علیرضا مختار پور:
هیچ آمار دقیقی از سرانه مطالعه در ایران وجود ندارد

 به گزارش لیزنا، علیرضا مختارپور در مقایسه وضعیت حال حاضر مطبوعات با سال  1384 و 1385، دورانی که ایشان معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بودند، گفت:  دوران فعلی با آن دوران قابل مقایسه نیست. در دوران رشد پایگاه‌های اطلاع رسانی یعنی سایت‌‌ها، مطبوعات از نیروهای حرفه‌ای تهی می‌شدند. خبرنگاران قوی و با سابقه در مطبوعات کم‌کم فراموش می‌شدند و گزارش‌گیری در مطبوعات کم می‌شد. با این وجود همچنان سرمقاله های خوب باقی بود.

وی افزود: با گذشت 10 سال، در حال حاضر تغییری در فضای اطلاعاتی کشور رخ داده است و کسانی که از طریق شبکه‌های مجازی و لحظه به لحظه خبر رسانی می‌کنند، متاسفانه به‌مراتب اثرگذاری بیشتری در جامعه دارند. تاسف به این دلیل است که بسیاری از مبادی ناشناس، در بدبینی، شایعه‌ پراکنی، انتشار اخبر کذب و تاثیرگذاری روی آرامش روانی مردم و جامعه نقش بیشتری پیدا کرده اند و نقش مطبوعات کاسته شده است.

مختارپور  با نقض نظر بعضی افراد در خصوص تاثیر ظهور فناوری‌های نوین در کم شدن نقش مطبوعات گفت: در کشورهایی با سرعت اینترنت بیشتر و فضاهای مجازی پیشرفته‌تر، هنوز مطبوعات نقش کلیدی خود را حفظ کردند.

وی در توضیح وضع نگران کننده دوام فعالیت‌های مطبوعات در ایران گفت:  حدود یک ماه پیش آقای انتظامی، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، خبری را علام کردند مبنی بر اینکه جمع شمارگان روزنامه‌های کشور  به 900 هزار رسیده است. مختارپور ادامه داد: نیمی از این روزنامه‌ها نیز برگشت می‌خورد. یعنی مجموع شمارگان تمام روزنامه های ایران در یک روز 450 هزار است. در حالی که در کشورهای اطراف ایران، روزنامه‌هایی با تیراژ یک حتی دو میلیونی چاپ می‌شود.

مختار پور دلیل این امر را همانند مسئله مطالعه کتاب دانست و گفت: در جامعه تشویق و ترقیب مردم به مطالعه کتاب و مطبوعات اعم از نشریات علمی، خانوادگی، فرهنگی و غیره وجود ندارد و فضیلت و ارزش مطالعه در کشور نادیده گرفته شده و فضیلت دستیابی به اطلاعات لحظه‌ای و بدون اعتبار بیشتر شده است. برای جوانان عضویت در کانالها و گروه های مختلف ارزش به مراتب بیشتری از اشتراک در روزنامه، مجله و مطبوعات دیگر دارد.

 

هیچ آمار دقیق و علمی که بر اساس یک پژوهش علمی مستند انجام گرفته باشد، وجود ندارد

وی با اشاره به اینکه جهت‌گیری ارزش‌گذاری جامعه پایین آمده است افزود: برخی مطالعه پیامک‌ها و زیرنویس تلوزیون را هم مطالعه حساب می‌کنند، در حالی که اینها مطالعه واقعی نیست. در غیر این صورت دغدغه سرانه مطالعه معنی ندارد.

مخارپور در توضیح مطالعه واقعی گفت: هر متنی متن قابل مطالعه نیست. متن واقعی متنی است که مشخص باشد به چه سوالی جواب می دهد و اصولش بر چه استدلالی مبتنی است، مقدمه و نتیجه گیری داشته باشد و معلوم باشد که چه بخشی از خلاء اطلاعاتی ما را در حوزه سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی را بر طرف می کند.

به گفته وی، بر اساس گزارشی که از فضاهای مجازی وجود دارد، بالاترین درصد مطالعه در شبکه‌های مجازی مربوط به سرگرمی و لطیفه و این نوع موارد است که هیچ تاثیری در رشد اجتماعی ندارد.

مدیر کل نهاد کتابخانه‌های عمومی در مورد آمار سرانه مطالعه گفت: در کشور ما هیچ آمار دقیق و علمی که بر اساس یک پژوهش علمی مستند انجام گرفته باشد، وجود ندارد.

مختارپور در توضیح لزوم پژوهش علمی گفت: اول باید مطالعه تعریف شود و مشخص شود که مطالعه چیست؟ اگر زیر نویس‌ها و تابلو‌ها نیز مطالعه محسوب شود، با مطالعه کتاب تعریف جداگانه‌ای دارد. در مورد کتاب هم باید مشخص شود که خواندن چه کتابی مطالعه است و آیا خواندن کتاب درسی و دفترچه راهنمای تلفن همراه نیز مطالعه محسوب می شود؟

 وی افزود: در سالهای اخیر کتابهایی رایج شده است که هر صفحه آن حاوی یک مصرع است. یعنی مطالعه 14 صفحه کتاب به معنی خواندن 7 بیت و یک غزل است. آیا خواندن این متن به معنای خواندن یک غزل محسوب می شود یا به معنای خواندن 14 صفحه از یک کتاب، یا کل کتاب است؟ برای محاسبه سرانه مطالعه کتاب، لازم است تمام این موارد تعریف شود و بر اساس آن محاسبه با یک روش علمی صورت پذیرد. در ایران هنوز این پژوهش انجام نگرفته است و این اعداد وجود ندارد.

 

مهمترین هدف‌گذاری برای کتاب‌خوان شدن یک جامعه، علاقمند کردن نسل در حال رشد، به کتاب است

در ادامه مختارپور به تشریح برنامه‌های دراز مدت نهاد کتابخانه‌های عمومی در جهت  افزایش سرانه مطالعه پرداخت و گفت: مهمترین هدف‌گذاری برای کتاب‌خوان شدن یک جامعه، علاقمند کردن نسل جدید و در حال رشد به کتاب است.

وی افزود: برای علاقمند کردن کودکان به کتاب‌خوانی 3 نهاد بسیار با ‌اهمیت است. اول نهاد خانواده؛ چون والدین اگر کتاب‌خوان باشند کودک به مطالعه علاقه پیدا می‌کند. دوم رسانه های اجتماعی بخصوص تلوزیون؛ چون در کشور ما کودکان قبل از ورود به مدرسه و مهد کودک، تلوزیون تماشا می‌کنند و سوین نهاد؛ مدرسه است.

ایشان در انتقاد از عملکرد آموزش و پرورش گفت: روز یکشنبه در مراسم تودیع آقای فانی، وزیر آموزش و پرورش، ایشان صریحا اعلام کردند که "به علت کمبود فضاهای آموزشی، کتابخانه‌ها به کلاس تبدیل شده است."

مختارپور از حذف پست کتابدار، و حذف زنگ مطالعه در مدارس و این‌که کتابخانه‌ها در بعضی مدارس تبدیل به کلاس شده اند، اظهار تاسف کرد.

وی با تاکید بر نقش این سه نهاد در تربیت نسل علاقمند به کتاب افزود: تاثیر تلویزیون و خانواده هم، وابسته به مدرسه است. از این نظر که والدین هم در همان مدرسه تحصیل کرده‌اند و از همین تلویزیون تاثیر گرفته‌اند. اگر مدارس ما درست عمل بکنند در چندین سال آینده مدیران رسانه‌ها و پدر و مادرهای نسل بعدی می آموزند که مهترین چیز برای پرورش کودک، مطالعه، فرهنگ و کتاب است.

ایشان توجه به کودک را از اهداف اصلی در نهاد کتابخانه‌های عمومی عنوان کرد و توضیح داد: در سه سال اخیر میزان گسترش بخش کودک در کتابخانه‌های نهاد به 97 درصد رسید و فقط 3 درصد از کتابخانه‌های عمومی به دلیل محدودیت های مکانی، بخش مستقل کودک ندارند. همچنین 50 درصد خرید کتاب در نهاد برای کتابخانه‌های سطح شهری و روستایی به این زمینه تخصیص یافته است و برنامه مهارت قصه گویی نیز در همین راستا اجرا می‌شود.

 

ناشران باید تغییر موضع فرهنگی دهند

مدیر اسبق نشریات قلم، امیر کبیر و انقلاب با اشاره به مشکلات بخش تولید، توزیع و تبلیغات نشر گفت: ناشران باید تغییر موضع فرهنگی دهند. در حال حاضر ناشرانی وجود دارد که جامعه را نیازسنجی و مخاطب سنجی نکرده‌اند. حتی کتاب‌های چاپ شده برای گروه سنی نوجوانان، قبل از چاپ در اختیار چند نوجوان برای بررسی متن و تصویر و حتی اسم کتاب  قرار نمی گیرد. ناشران بعد از چاپ کتاب برای تقاضای فروش به نهاد کتابخانه‌های عمومی، ارشاد، امور مساجد یا آموزش و پرورش مراجعه می کند.

 وی در پایان، با تاکید بر اینکه ناشر باید در بررسی نوع کتاب تولیدی، مخاطبان کتاب، روش های توزیع و غیره نقش فعالی ایفا کند افزود: برای مثال چند کارخانه تولید تنقلات و چندین میلیون توزیع کننده تولیدات آن‌ها مثل مغازه‌ها، سوپر مارکت‌ها، سینماها و حتی دکه های روزنامه فروشی در کشور وجود دارد. ولی در بخش کتاب، 12 هزار ناشر و 80 هزار عنوان کتاب وجود دارد؛ در حالی که کتاب فروشی در کشور زیر 3 هزار عدد است، بطوری که در برخی شهرها اصلا کتاب فروشی وجود ندارد و 200 شهر اصلا کتابخانه ندارد.