكلاسيك، امكان به دست آوردن اطلاعات ازتاريخ هرسين خيلي كم است و امكان اين كه بخواهيم يك كتاب جامع درباره تاريخ هرسين نوشت، وجود نداشت. كه شايد يكي از دلايل آن، قرار نداشتن هرسين در مسير شاهراه هاي سياسي و مذهبي است. يا ناامني هرسين به جهت قرار گرفتن مابين لرستان، همدان و كرمانشاه است كه گذرگاه عشاير است.

مولف كتاب «هرسين در سطور رنگ پريده؛ تاريخ هرسين در دوره قاجار» افزود: در ادامه توانستم اسناد زيادي درباره هرسين به دست بياورم و چون تعداد اسناد زياد بود تصميم گرفتم آن ها را در قالب دو كتاب ارائه كنم. كتاب نخست به تاريخ هرسين در دوره قاجار پرداخته است و كتاب دوم تاريخ هرسين در دوره پهلوي را بررسي مي كند.

محمدي عنوان كرد: اين اسناد را از آرشيو مجلس شوراي اسلامي، آرشيو وزارت امور خارجه و آرشيو ملي به دست آوردم. مهم ترين اسنادي كه در نگارش كتاب حاضر از آنها استفاده كردم كه به عبارتي وجه تمايز اين كتاب با ساير كتاب هاي موجود در اين زمينه نيز محسوب مي شود، اسناد مالياتي است كه از آن ها اطلاعات خوبي از اوضاع اقتصادي و جغرافيايي و مذهبي هرسين به دست آوردم.

وي ادامه داد: كتاب حاضر در ۸ فصل و ۲ پيوست تنظيم شده است كه عناوين فصول آن عبارتند از «پيشينه»، «تاريخ هرسين از آغاز تا دوره زنديه»، «جغرافياي طبيعي و انساني هرسين»، «تاريخ فرهنگي و مذهبي هرسين»، «تاريخ اقتصادي هرسين»، «تاريخ سياسي هرسين»، «هرسين و مجلس شوراي ملي» و «زندگينامه و فعاليت هاي هرسيني، نخبه هرسين» مولف كتاب «هرسين در سطور رنگ پريده؛ تاريخ هرسين در دوره قاجار» ادامه داد: در اين كتاب ۲ پيوست كامل ارائه شده است كه سعي كردم با موضوعي كردن، نظمي به آن ها بدهم. هدفم از اين اقدام اين بود كه مخاطبان بتوانند به راحتي با اسناد ارتباط برقرار و از اطلاعات آن ها استفاده كنند.

سخنراني علي ططري بخش ديگر اين نشست را به خود اختصاص داد. وي در بخش نخست سخنان خود به وضعيت تاريخ نگاري در حوزه كرمانشاهان اشاره كرد وگفت: متاسفانه در حوزه كرمانشاهان نسبت به ساير مناطق مشكل تاريخ نگاري وجود دارد. اين نقصان مختلفي دارد كه از آن ميان مي توان به نبود انگيزه تا نبودن يك مديريت منسجم فرهنگي در استان اشاره كرد.

وي ادامه داد: استان كرمانشاه در حوزهگ ردشگري و آثار باستاني جزء پنج استان نخست كشور است و يك پتانسيل بسيار بزرگ تاريخي دارد كه متاسفانه در اكثر موارداصلا به آن ها پرداخته نشده است. مثل نفت، اقوام، ايلات، عشاير و سرحدات و مرزها.

ططري توضيح داد: البته تعدادي از نويسندگان محلي تك نگاره هايي ارائه كرده اند اما همچنان از آن شرايط ايده آلي كه بخواهيم از اين منطقه تعريف كنيم، بسيارفاصله داريم.

اين منتقد با بيان اين كه متاسفانه يك كتابخانه قدرتمند و يك سازمان فرهنگي قدرتمند در منطقه كرمانشاهان وجود ندارد، گفت: در ۱۰ سال اخير خوشبختانه اتفاق هايي در اين زمينه افتاده است كه به نظر من بايد بيش از اين انجام مي شدند و اكنون بيشتر به تحليل اين آثار مي پرداختيم. خوشبختانه حدود ۶ اثر از خانم اتحاديه درباره كرمانشاهان است و همچنين در حوزه نسخ خطي، سال گذشته از كتاب جهان گشاي نادري رونمايي كرديم.

وي با بيان اين كه خوبي هاي اين كتاب بر همگان واضح و مبرهن است، ادامه داد: كتاب «هرسين در سطور رنگ پريده؛ تاريخ هرسين در دوره قاجار» مجموعه اسناد مربوط به تاريخ هرسين را ارائه كرده است كه خود مي تواند براي آيندگان و پژوهشگران الگو باشد.

ططري توضيح داد: معتقدم در حوزه كتاب هاي سندي چيزي به نام نقد وجود ندارد اما بايد در انتشار اسناد يك چهارچوب و منطقي را رعايت كرد. براي انتشار اسناد سه روش فهارس اسناد، مجموعه اسناد و تحليل اسنادي وجود دارد. در اين كتاب اصلا مشخص يست مولف از كدام روش براي انتشار اسناد استفاده كرده است و اصلا مشخص نشده است كه هدف از ارائه اين اثر چيست. اين منتقد بيان كرد: اين كه مولف در اين اثر از «هرسيني» به عنوان يك نخبه يا كرده ست را نيز متوجه نمي شوم. در واقع اين لقب براي اين شخص اصلا درست نيست. همچنين اين اثر از نظر فصل بندي نيز مشكلات عمده اي دارد؛ به نظرم اين اثر به اين همه فصل بندي اصلا نياز نداشت و لزومي نداشت كه بحث پيشينه در يك فصل مجزا ارائه شود. همچنين نياز بود يك جا به جايي در ارائه فصول صورت بگيرد. به طور مثال بايد ابتدا موقعيت جغرافيايي هرسين توضيح داده مي شد و سپس به دوره زنديه پرداخته مي شد.

در بخش ديگر اين نشست مطلب مطلبي اظهاركرد: تاريخ نگاري درباره جنبه هاي كرمانشاهان بسيار سخت و تا حدودي بعيد به نظر مي رسد. اين كه معدود پژوهش در اين باره وجود دارد جاي اميدواري است كه اميدوارم بيشتر نيز شود.


مطلبي توضيح داد: يكي از دلايلي كه فارغ التحصيلان هيچ استقبالي از پژوهش درباره هرسين نشان نمي دهند، عدم آشنايي آن ها از هرسين و همچنين نبود منابع غني در اين زمينه است. از اين رو اثر آقاي محمدي بسيار ارزشمند است. اين منتقد با اشاره به برخي ايرادات كتاب اظهار كرد: عنوان كتاب خيلي در متن كتاب تكرار شده است كه فكر مي كنم نيازي به اين همه تكرار نبود. در چندين مورد نويسنده اشاره داشته كه اين اسناد منتشر نشده اند كه فكر مي كنم اگر در مقدمه به آن اشاره مي شد كفايت مي كرد. در صفحه ۱۰ اين اثر، نويسنده با آوردن اين جمله كه «اطلاعات اين اثر بسياري از مخاطبان را خرسند خواهد كرد.» چنين به نظر مي رسد كه نويسنده در جايگاه خوانندگان درباره اثر قضاوت كرده است. همچنين نويسنده در چندين جا به اهميت استراتژيك هرسين اشاره كرده است كه واقعاً مشخص نيست منظور وي از اين واژه چيست.
وي ادامه داد: چيدمان كتاب را نمي پسندم و اين كه فصل چهار كتاب با ساير فصول آن هيچ تناسبي ندارد. همچنين مولف در اين اثر بيان كرده كه مدرسه هرسين در سال ۱۳۰۲ تاسيس شده است در حالي كه اين مدرسه در سال ۱۳۰۱ تاسيس شده است. همچنين جا داشت مولف در اين اثر به روزنامه بيستون نيز بيشتر اشاره مي كرد.