به مناسبت روز جهانی استاندارد
استاندارد: زبان مشترک توسعه

 (لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیگ 170): فاطمه پازوکی، دانشجوی دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی (گرایش بازیابی اطلاعات) دانشگاه الزهرا (س):  آیا تا به حال به این سؤال فکر کرده‌اید: استاندارد از چه زمانی و توسط چه کسی به وجود آمد؟

اگر به جهان آفرینش با دقت نظر افکنیم، روابط و قوانینی را در می‌یابیم که بر کل هستی و موجودات حکمفرماست. قواعد معینی که انسان در بسیاری از آن‌ها نمی تواند تأثیر و دخالتی داشته باشد. از این رو اگر فکر کنیم استاندارد را ما انسانها به وجود آوردیم و زاییدۀ فکر ماست و یا تمدن بشری باعث پیدایش استاندارد شده، سخت در اشتباهیم! تاریخچه استاندارد با تاریخچه پیدایش جهان پیوند خورده است. دانشمندان تنها، استانداردها و نظم و قوانین را درک و به نفع زندگی بشر به خدمت می گیرند.

 

برای مثال، می دانیم که نیوتون جاذبۀ زمین را کشف کرد. اما قانون جاذبه که یکی از مهمترین قوانین حاکم بر جهان است، از ازل وجود داشته و اساس قرار کرات، کهکشانها، زمین، ماه، خورشید و... بوده است. پس نیوتن در واقع نخستین فردی بوده که این استاندارد را تشخیص داده یا کشف کرده است. با این توضیح، دو دسته کلی استاندارد وجود دارد. استانداردهایی که در حقیقت استانداردگر آن خالق بشر است «استانداردهای طبیعی» و نوع دیگر استانداردها که از سوی اجتماع انسانها برای بهبود زندگی اجتماعی در قالب نظم و قانون جمعی تدوین می شوند «استانداردهای وضعی» نام دارند. مهمترین دستاورد بشر در استانداردهای وضعی تا زمان رنسانس، مربوط به اوزان، مقایس ها و ضرب سکه بوده است.

اگر بخواهیم از منظر دینی به مفهوم استاندارد بنگریم چه خوب است به قرآن کریم نظری داشته باشیم. آنجا که از قدر و میزان سخن رفته است (وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ) و یا آن هنگام که بر دقت بر صحت وزن و پیمانه تأکید و بر کم گذاشتن آن نهیب زده می شود (وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ) و همچنین آن زمان که در مورد قدر و مقیاس آمده است (قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا) همگی بر این مهم دلالت دارند که هیچ چیز بدون نظم و حساب و اندازه آفریده نشده است.

 هدف‌های استاندارد

با مقدمه‌ای که ذکر شد هدف‌های اصلی استاندارد را برمی‌شماریم. مهم‌ ترین هدف استاندارد، صرفه‌جویی است. صرفه جویی در مواد، نیروی انسانی، انرژی و غیره ... موضوع «کاهش انواع» و «تعویض‌‌پذیری» دو مصداق این هدف هستند که به علت محدودیت شمار واژگان متن از شرح آن صرف نظر می کنیم. به عبارت دیگر اقتصاد جامعه از مهم‌ترین دلایل استاندارد و استاندارد کردن است. دومین هدف از استاندارد، حمایت از مصرف‌کننده است چراکه اگر استانداردها وجود نداشتند، تلفات زیادی در کیفیت منابع و خدمات به وجود می آمد اما با وجود استاندارد به خصوص رعایت «ویژگی‌ها» و «روش‌های آزمون» نوعی حمایت از مصرف‌کننده صورت می‌گیرد. سومین هدف استاندارد حفظ ایمنی، بهداشت و محیط زیست است. رعایت نکات مهم در تولید کالاهای مختلف، مانند گرم شدن کرۀ زمین، لایۀ اوزون و سموم دفع در آب از جمله نکات مهم تعریف شده در استانداردها هستند. و چهارمین هدف استاندارد، بهبود ارتباطات، چه در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی است. چرا که استانداردها زبان مشترکی هستند که رعایت آنها ضمن حفظ سلامت و بهبود کیفیت زندگی به توسعۀ کمی و کیفی زندگی بشر کمک می کند و از آنجاییکه با شور و خرد همگانی پیشنهاد، تدوین و اجرا می شود می‌توانند جامعۀ بشری را به هم نزدیک‌تر کند.

 7 اصل استاندارد

گفتیم که استاندارد نمایانگر انضباط و انسجام فعالیت‌های فکری، فرهنگی و اجتماعی هر جامعه است. این امر خود مستلزم اصولی است که آنها را اصول هفتگانه استاندارد نامند. هفت اصل استاندارد در واقع مفاهیم به هم پیوسته ای است که چارچوب تهیه و اجرای استاندارد را مشخص می نمایند.

اصل اول: استانداردها به ساده سازی امور پیچیده می پردازند. این امر با بررسی های متعدد توسط افراد صاحب نظر و صاحب صلاحیت در آن حوزه انجام می گیرد.

اصل دوم: استانداردها فعالیتهایی اجتماعی و اقتصادی هستند و باید توسط طرف های ذی نفع و ذی ربط در استاندارد انجام شوند.

اصل سوم: نشر یک استاندارد به خودی خود دارای اهمیت نیست, بلکه زمانی است که به اجرا در آید.

اصل چهارم: تدوین استاندارد فرایندمحور است و بر مسیر نیاز، پیشنهاد، پیشنویس، بررسی، تثبیت  گام بر می دارد.

اصل پنجم: استانداردها باید به‌روز شوند و (همانند اصل پنجم رانگاناتان!) استاندارد ارگانیسمی زنده و پویاست. بنابراین فرایند تدوین استاندارد با تثبیت پایان نمی یابد، بلکه باید در فواصل مختلف زمانی با توجه به روزآمدی دانش هر حوزه روزآمد شود (میانگین این روزآمدسازی برای استانداردها پنج سال در نظر گرفته شده است).

اصل ششم: همراه با هر ویژگی، باید روش آزمون آن نیز تهیه شود. بدون روش آزمون استاندارد، ممکن است با روشهای مختلف، برای هر گزارۀ استاندارد، نتایج متفاوت به دست آید که لزوماً همگی درست نباشند.

اصل هفتم: استانداردهایی که با سلامتی و جان مردم سروکار دارند باید الزام آور باشند. بنابراین تشکلهای تهیه کننده استاندارد باید ساز و کارهایی برای اجباری سازی این دسته از استانداردها در ساختار ملی خود پیش بینی نمایند.

 نظام استانداردسازی

فرایند نظام‌مند استانداردسازی در تمام کشورها و فارغ از هر حوزه موضوعی چهار رکن اصلی دارد:

1. تحقیق و توسعه (R&D): منظور از این رکن به طور خلاصه آن است که نظام استانداردسازی بر طبق ماموریت‌ها و وظایف خود  باید دامنه و زمینۀ پژوهش خود رو تعریف نماید.

2. تدوین استاندارد: شامل کلیه فعالیتهایی می شود که از نیازسنجی تا تثبیت و به روزرسانی استاندارد را شامل می شود و  پیش تر به آن اشاره شد.

3. اجرای استاندارد: این بخش یکی از پیچیده ترین ارکان نظام استاندارد است. روشهای مختلفی برای به انجام رساندن این رکن تدارک دیده شده است. از روش‌های عملی برای انجام آن اعطای گواهی کیفیت و یا اعطای پروانه کاربرد علامت استاندارد است. این امر عمدتاً در همه کشورها به دو صورت اجباری و تشویقی اجرا می شود. اجرای اجباری به این معنا است که توسط مرجع صاحب صلاحیتی (در کشور ما شورای عالی استاندارد به ریاست رئیس جمهور) تعیین می کند که چه تعداد از کالاها و خدمات به خاطر جایگاهی که از نظر سلامتی، اقتصادی و سایر مسائل در مورد آنها حائز اهمیت است باید به صورت اجباری از سوی واحدهای تولیدی اجرا بشود و چه مواردی جنبۀ اختیاری دارد و البته اجرای آن بهتر و موجب دریافت نشان استاندارد خواهد بود. واحدهای صنفی که استانداردهای اجباری را در محصولات خود لحاظ نکنند لغو پروانه و مشمول جریمه خواهند شد.

4. ترویج استاندارد: تمامی روشهایی که استفاده می کنیم تا اطلاعات لازم در مورد استانداردها را به آگاهی عموم برسانیم در زمره ترویج استاندارد قرار می گیرند. مانند تولید متون راهنمای استاندارد، سمینارها، کارگاه های آموزشی، برنامه های ترویجی، متون راهنما (و حتی این متن!) همگی جزو اهداف ترویج استاندارد محسوب می شوند. هدف بالاتر از این هدف آگاهی سازی مردم نسبت به حقوق خود برای کسب کالاها و خدمات مطلوب تر است.

سطوح استاندارد

استانداردها از منظر دامنه و سطحی که تدوین شده (جغرافیایی) به چند دستۀ کلی تقسیم می شوند. در اینجا قصد نداریم به صورت فنی و تخصصی به این تقسیم بندی ها و جزئیات کار آنها بپردازیم بلکه بیشتر تلاش داریم یک تصور اشتباه را (که در پایان این بخش ذکر می کنم، اصلاح کنیم). بنابراین لازم است ابتدا سطوح استاندارد را بشناسیم.

1. استانداردهای کارخانه‌ای/اتحادیه ای: همانطور که از نامش پیداست، در حیطۀ یک کارخانه، شرکت یاسازمان کاربرد دارد. اگر تعدادی از کارخانه ها، شرکتها یا سازمانها که دامنۀ کاری مشترک دارند با هم دست به تدوین استاندارد بزنند آنگاه استاندارد اتحادیه ای را تدوین کرده اند. کشورهای پیشرفته تجربیات بسیار خوبی در این زمینه دارند ولی در کشور ما چندان رایج نیست که چند کارخانه یا شرکت با هم برای خودشان استاندارد تدوین کنند و به کارگیرند. مانند استاندارد شرکت بنز، استانداردهای آدیداس و یا استاندارد اتحادیۀ بیمه (USIG)

2. استانداردهای انجمنی: شامل قراردادها و مستندات يك گروه كاري متخصص است كه حول يك محور صنعتي – فني و با هدف تبيين تعاريف مشخص و ايجاد يك زبان بين گروهي تدوين مي شود. مانند: استانداردهای انجمن برق و الکترونیک (IEEEانجمن بازیهای رایانه‌ای (GSAانجمن بین‌المللی خودکارسازی (ISA) و  فدراسیون بین‌المللی انجمن‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی (IFLA)

3. استانداردهای ملی: شامل مستندات و مقررات كيفي، تعاريف، روشهاي آزمون و موارد مرتبط در يك كشور درباره خدمات یا محصولاتي است كه در آن كشور اجازه فروش یا اجرا پيدا مي كنند. اين گروه از استانداردها به وسيله موسسه/سازمان استاندارد آن كشور که مقام ذيصلاح آن شناخته شده است تهيه مي شوند. مانند: مؤسسه استاندارد بریتانیا (BSIمؤسسه استاندارد آلمان (DINمؤسسه ملی استاندارد امریکا (ANSIانجمن ملی استاندارد فرانسه (AFNORدفتر استانداردهای هندوستان (BISسازمان ملی استاندارد ایران (ISIRI) و یا مثلا دیگر کشورهای عضو ایزو.

4. استانداردهای منطقه ای: مستندات و مدارك فني گروهي از كشورهاي همسايه به منظور بهره مندي از كيفيت مشترك و زبان عمومي در مكاتبات، تجارت و تبادل كالا و خدمات اين مجموعه استانداردها را تشكيل مي دهد. مانند: سازمان استاندارد و اندازه شناسی کشورهای عربی، سازمان افریقایی استانداردسازی (ARSO) و کمیته استانداردسازی اروپا (CEN.

5. استانداردهای بین المللی: هدف اين استانداردها توانايي عملكرد در تمام سطوح در عین ارتقاء فعاليت در مورد انواع استاندارد هاي جهاني و تعميم استانداردهاي بين المللي در زمينه هاي علمي، فناوري و اقتصادي مي باشد که با حضور گستردۀ کشورهای عضور سازمانی بین المللی تدوین می شود. از جمله: سازمان ملی استاندارد (ISOسازمان بین المللی توسعه استاندارد (ASTM) و کمیسیون بین المللی الکتروتکنیک (IEC).

 

و اما آن تصور اشتباه! خیلی از ما فکر می کنیم که دامنۀ جغرافیایی تدوین استاندارد با کیفیت آن نسبت مستقیم دارد. به عبارت دیگر استانداردهای بین المللی از استانداردهای ملی بهتر (با کیفیت تر) و استانداردهای ملی از استانداردهای انجمنی و اتحادیه ای و ... در صورتی که لزوما اینگونه نیست. استانداردهای بین المللی در تلاشند تا حداقل الزامات لازم برای حفظ سطح کیفیت خدمات و تجهیزات را در استانداردها بگنجانند اما نه حد مطلوب و ایده آل را و به اختصار می توان گفت که بالاترین کیفیت استانداردها در استانداردهای ملی و انجمنی کشورهای پیشرفته است.

 

جنبه‌های گوناگون استانداردنویسی

جنبه‌های استانداردنویسی، محور دیگر استاندارد است. در واقع می خواهیم بدانیم دقیقاً چه چیزهایی را استاندارد می کنند؟ یا چه مقوله هایی شامل استانداردنویسی می شوند؟

مهمترین جنبۀ استانداردنویسی «اصطلاحات و واژگان» و دیگر، «علائم و اختصارات» است. استاندارد کردن اصطلاحات و واژگان و علائم و اختصارات سبب می شود که برداشت درستی از مفاهیمی که استاندارد می شوند به وجود آید. این اهمیت تا بدانجاست که حتی برای تدوین اصطلاحات و اختصارات هم استاندارد تدوین شده است. جنبۀ دیگر استانداردنویسی «استانداردهای مبنا» است. این استانداردها به صورت استانداردهای پایه ای عمل می کنند و اصول آن حوزه را نمایان می سازند. یکاهای اندازه گیری از جمله استانداردهای مبنا به شمار می آیند (مانند شدت جریان، حجم مخازن و سری اعداد). جنبۀ چهارم «ویژگی ها» هستند. کلیۀ خصوصیاتی که ما از یک محصول انتظار داریم در جنبۀ ویژگی ها خود را نمایان می کنند. مانند قطع، طرح، شکل و عیار. حال برای ارزیابی این ویژگی ها نیازبه آزمونهایی است که همانطور که پیش تر گفته شد روش استانداردشده ای را می طلبد که در «شیوه آزمون» عرضه می شود. ملزوماتی ازجمله نمونه برداری، مواد لازم، دستگاه های لازم، روش کار، روش تهیه نمونه و ارزیابی نتایج آزمون و گزارش آزمون از جمله مواردی است که در «شیوه آزمون» مشخص می شوند. دیگر جنبۀ استانداردنویسی «آیین کار» است که نحوه انجام هرچه بهتر یک کار را با توجه به آخرین پیشرفتهای آن حوزه و تجاربی که در آن حرفه وجود دارد تدوین می کند. مواردی از جمله نحوه چیدمان دستگاه ها،  طراحی لوازم همراه مثل فاضلاب یا مواد شستشوی لازم از جملۀ این موارد به شمار می روند. «بازرسی و نمونه برداری» جنبۀ دیگر استانداردنویسی است که در جهت صرفه جویی در عین بهره وری به خدمت کنترل کیفیت مواد و خدمات در می آید. دیگر جنبۀ استانداردنویسی «طبقه بندی و درجه بندی» است که دسترسی به محصول، رسیدگی، ارائه خدمات و انتخاب را تسهیل می بخشد. «ایمنی» و «کنترل انواع» نیز دو جنبۀ آخر استانداردنویسی است. ایمنی همانطور که از نامش پیداست ناظر به رعایت نکات لازم برای حفظ سلامت و امنیت است و غالباً جزو استانداردهای اجباری برشمرده می شود و کنترل انواع در هنگام تنوع یک محصول در اندازه ها، حجم ها و اشکال گوناگون به وجود می آید تا ضمن یکدست سازی بازار به کنترل تنوع محصولات بپردازد و از دشواری انتخاب تنوع ظاهری محصول برای مصرف کننده بکاهد. برای مثال به تولیدکنندگان مایع ظرفشویی اجازه داده نمی شود که در هر مقدار و اندازه ای مایع ظرفشویی تولید کنند بلکه باید میزان مشخصی از حجم را در طراحی تنوع محصولات خود در نظر داشته باشند.

 

 جنبه های مختلف استاندارد همه بر این ادعا صحه می گذارند که دست اندرکاران حوزه استاندارد در تلاشند تا دنیای بهتری بسازند. می خواهند با به قدر و میزان در آوردن کالاها و خدمات در بهترین شرایط وضعی خود، به برقراری عدالت در جامعه کمک کنند. تمام آنچه در این جا گفته شد، همه و همه مقدمه ای است برای ورود به دنیای تخصصی تر استانداردها که همان استانداردهای کتابخانه ای است. فعالیتهای متعددی طی سالیان متمادی در زمینۀ استانداردنویسی و استانداردسازی خدمات و تجهیزات کتابداری و کتابخانه ای انجام شده است اما شاید دانستن آنچه در این مقال به بهانۀ 14 اکتبر روز جهانی استاندارد گفته شد ما را به فکر وادارد که چطور دست در دست استانداردها در مسیر توسعۀ رشته، حرفه و کشور خود گام برداریم.