(لیزنا، باشگاه اطلاعات سبز): آذر صداقتی، موسسه نجوای زمین:
دوسال پیش از استاد وهابزاده شنیدم که گفتند "شکارچیان فرزندان راه گمکرده طبیعت هستند. آنها به طبیعت علاقه بسیاری دارند، ولی رویکردشان در جهت حفاظت نیست." در سال گذشته با تعدادی از این افراد مواجه شدم که دانش و علاقه و آگاهیشان در مورد طبیعت منطقه خود بسیار زیاد بود و تنها نیازشان پی بردن به اهمیت حفاظت بود تا به حامیان سرسخت طبیع بدل شوند.
در پروژه بررسی وضعیت حیاتوحش جنگلهای "هیرکانی" نیاز به بلد محلی برای همراهی گروه در برنامههای شناسایی و دوربین گذاری باعث شد کارشناسان حیاتوحش پروژه با یکی از افراد محلی که به شناخت خوب منطقه شهره بود آشنا شوند.
کم کم مشخص شد که علی آقا یکی از شکارچیان حاذقمنطقه است، برای همین شناخت خوبی از منطقه دارد. ولی در حال حاضر این فرد داشت با کارشناسان پروژه در راستای اهداف حفاظتیاشان جهت شناسایی حیاتوحش منطقه و بررسی وضعیت آن همکاری میکرد. شاید اولین گزینهای که به فکر هر علاقهمندی به طبیعت خطور کند، طبیعی فرض کردن حذف یک شکارچی از چنین پروژهای باشد. در هر صورت در باور متعارف این فرد کاملاً بر خلاف چنین پروژهای عمل می کرده و حضور او میتوانست خطری برای حیاتوحش منطقه طلقی شود.
اما کارشناسان پروژه تصمیم میگیرند تا بر خلاف رفتار رایج به همکاری با علی آقا در پروژه ادامه دهند و در عوض از او در مورد مناطقی که میتوان دوربین گذاری کرد بپرسند. از آن پس علی آقا به یکی از همراهان پروژه تبدیل میشود.
او با علاقه این موضوعات را دنبال میکرد و تمامی روزها به مناطقی که امکان داشت بتوان با دوربین گذاری عکسی از مرال و شوکا و پلنگ و ... فکر میکرد و با اشتیاق فراوان منتظر گروه کارشناسی میشد تا اطلاعات خود را با آنها در میان بگذارد.
در حین سفرهایی که همراه گروه کارشناسی میرفت از آنها دلیل چنین پژوهشی را میپرسید و با آنها در مورد چرایی اهمیت حفاظت گفتگو میکرد و بیان میکرد که تفاوت تعداد تمامی گونههای بزرگ جثه مورد نظر نسبت به گذشته بسیار زیاد شده و خود او متوجه کاهش تعداد آنها بوده.
در شبهایی که در کوهستانها به سر میبردند کتابهای مربوط به حیاتوحش ایران را که در کوله بار گروه بوده میدید و مطالعه میکرد. او علاقه بسیاری به فیلمها و عکسهایی که کارشناسان پروژه در مناطق دیگر گرفته بودند داشت و مقایسه آنها با گزینههایی که دوربینهای تلهای در منطقه او خواهند داشت، اورا به وجد میآورد.
کم کم علی اقا به این نتیجه میرسد که در شکار او فقط یک بار امکان دارد شکار خود را ببیند، اما وقتی به طور مثال از آن عکس گرفته میشود دفعه بعد که برای چک کردن همان دوربین به منطقه برمیگردد امیدوار است که دوربین دوباره عکسی از دوست تازهاش گرفته باشد.
اولین باری که علی آقا محلی را برای دوربین گذاری پیشنهاد داد ، تمام سه هفته آینده را روز شماری میکرد که زمان بازبینی از دوربین فرا رسد. در روز موعود اشتیاق فراوانی داشت که به محل دوربین برسند و وقتی بالاخره به محل دوربین میرسند، خوشبختانه دوربین صحیح و سالم در جای خود وجود دارد. او میگوید تمام روز نگران بوده که مبادا دوربین در جای خود نباشد. پس از آن هیجان بررسی کردن کارت حافظه دوربین احساس عجیب بعدیای است که او در روند این فعالیت تجربه میکند و در نهایت در صفحه نمایشگر به مشاهده عکسهای دوربین مینشیند. دوربین در چنان محل خوبی نصب شده که توانسته از پلنگ، مرال، شوکا، خرس، تشی و ... تصویربرداری کند. لذت دیدن این عکسها چنان زیاد است که علی آقا سر از پا نمیشناسد. در پایان روز وقتی که به محل اقامت کوهستانی خود که یکی از تِلارهای ییلاقی خالی دامداران محلی است میرسند، پس از برپایی و درست کردن چای او باز درخواست میکند که عکسها را دوباره ببیند و تا هنگام خواب چندین بار عکسها را میبیند و از آن پس تمامی فکر و ذکرش پیدا کردن مناطق مناسب دیگر برای دوربین گذاری است، که بر اساس تجربه او کار چندان دشواری نیست. در نهایت با همکاری علی آقا نتایج بررسی وضعیت پستانداران پروژه بسیار خوب پیش میرود و پروژه یک همکار داوطلب محلی پیدا کرده که به علاقهمندان چنین پژوهشهایی پیوسته است.
جالب است که علی آقای شکارچی در واقع یک دوستدار طبیعت بوده که در محل خود تنها راه پرداختن به این علاقه را شکار میدانسته و با دریافت کمی آگاهی و شناخت روشهای دیگر لذت بردن از طبیعت، حال به یکی از کارشناسان داوطلب محلی حوزه حفاظت تبدیل شده است.
پینوشت:
دوربین تلهای (Camera Trap): دوربینهای تلهای دوربینهایی هستند که در مناطق مختلف کارگذاشته میشوند تا با حسگرهای خود از مجوداتی که بر اساس آنها تنظیم شدهاند بدون حضور انسان عکسبرداری و فیلمبرداری کنند. استفاده از این دوربینها در پژوهشهای میدانی حیاتوحش بسیار متداول و کارآمد است. ولی متاسفانه این دوربینها در ایران وجود ندارند و هزینه خرید و ارسال آنها بسیار گزاف است.