چی بود اسمِ اون کتاب؟ جایگاه حافظه در نزد ما

 

لیزنا (گاهی دور/گاهی نزدیک: 22)، علیرضا عبودیت، دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه علامه طباطبایی: معمولاً زمانی که می‏خواهند توانایی‏های ذهنی یک فرد را ستایش کنند دو جمله می گویند: یکی اینکه فلان شخص باهوش است و دیگری اینکه فلان شخص حافظه ای قوی دارد. در واقع هوش و حافظه دو مورد از عمومی ترین ویژگی های شناختی هستند که افراد نابغه با آنها شناخته می شوند. دارا بودن هر کدام از این دو نیروی خدادادی قطعاً موهبتی است که صاحبش را به رستگاری می رساند. اطلاع رسانان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در سال‏های اخیر مقالات و پایان نامه‏هایی در زمینه بررسی هوش هیجانی اطلاع رسانان نگاشته شده است که خوشبختانه نشان دهنده وقوف جامعه پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی به اهمیت این موضوع است. اما به نظر می آید در بین این پژوهش ها جایگاهی برای حافظه در نظر گرفته نشده است.

علاوه بر هوش، یکی از عوامل مهم در پیشرفت بشریت حافظه است و کارکرد اصلی آن هم از ابتدای زندگی انسان، نگهداری از تجربه های بشری در یک مکان امن – مغز - و سپس انتقال آنها به نسل های بعدی بوده است. دایره المعارف بریتانیکا حافظه را با یک نگاه روانشناسانه، فرایند رمزگردانی، نگهداری، و بازیابی تجربیات گذشته در ذهن انسان تعریف می کند. در ادامه این تعریف آمده است که حافظه هم منتج از ادراک، توجه و یادگیری و هم موثر بر آن است.

شاید یکی از دلایل کم توجهی به حافظه در علم اطلاعات و دانش شناسی ماهیت ذاتاً پیچیده آن باشد. علومی همچون  روانشناسی، عصب شناسی، علوم شناختی و روان عصب شناسی همگی داعیه پژوهش درباره حافظه را دارند و دانشمندان هر کدام از این علوم از دریچه نگاه خود به این مفهوم نگریسته اند. بنابراین شاید بعید به نظر برسد که یک پژوهشگر علم اطلاعات و دانش شناسی به این موضوع بپردازد. اما حتی اگر به پژوهش درباره نقش حافظه در علم اطلاعات به مفهوم کلی نپردازیم، در حوزه حرفه به آن نیاز خواهیم داشت. منظور از حرفه در اینجا بازار کار رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و کارجویان این رشته است.

بر اساس نتایج یک مطالعه، در گذشته حافظه یکی از مهم ترین خصیصه ها برای شغل اطلاع رسانی انگاشته می شده است. اما گذشت زمان آن را به جایگاه پایین تری از ویژگی هایی مثل حوصله، سرعت و ... سوق داده است. هم چنین سیری در ادبیات خدمات مرجع نشان می دهد که اکثر ارزیابی هایی که از این خدمات انجام گرفته در رابطه با بررسی رضایت کاربر، محتوای مجموعه و دقت پاسخگویی بوده است و آنهایی که شخص کتابدار مرجع را از لحاظ ویژگی های روانی و رفتاری مورد مطالعه قرار داده باشند انگشت شمار هستند.

به هر روی، بهره مندی از حافظه حداقل مناسب برای یک اطلاع رسان مخصوصاً کسی که در بخش خدمات عمومی کتابخانه فعالیت می کند به نظر شخصِ من ضروری است. ممکن است اکنون شما فریاد اعتراض را بلند کنید که در این اوضاع نابسامان شغلی، اضافه کردن یک شرط دیگر به شرایط استخدامی موجود تنها ظلم به کارجویان این حرفه است. اما باید به زنجیره ای از عوامل ناشی از نبود این شرط استخدامی هم بیاندیشید. زمانی که اطلاع رسان حافظه چندان مناسبی نداشته باشد یا حداقل برای تقویت آن نکوشد در ارائه خدمات دچار ضعف می گردد. سپس کاربرِ ناراضی یا به غلط راضی از این خدمت، از کتابخانه خارج می شود و حاصل اندیشه اش را در یک اثر اشتباه یا ناکارآمد به جامعه ارائه می دهد. در نتیجه، جامعه از کاربست اثر مفروض چیزی عایدش نمی شود و احتمالاً این سیر تسلسل هر روز تکرار خواهد شد.

بنابراین بد نیست اگر در هنگام استخدام یک اطلاع رسان به جای خیلی از ویژگی‏های بعضاً بیهوده یک مورد را اضافه کنیم که آن هم داشتن حافظه مناسب است و به جای آزمون های استخدامیِ بعضاً بی فایده مواردی همچون هوش هیجانی و حافظه را در کارجویان بسنجیم و آنهایی را انتخاب کنیم که بتوانند به هدف اصلی شکل گیری کتابخانه یعنی خدمت به خلق جامه عمل بپوشانند.