کد خبر: 26798
تاریخ انتشار: یکشنبه, 26 دی 1395 - 22:01

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

کتابخانه و کتابداری

آفت های مالی نظام دانشگاهی و اعضای هيات علمی

منبع : روزنامه اعتماد
  یادداشت دکتر حمیدرضا جمالی مهمویی، دانشيار دانشگاه خوارزمي در روزنامه اعتماد روز شنبه ۹۵/۱۰/۲۵ با عنوان «آفت هاي مالي نظام  دانشگاهي و اعضاي هيات علمي» منتشر شد.
آفت های مالی نظام  دانشگاهی و اعضای هيات علمی

  یادداشت حمیدرضا جمالی مهمویی: اهل فرهنگ و علم، از جمله اعضاي هيات علمي دانشگاه ها، از گذشته از جايگاه مقبولي در جامعه برخوردار بوده اند. امّا در سال هاي اخير، شان و منزلت اجتماعي اعضاي هيات علمي قدري لطمه ديده است. اين اتفاق البته براي خيلي از حرفه هاي پرمنزلت ديگر مثل معلمي و پزشكي نيز كم و بيش افتاده است. علت اين پديده، ساده نيست و مجموعه اي از عوامل اجتماعي و فرهنگي سبب ساز آن شده اند. در عين حال، رد پاي مسائل مالي را در همه آنها مي توان ديد. اعضاي هيات علمي دانشگاه اگرچه حقوق بگير هستند، امّا مسائل و حاشيه هاي مالي دامن آنها را نيز آلوده است. همان گونه كه برخي وجود رابطه مالي ميان بيمار و پزشك را موجب لطمه به نظام سلامت و تضعيف جايگاه و شان پزشك مي دانند، وجود رابطه مالي ميان دانشجو و هيات علمي ولو به طور غيرمستقيم موجب تضعيف شان هيات علمي مي شود. تا زماني كه دانشجوي تحصيلات تكميلي بيشتر به معناي درآمد بيشتر براي استاد است و هر دانشجوي داراي پايان نامه به مثابه چكي است كه بايد نقد شود، انتظار سلامت از نظام آموزشي نمي توان داشت.

مشكل اصلي در دانشگاه اين است كه عضو هيات علمي مي تواند ميزان مشخصي از وقت خود را به دفعات بفروشد. يك استاد دانشگاه يك بار بابت كار تمام وقت (حدود ۴۰ ساعت در هفته) در دانشگاه كه شامل وظايف مشخصي است حقوق دريافت مي كند. وظايف او، مثلاً به عنوان يك استاديار شامل ۱۰ واحد تدريس در هر ترم است. او سپس در همان دانشگاه مجاز است بابت تدريس اضافه كه در عمل در همان زماني انجام مي شود كه پيش تر يك بار بابتش حقوق كامل گرفته است، حق التدريس دريافت كند. علاوه بر اين باز در همان دانشگاه محل كارش در ازاي هر دانشجوي كارشناسي ارشد يا دكترا كه او مسووليت راهنمايي يا مشاوره اش را بر عهده مي گيرد، حق راهنمايي يا مشاوره دريافت مي كند. اين در حالي است كه راهنمايي و مشاوره نيز در همان زماني انجام مي شود كه پيش تر يك بار بابت كار تمام وقت حقوقش را دريافت كرده است. هر دوي اين كارها يعني تدريس اضافه (و گرفتن حق التدريس) و قبولي راهنمايي پايان نامه (و دريافت حق الزحمه آن) را مي تواند در دانشگاه هايي غير از دانشگاه محل كار خود نيز انجام دهد و در عمل كنترل و محدوديت چنداني در اين زمينه وجود ندارد و البته اينها نيز اغلب در همان زمانِ كار تمام وقتِ وي انجام مي شوند.

كار به اينجا ختم نمي شود و عضو هيات علمي مي تواند از سازمان هاي دولتي و غيردولتي گرانت پژوهشي دريافت كند تا يك طرح پژوهشي را به سرانجام برساند. اين قرارداد طرح پژوهشي اگر از طريق دانشگاه عقد شود، معمولادانشگاه چيزي حدود ۱۰ درصد آن را به عنوان هزينه بالاسري كم مي كند و باقي را به عضو هيات علمي مي دهد تا پژوهش را انجام دهد و اين كار، يعني انجام پژوهش هم، به طور عمده در همان زمان كار تمام وقت كه عضو هيات علمي بابتش حقوق دريافت كرده است، صورت مي گيرد.


 
اين شيوه گرفتن حقوق و كسب درآمد از فعاليت دانشگاهي را اگر با شيوه متداول در كشورهاي توسعه يافته (مثل انگلستان، كانادا و استراليا) كه ما نظام دانشگاهي خود را تا حدودي از آنها گرفته ايم مقايسه كنيم، متوجه تفاوت ها خواهيم شد. در نظام دانشگاهي اين كشورها، به طور معمول چيزي به اسم اضافه كاري در قالب تدريس اضافه وجود ندارد. اتحاديه هاي اعضاي هيات علمي نيز به شدت با آن مخالف هستند. اساسا غيرمنطقي به نظر مي رسد كه موظفي استادي تدريس ١٠ واحد درس باشد، ولي ١٠ واحد هم اضافه (البته گاه نه به خواست خود بلكه به دليل نياز گروه) تدريس كند و حق التدريس بگيرد. ميزان تدريس يك عضو هيات علمي در دانشگاه هاي مختلف متفاوت است. اين ميزان گاه ضوابط مشخصي دارد و گاه تا حدودي در اختيار مدير گروه علمي است. اما در هر صورت، تدريس هيات علمي به عنوان بخشي از كار موظفي وي انجام مي شود. در مورد دانشجوي تحصيلات تكميلي نيز، هر پايان نامه يا رساله به منزله درآمد بيشتر بابت راهنمايي و مشاوره نيست. اكثر دانشگاه هاي غربي آن را جزو وظايف عضو هيات علمي به حساب مي آورند و پولي اضافه بر حقوق به استاد راهنما پرداخت نمي كنند. در معدود دانشگاه هايي نيز كه اين پرداخت صورت مي گيرد،

معمولامبلغ آن زياد نيست. در همه دانشگاه ها محدوديت و سقفي براي تعداد دانشجويي كه يك عضو هيات علمي مي تواند راهنما يا مشاور باشد مشخص مي كنند. بعضي دانشگاه ها بابت هر راهنمايي، قدري از ساعت موظفي تدريس استاد راهنما كم مي كنند و برخي دانشگاه هاي ديگر آن را يك فعاليت پژوهشي محسوب مي كنند و بابت هر راهنمايي، قدري از ساعت موظفي پژوهشي استاد كم مي كنند. شيوه فعلي كه در كشور رايج است عملابه اختلاف ها و كشمكش هاي ميان اعضاي هيات علمي براي تقسيم وظيفه راهنمايي پايان نامه ها و رساله ها به خاطر نفع مالي كه براي استاد راهنما دارد و سپس مقاله هايي كه ممكن است از كار حاصل شود، دامن مي زند. در مورد طرح ها، در كشورهاي توسعه يافته، هزينه اي كه اعضاي هيات علمي بابت طرح پژوهشي از سازماني غير از دانشگاه دريافت مي كنند، نه به عضو هيات علمي بلكه به طور مستقيم به دانشگاه پرداخت مي شود. پژوهشگر از اين پول هزينه هاي پژوهش مثل مواد و تجهيزات، سفر و غيره را پرداخت مي كند، اما به طور كلي در اكثر طرح هاي پژوهشي، مبلغي به خود هيات علمي بابت هزينه نيروي انساني يا وقتي كه صرف انجام پژوهش مي كند پرداخت نمي شود چرا كه دانشگاه به وي حقوق كار تمام وقت پرداخت مي كند. پولي كه به عنوان گرانت از جايي براي انجام يك طرح پژوهشي دريافت مي شود خرج مواد و تجهيزات، سفر (براي شركت در همايش يا گردآوري داده و غيره) يا استخدام نيروي لازم براي انجام پژوهش (دانشجوي دكتري، پژوهشگر پسادكترا، دستيار پژوهش و غيره) مي شود. تمام اين هزينه ها نيز از طريق نظام مالي دانشگاه انجام و ثبت مي شوند.

در ايران بعضي از اعضاي هيات علمي همزمان در دو دانشگاه (يك دولتي و يك آزاد) هيات علمي و بعضا در هر دو جا مدير گروه هستند. اگر چه تعدادشان زياد نيست اما اينكه چنين چيزي عملي باشد، عجيب است. از اين گذشته بعضي از اعضاي هيات علمي شغل ديگري نيز دارند كه ارتباطي با كار دانشگاهي آنها ندارد. اين مساله معمولا منجر به آن مي شود كه فرد، فعاليت آموزشي و پژوهشي خود را در دانشگاه در اولويت قرار ندهد و از كيفيت كارش كاسته شود. البته نبايد ناگفته گذاشت كه آنگونه كه نيستاني در كتابش ذكر كرده «غم نان در شكل گيري هويت هاي منفعت گرايانه انسان دانشگاهي» نقش دارد. اگر چه حقوق فعلي اعضاي هيات علمي در مقايسه با درآمد بسياري ديگر از مشاغل جامعه، بد به نظر نمي رسد، اما واقعيت اين است كه به مخارج زندگي كه نگاه كنيم، مي بينيم كه يك عضو هيات علمي جوان به خود حق مي دهد كه براي كسب درآمد بيشتر خود را به آب و آتش بزند. مشكل مسكن و هزينه هايش در ابتداي زندگي يك مشكل جدي است. لذا همزمان با اصلاح اين نظام دانشگاهي بايد به دغدغه هاي مالي اعضاي هيات علمي نيز به شكلي درست توجه كرد. 

برچسب ها :
حسینی
|
Iran
|
1395/10/28 - 09:02
0
1
درود بر شما آقای دکتر
صراحت و صداقت شما در نوشتن این متن قابل تحسین است.
امید که اصلاحات لازم در سیستم آموزش عالی صورت بگیره تا این مهم بیش از این دستخوش ضرر و زیان نشود مثل اون چیزی که بر سر مشاغل حساس معلمی و پزشکی آمده، همانطور که شما هم اشاره کردین.
باید همزمان معیشت اساتید و کم و کیف آموزش عالی هردو مدنظر قرار گیرد تا اساتید را به بیراهه نکشاند. امروز می بینیم برخی معلمان و پزشکان برای منافع مالی دست به چه بی اخلاقیهایی در حرفه خود می زنند؛ امید که دامن اساتید دانشگاه را نگیرد.
با احترام
علی20
|
Iran
|
1395/10/27 - 19:00
0
0
صداقت و جسارت شما در نقد هم شغل های خود قابل تقدیر است!
امیرحسین عصارها
|
Iran
|
1395/10/27 - 15:36
0
2
درود بر شما دکتر جمالی.
درست زده اید به هدف.
دست روی نقطه ای گذاشته اید که به دلایل مثلاً مصلحتی کسی سراغش نمیره.
بسیاری از مشکلات دانشگاه های ما از جمله بی کیفیتی، از همین سرچشمه تغذیه می شه و به ضعیف تر شدن روز افزون دانشگاه ها منجر شده.
(در کنار این شغلها، فعالیتهای مربوط به نشریات رو هم میشه اضافه کرد.)
کتابدار
|
Iran
|
1395/10/27 - 11:55
0
1
همه چیز به خاطر یک مشت دلار!

احسنت به شما آقای دکتر که صداقت را بر هر چیزی ترجیح دادید و این نتیجه تربیت و نیز تحصیل شما در محیطی سالم باید باشد. بیخود نیست که به استاد بااخلاق در کتابداری معروف شده‌اید.
امید که این سیستم بیمار اصلاح شود.
دانشجو
|
United Kingdom
|
1395/10/27 - 08:49
0
2
سلام
چه مصیبت هایی که در این راه بر سر دانشجویان می یاد. به خاطر چند پایان نامه و حق التدریس اضافی و ....
جانا سخن از زبان ما می گویی
هیات علمی
|
Iran
|
1395/10/27 - 07:38
0
6
با تشکر از آقای دکتر جمالی. یادداشت خوبی بود. همین منفعت طلبی مادی باعث می شود که بعضی از اعضای هیات علمی برای 2 واحد حق التدریس بیشتر یا راهنمایی و مشاوره یک پایان نامه، چه رفتارهای زشت و غیراخلاقی در قبال همکاران خود انجام ندهند که واقعا باعث تاسف انسان نسبت به جایگاه این حرفه با ارزش می شود. متاسفانه ساحت حرفه معلمی در دانشگاه با زشتی های زیادی آمیخته شده است که آزار دهنده است ...
پاسخ ها
احمد بنیادی
| Iran |
1395/10/28 - 23:56
خیلی جدی گرفتید! تعجب است که همه اعضای هیات علمی وزارت علوم که خود در این اتهام یک طرف دعوا هستند حتی خبرندارند که حق التحقیق حذف شده و واحدهای مازاد سوخت می شود. چرا این مقالات احسنت گو دارد الله اعلم!
احسان
| Iran |
1395/10/27 - 09:12
احسنت بر دکتر جمالی.
یکی از آفت های دیگر این فضا اینه که استادان تا لحظه مرگ ول کن نیستن.
استادان با سابقه برای کسب درآمد بیشتر حاضرند سالی 10 دانشجو دکترا پذیرش کنن که هم کیفیت آموزش پایین می آید هم کلی دکترا بیکار تولید میشه
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: