(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک ۱۹1): مریم نظری، نویسنده کتاب پژوهش مولد و ماندگار: پژوهش فرایند نظامند پاسخ به پرسشی است که با مطالعه چند کتاب و مقاله قابل پاسخ دادن نیست. این پرسش میتواند توسط دانشی که در علوم یا رشتههای مختلف تولید شده پاسخ داده شود. یعنی علوم و رشتههای مختلف این قابلیت را دارند که به یک پرسش مشابه پاسخ دهند لیکن هر رشته و علم از منظر ویژهای به این پرسش نگاه میکند و به آن پاسخ میدهد.
به عنوان مثال مسائلی مانند بیکاری، اعتیاد، تورم، ترک تحصیل، کاهش فروش، ریزش مشتری، کاهش میزان مطالعه، بیماری، بحران آب و ... میتوانند از منظر علوم گوناگون مانند جامعهشناسی، روانشناسی، پزشکی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، مدیریت، محیط زیست، علم اطلاعات و ... مورد بررسی قرار گیرند و هر علم هم با تکیه به اصول و نظریههایش قادر است راهحلهای گوناگون و موثری برای حل این مسائل ارائه دهد. به عنوان مثال مسئله بیکاری هم توسط علم جامعهشناسی، و هم علوم روانشناسی، علوم اجتماعی، علم اطلاعات، مدیریت و حتی علوم سیاسی قابل بررسی و مطالعه است.
به همین دلیل لازم است تا در هر پژوهش موضع نظری و دریچه نگاه پژوهش به مسئله دقیقا مشخص شود تا خواننده بداند میتواند چه توقعی از پژوهش داشته باشد و از آن چه چیزی بیاموزد. بدین منظور لازم است تا پژوهشگر در بخش مبانی نظری پژوهشش به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
--قرار است برای حل مسئله پژوهشم از چه علم، رشته یا موضوعی کمک بگیرم؟
--در این رشته یا علم میخواهم از دریچه یا به کمک چه اصل، نظریه یا مدلی به پرسش پژوهشم پاسخ دهم؟
با پاسخ به این دو پرسش میتوانید قویتر و امنتر پژوهش کنید چون:
--مبانی نظری موضع و جایگاه علمیتان را در پژوهش مشخص میکند.
--میتوانید محدوده مطالعاتی خود را به لحاظ موضوعی دقیق مرزبندی کنید.
--این به شما کمک میکند درست استاد راهنمایتان را انتخاب کنید.
--میتوانید استراتژی جستجویتان را دقیق طراحی کنید.
--منابع مناسب و مرتبط را برای مطالعهتان انتخاب کنید و خارج از محدوده رشته یا علم موردنظر حرکت نکنید.
--اگر از مطلب مرتبطی که در رشتهها یا علوم دیگر منتشر شده استفاده کردید بدانید چگونه موضع آن مطلب را به موضع پژوهشتان ربط دهید یا متمایز کنید.
--با شفافسازی حدومرز موضوعی و علمی پژوهشتان مجبور نیستید هر مطلب مرتبط منتشر شده در هر رشتهای را در مبانی نظری خود بگنجانید.
--میتوانید با تسلط موضوعی در حوزهای کاملا مشخص، سریعتر در حوزه پژوهشتان به عنوان مرجع شناخته شوید.
--و بالاخره میتوانید قوی و بیدردسر دفاع کنید چون با فهم فلسفه مبانی نظری میتوانید به اساتید دیگر رشتهها توضیح دهید چگونه پژوهشتان را مرزبندی موضوعی کردهاید و اینکه چرا مطالب منتشر شده در علوم دیگر (در عین مفید بودن) با موضع انتخابی پژوهشتان سازگار نیستید و بنابراین نیازی نیست به همه آنها در پژوهشتان اشاره کنید.
پرسش پژوهش شما چیست و قصد دارید از منظر چه رشته، موضوع، نظریه یا مدلی آن را پژوهش کنید؟