نقد کتاب جامعه‌شناسی نخبه‌‌‌کشی استاد علی رضا قلی

بنده در دوران دانشجویی در دانشگاه تبریز حدود سال‌های 74 علاقه وافری به خواندن کتاب‌های فلسفی و تاریخی و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی داشتم. اما متاسفانه هیچ‌وقت به رمان علاقه زیادی نداشتم. در آن دوران با کتاب‌های استاد رضاقلی توسط یکی از دوستانم که جامعه‌شناسی می‌خواند، آشنا شدم که خیلی برایم جالب و جذاب بود و تاثیر شگرفی بر بینش وشناخت من نسبت به مسائل و مشکلات میهن عزیزمان داشت به همین دلیل ترجیح دادم در این نقد، کتاب جامعه‌شناسی نخبه‌کشی استاد را بررسی کنم.

درباره نویسنده:

علی رضاقلی استاد و پژوشگر ایرانی حوزه جامعه‌شناسی و علوم‌سیاسی است که با نوشتن دوکتاب جامعه‌‍شناسی نخبه‌کشی و جامعه‌شناسی خودکامگی در صحنه جامعه‌شناسی ایران مطرح شد. البته ناگفته نماند قبل از ایشان استادان دیگری مانند سعیدی سیرجانی در کتاب ضحاک ماردوش دقیقا مسائلی را بیان کرده که استاد رضاقلی بیان می‌کند. ولی تاویل و تفسیر در کتاب نخبه‌کشی به سبک وسیاق دیگری است و متن کتاب آقای سیرجانی خیلی ادیبانه نوشته شده، البته ناگفته نماند که این گفته‌ها دلیل نیست که ارزش این کتاب را نادیده بگیریم.

درباره کتاب:

کتاب نخبه کشی از لحاظ محتوی بسیار شبیه کتاب خودکامگی نویسنده می‌باشد. در کتاب خودکامگی، نویسنده داستان‌ اسطوره‌های شاهنامه، داستان ضحاک ماردوش را تفسیر کرده و آن ‌را به عصر حاضر پیوند می‌دهد و در این کتاب به بررسی علت خودکامگی سلاطین پرداخته و علل همه استبداد پادشاهان را ریشه در جامعه و منفعل بودن مردم می‌داند.

او در کتاب نخبه‌کشی، با یک داستان واقعی از تاریخ بیهقی شروع کرده و نحوه به دار کشیدن وزیر دربار محمود غزنوی (حسنک وزیر)، با اینکه انسان با کمالاتی بوده به دست مسعود غزنوی را بیان کرده و با جذابیت خاصی متن کتاب را به آن ربط می‌دهد. در کتاب نخبه‌کشی ریشه تاریخی عقب ماندگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ایرانیان، با ظرافت خاصی برگرفته از مفاهیم شاهنامه و تاریخ بیهقی را با دید جامعه‌شناسانه تجزیه وتحلیل می‌کند.

نویسنده در این کتاب دوره مغول تا دوره پهلوی را بررسی کرده و در بخش دیگر به تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و مصدق که هر سه از بزرگان سیاسی و اندیشمندان می‌باشند، پرداخته‌است. همچنین  به بررسی علل عقب‌ماندگی‌‌ها، که بیشتر خود مردم ایران را مقصر اصلی می‌داند و به علل خارجی کمتر بها داده (استعمار) می‌پردازد. در کتاب نقل می‌کند که از دوران قاجار تا آخر دوره پهلوی در ایران 87 نخست وزیر بر روی کار آمده‌اند که به غیر از قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و مصدق همه وزرا، یا دست نشانده بوده یا به نوعی وابسنه غرب بوده‌اندکه به منافع ملی هیچ‌گاه فکر نکرده‌اند و ذکر می‌کند هر سه وزیر فوق که از نوابغ سیاسی و اندیشمدان بزرگ مملکت بوده و در ایران به دنبال ریشه‌کنی ظلم و فساد بودند و خواستند تغییرات و اصلاحات اساسی را در ایران به وجود بیاورند که هر سه یا به دست مردم خلع ید شده، یا این‌که توسط پادشاهان ایرانی اعدام شده‌اند. البته دست دسیسه‌های خارجی را بی‌تاثیر نمی‌داند و همچنین با استناد به تاریخ بیهقی بیان می‌کند که وزیرکشی از گذشته در ایران معمول بوده و یکی از علل آن‌ را جامعه و پایین بودن بینش سیاسی مردم می‌داند.

در کتاب به صورت گذرا، نحوه کشته شدن قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و کودتا علیه دکتر مصدق می‌پردازد و ضمنا بیان می‌کند که در دسیسه‌هایی که علیه این وزرا صورت گرفته، مردم حمایت کافی را از وزیران خود نکردند.

نقد کتاب:

کتاب جامعه‌شناسی نخبه‌کشی را می‌توان در چند جهت مورد نقد و بررسی قرار داد. در وهله نخست از واژگانی در عنوان کتاب استفاده شده که ذهن را بیشتر به سمت نخبه‌های علمی کشور سوق می‌دهد در حالی که مقصود نویسنده نخبه‌های سیاسی کشور بوده است. به همین منوال باید کلمه جامعه‌شناسی دربرگیرنده طیف گسترده‌تری از افراد جامعه چه از نظر رفتاری و یا  طبقه اجتماعی باشد. همچنین باید بیانگر تمامی علل و عواملی که در ارتباط با مردم جامعه ایران در آن دوره تاریخی بوده، مورد بررسی قرار می‌گرفت. اما بیشتر عوامل ذکر شده نادیده گرفته شده و یا بقدری سطحی بررسی شده که در مورد صحت آن تردید می‌کنیم. لذا ارتباط خوبی بین عنوان کتاب و محتوای درونی کتاب برقرار نشده است.

در جای‌جای کتاب از خیانت و رشوه‌گیری و تن پروری مردم ایران‌زمین سخن به میان آورده‌شده، که مورد قبول می‌باشد و آثار و نتایج آن در کتاب به‌خوبی بیان شده و امروزه هم کاملا در جامعه ایران ملموس و مشهود می‌باشد. اما نکته ظریفی که به‌نظر می‌رسد نویسنده گرامی از آن غافل شده علل و ریشه‌های خیانت و رشوه‌گیری است و چرا ایرانیان با این پشتوانه فرهنگی و تاریخی که برای خود قائل هستند دست به کارهایی زده‌اند که باعث عقب‌ماندگی ایران عزیزشان شده است. به‌عنوان مثال در بخشی از کتاب ذکر شده که مردم ایران افرادی تنبل هستند که سعی برآن دارند تا از طریق واسطه‌‌گری معیشت خود را تامین کنند ولی از علل آن سخنی رانده نشده است تا خواننده با آگاهی از آن سعی در تغییر رویه و رفتار خود برآید. آیا یکی از علل علاقه مردم به واسطه‌گری، قرار گرفتن ایران در مسیر جاده ابریشم نبوده است؟  از موارد دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد مقدمه‌ی نسنجیده‌ای است که در ابتدای کتاب بیان شده که بیشتر شبیه نقدی بر کتاب است تا یک مقدمه خوب که بیانگر موضوع کلی کتاب باشد و باعث پیش‌داوری نابجا شده است.

 از نکات مفیدی که می‌توان در این کتاب بیان کرد تلنگری است که این کتاب بر نهان خواننده می‌افکند تا بر رفتار و کنش خود تجدید نظر کرده و در بهبودی آن بکوشد که در نهایت تغییر افراد جامعه منجر به تغییر در الگو و فرهنگ جامعه می‌گردد چرا که رابطه متقابلی بین فرد و جامعه برقرار است. فرد از جامعه تاثیر می‌پذیرد و جامعه را مجموع افراد تشکیل می‌دهند. همچنین با خواندن کتاب بینش عمیقی نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی به خواننده می‌دهد که خیلی حائز اهمیت می‌باشد.

مشخصات کتاب:

علی رضاقلی. «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی» تهران: نشرنی، 1377.

مشخصات نویسنده این متن:

یداله جعفری نربین، 45 ساله. متولد آذربایجان‌شرقی و در عجب شیر بزرگ شدم. فوق لیسانس کتابداری از دانشگاه شهید بهشتی هستم و اختیاری رشته و شغل خود را انتخاب کرده و در حال حاضر در دانشگاه خوارزمی کرج 16 سال هستش که مشغول کار هستم. تفریحات بنده کتاب خواندن و وقت‌گذرانی با خانواده است.