(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک ۱90): محسن حاجیزینالعابدینی (عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی): حرفه خبرنگاری از جمله حرفههایی است که به شدت با کتاب و مطالعه گره خورده است. خیلی از نویسندگان بزرگ جهان هم روزگاری را به خبرنگاری و روزنامهنگاری اشتغال داشتهاند. یا میتوانیم اینگونه بگوییم که بسیاری از خبرنگاران، بعد از تجربههای خبری و روزنامهنگاری، نویسنده شدهاند. اتفاقاً نویسندگان خبرنگار، اغلب نویسندگان خوبی هم از کار در میآیند. چرا که در حرفه خبرنگاری با وقایع حقیقی سر و کار داشتهاند و گزارشهای واقعی از اتفاقاتی که مشاهده کردهاند تهیه و منتشر کردهاند. شاید به دلیل این تجربیات واقعی است که در هنگام نویسندگی نیز قادر هستند صحنههای تخیلی را هم واقعی جلوه بدهند.
حال، جدای از اینکه خبرنگاری، نویسندگی هم میکند یا نویسندهای در گذشته خبرنگاری کرده است، یک موضوع در غنابخشی به کار خبرنگاران اهمیت در خور توجه دارد. اینکه حرفه خبرنگاری، حرفهای است جهتدهنده. در دنیای کنونی، رسانهها تعیینکننده ذائقه و سلیقه مردم هستند و بخش عمدهای از خوراک اصلی رسانهها نیز از سوی خبرنگاران تأمین میشود. اینکه خبرنگار چه رفتاری داشته باشد، خواه نا خواه بر مخاطب تأثیر میگذارد. بخشی از اثربخشی او آشکار است که از طریق همان خبر و محتوای آشکاری که گزارش میکند منتقل میشود؛ اما بخشی نهفته در کار خبرنگاری هست که به چشم نمیآید اما میتواند تاثیری عمیق در مخاطب ایجاد کند. این بخش پنهان به سادهترین بیان به سواد خبرنگار و شخصیت دانشی او بر میگردد.
حتماً همه ما چنین تجربهای را داریم که وقتی اتفاقی در سطح جامعه رخ میدهد و هجوم رسانهای و پوشش شدید آن واقعه از سوی رسانهها انجام میشود، در بین هیاهوی خبرها و خبرنگاران بی شمار، ناخودآگاه گزارش برخی خبرنگاران بیشتر شما ما را جذب کرده و به اصطلاح به دل مینشیند و مشتاق هستیم که شرح ماجرا را از زبان یک یا چند خبرنگار ویژه بشنویم. اگر چه ممکن است عوامل متنوعی در این قضیه دخیل باشند ولی بدون شک یکی از عوامل مهم و پنهانی که این جذب را صورت میدهد، شخصیت کتابمحور جناب خبرنگار است. شاید تا الان هم به صورت آگاهانه ما به این موضوع توجه نکرده باشیم، اما این کشش و گیرایی پنهان را متوجه شدهایم. غنای فکری و ذهنی که کتاب در جریان خبرنگاری ایجاد میکند و رشحات آن بر زبان خبرنگار جاری میشود، قطبهای کششی ایجاد میکند که دست و دل آدمی را برای شنیدن خبر سست میکند.
خبر، شرح واقعهای است که رخ داده و با چهار ابزار عمده روایت میشود: عکس، فیلم، نوشته و کلمه. عکس و فیلم واجد عنصر واقع نمایی هستند و اگر از هجمه دستکاری و فتوشاپ مصون بمانند، امر واقع را همانگونه که هست به نمایش میگذارند. البته بسته به سلیقه و تکنیک تصویربردار ممکن است زوایا و روایتهای گونه گونی را شاهد باشیم اما امر واقع به همان شکلی که هست نمایان میشود؛ اما در بخش نوشتاری و کلامی، کار خبر متفاوت میشود. در این قسمت است که امپراطوری خبرنگاران نمایان میشود. خبرنگار چیرهدست و قوی ذهن که به مدد مطالعه عمیق، صاحب ذهنی خلاق و تحلیلگر شده، قادر است چنان زمینهای را فراهم کند که مخاطبین به مثابه یک فیلم سینمایی هنری جذب خبر شوند و ناخودآگاه حتی از یک حادثه غمگنانه، لذتی پنهانی حس کنند.
کتاب برای خبرنگاران به مثابه ماده خام با کیفیتی است که قدرت تحلیل و تمیز خبرنگار را افزایش میدهد. خبر، به تنهایی ممکن است یک اتفاق یک سطری یا چند کلمهای باشد. همه انسانها هم به سرعت آن را میگیرند و بسته به علاقه و سطح دانشی خود آن را تحلیل ذهنی-شخصی میکنند؛ اما یک خبرنگار کتابخوانده و با سواد، از همان چند کلمه و یک سطر خبر ساده، چنان زوایا و دریچههای جدیدی میگشاید که اصلاً به مخیله آدم معمولی خطور نمیکند.
کتاب در کار خبرنگاری سه توانایی مهم را به خبرنگار هدیه میکند: اول اینکه مهمترین و اصلیترین ابزار کار او یعنی «کلمه» را به وفور در اختیارش قرار میدهد. دوم، اندیشه ناب به اون میدهد. سوم، اعتماد به نفس او را تقویت میکند. گیرایی کلام و خبر هم چیزی ورای اینها نیست. یک خبرنگار خوب که با توصل به کتابهای خوب مطالعه کرده، صاحب ذهنی تحلیلگر، قوی و در عین حال زیبابین شده است، از هر اتفاقی زاویهای را بر میگزیند که هم مخاطب را به خبرش برساند هم اینکه حال او را خوب کند. برای رساندن ایده خوب و عالی که دارد، نیاز شدیدی به ابزار بیان یعنی کلمات دارد. کتاب وسعت واژگانی پدید میآورد که خبرنگار برای هر احساس یا فکری که نیاز به بیان آن دارد به جای یک کلمه، انتخابهای بسیار دارد. اوست که انتخاب میکند با توجه به ضرباهنگ و حال و ریتمی که به خبر داده کدام واژه گویاتر و شیرینتر خواهد بود. سومین توانایی یعنی اعتماد به نفس که برآمده از آگاهی است، باعث میشود با اطمینان از اینکه هم اندیشه خوب دارد و هم بیشمار کلمه برای انتقال آن در اختیار دارد، بر توسن کلام سوار شده و هر طور دلش میخواهد جولان بدهد. دست دراز کند و خیال و ذهن مخاطب را آرام در پرنیان کلام خویش بگذارد و او را از پیچها و دهلیزهای تلخ و شیرین خبر عبور دهد و برساند به آن جایی که دلش میخواسته. کتاب که باعث وسعت نظر و گسترش چشمانداز خبرنگار شده، به وسیعبینی مخاطب هم کمک میکند. زمینهای فراهم میکند که خبرنگار بتواند چشماندازهای گستردهتری را رو به دشتهای آگاهی فراروی شنونده بگسترد و نه فقط از یک زاویه که از زوایای مختلف یک اتفاق و خبر را تحلیل و تفسیر کند و آگاهی عمیق را به او رسانده و القا کند.
صد البته خبرنگاری که اهل مطالعه و خواندن کتابهای خوب و عمیق باشد، در ناخودآگاه شخصیت خود تعهدی نانوشته را احساس میکند که تا سرحد توانایی خویش، جز حقیقت را گزارش نکند و دامن پاک خبرنگاری را به عفریته خبرسازی لوث نکند. خبرنگار کتابخوان، هر جا نیازمند اثبات ادعایی برای مخاطبان است، بهترین مستندات را از کتابهای نویسندگان و اندیشمندان بزرگ ارائه میکند.
امید داریم که همه خبرنگاران ارجمند کتاب را نه به عنوان موجودیتی خوب و مقدس برای سرگرم شدن یا لذت بردن که به عنوان مادهای اولیه برای شکلدهی اندیشه، کلام و حقیقتگویی خویش تلقی کنند و هیچ خبری را بی مدد سطر و خطوط کتاب، رسانهای نکنند.