در کلاس آموزش نویسندگی مطرح شد
توضیحات اضافی، توهین به شعور مخاطب است

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی مراکز فرهنگی- هنری منطقه 8 و فرهنگسرای گلستان، کتابخانه دکتر شهیدی با هدف ارتقای سطح مطالعه وکتابخوانی، همچنین تعامل بیشتر نوجوانان با کتابخانه اقدام به برگزاری برنامه هنر نویسندگی از سلسله جلسات کلاس آموزش نویسندگی کرده و روزهای چهارشنبه هرهفته از ساعت 17میزبان علاقه مندان به نویسندگی است.

در ابتدای جلسه چند نفر از بچه‌ها به توصیف یک باغ پرداختند. سپس برای آنها توضیح داده شد که وقتی وارد یک باغ می شویم می توانیم بوی گل ها، خاک و حتی باد را توصیف کنیم.

همچنین در این دوره آموزشی مطرح شد: توضیحات اضافی و تکراری در نویسندگی کار پسندیده ای نیست، چون به شعور خواننده و قدرت فهم و درک او توهین می‌شود. نوشتن توصیفات زیادی هرچند که زیبا و رویایی باشد برای خواننده خسته‌کننده است و بچه‌ها درباره رمان آن شرلی همین نظررا داشتند.

در جلسه کلاس آموزش نویسندگی مطرح شد: بیان خصوصیات قهرمان یک داستان به نوشتن توصیفات زیاد نیاز دارد. چون آن شرلی دختری بااحساس و عاشق ادبیات است و نویسنده از زبان او به توصیف می‌پردازد.

تفاوت قصه و داستان، یکی از مواردی بود که در این جلسه به آن اشاره شد. در یک قصه، شخصیت‌ها می‌توانند حیوانات باشند و مانند ما انسان‌ها حرف بزنند، غذا بخورند، لباس بپوشند و حتی ماشین سوار بشوند. اما در داستان نمی‌توانیم در مورد حیوانات خیال پردازی کنیم؛ چون هرکس جایگاه خودش را دارد و آن هنجارشکنی که در قصه هست در داستان وجود ند ارد.

در این جلسه دباره ادبیات فولکلوریک هم سخن گفته و مطرح شد:ادبیاتی که مکتوب نیست و سینه به سینه، به طور شفاهی از مادربزرگ‌ها به نوه‌ها نقل می شود را ادبیات فولکلوریک می گویند.

کارشناس برنامه کارگاه آموزش نویسندگی به ویژگی های ادبیات فولکلوریک در دوره قاجار اشاره و بیان کرد: زمانی که مردسالاری در بین خانواده‌ها رواج داشت زنان به گوشه خانه محدود و از تحصیل و کار و حتی روابط اجتماعی دور بودند. در آن زمان درهای خانه، دارای دو کلون، یکی برای مردان و دیگری برای زنان بود و زنان اگر صدای کلون مردان را می‌شنیدند باید انگشت در دهانشان گذاشته و سوال می‌کردند تا مرد پشت در، صدای آنها ر ا به وضوح نشنود.

در ادامه این جلسه مطرح شد: در چنین جوی زنان برای این‌که بتوانند ارتباط مسالمت آمیز با مردان و جامعه داشته باشند، به روایت و ساختن داستان‌هایی زنانه روی آوردند و اعتراض خود را به گوش مردان جامعه رساندند. البته این اعتراضات بعد از گذشت سالیان سال جواب داد و زنان توانستند موقعیت گمشده خود را دوباره به دست بیاورند. داستان خاله سوسکه، کدو قلقل زن و بز زنگوله‌پا نمونه‌ای از اینهاست.

در این کارگاه، تک تک این داستان ها بحث و بررسی شد. مثلاً داستان بز زنگوله‌پا پیامی بود به مردان که یک زن به تنهایی قادر است در برابر گرگ‌های جامعه، از فکر و خرد خود استفاده کرده و از فرزندان خود مراقبت و آن‌ها را تأمین وپرورش دهد.

داستان کدو قلقل زن، مراقبت کردن زنان از خود، در برابر اقشار مختلف مردانه و گمراه کردن آنان و بالاخره پیروزی بر آنان، با استفاده از عقل و تدبیرشان است.

 

عاقبت داستان خاله سوسکه، اعتراض به ازدواج‌های اجباری در آن زمان‌هاست. شخصیت داستان در کمال عفت و پاکدامنی وارد جامعه می‌شود و با میل و اختیار همسر خود را انتخاب می‌کند. تمام این تلاش‌ها امروز جواب داده و زنان دارای حقوق تقریبا برابر با مردان شده اند.