کد خبر: 34628
تاریخ انتشار: سه شنبه, 01 خرداد 1397 - 09:20

داخلی

»

اخبار کتاب

میرشكاك

ادبیات صادق رحمانیان شرف روزگار است

منبع : لیزنا
 نشست معرفی و بررسی كتاب «أخضر أحمر» سروده  صادق رحمانیان روز دوشنبه، ۳۱ اردیبهشت ماه در سرای اهل قلم برگزار شد.
ادبیات صادق رحمانیان شرف روزگار است

به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی موسسه خانه كتاب، در این نشست با حضور نیكنام حسینی پور، مدیرعامل موسسه خانه كتاب، علی اصغرمحمدخانی، نویسنده و معاون فرهنگی مؤسسه شهر كتاب، موسی بیدج، مترجم، صادق رحمانیان، شاعر كتاب و شهرام میرشكاك، شاعر حضور داشتند.

رحمانیان در ابتدای این نشست به سابقه ورود به حوزه ترجمه اشاره كرد و گفت: زمانی كه در سال ۱۳۵۷ در استان قم زندگی می كردم سال‌های پر رونق فعالیت من و سال‌های پر رونق ادبیات ایران بود. در آن دوران، موسسه "محراب اندیشه" در قم وجود داشت كه محفل رفت و آمد شاعران زیادی بود و اشعار خوبی را منتشر می‌كرد.

وی ادامه داد: به مرور به سمت اشعار كوتاه سوق پیدا كردم چرا كه به شعرهای بلند علاقه‌ای نداشتم و شاید هم اندیشه اشعار بلند در من وجود نداشت. بنابراین به سمت اشعار دو بیتی رفتم. به مرور متوجه شدم در اشعار كوتاه صاحب دیدگاه خاص هستم.

مدیر رادیو فرهنگ به سابقه دوستی با محمدالامین الكرخی اشاره كرد و گفت: با محمدالامین الكرخی در قم آشنا شدم و فعالیت‌هایی با هم انجام می‌دادیم و چون در جهان عرب دوستان زیادی داشت آثار من را به آنها معرفی می‌كرد. او اشعار را به صورت ملموس ترجمه می‌كرد و به علت آشنایی كه با هم داشتیم افكار هم را می‌شناختیم.

رحمانیان ادامه داد: منتقدان معتقدند ترجمه‌های محمدالامین الكرخی از خود اشعار ملموس‌تر هستند. حواشی بر اشعار كوتاه  می‌نوشتم كه منتقدان آنها را جزو شعر می‌دانند و حذف آنها را آسیب زدن به شعر تلقی می‌كنند.

در ادامه این نشست، موسی بیدج اظهار كرد: بسیار جای خرسندی است كه كتابی از ادبیات ایران در جهان عرب منتشر شده است چرا كه در روزگاری به سر می‌بریم كه بین این دو انقطاع صورت گرفته است و متأسفانه سیاست و اقتصاد باعث شده اند فرهنگ عقب نشینی كند.

وی ادامه داد: همچنین بسیار خوشحالم كه فردی چیره‌دست و مسلط به كار، این اثر را ترجمه كرده است؛ محمدالامین الكرخی این اثر را به شایستگی انجام داده ضمن این كه خودِ اثر نیز شایسته است.

این مترجم افزود: شعرهای صادق رحمانیان تأثیرگذار هستند اما متأسفانه هنوز در جامعه فرهنگی ما جایگاه واقعی خود را پیدا نكرده‌اند.

بیدج بیان كرد: زبان عربی و فارسی مكمل یكدیگر هستند. به طور مثال دانشمندان، ادیبان، عالمان و نویسندگان ایرانی كه در جهان شهره هستند به صدها شخصیت برخورده‌اند كه هر كدام یك گوشه از فرهنگ اسلام را آباد كرده‌اند و باعث غنای فكری، فرهنگ و زبان عربی شده‌اند. یا این كه در قرن‌های پنجم و ششم كتاب‌هایی نوشته شده‌ كه صدها اسم از شاعران ایرانی كه به عربی شعر سروده اند، را دربردارند. اكنون این آثار وجود دارند اما متأسفانه مورد غفلت واقع شده اند به این علت كه عرب ها شاعران ایرانی را نمی شناختند و از طرف دیگر عربی نوشته شدن آنها باعث شده است كه ایرانی‌ها این شعرها را نشناسند.

وی ضمن ابراز تأسف از ایجاد گسست بین عرب‌ها و ایرانی‌ها، گفت: این گسست باعث ایجاد سوء‌تفاهم بیشتر و فاصله گرفتن بیشتر عرب‌ها و ایرانی‌ها شده است. شاید این سوءتفاهم باعث نوعی تلخی شود كه ما به وسیله ادبیات می‌خواهیم این تلخی‌ها را از بین ببریم. ترجمه، این سوءتفاهم‌ها و تلخی‌ها را اندكی كم می‌كند و امیدواریم بتواند از بین ببرد.

بیدج با بیان این كه ۳۰۰ كتاب از ادبیات عرب به فارسی ترجمه شده است، گفت: متأسفانه چون فرایند ترجمه كتاب‌ها از فارسی به عربی به صورت كارشناسی صورت نمی‌گیرد، برخی از این ترجمه‌ها اصلاً ارزش ترجمه نداشتند.

در ادامه؛ میرشكاك، موسی بیدج را یكی از چهره‌های شاخص روزگار در حوزه ترجمه دانست و گفت: بیدج استاندارد خود را دارد و وقتی بر كتابی مهر تایید بزند كتاب مورد تایید قرار می‌گیرد و وقتی نقدی بر كتاب بنویسد از چشم ناشران و مخاطبان می‌افتد.

وی با بیان اینكه ترجمه كتاب اخضر احمر، ترجمه خوبی نیست، گفت: ترجمه محمدالامین الكرخی، ترجمه‌ای منطقی و عقلانی از یك مجموعه شعر احساسی و عاطفه است. مقاله‌ای در انتهای این كتاب نوشتم كه با خواندن آن دیدگاه من در مورد كتاب مشخص می‌شود. حدود چهل درصد خون من عرب است و در عرب‌ها بزرگ شدم و عربی را حس و لمس می‌كنم و به راحتی حرف می‌زنم.

این منتقد ادامه داد: زبان فارسی، قدسی است اما زبان عربی، كالبدی، جسمی و شفاهی است و با طبیعت انس و الفت دارد. بنابراین این دو زبان با هم برابر نیستند و این امر باعث می شود در انتقال این زبان‌ها دشواری ها زیادی ایجاد شود. بار عاطفی زبان فارسی بسیار زیاد است. ادبیات ما مستقل از جریان های سیاسی است وقتی اشعار رحمانیان به عربی ترجمه می‌شود ابروی ایران است. ادبیات او شرف روزگار ماست چرا كه این ترجمه صورت و تصویری دیگری از ادبیات ما را منتقل می‌كند.

وی ادامه داد: رحمانیان شاعر كوتاه نویس است و بخشی از كوتاه نویسی‌های او به زبان بومی منتقل شده بدون اینكه بدانند رحمانیان كیست. شعر او ریشه،هویت و شعر بافت دارد و نام ها و اصطلاحات محلی در آن یافت می شود. شعر او كوته نوشته است.

این منتقد ادامه داد: حاشیه و پاورقی در اشعار او شاعرانه تر از متن هستند و گاهی فراتر از متن عمل می كنند و این امتیازی است كه من تنها در اشعار رحمانیان دیدم. در اشعار او عقلانیت تزریق نشده بلكه پاورقی ها بسیار عاطفی ثبت شده اند كه جزی از متن هستند.بخشی از شعر او كاملا شخصی است و به درد مخاطب نمی خورد و یك واگویه است.شعرهای رحمانیان ساختاری به شدت ادبی دارد و در استفاده از كلمات وسواس دارد.

وی در پایان گفت: بخشی از ادبیات این سرزمین مستقل و بخشی غیرمستقل است و از آقای بیدج درخواست می كنم نظارتی بر ادبیات ترجمه روزگار كنونی داشته باشند و با انتشار هر كتاب ترجمه شده ای، جلسه نقدی برگزار كنند تا ناشران در جریان ترجمه كتاب ها قرار بگیرند.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: