لیزنا (گاهی دور/ گاهی نزدیک:54). رضا رجبعلی بگلو، دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی مشهد:
دربارۀ گروه بحث[1] کتابداری که نخستین گروه بحث الکترونیکی کتابداری بوده و از سال 1377 و به کوشش دکتر رحمتالله فتاحي ايجاد شده مطالب زیادی گفته و نوشته شده است. این گروه اکنون بيش از 3500 عضو دارد و در کنار برخی دیگر از گروههای بحث همچون ایرانکیس[2] و دیگر گروههای عمومی و تخصصی از جمله لیستاک[3]، مدیریت کیفیت[4] و ... فعالیت میکند. همه یا بیشتر افرادی که به عضویت این گروه یعنی گروه بحث فردوسی مشهد[5] درآمدهاند به خاطر دارند که بارها و بارها اتفاق افتاده که مشکلات و مسائل جامعه علمی رشته از جمله استخدامیها، سرقت ادبی، نارضایتی کارمندان و حرفهمندان انواع کتابخانهها، توهینها یا کمتوجهیهای جامعه علمی و غیرعلمی کشور و ... در این گروه مطرح شده است. البته مطرح شدن موارد دیگری همچون اطلاعرسانیها، دغدغههای حرفهای و علمی، درخواستها و نیازمندیهای برخی یا بسیاری از اعضاء نیز به سبب گستردگی و گوناگونی سلیقهها، منافع، سطوح علمی و در کل جهانبینی هریک از اعضای جامعۀ علمی رشته در بسیاری از موارد با چالشهایی همراه بوده است. باید این کثرت را به فال نیک گرفت و از آن در راستای دستیابی به وحدتی مورد پذیرش همگان استفاده مطلوب کرد.
شاید بد نباشد نگاهی به برخی از مطالبی بیندازیم که در خبرگزاریها و نشریهها در 15 سالی که از عمر گروه بحث گذشته منتشر شده است. هریک از آن ها تلاش کردهاند به مسائل متعدد مطرح در گروه بحث در جهت بهبود عملکرد این گروه بپردازند. البته هدف نگارندۀ این مطلب بازگشایی و مطرح کردن دوبارۀ آنها نیست بلکه تنها به تعدادی از آنها اشاره میشود. بیشتر این مطالب و مباحث در خود این گروه مطرح شدهاند که نیاز به تلاش بسیار زیادی برای بررسی دوباره پستهای الکترونیکی است و خارج از این محدوده و هدف این نوشته است. برای نمونه رجبزاده عصارها (1389) از «امتیاز یا عذاب» بودن گروه بحث سخن گفته و علیمحمدی (1391) به «تراژدی تبریک و تسلیت» در این گروه و برخی از رفتارهای اعضای گروه اشاره کردهاند. البته علیمحمدی پیشتر (1390) به تنشهای گروه بحث پرداخته بود که همانند رجبزاده نشان دهد علاقمند به طرح مسائل گروه بحث با نگاهی انتقادی و اصلاحی است. همچنین پژوهشی نیز از سوی مرادی و دخت عصمتی (1387) انجام شد که در آن به تحلیل صوری و محتوایی پیامهای گروه بحث کتابداری در فاصله سالهای 1385- 1386 پرداخته شد. شاید این مقدمه کافی باشد تا به مسأله اساسی مورد نظر در نگارش مطلب حاضر برسیم: «گروه بحث کتابداری: راه رفتن درون میدان مین یا مین یابی؟!»
بله! شاید عنوان این مطلب بیشتر به ادبیات مرتبط با میدان جنگ شبیه باشد تا ادبیات مربوط به یک جامعه و رشتۀ علمی!. گاهی سخنگوی وزارت امور خارجه از این اصطلاح استفاده میکند تا عمق فاجعهای را خبر دهد که در پس معنای واژگان خود میتواند برای یک یا چند کشور به ارمغان آورد! اما چه میشود گفت وقتی یک جامعه علمی-به نسبت کوچک- فراموش میکنند در این جامعه گروههای گوناگون با سلیقهها، نیازها، منافع، دغدغهها، و سطح علمی، دانشی و بینشی گوناگونی وجود دارند که مسائل را بسیار متفاوت از یکدیگر میبینند، تجربه میکنند، میخواهند یا درک میکنند. شگفت این که معنایی که در پس هر واژه نهفته است از نیروی یک مین بسیار مخربتر و در عین حال سازندهتر است!
اما چرا مین و مینیابی؟ چرا وقتی صحبت از گروه بحث علمی میشود باید آنرا با میدان مین و مینروبی تشبیه کرد؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است به بازخوانی تجربههایی بپردازم که در این زمینه از ابتدای عضویتم در گروه در سال 1383 تجربه کردهام. درست به خاطر دارم فردی از شهری که بعدها اعلام شد شیراز بوده است، تلاش داشت- به ظاهر- به تخریب و تخطئۀ وجهه و شخصیت برخی از شخصیتهای علمی رشته بپردازد. چنین حرکتهایی را میتوان با برخی دیگر از رفتارهایی همراستا دانست که -آگاهانه یا ناآگاهانه- همچون سایر رویکردهای اجتماعی مثل تخریب اموال عمومی[6] به یکباره بر شخصیت افراد دیگر آوار میشوند و با اثرهای جانبی و ردپاهایی که از خود به جا میگذارند، بر جامعه علمی، تأثیر منفی، مخرب و انباشته خواهند داشت. این کار باعث شده اعضای گروه بحث، با اضطراب و نااطمینانی مسائل و مشکلات جامعه را دنبال کنند و هر لحظه انتظار داشته باشند که در قبال سخنان خود با عملیاتی انتحاری و فارغ از گفتمان منتظر و مرسوم در رویکرد آکادمیک مواجه شوند و چه بسا از مشارکت سازنده در این گروه دست بردارند. این امر شاید برای دانشجویان تازه وارد که با مسائل آکادمیک آشنایی کمتری دارند به شکلی دیگر - با مطرح کردن مسائل پیش پا افتاده، نادرست، غیرعلمی و ... -روی دهد و به مثابه پتکی عمل کند که وجهه مشارکت سازنده در جامعه علمی را در میان آنها خرد و خاکشیر کند! چنین عملیات انتحاری را بجز در عملیات جنگی و تروریستی در جای دیگری میتوان مشاهده کرد؟! گاهی هم مدیر گروه بحث نقش مینیابی[7] را پیدا میکند که ناچار است به کشف و خنثی کردن این مینها بپردازد!
بهنظرم درست به همین دلیل است که توصیهها و رهنمودهای کلی که برای مشارکت در گروه بحث ارائه میشود، تأثیر ناچیزی در رفتار علمی برخی از افراد داشته و با بیتوجهی بسیاری از آنها روبرو شده است. برای نمونه بارها و بارها درباره این مسائل، مواردی به اعضاء گروه بحث گوشزد شده است که اغلب با پاسخی دلسرد کننده مواجه بوده است. برخی از این مسائل و پیشنهادات را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
این مسائل و مواردی از این دست باعث دشواری مدیریت گروه بحث و همچنین کاهش بازدهی این گروه و سایر گروههای بحث شده است بهطوری که بسیاری از پیامهای ارسالی به درخواست منابع اطلاعاتی، پاسخ به پرسشهایی ساده، آگاهیرسانی برای کنفرانسها و مطالب خبری و ... اختصاص پیدا کرده که در برخی از ابزارهای اطلاعرسانی دیگر همچون بولتنهای اطلاعرسانی یا سایتهای غیرعلمی دیده میشود و از این رو اسباب ناراحتی بسیاری از اعضاء را فراهم آورده است.. این مسأله، البته نتیجه وخیمتری را هم به دنبال داشته است: «کاهش مشارکت سازنده» و «دلسردی بسیاری از افراد علاقمند به طرح مباحث علمی». بنده به عنوان یکی از افرادی که در این چند سال گذشته در مدیریت این گروه بحث مشارکت دارم تا به امروز با روند فزاینده آن مواجه بودهام. همیشه افراط در برابر تفریط قرار داشته و هرجا یکی از این دو در جامعهای اتفاق بیفتد، مورد دوم هم در نتیجه آن به نحوی دیده خواهد شد. این تفریط شاید متأثر و در نتیجه افراطی است که در برخی از رفتارهای رادیکال، غیرمنطقی و تخریبی افراد تا به حال در گروه بحث مشاهده شده و زمینهساز کاهش مشارکت علاقمندان به مباحث علمی بوده است. نتیجه این امر را میتوان در کاهش تقاضای دانشجویان و حرفهمندان برای عضویت در این گروه و سایر گروهها مشاهده کرد که موجب عدم تمایل به استفاده و مشارکت در افزایش سرمایه اجتماعی ارزشمندی است که زحمت زیادی برای شکلگیری و رشد آن صورت گرفته است. این در حالی است که کاهش عضویت در گروه بحث برخلاف روند افزایشی تعداد دانشجویان در گروه های آموزشی مقاطع مختلف صورت پذیرفته است که بر نگرانیها افزوده است. البته مشارکت ناچیز و نامناسب و گاه انصراف از عضویت و مشارکت استادان -بعنوان افرادی که الگوی علمی و اخلاقی دانشجویان هستند- در این گروه به این مسأله بیش از پیش دامن زده است. با اینحال بیم آن میرود در آیندهای نه چندان دور این عدم مشارکت به ورطه خاموشی یا استیصال نسل آینده اعضای گروههای بحث موجود در رشته، از مشارکت درخور و همافزا منجر گردد که از دست دادن سرمایه اجتماعی گرانبهایی را هشدار میدهد.
آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعلهاش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست!
(سیاوش کسرایی)
منابع:
رجبزاده عصارها، امیرحسین (1389). گروه بحث مشهد: امتیاز یا عذاب. خبرنامه انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران. سال هفتم، شماره 35، بهار و تابستان.
علیمحمدی، داریوش (1391) تراژدی تبریک و تسلیت، گروه بحث، ریا نیز به همچنین!.
علیمحمدی، داریوش (1390). عشق من تنش: گروه بحث و گنگسترهای دیجیتال.
مرادي،شيما و محدثه دخت عصمتي.1387.ارتباطات الكترونيك كتابداران ايران: بررسي محتوايي گروه بحث الكترونيك فردوسي مشهد.فصلنامه علمي پژوهشي كتابداري و اطلاعرساني:44.
[1] منظور گروه بحث کتابداری و اطلاع رسانی ایران یا گروه بحث کتابداری دانشگاه فردوسی مشهد به نشانی زیر است: Lis@maillist.um.ac.ir
[2] irankis@googlegroups.com
[3] listalk@googlegroups.com
[4] liqm@googlegroups.com
[5] مطلبی که در این باره توسط نگارنده در سطور زیر مطرح میشود ممکن است برای سایر گروهها نیز صادق باشد. با این حال، حداقل برای نگارنده بیشتر این مسائل در گروه بحث فردوسی مشهد بهعنوان اولین گروه مجازی بحث رشته علم اطلاعات و دانششناسی اتفاق افتاده است و به اینخاطر مطرح میشود.
[6] Vandalism
[7] Mine Sweeper
[8] Subject