نفوذ فقر مطالعه به متون رسمی

 

به گزارش لیزنا، کتاب نخواندن به هر بهانه ای که باشد، آفاتی دارد که شاید در نگاه نخست چشمگیر نباشد اما نظیر آلودگی هوا به تدریج آثار ویرانگرش آشکار می شود. یکی از آثار ویرانگر فقر مطالعه، فقر زبان و محدود شدن دایره واژگان و تکرار خطاهای زبانی در نوشته ها و سخنرانی هاست.

 

اسماعیل امینی، نویسنده در این خصوص بیان کرد: این ویژگی بیش از همه در شیوه سخن گفتن و نوشته های صاحبان منصبان دیده می شود. گویی کسانی که مسئولیتی دارند خود را ملزم نمی بینند که درباره درستی یا نادرستی کلمات و تعابیری که به کار می برند، تامل کنند. مثلا همین که یک نفر به جای آغاز و افتتاح، تعبیر ناهنجاری مانند «کلید خوردن» رابه کار می برد، این تعبیر ورد زبان و قلم وی می شود بی آنکه در معنای آن و نیز سازگاری اش به هنجار زبان فارسی تاملی شود. 

 

 

وی افزود: از این دست است، تعابیری چون «ورود کردن»، «ورود داشتن» و عجیب تر از این دو «ورود پیدا کردن» که چندی است در سخنان و نوشته های مسئولان متداول شده است. این تصور نادرست که اقتضای سخنرانی مسئولانه و نوشته های اداری فاصله گرفتن از زبان مردم همراه با بی اعتنایی به مطالعه مستمر است.

 

 

این نویسنده در ادامه سخنان خود عنوان کرد: به تدریج زبانی بر ساخته، غیر طبیعی و بدون پشتوانه فرهنگی را پدید آورده است با این تصور که این زبان اداری و رسمی است و باید با زبان معمول و متداول مردم فرق داشته باشد. آسیب دیگری که از فقر مطالعه بر آمده، آشفتگی منطقی جملات و پیچیدگی غیر معقول نوشته هاست که روشی است برای مرعوب کردن مخاطبان و پرده افکندن بر درونمایه سطحی و سخنان تکراری.

 

 

امینی در پایان سخنان خود گفت: کلمات و تعابیری تکراری با کاربردهای ناهنجار و غیر منطقی و ساخت های نحوی تکراری، زبانی غیرطبیعی را  آفریده است که با زبان مردم و زبان متون فارسی فاصله دارد و عده ای را دل خوش داشته است که دارند به زبان اداری، رسانه ای و مسئولانه حرف می زنند و می نویسند.