کد خبر: 32190
تاریخ انتشار: دوشنبه, 27 آذر 1396 - 09:15

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

هفته کتاب: هزینه ها و فایده ها

منبع : لیزنا
سید ابراهیم عمرانی
هفته کتاب: هزینه ها و فایده ها

 لیزنا: سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است. بیائید و در جشنهای دولتی شرکت کنید و از مزایای قانونی آن بهرهبرداری کنید. من ابراهیم عمرانی در تناقض غریبی گرفتارم. در حاشیه دولت فخیمه، خیلی وقتها آنچه انجام میدهم، ‌همان چیزی نیست که دوست دارم انجام شود، ولی به من توصیه میکنند لازم است. میگویند اگر میخواهی بتوانی این کارهایی را که دوست داری انجام دهی، خوب باید از این یکی کارها هم انجام بدی که در آن کارها بتوانی انتظار کمک داشته باشی. و وقتی که استدلالهای خودم را میآورم می‌بینم که من خیلی قدیمی فکر می‌کنم و اینها که جدیدی فکر می‌کنند این کارها را لازم می بینند، و آن وقت با وجود تناقض، می روم و در گوشه ای از تالار مینشینم و به سخنانی گوش می کنم که اغلب برای کسی آبی نمی شود، گرچه ممکن است برای گروهی دیگر نان بشود. ببخشید باید بگویم برای عده ای برند بشود. ظاهرا این روزها اگر برند سازی نکنیم دیگر خیلی قدیمی فکر میکنیم. و آنان قباله زدن به نام خود را برند سازی می دانند و من هم دعا می کنم که موفق باشند.  

 به هفته کتاب فکر میکنم و خیلی مایلم بدانم که این یک هفته توجه ویژه به واژه کتاب چه تاثیری بر فرهنگ عمومی، مسایل اجتماعی و تولید و اقتصاد کشور به ویژه اقتصاد نشر میگذارد. اکنون که بیست و پنجمین دوره هفته کتاب را پشت سر میگذاریم، یکی پیدا میشود،‌ صادقانه بگوید این هفته خاص در عالم خواندن،‌ در عالم نشر، در عالم دسترسی آزاد به اطلاعات، در عالم فرهنگ چقدرموثر بوده؟ با این یک هفته تبلیغ وضعیت نشر تکانی میخورد؟ تعداد آدمهای کتابخوان بیشتر میشوند؟ آن هم با سخنرانیهایی که اغلب کلیشه ای و تکراری هستند، و منتخبانی که جوایزی دریافت میکنند که لزوما و از بیشتر زوایا بهترین نیستند. ولی به هر حال این هفته برای خودش برندی شده و میتوان از آن برندی شخصی برای خودمان دست و پا کنیم، پس بشتابیم که غفلت موجب پشیمانی است.

 در این بیست و پنجسال که از اولین مراسم هفته کتاب میگذرد، من خیلی وقتها به این نکته فکر کردهام و خودم را راضی کردهام که همین که واژه کتاب در گوش خلایق تکرار میشود، حتما تاثیر گذار است و عده ای شده با شرمندگی میآیند و از مطالعه و نکوئیهای آن نام میبرند و شاید تکرار این واژه از رادیو و تلویزیون و رسانههای چاپی و مجازی در این وانفسا باز هم خوب است. ولی سال به سال دریغ از پارسال. تیراژ کتاب دارد روز به روز کمتر و کمتر میشود و میخوانیم از زبان فرزند عبدالغفار طهوری ناشر نام آشنای ایران که ما دیگر کتاب جدید منتشر نمیکنیم. همه هزینه هایش را ما میپردازیم و یک هفته بعد از انتشار بصورت قاچاق آن را چاپ میکنند و در همین پیادهروِ روبروی دانشگاه تهران (روبروی فروشگاه انتشارات طهوری) میفروشند و وقتی به دادگاه شکایت میکنیم .... اجازه بدهید جواب جناب آقای قاضی به ایشان را نخوانم که اعصابتان به هم نریزد و شرمنده نشوید.

 مثل همیشه تلاش خواهم کرد یک جوری حرف بزنم که به کسی بر نخورد ولی اگر یک کمی هم برخورد دیگر مرا ببخشید، درست است که من خیلی محافظه کارم، ولی یک وقتهایی مجبور می شوم به حقیقت هم اشاره کنم، امیدوارم بابت آن بخش بدبینانه صحبت من، شما مرا ببخشید. البته در اوج آن تبلیغات (منظورم هفته کتاب و روزهای پس از آن است) سکوت کردم که خستگی به تن دوستانی که از جان و دل تلاش کرده بودند نماند و هم اینک هم به آنها از صمیم دل خسته نباشید میگویم و میدانم نیتی جز اعتلای فرهنگ این کشور و این مردم نداشتهاند، و مثل همیشه باید بگویم منظور من آنانکه صمیمانه و برای اعتلای فرهنگ مردم تلاش کردند نیست و بیشتر منظورم آنان است که بدون باور به خواندن، و بدون آنکه خود بخوانند و وظیفهای درونی در خود برای ترویج قائل باشند، به عنوان وظیفه اداری این کار را هم در کنار سایر کارهایشان انجام میدهند و تنور شعار را داغ نگه میدارند و حتما به قول عُبید "در این میان پیه و دنبهای هم توفیر ..." خواهد داشت.

 از آن نگاه بدبینانه باید بگویم هفته کتاب شده میدانی برای ربودن گوی سبقت شعار نویسان از یک دیگر و تبلیغات و احتمالا هزینه کردن برای چیزهایی که شاید نصف آن هزینه فایده نمیدهد.  از هزینه ها هیچ نمیگویم و واگذار میکنم به آنانکه بیشتر و مستدلتر میدانند ولی در مورد شعار به این سه پاراگراف توجه بفرمائید، اجازه بدهید رفرنس ندهم. چون فرقی نمیکند. برخی از این قبیل پاراگرافها یک سال در یک سایت و سال بعد در سایتی دیگر استفاده میشوند و از این سال تا سالها بعد هم تفاوتی در متن و محتوای آنها نمیبینید. واژه ها در قالبی زیبا یا کمی زیبا ریخته شده و بیشتر مدد معاش است تا پژوهش و کنکاش. و بیشتر شعار است تا شعور.

 "اسلام، دین اندیشه و معرفت، و دین دانش، کتاب و معنویت است و می توان گفت آیین آسمانی ما، پرچمدار کتاب و کتاب خوانی در زمین است و این حقیقت، با اندک کاوشی در لابه لای ورق زرین تاریخ اسلام به خوبی نمایان خواهد شد. تأثیر کتاب در صدور اندیشه و فکر، انکارناپذیر است. درواقع، تنها راه انتقال علوم گذشتگان به این عصر، کتاب بوده که در روایات نیز بر آن تأکید شده است. با این توصیف، ما وارثان فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی، برای تحقّق آن فرهنگ، باید به کتاب و کتاب خوانی اهمیت داده و کتاب را به عنوان یک کالای تأثیرگذارِ فرهنگی و معنوی، ارج نهیم."

 "بی گمان، هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و با ارزش تر از کتاب نیست؛ چرا که کتاب، مایه آرامش روحی انسان است. کتاب همدمی است که اندوه را می زداید و مطالعه کننده را از تنهایی در می آورد و به او حکمت های جان پرور می آموزد. در واقع وقتی جهل و بی خبری، جامعه ای را از پای درآورد، یا شبهه ها ذهن جوانان را فلج کند، بدون شک یکی از مهم ترین کارهایی که می تواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه می تواند شبهه های ذهنی را دفع کند و ایمان و اطمینان را به قلب ها باز آورد، کتاب خوانی است. گرفتاران در چنبره پرسش ها و محاصره شدگان در میان انبوه شبهه ها، می توانند برای استمداد فکری به کتابخانه مراجعه کنند و از آن جا نیرو گیرند و به جنگ شبهه ها بروند و پاسخی در برابر القائات و شبهه افکنی های دیگران بیابند".

 "کتاب، همچون خورشید، فضای زندگی را روشن می کند و به همگان نور، شور و گرما می بخشد. کتاب، مثل باران بر سرزمین دل ها می بارد و اندیشه ها و کردارها را رونق، زیبایی و طراوت می دهد. کتاب، نقشی به مانند پرندگان به آدمی دارد که او را برای اوج و بال کشیدن و پرواز آماده می سازد. در پرتو کتاب است که شکوفایی، سرسبزی و بالندگی فرهنگ دینی ما به اوج می رسد. کتاب، والاترین جایگاه را در گستره های فردی و اجتماعی داراست که بر اندیشه ها و دل ها می درخشد و پیوسته بر زندگی نور افشانی خواهد کرد".

 تست 7 جوابی: پاراگرافهای بالا و امثال آن برای کدامیک از روزهای مراسم هفته کتاب مناسبتر است؟

"بر اساس مصوبه شورای سیاست‌گذاری، بیست و پنجمین دوره هفته کتاب از تاریخ 20 تا 26 آبان برگزار می‌شود و نام‌گذاری ایام هفته کتاب نیز انجام شده است. بر این اساس شنبه (96/8/20) کتاب اهالی قلم و رسانه، یکشنبه (96/8/21) کتاب، فضای مجازی و جهان دیجیتال، دوشنبه (96/8/22) کتاب و جامعه دانشگاهی، سه‌شنبه (96/8/23) کتاب، کودک و نوجوان، خانواده، چهارشنبه (96/8/24) کتاب، کتابخوانی و کتابدار، پنج‌شنبه (96/8/25) کتاب، ناشران، کتاب‌فروشان و اقتصاد مقاومتی و روز جمعه (96/8/26) کتاب، حیات طیبه و انقلاب اسلامی نامگذاری شده است."

 اغلب سخنرانیهای تشریفاتی که در مراسم این هفته میخواندم (در سایتها و در روزناممه ها می خواندم چون خودم حضور نداشتم که بشنوم)، در همین سطح بودهاند و نه بیشتر. مسئولی را میشناسم که سالها است یک سخنرانی (از نوع همین سخنرانیهای بالا) را تکرار میکند و از تاکید اسلام بر کتاب و نون والقلم شروع میکند تا به ائمه اطهار (ع) میرسد که در مسجد با مخالفین خود مباحثه و آنان در برابر ائمه (ع) اظهار نظر  میکردند ولی اگر جرأت دارید جلوی ایشان اظهار نظری بفرمائید تا دست کم از جایی که هستید به یکی دو اتاق عقبتر و شاید هم یکی دو تا طبقه پائین‌تر پرتاب شوید. برخی از سخنرانان را متاسفانه میشناسم و باید شهادت بدهم که خودشان جز نامه های اداری و متون درسی دوره مدرسه و شاید یکی دو کتاب دیگر، در همه عمر از تعداد انگشتان دست بیشتر کتاب نخواندهاند. و وای بر من که اینها کتابدار هم باشند. (پرانتز باز: چقدر سخت است باور کنم عزیزانی در کتابخانههای عمومی (بزرگسال،کودک، مسجد، مدرسه، ...) کار می‌کنند که باید معلم ترویج خواندن باشند ولی خودشان سریالهای ترکی و کُرهای را به خواندن یک صفحه کتاب ترجیح میدهند. و جالبتر اینکه وظیفه دارند در هفته کتاب فعالیتی را رقم بزنند و جلسهای بگذارند و جوانان جویای نام را به خواندن ترغیب کنند: پرانتز بسته).

 من به ترویج خواندن باور دارم و به هر زبانی که بتوانم توصیه خواندن میکنم و به دنبال روشهای بهتر ترویج خواندن هستم با اینکه بلد نیستم مقاله بنویسم ولی گاهی چیزکی میخوانم، مجموعه مقالههای همایش کردستان را ورق زدهام و غیر آماریهایش را خواندهام. شاید خودم مروج خوبی نباشم ولی مروجان خوبی را میشناختهام و شهادت میدهم که همه شان یک مشخصه مشترک داشتند، خودشان کتابخوان بودند. و باور دارم کسانی باید خواندن را ترویج کنند که خودشان خوب خوانده باشند و خوب می خوانند و دوست دارند که ترویج کنند،‌ نه کسانی که  از سر وظیفه یا مسئولیت اداری و فقط در روزها و زمانهایی خاصی از سال سخنرانی درباره ترویج خواندن میکنند و در خیلی از موارد سخنرانی را کس دیگری برایشان نوشته است.

 چندین سال است که در هیچیک از مراسم رسمی هفته کتاب در هیچ سازمان و محفلی پای نگذاشته‌ام ، اول برای اینکه حرفی نداشته ام که بزنم و سوادی در این زمینه ندارم، ولی برای شنیدن حرفهای تکراری هم وقت نگذاشتهام و فکر کردم شاید ضرری به بودجه عمومی کشور هم نزنم. اینکه دیگران چه میکنند،‌ به منبر میروند و خطبه من یارمهربانم را تکرار میکنند و شاید مدد معاشی هم بشود، به بنده مربوط نبوده و نیست ولی من به کلیت این کار که سازمانها از یکدیگر سبقت بگیرند که مراسمی در این هفته برگزار کنند اعتراض دارم. اعتراضم به نتیجه بیست و پنجساله این گونه ترویج است. اعتراضم به دولتی کردن هرگونه کار و فعالیت از این نوع است.

 منکر قدرت تبلیغات نیستم. اشارهای هم در بالا کردم. میدانم که باید کاری را که میکنی به آگاهی برسانی و نباید بگذاری که کار خوب مغفول بماند، هفته کتاب را هم وقتی در همین راستا ارزیابی میکنم، میبینم که خیلی میتواند مفید باشد، ولی این چیزی که من به اسم هفته کتاب میبینم ورای این منظور است. همه به تکاپو میافتند، جلسه میگذارند و حق جلسه میپردازند و چراغانی میکنند و جایزه میدهند و به هر شکلی جلوهای میفروشند. برخی کارها را که شروع کردهاند و تمام نشده و تاخیر دارد را، شده نیمه-کاره باید در همین هفته افتتاح کنند و کاری را که میتواند با دقت و کیفیت مطلوب ارائه شود، حیف و حرامش میکنند که حتما در همین روزها نوار سه رنگش را قیچی کنند. تلاش کرده ام و هفته کتاب را با اندکی تلاش میفهمم ولی اینکه عدهای تلاش میکنند سر و صدای بیشتر و حتی ریخت و پاش بیشتری بکنند، که سری میان سرها دربیاورند را نمیفهمم و نمیخواهم بفهمم. و البته هر کسی اختیار مالش را دارد. مرا هم در گور صاحب مال نمیخوابانند.

 در برخی موارد دیده ام و دیده بودم که عده ای دل سوخته، از موقعیت به دست آمده هفته کتاب استفاده میکردند برای اینکه همکاران خود را که به چشم نمیآمدند، در این ایام معرفی کنند و قدردانی کوچکی از چند همکار با حضور رئیس دستگاه راه میانداختند، ولی به مرور این کارها در سازمانها از دست دلسوزان به دست خانمان سوزان میافتد و آن وقت میبینید که محل دخلی و درآمدی شده که در ضمن میتوان در آن حالِ برخی از دوستانی که با ما راه نمیآیند را گرفت و به برخی دوستان هم جایزه داد که باز بیشتر مایه دلسردی میشود تا تشویق.

 حرف بسیار است و گلایه از دولتی شدنها و کلیشهسازیها و برندسازیها!!! بسیار و بهتر است خودم حرمت نگاه دارم و بیش از این وقت شما را نگیرم. ولی خواهش می کنم یک نفر بیاید و هزینه فایده فعالیتهای هفته کتاب را بررسی و منتشر کند. شاید هم بتوان به عنوان یک پژوهش آن را تعریف و تحقیق کرد. حتما زوایای خوب و بد آن به درد مسئولین خواهد خورد.

عمرانی، سید ابراهیم. «هفته کتاب: هزینه ها و فایده ها» .سخن هفته لیزنا، شماره ۳۶8، 27 آذر ۱۳۹۶ 

امیری
|
Iran
|
1396/09/27 - 12:00
1
1
با سلام
استاد بنظر بنده شما خیلی سختگیر شده اید...
این فرصت های اندک را نباید خودمان تضییع کنیم.
سرانه مطالعه و آمار و... پایین است؟! به هفته کتاب مربوط نیست!
شاید اگر همین هفته ها نمی بودن الان وضعیت بدتر از وضعیت فعلی می بود
موحد
|
Iran
|
1396/09/27 - 10:10
1
1
جانا سخن از زبان ما ما می گویی .............
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: