انتشارات علمی و فرهنگی کتاب «تاریخ سیاسی پارث» را به چاپ رساند

لیزنا: نویسنده این کتاب در مقدمه آن آورده است:

روی خاک و خاکستر تخت جمشید در مشرق زمین کشوری نو روییده و نشو و نما یافت که در آن عناصر ملی با یونانیان به طرزی شگفت‌انگیز  به هم آمیختند. در برابر جانشینان اسکندر وظیفه بزرگ‌تر از حد قدرت ایشان در پیش بود، یعنی می‌بایستی آن سرزمین پهناور را که از ساحل دریای روم تا کنار رود سند دامنه داشت و با یکدیگر یک واحد سیاسی را تشکیل می‌داد به همان صورت حفظ کنند، اما نیروی ایشان در جنگ‌های داخلی و برادرکشی صرف می‌شد. از این رو اقوام خاوری بار دیگر امر و فرمان شاهان کوچک محلی درآمدند، رفته‌رفته اقتضای وقت ایجاب کرد که یک شاهنشاهی واحد و عظیم در آن ناحیه وسیع به وجود آید. پس از درون ظلمات افسانه‌آمیز، در ناحیه شرقی دریای خزر، سوارانی قدم بیرون گذاردند به نام پارث‌ها که سراسر ملک ایران را به اقتدار خود درآوردند. سرداران ایشان پادشاهانی نیرومند و کاردان و باعزم و بلندهمت بودند و ملل خاور یکی بعد از دیگری ریسمان اطاعت ایشان را بر گردن نهادند. تا آنکه پس از چندی از قلل کوهستان زاگروس (پاتاق) به دشت‌های رسوبی بین‌النهرین نظر انداختند و در سال 141 پ.م سپاه ایشان گردنه‌ها و تپه‌ها را زیر پا گذاشته و همه آن صحرای بارور را به تصرف خود در آوردند. چون در آن دیار مستقر شدند سازمان‌هایی نو بر پا کردند که حاصل آن رونق بازار تجارت جهانی بود و ویرانه‌های شهرهای قدیم که سال‌ها به صورت تل‌های خاکی افتاده و متمروک بود بار دیگر آباد شد. مجاری آب تازه حفر کردند و نهرهای کهن را لای‌روبی نمودند و مشرق‌زمین حیاتی تازه یافت.

پارث‌ها برخلاف دیگر اقوام مهاجم که از شمال شرق به ایران تاخته‌اند، گویا فقط به طمع غارت و سودای غنیمت به جنگ و جدال نمی‌پرداخته‌اند، بلکه همواره بسیار می‌کوشیدند که ممالک جدید را بدون ریختن خون خلق بی‌گناه به تصرف خود درآورند.

سلطنت پارث‌ها، که نام فارسی آن‌ها به اصطلاح مورخان ایران (اشکانیان) است، سلطنتی بودند که بر اساس ملوک‌الطوایفی بنیان گذاشته شده بودند و در مثل شبیه هرمی می‌نموددن که در نوک آن «شاهان شاه» قرار داشت و در طبقه زیری ساتراپ‌ها (فرمان‌فرمایان ایالت‌ها) و بعد از اشراف، سپس تاجران یونانی و سرانجام در قاعده آن هرم طبقه کشاورزان و دهقانان بومی قرار داشتند که سنگینی هرم بر دوش آن‌ها قرار می‌گرفت. طبقه اشراف که مالکان اراضی بودند گویا در شهرهای بزرگ می‌زیسته و در آنجا تاجران ثروتمند یونانی را حمایت و حراست کرده و با همدیگر به صلح و صفا زندگی می‌کرده‌اند. شباهت بین این رژیم اجتماعی با سبک فئودالی اروپا در قرون وسطی بسیار جالب است و سرانجام انحطاط و زوال آن دو نیز تقریبا مشابه بوده است. زمانی درزا قبل از تاریخ میلادی قدرت مطلقه شخص شاهنشاه بیش از همه بوده است، لیکن بعد از آن دوره زمانی رسیده که اشراف و نجبا در کشور ریشه دوانیده و ثروت و قدرت بسیار با کشاورزی یا جنگ‌آوری به دست آورده‌اند و رفته‌رفته اختیارات بیشتری به دست آوردند. سرکشی آن‌ها از اطاعث شاه اغلب دوره‌هایی از درگیری و کشمکش را ایجاد می‌کرد تا آنکه سرانجام به سقوط امپراتوری پارث منتهی شد. به ظن قوی ضعف قوت سلطنت و توسعه اقتدار اشراف بیشتر معلول تجدید حیات مذهبی و احیای دین قدیم ملی بود که در نیمه دوم قرن اول بعد از میلاد رخ داد. درگیری و جدال مین مغان و زمین‌داران از یک سو و پادشاهان از سوی دیگر، با آنچه در دوره‌های تاریخ هخامنشی و ساسانی به وقوع پیوست بسیار مشابه به یکدیگر است.

کتاب «تاریخ سیاسی پارث» در 226 صفحه با قیمت 13 هزار و 500 تومان در تیراژ هزار نسخه توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.