به گزارش لیزنا: جعفر مهراد استاد دانشگاه شیراز در بررسی ظرفیتهای علمی روسیه و چین و با اشاره به کشورهای نوظهرر از جمله ایران گفت: علم در روسیه، بسته به سیستم و اندازه دانشگاهها، ویژگیهایی دارد که میزان کم انتشارات، استناد و تالیف مشترک در سطح بینالمللی از آن جمله است.
مهراد بر احتیاج به سیاستگذاری شدید بینالمللیسازی برای دگرسازی این علم تاکید کرد و افزود: چنانجه بخواهیم علم در روسیه را با چین و آسیای شرقی مقایسه کنیم، درمییابیم که برونداد و ظرفیت علمی در روسیه کاهش یافته، در حالیکه علم در چین و آسیای شرقی به ویژه در دهه گذشته به طور چشمگیری رو به افزایش گذاشته است.
وی ادامه داد: ردگیری علم در آسیای شرقی نشان میدهد که عواملی مانند سنت یادگیری کنفوسیوسی در منزل و در مدرسه به رشد علم در این منطقه بسیار کمک کرده است. مهمتر از همه، چین و آسیای شرقی بینالمللیسازی را به شدت دنبال میکنند. روسیه فاقد این جهت است. پیوندهای بینالمللی در این کشور با درهای بسته رو برو است که در واقع میراث دوره اتحاد جماهیر شوروی است.
به گفته مهراد، پژوهش براساس نظام علمی جهانی، یعنی انتشار در مجلاتی که به زبان انگلیسی منتشر میشوند، سازمان پیدا کرده است. این سیستم تا حدی شامل سیستمهای ملی و منبع بیشترین نوآوریها است. برای تاثیرگذاری، موسسات علمی ملی نه تنها باید از نزدیک و به طور پیوسته به این موضوع متعهد باشند، بلکه باید بتوانند جایگاه خود را در نظام علمی جهانی نیز حفظ کنند.
این استاد دانشگاه گفت: کل تعداد مقالاتی که سالانه توسط روسیه تولید میشود رو به کاهش گذاشته است. تنها دانشگاه دولتی لومونسف مسکو است که نام آن در بین 750 دانشگاه برتر جهان از نظر حجم تولیدات علمی به زبان انگلیسی مشاهده میشود. در بین سالهای 1999 و 2012 تعداد مقالههایی که به طور کلی در جهان با همکاریهای بینالمللی تالیف شده است 168 در صد افزایش نشان میدهد، درحالیکه این رقم در روسیه تنها 25 درصد است.
چهره ماندگار علمی کشور، برای درک این موقعیت، بررسی مسیرهای علم در روسیه و چین را روشن کننده دانست و توضیح داد: بعد از انقلاب 1949 در چین، علم و فناوری در روسیه به مراتب پیشرفتهتر از چین بود. چین فقیرتر از روسیه شوروی بود و سیاست شوروی همیشه ناظر بر ظرفیتی در علم و فناوری بود که آن را برای بقای بلند مدت خود ضروری میدانست و تا اشعاب چین - شوروی درسال 1960، شوروی و مدلهای شوروی به شدت توسعه چین را تحت تاثیر قرار داده بود.
مهراد ادامه داد: تحت مدل شوروی در چین، علم در آکادمیها و موسسات تخصصی همراه با طیفی از وزارتخانهها متمرکز بود. در حالیکه دانشگاهها عمدتا آموزش محور بودند، پژوهش تنها در تعداد اندکی از موسسات جامع رایج بود. با وجود این، در دو دهه گذشته مسیرهای علم در هر دو کشور از هم دور شده اند.
وی دلیل این امر را در دو نکته عنوان کرد و گفت: نخست، درحالیکه هر دو کشور دانشگاهها را در موسسات آموزشی و پژوهشی جامع متمرکز کردهاند، و بعضی از متخصصان را نیز از موسسات مختلف جداگانه به آموزش عالی این کشور هدایت نمودهاند، اما این فرایند در چین به مراتب بهتر از روسیه شکل گرفته است.
دوم، الگوهای سرمایهگزاری اساسا متفاوت است. پایان دوره اتحاد جماهیر شوروی در روسیه منجر به فروپاشی کامل یا جزیی بسیاری از موسسات پژوهشی و خروج تعداد زیادی پژوهشگر متخصص شد. این رخداد زمانی اتفاق افتاد که چین در اواسط دهه 1990 به شدت در علم و تحقیقات سرمایهگزاری کرد و بخش تحقیق و توسعه را براساس مدلهای آمریکایی بنیان گذاشت.
بنیانگذار پایگاه استنادی علوم جهان اسلام ادامه داد: در روسیه در دو دهه گذشته تقریبا در تضاد با هر سیستم پژوهشی دیگر در جهان صنعتی، از بروندادهای علمی منتشر شده کاسته و در زیر ساختهای علمی نیز پیشرفت کمی حاصل شده است. همزمان، در آسیای شرقی و سنگاپور، در زیرساختهای پژوهشی و بروندادهای علمی و در بافتار بینالمللیسازی علم و دانشگاهها پیشرفتهای شگرف و سریعی صورت گرفته است.
وی در مورد رشد علم در آسیای شرقی گفت: رشد علم در آسیای شرقی از دهه 1960 در ژاپن آغاز و به سرعت به کره جنوبی، تایوان و سنگاپور در دهه 1990 و آنگاه در 15 سال گذشته به چین رسیده است. از نظر کمیت مقالات علمی، میزان استناد و رتبه بندی دانشگاهها، تحقیقات علمی در ژاپن دیگر پیشرفت چندانی ندارد، اما در سایر کشورهای آسیای شرقی رشد و توسعه سریع در سه حوزه یاد شده همچنان ادامه دارد.
استاد دانشگاه شیراز توسعه در آسیای شرقی را به عصر اینترنت نسبت داد و افزود: امروز، علم عمدتا یک سیستم واحد باز است. در ارتباط با فناوری، به دلایل راهبردهای نظامی و صنعتی پنهان کاریهای فراوانی وجود دارد؛ اما در سایر حوزهها حجم عظیمی از دانش راهبردی به صورت آزاد در سرتاسر جهان جریان دارد. بعضی از خصیصههای این نظام علمی شامل رشد انفجاری انتشارات جهانی به زبان انگلیسی در مجلات علمی تخصصی و مبتنی بر وب جهانگستر، تداوم رشد در تعداد مقالات در کشورهای فعال علمی، و افزایش قابل توجه در انتشاراتی است که با همکاری نویسندگان بینالمللی و برنامههای تحقیقات مشترک براساس اعطای پژوهانه انجام میگیرد.
مهراد با اشاره با اینکه دو سوم استناد به مقالات انگلیسی، بینالمللی است، گفت: بروندادهای علمی در کشورهای نوظهور نیز رشدی سریع دارد، کشورهایی که چندین هزار مقاله منتشر میکنند از جمله کرواسی، صربستان، اسلونی، شیلی، مالزی، ایران، ترکیه، تایلند و تونس.
به گفته مهراد سریعترین رشد علمی در بین سالهای 1995 تا 2011 میلادی به ارزش 25/5 درصد به قرار هر سال در ایران اتفاق افتاده است.
او تاکید بر رشد پژوهشی در سیاستهای علمی کشورهای جهان را تهفته توصیف کرد که دانشگاههای تراز اول جهان میکوشند بوجود آورند.
وی در مورد تلاش کشورها برای قرار گرفتن در بین 100 دانشگاه ممتاز جهان گفت: در سال 2013 میلادی، رییس جمهور روسیه قرار گرفتن 5 دانشگاه این کشور را تا سال 2025 میلادی در بین 100 دانشگاه ممتاز جهان اعلام کرد. برنامههای قابل توجهی برای ایجاد دانشگاههای تراز اول در بسیاری از کشورها از جمله در آلمان، فرانسه، ژاپن، کره جنوبی و ویتنام وجود دارد. در ایران نیز، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درصدد است 5 دانشگاه و 5 پژوهشگاه این کشور در بین 200 دانشگاه برتر جهان قرار گیرد، اما هنوز جزییات و ساز و کار آن اعلام نشده است.
مهراد یادآور شد: به نظر میرسد که کشورها هم اینک به یک زیر ساخت علمی بومی نیاز دارند، درست مانند نیازی که به آب آشامیدنی سالم، حاکمیت پایدار و به بخش مالی مناسب رشد و توسعه در سطح جهان نیاز دارند.
به گفته جعفر مهراد بسیاری از نوآوریها در فناوری و توسعه محصولات، تا حدودی، به استثنای نوآوریها در آمریکا، اکنون یا به طور کلی و یا بخشی از آن، منبع برون کشوری دارد. این روش همان الگویی است که در نشر دانش علمی مشاهده میشود.از این رو، کشورها لازم است در نظام علمی جهانی مشارکتی پویا داشته و با فعالیتهای جاری آشنا باشند.
طبق نظر وی کشورها به نوبه خود، برای مولد بودن در حیطه پژوهش باید از ظرفیت پژوهشی بومی برخوردار بوده و زمینه را برای شاغلان تحقیقاتی جهت انجام پژوهشهای هدفمند فراهم کنند.
مهراد در ادامه سخنان خود گفت: اثربخشی علم در دانشگاهها، اعم ازدانشگاههای قدیمی یا جدید، اکنون به ظرفیت این دانشگاهها که بتوانند در سطح جهانی عمل کنند، بستگی دارد.
او ادامه داد: کشورهایی که از همکاری سایر کشورها برخوردار نباشند، در دسترسی کامل به دانش جهانی و جبهههای تحقیق با مشکل مواجه خواهند شد. این مورد درباره دانشمندان نیز صادق است. دانشمندانی که در سیستم علمی جهانی فعالیت ندارند، از ساخت پروفایل و از برقراری ارتباطات علمی بینالمللی بازخواهند ماند.