پرسش به جای پاسخ!

 لیزنا: بهار رهادوست، عضو هیأت علمی پیشین دانشگاه علوم پزشکی ایران:  چندی پیش یکی ازدوستداران رشته، ایمیلی برای جمعی از کتابداران فرستاد و خواستار پاسخ به این پرسش شد که مایل اند در تعطیلات نوروز چه کتاب هایی بخوانند. پاسخ ها جالب بودند و تاحدی امیدوارکننده. چون نشان می دادند کتابداران ما به رغم قالب های خشک و سرد و خاموش شان درنهادها، خلوت تاریکی ندارند و بیگانگی کتابداران امروز با کتاب چندان قابل تعمیم به همگان نیست. این روزنۀ کوچک به نور، درکنارِ داده های خوب و بدی که ازمعدود دوستان کتابدارم به من می رسد، بخش پرسشگرمغزم را برانگیخت و فکرکردم حال که به دلیل انتخاب راهی دیگر، از رشته و حرفه دورشده ام، حق دارم درمقام کتابدار و معلمی سابق، رابطه ای با دوستان شناخته و ناشناخته برقرارکنم و به آنها بگویم که چه پرسش هایی باعث اتصال و انفصال من با رشته ای می شود که سال ها با آن زیستم. هرچند ترجیح می دهم حرفم را به شکل پرسش – و نه گزاره – بیان کنم. دلیلش هم این است که این روزها از بمباران گزاره ها در انواع رسانه ها، فقر فاحش پرسش های بومی،  و وفور وحشتناک پاسخ های حاضر و آماده سرسام گرفته ام. از طرفی اظهارنظر پژوهشگرانه ملزوماتی دارد که رعایت آنها دراین مختصر ممکن نیست. 

بنابراین اگر دوست داشتید پرسش های مرا بخوانید و به هرکدام از آنها که برایتان جالب بود بیندیشید:

آیا تا به حال در عالم کتابداری و اطلاع رسانی ما ایرانی ها،  علایق فردی کتابداران ایرانی و این که دوست داریم چه بخوانیم و درچه رسانه ای، مورد توجه قرارگرفته و پژوهشی کمی و کیفی دربارۀ این که کتابداران ما اوقات فراغت شان را چگونه می گذرانند انجام شده است؟

اصولا راهنمایی جامع از کتابداران ایرانی (باتجربه ها، کم تجربه ها، دانشگاه رفته ها، تحصیلکرده های رشته و تحصیلکرده های دیگر رشته ها) داریم؟

کتابداران ایرانی چه تصویر ذهنی یا تعریفی از بزرگان رشته و حرفه درایران دارند و انتظاردارند بزرگان شان چه ویژگی هایی داشته باشند؟

درمیان کتابداران شاغل و استادان و دانشجویان، چه کسانی رشته و حرفه را رها کرده و به رشته ها و حرفه های دیگر روی آورده اند؟ عوامل این انفصال ازدید آنها چه بوده است؟ نظر آنان دربارۀ عوامل مؤثربر منزلت رشته و حرفه چیست؟

کتابداران(چه افراد شاغل در رشته و حرفه و چه آنان که رشته و حرفه را رها کرده اند) چه آثاری از نوع تالیف، تصنیف، و ترجمه  دردیگررشته ها (بجز کتابداری و اطلاع رسانی) منتشرکرده اند؟

آیا پژوهشی کیفی دربارۀ تاریخ کتابداری ایران داریم؟

آیا اصلا استادان روش تحقیق درگروه های کتابداری تهران و دیگراستان ها ضرورت پرداختن به تاریخ شفاهی و مدون کتابداری ایران را احساس کرده اند؟ به موانع چنین پژوهش هایی اندیشیده اند و راه حل هایی یافته اند؟

چه تعداد از کتابداران ما معتقدند که هویت هرموجود زنده با تاریخ آن رابطۀ معنی دار دارد؟ و برای احیای هویت هر رشته و حرفه (به ویژه رشته های علوم اجتماعی و انسانی) باید تاریخ آن را شناخت؟

درحال حاضر و پس از گذشت چند سال که از تغییرنام رسمی رشته درایران می گذرد، کتابدارانی که باورداشتند تغییرنام بر ارتقای منزلت رشته و حرفه تأثیردارد چه نظر و نگرشی دارند؟

چه تعداد از دانش آموختگان رشته و استادان و کتابداران ایرانی درراه حفظ اصول اخلاقی حرفه و دفاع از جریان آزاد اطلاعات، به قلم و قدم تلاش و هزینه کرده اند و اقداماتی که در پیوند با این هدف مشخص انجام داده اند  چه بوده است؟

 رهادوست، بهار. « پرسش به جای پاسخ!». سخن هفته لیزنا، شماره ۳۶4، ۲9 آبان ۱۳۹۶.