تقلب در پایان‌نامه‌ها: توپی در زمین دانشگاه‌های بزرگ


لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: بله، واقعاً الآن توپ در زمین دانشگاه‌ها است. ایرانداک کارهایی را که برنامه‌ریزی کرده بود از حد قابل قبول پیشتر رفت و در جای محکمی ایستاده است. توپ توی زمین سایرین است. حدود چهار سال پیش به مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران رفتم و مشغول به کار شدم. چندین پروژه روی میز بود و برخی از آنها اجرایش هم شروع شده بود. چند تایی نرم‌افزاری بود و چند تایی هم غیر نرم‌افزاری مثل روزآمدسازی اصطلاحنامه‌ها که به علت مشکلات خلق‌الساعه پائیز 90 و تورم ارزی 350 درصدی هرگز بودجه‌ای برایش منظور نشد و برخی کارها هم آماده اقدام بود که می‌بایستی از یک تاریخی شروع می‌شد.

 

من هم از روزی که وارد و با موضوع آشنا شدم،‌ به عنوان اولویت اول در خدمت پایان‌نامه‌ها قرار گرفتم. بدون تعارف باید بگویم داستان دوِ امدادی بود و من هم یکی از اعضای تیمی شده بودم که داشتم چوب را از نفر قبلی می‌گرفتم تا به نفر بعدی برسانم. وقتی اون وسط‌ها قرار می‌گیری، چون قرار نیست کسی برایت کف بزند و شلوغ کند،‌ با آرامش بیشتری کار می‌کنی و من هم در حد توانم به یاری همکاران و آرامشی که از حضورشان به من منتقل می‌شد روی چند سیستم موجود کار و سعی کردم اشکالات اجراهای قبلی را شناسایی و برای اصلاح به دست همکاران با تخصص‌های مختلف بسپرم. اعتراف می‌کنم که الحق و الانصاف هم کارهای بسیاری شده بود. ایده‌هایی هم ما داشتیم که از میانشان آنهایی که قابل اجرا بودند، دنبال شدند. کسی هم که چوب امدادی را از دست بنده گرفت از شانس خوب مرکز، کتابدار توانایی است و همه کارها در این مدت دوام و پیشرفت خوبی داشته و کارهای تازه‌ای هم آغاز شده که در ادامه خواهم گفت.

 

نظام ثبتی: ایده اولیه این است که قرار نیست داده‌ها تولید شوند (مثلاً در قالب پایان‌نامه)، بروند در قفسه‌های کتابخانه‌ها و انباری پشت آموزش دانشکده‌ها خاک بخورند؛ و بعد بخش‌نامه کنیم که یک نسخه برای یک آرشیو ملی هم بدهید. که آیا بدهند یا نه؟ بخش‌نامه برای این کار وجود داشته و دارد. ولی آیا مطمئن هستند که همه پایان‌نامه‌ها را فرستاده‌اند؟ نسخه‌های ناقصی را چه باید بکنیم؟ ناقصی مجموعه‌ها را چه باید بکنیم؟ با اطلاع کامل و مستند به شما می‌گویم که برای مثال در دانشکده علوم دانشگاه تهران پایان‌نامه‌هایی هست که در ایرانداک نیست. البته عکس موضوع هم سندیت دارد. پایان‌نامه‌هایی هم هست که  در دانشکده علوم دفاع شده ولی از بد وقایع روزگار در کتابخانه علوم نیست و در ایرانداک هست. نظام ثبتی قرار است سند را در بدو تولد ثبت و ضبط کند؛ نه اینکه مدت‌ها بعد یادش بیافتد و شروع کند اینجا و آنجا دنبالش گشتن. هر نسخه از یک شیء یا سند اطلاعاتی در قالب پیشنهاده یا پروپوزال باید از همان ابتدا در نظام ثبتی وارد و تا آخرین مراحل تعقیب شود.

 

پروپوزال: بهتر است نظام ثبتی کار خود را با پیشنهاده شروع و دانشجو پیشنهاده خود را ثبت کند تا در ادامه فرایندهای بعدی در سیستم اضافه شوند. دانشجو روز فارغ‌التحصیلی باید برود و از سیستم برگه فارغ‌التحصیلی بگیرد. برای این کار ساز و کار لازم فراهم شد. بسیاری از دانشگاه‌ها هم در این فرایند وارد شدند و آنان که در سیستم پیشنهاده برای کارشاسی ارشد وارد نشدند، برای دانشجویان دکتری خود مجبور شدند وارد شوند. چون پژوهانه (گرنت) به دانشجویانی داده می‌شد که پروپوزال (پیشنهاده) خود را در نظام ثبتی وارد و هر مرحله را هم به روز می‌کردند. به یاد دارم روزی یکی از کتابدار/رئیسان مخالف ورود پایان‌نامه‌ها به ایرانداک وقتی در حضور رئیس دانشگاه خودش از اینکه چرا در این سیستم وارد نشده‌اند، بی جواب ماند، به رئیس فرمود که دکتری را داریم وارد می‌کنیم، در حالی که دکتری را زیر فشار دانشجویان دکتری وارد کرده بودند. چون اگر پروپوزال دکتری وارد نمی‌شد، دانشجو از گرفتن پژوهانه (گرنت) محروم می‌ماند. البته آن کتابدار بزرگوار هرگز اعتقادی به کار جمعی پیدا نکرد.

 

پیشینه: بخشی در مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران وجود داشت که وظیفه بررسی پیشینه را بر عهده داشت و هر گونه درخواست کتبی از دانشگاه‌ها را پاسخ می‌داد و در برابر عنوانی که دانشجو برای پایان‌نامه خود در پروپوزال پیشنهاد داده بود،‌ به طور رسمی اعلام می‌شد که این پایان‌نامه  قبلاً کار شده یا در حال کار است. یا اینکه اعلام می‌شد که چند پایان‌نامه از نظر موضوعی به مورد انتخابی شما نزدیک است و عنوان پایان‌نامه‌ها و پروپوزال‌های مشابه را اعلام می‌کرد. این نامه در اختیار گروه قرار می‌گرفت تا در مورد تصویب یا تغییر عنوان پایان‌نامه دانشجو تصمیم گرفته شود. ولی یادتان باشد که وقتی یک دانشگاه بزرگ پایان‌نامه‌هایش را در ایرانداک ثبت نمی‌کند‌، باید مسئولیت سرقت را هم بر عهده بگیرد. چون در جستجوهای ما بازیابی نمی‌شود تا بتوانیم به سایر دانشگاه‌ها اطلاع بدهیم که این قبلاً کار شده یا در حال کار است. چون هرگز وارد نشده است. کار بررسی پیشینه برای پروپوزال هم اکنون و با نرم افزار جدید و دایره وسیعتری از پایان نامه ها کار خود را ادامه داده است.

 

پایان‌نامه: پس از تایید پیشنهاده و به روز رسانی مراحل، یک روز بالاخره این پایان‌نامه دفاع می‌شود. دانشجو متن کامل پایان‌نامه را در سیستم، بارگذاری و ایرانداک به صورت دستی آن را کنترل می کند و روی سیستم برای دانشگاه برای تاییدیه می‌فرستد و پس از تایید دفاع توسط دانشگاه، دانشجو می‌تواند برگه فارغ‌التحصیلی در آن مقطع خاص را چاپ بگیرد و به آموزش دانشکده/دانشگاه تحویل دهد. ضمن اینکه استاد راهنما و آموزش هم جزء دریافت کنندگان گزارش از سیستم هستند.

 

سازماندهی: علاوه بر اینها نرم‌افزار تازه‌ای برای سازماندهی پایان‌نامه‌ها طراحی و اجرا شد که اینک یک سال از شروع به کارش می‌گذرد. این نرم‌افزار بسیاری از مشکلات جستجوها را حل کرده و در مورد سایر اشکالات هم که هنوز باقیست و در نتیجه سفرهای متعدد داده‌های پایان‌نامه‌ها از محیط‌های نرم‌افزارهای قبلی به بعدی و تا نرم‌افزار امروزی باقی مانده، برنامه ریزی‌هایی در دست اقدام وجود دارد که حتماً مشکلات جستجوها حل شوند.

 

اصطلاحنامه‌ها: وقتی به سازماندهی می‌رسیم، باید به اصطلاحنامه‌ها، این ابزارهای گرانقدر سازماندهی، نیز اشاره کنیم. بخش علمی اصیلی در پژوهشگاه (ایرانداک) درگیر ویرایش قدیمی‌ها و تولید اصطلاحنامه‌های جدید هستند. زیره به کرمان نبرم و درباره اصطلاحنامه توضیح ندهم که از اهمیت آن نیک با خبر و آگاهید. اینجا فقط جهت یادآوری اصطلاحنامه را ذکر کردم که نرم‌افزارهای سازماندهی همه به روز رسانی شده و اصطلاحنامه‌ها هم در حال حرکت رو به جلو و در دسترس محیط نرم افزاری جدید هستند. ممکن است به علت کسر بودجه این حرکت اندکی کُند به نظر برسد. ولی هم اصطلاحنامه‌های جدید منتشر شده است و هم اصطلاحنامه‌های قدیم، گرچه چاپ نشده‌اند، ولی اصطلاحات جدید در همه این سال‌ها ساخته شده و استفاده شده و در دسترس نمایه سازان ایرانداک قرار دارند. باز هم از وقایع ایام بگویم،‌ بزرگی را می‌شناسیم که احتمالاً خوشان را در همه گوشه و کنار کتابداری دارای تخصص کافی می‌دانند. ولی بهتر است بگوئیم در پاک کردن صورت مساله تبحر بیشتری نشان داده‌اند تا حل مساله. وقتی مشاهده کرده‌اند که کتابخانه‌شان به دلایلی احتمالاً کمبود نیرو از عهده نمایه‌سازی موضوعی بر نمی‌آید، کلیدواژه‌هایی را که دانشجو خود به پایان‌نامه‌اش می‌دهد را به عنوان نمایه قبول کرده‌اند و از خیر نمایه‌سازی موضوعی گذشته‌اند!!! زهی خبر جالب که بخش نمایه سازی پایان نامه ها را هم تعطیل کرده اند. دوستان کتابدار اگر پایان‌نامه‌های دانشگاه شما به ایرانداک برسد، نمایه‌سازی موضوعی می‌شود و شما می‌توانید از اصطلاحات تازه ساخته شده و به روز استفاده کنید. از سویی ایرانداک هم مشکل بودجه دارد. در بسیاری از مواقع که شدت ورودی پایان‌نامه‌ها زیاد می‌شود از دانشگاه‌ها عقب می‌افتد. ولی کارش را با شیوه‌های معقول ادامه می‌دهد. البته تعداد زیادی پایان‌نامه نمایه نشده باقی مانده از گذشته هنوز دارد که مدیریت جدید در فکر سازماندهی آنها است و دارد تلاش خود را برای گردآوری بودجه انجام می‌دهد. چون مشکل فقط همین است و بس.

 

همانندجو: نرم‌افزار همانندجوی فارسی یا Plagiarism Checker از جمله جدیدترین نرم‌افزارهای پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات (ایرانداک) است و در همین یک سال گذشته و البته با استفاده از تجارب گذشته طراحی و به مرحله استفاه رسیده که در حال حاضر تعدادی از دانشگاه‌ها از آن استفاده می‌کنند. این نرم‌افزار مانند همه مشابه‌های خارجی خود می‌تواند تقلب‌های علمی (متون فارسی) را در محدوده‌ای که برایش تعریف شده است بگیرد. این نرم‌افزار با دقت بالا به شما می‌گوید که چه میزان درصد تقلب وجود دارد و کجای کار تقلب است و این کار برای خط فارسی زحمت زیادی همراه داشته که خوشبختانه در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران تولید شد و در دسترس قرار گرفت.

 

خُب مثل اینکه رسم من هم این شده که مقدمه‌هایم از خود مطلب بیشتر می‌شود. ولی چه کند بینوا ندارد بیش. دو هفته پیش بود که به من گفتند بیا رادیو یک برنامه‌ای داریم که مناظره‌طوری است! و بر تقلب‌های علمی متمرکز خواهد شد. خودتان می‌دانید که من خودم را نخود هر آشی می‌دانم و هرجا دعوتم هم نمی‌کنند خودم را می‌اندازم جلو تا جلوی سر و همسر بگوئیم که ما هم هستیم، تا چه رسد به اینکه خودشان دعوت کنند. طرف‌های مناظره هم دو حقوقدان بودند و آقای دکتر مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس که خودشان قبلاً وزیر علوم بوده‌اند و خودشان ابلاغیه نظام ثبتی را امضا کرده و به دانشگاه‌های تحت امر فرستاده بودند. آن ابلاغیه مکمل ابلاغیه وزیر علوم قبل از انقلاب بود که همه دانشگاه‌ها باید نسخه‌ای از پایان‌نامه خودشان را به ایرانداک بدهند و همه این کار را می‌کردیم و من که در بزرگترین دانشگاه کشور مشغول به کار بودم هم این قاعده را رعایت می‌کردم.

 

نظام ثبتی آمد و پایان‌نامه الکترونیکی هم آمد و قرار شد مکملی نوشته شود که نوشته شد و کمیسیون نظام اطلاع‌رسانی آن را تصویب کرد و دکتر زاهدی در مقام وزیر هم آن را تایید و ابلاغ کرد. این قسمت خوبش بود، سوال:  اجرا هم شد؟ بله. اما چند تایی از دانشگاه‌ها که زور بازوی خیلی خوبی دارند اجرا نکردند، یعنی محترمانه ابلاغیه وزیر را بی خیال شده اند، کی به کیه.

 

در مناظره‌ای که با دکتر زاهدی در رادیو شد وقتی به تقلب علمی رسید و مشکلات را گفتند دکتر زاهدی که سکان سخن را در دست گرفت اشاره کرد که (نقل به مضمون می‌کنم) "این چیزها که می‌گوئید وجود دارد. ولی قرار بود ایرانداک نرم‌افزارهایی بنویسد و همه این کارها را کنترل بکند". بنده وارد شدم و در برنامه زنده رادیویی عرض کردم که همه این‌هایی را که می‌گوئید آماده شده و زیر بار است. الآن مشکل این نیست. مجری و دوستان مثل اینکه از خواب بیدار شده باشند پرسیدند پس مشکل کجاست؟

 

عرض کردم ایرانداک همانندجو را نوشته و زیر بار است. خوب هم کار می‌کند و به شما می‌گوید که این متن (پایان نامه یا مقاله یا ....) تقلبی است یا نه؟ کجای کار می‌لنگد؟ چقدر، چند درصد از آثار دیگران برداشته و ... . ولی آیا مکانیسم همانندجویی را می‌شناسید؟ خیلی ساده برای شنوندگان توضیح بدهم، شما متنی می‌دهید به سیستم. سیستم این را تحویل می‌گیرد و می‌رود برای پیدا کردن مشابه‌های آن در متن‌هایی که در دسترسش گذاشته‌اند جستجو می‌کند و می‌گوید با این اسناد و در این جاها مشابهت دیده‌ام و یا ندیده‌ام.

 

فرمودند خُب این که خوب است. عرض کردم خُب این تکه خوب قضیه بود. ‌مشکلش را هم بشنوید. مشکلش این است که وقتی ایرانداک پایان‌نامه‌های مثلاً دانشگاه صنعتی ریگ‌آباد غربی! را ندارد، “همانند‌جو” ‌نمی‌تواند برود و ببیند که آیا با آن هم مشابه است یا خیر؟ چه اتفاقی می‌افتد؟ سند را استاد دانشگاه ریگ آباد شرقی وارد می‌کند، “همانند‌جو” می‌رود و جستجو می‌کند و می‌آید و می‌گوید آقایان این نسخه 20% تقلب دارد و رفرنس نداده است یا کمتر یا 100% (از شما چه پنهان که هفت هشت ده تایی 100% هم داریم) یا می‌گوید خیر این یکی کارش درست است و انحصاری است و مشابه هیچ چیزی نیست. چند وقت بعد کاشف به عمل می‌آید که همین پایان‌نامه که “همانند‌جو” اعلام کرده که اصیل است و مشابه ندارد در دانشگاه ریگ‌آباد غربی وجود دارد و یا در حال کار است (پروپوزال) و یا دفاع شده است. نتیجه‌گیری فوری می‌کنند که پس “همانند‌جو” اشتباه دارد و درست کار نمی‌کند، هیچکدام از عزیزان نمی‌گویند که ریگ‌آباد غربی پایان‌نامه‌هایش را به ایرانداک تحویل نداده و جستجوگر نمی‌تواند پایان‌نامه‌های آنجا را ببیند و در آن به دنبال مشابه بگردد و در همینجا من حقیر سراپاتقصیر می خواهم نتیجه بگیرم که آن دانشگاهی که در چنین سیستمی مشارکت نمی‌کند لطمه ملی و خسارت‌های جبران‌ناپذیری به کشور می‌زند.

 

به اینجای مناظره که رسیدیم مجری برنامه به من گفت می‌شود شما نام آن دانشگاه‌هایی را که مشارکت نمی‌کنند بگوئید؟ راستش من با قید دو فوریت ترس برم داشت! اصلاً توی این سن و سال حوصله سین جیم نداشتم. فوری درآمدم گفتم که اجازه ندارم بگم. ولی اگر وزیر علوم بخواهند یا مجلس بخواهد لابد ایرانداک پاسخ خواهد داد.

 

باز هم مطلبم طولانی شد. ولی نمی‌توانم بدون ذکر مصیبت این روضه را به پایان ببرم. متاسفم و متاسفم و خیلی متاسفم که مصیبت جدی است. چرا که کسانی که در برخی از این دانشگاه‌های بزرگ با پیوستن به ایرانداک مخالفت می‌کردند و برخی هنوز می‌کنند رؤسای کتابدار کتابخانه‌های مرکزی بودند. وامصیبتا. من از قدیم و به ویژه از سال‌های میانی دهه 80 که هنوز در دانشگاه تهران بودم تا زمانی که به مسئولیت مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران رفتم و تا امروز که در شورای تامین منابع وزارت عتف مسئولیت کوچکی دارم، همواره با این بزرگان فاجعه‌آفرین صحبت کرده‌ام. از دست من دلخور نشوید. واقعاً در آفریدن فاجعه شریک هستید. تقلب علمی فاجعه است. این فاجعه ابعاد وسیعی دارد و دلایل بسیار. یکی از این دلایل بسیار محروم بودن کشور از پایگاهی یکپارچه است و کسانی که در این محروم کردن نقش دارند، مسئولیت فاجعه آن را هم در حد مسئولیت خود بر گردن دارند.

 

دکتر زاهدی رئیس فعلی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در مناظره گفتند که این بخش‌نامه را که باید پایان نامه ها در ایرانداک ثبت شود را در زمان وزارت خودشان ابلاغ کرده‌اند و بنده هم به عنوان مسئول مرکز در آن زمان آن را تایید می کنم. در این ابلاغیه به صراحت آمده دانشجو زمانی می تواند فارغ‌التحصیل شود که نسخه‌ای از پایان‌نامه‌اش در پایگاه ایرانداک ثبت شده باشد. آیا اصلاً در اختیار وزیر هست که چنین چیزی را ابلاغ کند؟ آیا دانشگاه‌ها ملزم به اجرای این قبیل بخشنامه‌ها هستند؟ اگر این سند قانونی است و وزیر علوم می‌تواند چنین دستوری را به دانشگاه‌ها ابلاغ کند، پس مدارک فارغ‌التحصیلی بسیاری از فارغ التحصیلان غیر قانونی است.

 

من این سوال را بارها از این بزرگواران پرسیده ام و اینجا هم می پرسم: چرا پایان‌نامه‌های خود را بنا به ابلاغ وزیر علوم در اختیار ایرانداک قرار نمی‌دهید؟ برخی پاسخ‌ها را هم می‌نویسم که چند گزینه‌ای باشد، بتوانند تیک بزنند. البته اجازه دارند بیش از یک گزینه را انتخاب کنند.

-         ایرانداک پایان‌نامه‌های ما را می‌فروشد و برای خودش درآمد ایجاد می‌کند. ما می‌خواهیم خودمان بفروشیم.

اگر صلاح دانستند وارد جزئیات هم خواهم شد که روشن شود درآمد ایرانداک و دانشگاه‌ها از این راه درآمد ناچیزی است و خودشان بفروشند یا ایرانداک تفاوت چندانی نمی‌کند. کمیسیون نظام اطلاع‌رسانی هم که این ماموریت را به ایرانداک واگذار کرده، نحوه قیمت‌گذاری و تقسیم درآمد بین دانشگاه و ایرانداک را در حد مسئولیت‌هایشان دیده است.

-         پولش مهم نیست، به خاطر وب‌سنجی است که تعداد بازدیدهای سایتمان زیاد می‌شود.

اهل فن نیک می‌دانند که این هم راه‌حل دارد و می‌توان راه‌هایی ایجاد کرد که وب سایت هم کلیک بخورد و پولش را هم خودتان بگیرید. ولی در پایگاه ایرانداک هم باشید.

-         پایان‌نامه‌های ما در دسترس قرار می‌گیرد و از روی آنها می‌نویسند.

آیا شما قبول ندارید که هر چه دسترسی را محدود کنید، ‌از میزان سرقت و دزدی کم نمی‌کنید، کما اینکه نکرده‌اید و فقط نرخ آن را گرانتر می‌کنید. با محدودیت دسترسی دانشجوی خلافکار را فقط به زیر زمینها و بالاخانه های خیابان انقلاب در روبروی دانشگاه تهران سوق می‌دهید. جلوی سرقت را نمی‌گیرید. قبلاً در همین لیزنا، یک سخن هفته درباره این موضوع نوشته‌ام.

-         ما به کنسرسیوم محتوای ملی می‌دهیم؛ دیگر برای چه به ایرانداک بدهیم؟

کار خوب و مهمی می‌کنید. ولی ایرانداک هم جزئی و عضوی از همان کنسرسیوم است. ولی 50 سال در زمینه پایان‌نامه‌ها از کنسرسیوم سابقه بیشتری دارد و 10 سال هم در زمینه پایان‌نامه‌های الکترونیکی سابقه بیشتری دارد. در ضمن گردآوری پایان‌نامه‌هایش با نظام ثبتی و از مرحله پروپوزال تا نهایی شدن پایان‌نامه و رساله در ایرانداک دنبال می‌شود نه در کنسرسیوم محتوای ملی. شما بیائید در جائی که وزارتخانه مطبوعتان از سال 1347 برای این کار ایجاد کرده پایان‌نامه را بگذارید و کنسرسیوم محتوای ملی فراداده همه پایان‌نامه‌های ایران را از یک محیط و بصورتی یک دست شده بگیرد که امکان ایجاد ارزش افزوده هم داشته باشد.

 

استاد کتابدار عزیزوار شما که تخصصتان این است؛ ‌آیا نمی‌دانید که در این حالت که پایان نامه به ایرانداک نمی دهید شما دانشجوی خودتان را هم از محیطی یکپارچه محروم می کنید؟ به دانشجو فقط پایان‌نامه دانشگاه خودتان را دسترسی می‌دهید؟ لیکن در پایگاه ایرانداک همه پایان‌نامه‌ها با هم جستجو می‌شوند؟ از نظر علمی کدام صحیح است؟ از نظر سیاسی می‌دانم هر جا که منیت فردی ارضاء شود!

 

استاد گرانمایه شما نیک می‌دانید که ایرانداک علاوه بر پایان‌نامه سایر منابع را نیز گردآوری می‌کرده است و می‌کند. مقاله‌های مجلات، مقاله‌های همایش‌ها،‌ طرح‌های پژوهشی، گزارش‌های دولتی، ... و همه اینها در کنار پایان‌نامه‌ها و در یک پایگاه گردآورده شده است. ارزش افزوده چنین پایگاهی را می‌توانید تصور کنید؟ با نرم‌افزار جدید ایرانداک تصویر (گراف) ارتباطات پژوهشی هر استاد دیده می‌شود. می‌دانید که فقط در چنین محیطی است که می‌توان یک استاد دانشگاه امیرکبیر یا صنعتی اصفهان را در میانه و هسته تصویر قرار داد و همه کسانی را که با او همکاری علمی داشته‌اند، در نسل‌های متفاوت نشان داد؟ می‌دانید که چه کارهای پژوهشی و چه فراتحلیل‌هایی در این محیط امکان‌پذیر می‌شود؟ و می‌دانید که شما با جدا کردن داده‌های خود از داده‌های همه کشور دارید به کشور خسارت می‌زنید؟

 

بیائید از یک من خود به نیم من رضایت دهید. پنهان کردن فردیت‌ها و منیّت‌ها پشت ادعای کاذب منافع یک دانشگاه خاص، خسارت به منافع کشور است، به ویژه که در حال حاضر امکانات فنی و شبکه آن قدر وسیع و متنوع است که حتماً می‌توان برای دسترسی دادن به خزنده کاوشگرهای ایرانداک راه‌حلهای متنوع ایجاد کرد. کمک کنید که همه اطلاعات در یک محیط واحد قرار داده شود تا همه بتوانند بهترین جستجوها و نتایج را در دسترس داشته باشند. مطمئن باشید که به اسم یک نفر دیگر جز شما تمام نمی‌شود و حرکت ملی تلقی خواهد شد که یک سازمان متولی برای آن انتخاب شده. این کار بر خلاف منیّت‌ها و رفتارهای خودخواهانه فردی است و حتماً منافع همه مردم ایران را در بر خواهد داشت.

 

عمرانی، ابراهیم. «تقلب در پایان‌نامه‌ها: توپی در زمین دانشگاه‌های بزرگ». سخن هفته لیزنا، شماره ۲۳6. 11 خرداد ۱۳۹۴.