کد خبر: 8538
تاریخ انتشار: سه شنبه, 19 ارديبهشت 1391 - 23:59

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گاهی دور گاهی نزدیک

ترجمه یا تألیف؟ جستاری کوتاه درباره نشر کتاب در رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی

  رضا رجبعلی بگلو

 

لیزنا (گاهی دور/گاهی نزدیک: 6)، رضا رجبعلی بگلو، دانشجوی دکترای کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد: ترجمه یا برگردان متون علمی را شاید بتوان به عنوان یکی از ساده‌ترین و در عین حال دشوارترین راه‌ها برای انتقال تجربه‌ها، دیدگاه‌ها، اندیشه‌‌ها و دستاوردهای علمی یک زبان به زبان دیگر دانست. ساده از این جهت که در مقایسه با تجربه یک نویسنده که دربردارنده دشواری‌های بسیار زیادی است و در برخورد با پدیده‌های علمی به آن‌ها دست می‌یابد، ترجمه بسیار ساده است. دشوار از جهت انتقال یک تجربه بدون در نظر گرفتن شرایط و ویژگی‌های زبانی، فرهنگی و فنی که به‌طور خلاصه می‌توان آن ‌را در "گفتمان علمی" خلاصه کرد. از طرف دیگر از نظر بسیاری، تألیف کتاب جایگاه بسیار والایی در حوزه علمی دارد و ناگفته پیداست که نقش مهم‌تری در ارتقاء علمی یک حوزه علمی (از جمله کتابداری و اطلاع‌رسانی) بازی می‌کند. با در نظر گرفتن این نکته که هر یک سهم ویژه‌ای در جریان انتقال علمی و فرهنگی میان دو زبان مبدأ و مقصد دارند، بایستی گاهی بنا بر وضعیت موجود، در مورد ضرورت پرداختن، توجه بیشتر و انتخاب یکی از آن‌ها در رشته‌های دانشگاهی اندیشیده شود. این جریان بایستی برای کتاب های ترجمه و تألیفی رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی نیز مورد توجه قرار ‌گیرد و نیز بایستی تدابیری برای آن اندیشید.

این‌که ترجمه علمی چه تفاوت و نیازمندی ویژه‌ای نسبت به ترجمه ادبی دارد و نیز اینکه چه نیازمندی‌های فنی و تخصصی ای جهت برابرگزینی، انتقال مفهوم و گسترش اندیشه بایستی به کار گرفته شود، یا اینکه ترجمه علمی در همه حوزه‌های عمده علمی (علوم انسانی، فنی و ...) از یک وضعیت برخوردار نیست، روی سخن این نوشته نیست. اینکه چه آشفتگی‌هایی در زمینه معادل (برابر) گزینی و ترجمه در کتاب‌های موجود رشته وجود دارد[1]، و در باب حق مولف آن چه شرایط و الزاماتی بایستی مورد توجه قرار گیرد، نیز روی سخن این نوشته نیست. این نوشتار تلاش دارد بازار نشر کتاب را از زاویه ای کلان بنگرد. بازاری که گاهی به دو کفه ترازو (ترجمه و تألیف) تشبیه می‌شود که بایستی به شکل یکسان به هر دوی آن‌ها نگریست و گاه به مسابقه‌ای علمی برای ارتقاء و دریافت امتیازهای گوناگون، یا اینکه گاه به بازاری می ماند با سودای زراندوزی ! علمی ناشران و مترجمان. اینکه چه راهکاری را می‌توان پیشنهاد کرد که با در نظر گرفتن همه شرایط، از یک طرف، راه‌گشای مدرسان، دانشجویان و علاقمندان، و از طرف دیگر مورد توجه تصمیم‌گیران و برنامه‌ریزان رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی قرار گیرد، مسأله اساسی است.

وضعیت انتشار کتاب های علمی رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی با حجم نسبتاً گسترده از انتشاراتی که تا کنون به چاپ رسیده[2] این نمای کلی را به ما نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر روند ترجمه کتاب‌های علمی رشته از کتاب‌های تألیفی سبقت گرفته است (نمودار شماره 1). با توجه به داده‌های استخراج شده می‌توان شمایی کلی از وضعیت نشر کتاب های ترجمه و تألیفی برای رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی به تصویر کشید. برای این منظور می‌توان مسائل مربوط به ترجمه و تألیف را در سه بخش مورد توجه قرار داد و پیشنهادهایی برای آن ارائه نمود: 1) کتاب های ترجمه و تألیفی و وضعیت سرفصل رشته؛ 2) کتاب های ترجمه و تألیفی و وضعیت مترجمان و مؤلفان؛ 3) کتاب های ترجمه و تألیفی و وضعیت دانشجویان و اساتید.

 

وضعیت کتابهای منتشر شده توسط ناشران تخصصی و غیرتخصصی از 1363 تا تیرماه 1390

1) ترجمه و تألیف و وضعیت سرفصل درسی رشته

وضعیت گرایش‌ها و حوزه‌های موضوعی رشته با توجه به تغییرات گسترده و یکباره سرفصل یکی از مسائلی است که بایستی در حوزه ترجمه و تألیف کتاب‌های منتشر شده رشته مورد توجه قرار گیرد. ناگفته پیداست که در جریان تغییرات بنیادین، علاوه بر سردرگمی مدرسان، دانشجویان و علاقمندان رشته، وضعیت تألیف و ترجمه کتاب‌های رشته نیز از ترکش این تغییرات در امان نخواهند ماند. بایستی در نظر داشت که سهم قابل ملاحظه‌ای از کتاب‌های منتشر شده به سرفصل‌های درسی مقاطع مختلف تحصیلی اختصاص دارد و اساتید رشته از این کتاب‌ها جهت تدریس استفاده می‌کنند. با بررسی مقدماتی منابع این سرفصل می‌توان مشخص کرد که چه تعداد از این کتاب‌ها به آثار تألیفی و چه تعداد به آثار ترجمه ای اختصاص دارد. اینکه بازنگری این سرفصل چگونه و در چه بازه زمانی ای صورت می‌پذیرد، تعیین کننده ورود کتاب های تألیفی و ترجمه‌ای مناسب در سرفصل است. البته نبایستی قضیه کتاب های ترجمه‌ای و تألیفی را به سرفصل محدود دانست؛ چرا که سرفصل گنجایش خاصی داشته و امکان بازنگری در آن نیز محدود است. بنابراین، گزینه مناسب را می‌توان به رصد کردن دوره‌ای اساتید رشته، مسئولان (انجمن و کمیته برنامه‌ریزی وزارت علوم) و نیز دانشجویان مرتبط دانست. برای اینکار لازم است، راهکار خاصی برای ترویج تازه‌های نشر یافت تا استفاده از این کتاب‌ها به بهترین شیوه ممکن صورت پذیرد.

2) ترجمه یا تألیف و وضعیت مترجمان و مولفان

نگاهی کلی به آثار منتشر شده در رشته بیانگر این مهم است که سهم کتاب‌های تألیفی و ترجمه‌ای با وجود همه کاستی‌ها و نقاط قوت موجود در آثار، از وضعیتی نامشخص و غیرقابل پیش‌بینی برخوردار است. به گونه‌ای که گاهی با شیب صعودی در تألیف و گاهی نیز با شیب نزولی آن مواجه هستیم. این جریان برای کتاب‌های ترجمه‌ای از وضعیت نسبتاً صعودی برخوردار است و طی سال‌های اخیر گرایش مترجمان (به احتمال فراوان جوان) به ترجمه آثار بیش از تألیف بوده و از روند نسبتاً صعودی برخوردار است. لزوم بررسی این وضعیت برای انجمن علمی کتابداری و اطلاع‌‌رسانی، کمیته برنامه‌ریزی کتابداری و اطلاع‌رسانی در وزارت علوم و نیز اساتید بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند. شاید بتوان گفت نقش این دو رکن اساسی رشته در کنار اساتید و پیش‌کسوتان رشته در جهت‌‌دهی مناسب برای انتخاب کتاب‌های درسی حائز اهمیت ویژه‌ای است. اینکه یک مسابقه علمی در جریان چاپ کتاب‌های تألیفی و ترجمه‌ای در میان گلادیاتورهای عصر دانش[3] وجود دارد، امری اجتناب ناپذیر است. اما بایستی به این مسئله نیز توجه داشت که در جریان این مسابقه علمی، بایستی تلاش شود تا ترجمه و تألیف آگاهانه و هدفمند نیز آموزش داده شود که این مسئولیت را می‌توان بر دوش استادان و پیش‌کسوتان قرار داد.

3) ترجمه یا تألیف و گرایش دانشجویان و اساتید رشته

نقش کتاب های ترجمه شده و تألیفی مناسب در بهبود وضعیت علمی دانشجویان و اساتید رشته بر کسی پوشیده نیست. اما آنچه در این میان بایستی مورد توجه قرار گیرد، لزوم آشنایی دانشجویان و اساتید با کتاب‌های تألیف شده و ترجمه‌ای و حفظ پویایی علمی با پذیرش مولفه‌های تازه در این آثار و حفظ برخی از مولفه‌های پیشینی است که در بافت آثار علمی رشته وجود دارد. این جریان بایستی در میان نقد منصفانه آثار ترجمه‌ای و تألیفی مورد توجه دانشجویان و اساتید قرار گیرد و تلاش شود تا با پرهیز از كتابسازي که به نظر می‌رسد به دلیل تسهیل انتشار کتاب پدیده‌ آمده است[4]، رویکردی علمی در این میان ترویج گردد. علاوه بر این، با ترویج رویکرد ویراستاری پیش از انتشار، باید از انتشار ترجمه‌های نامناسب جلوگیری کرد. علاوه بر این، بایستی رویکرد بینابینی در ترجمه و تألیف را جایگزین رویکرد تقابلی ترجمه و تألیف کرد. چرا که هیچیک (ترجمه و تألیف) جای دیگری را نگرفته و نیاز به آن را مرتفع نخواهد ساخت. این رویکرد بایستی تا زمانی ادامه پیدا کند که دانش مورد نظر بومی شده و نیاز به ترجمه مرتفع گردد به گونه‌ای که ترجمه معکوس یعنی از زبان فارسی به سایر زبان‌ها صورت پذیرد. بایستی مشکل تألیف در آثار رشته را با رفع آن حل کرد نه با حذف ترجمه. مشکلات مربوط به نشر کتاب توسط ناشران را هم با توجه به رفع مشکلات بالا می‌توان تاحدود بسیار زیادی رفع شده دانست.

 


[1] جمالی مهمویی، حمید رضا (1388). معادل‌گزینی، ترجمه و آشفتگی زبان فارسی در حوزه علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی. کتاب ماه کلیات، 12 (7): 92-97.

[2] در یک بررسی کوتاه و گذرا از یک گزارش منتشرنشده، جهت استخراج تعداد کتاب‌های منتشر شده توسط ناشران تخصصی و غیر تخصصی کتابداری طی نزدیک به 30 سال (1363 تا 1390) می‌توان به این جمع بندی کلی رسید که از حدود 648 کتاب منتشر شده، 222 کتاب ترجمه و 426 کتاب تألیفی بودند.

[3] فتاحی، رحمت الله (1390). گلادیاتورهای عصر دانش. عطف، 2 (3): دسترس پذیر در: http://www2.atfmag.info/1390/07/16/gladiator/

[4] حاجی زین‌العابدینی، محسن  (1390). كتابسازي منجر به آلودگي اطلاعات مي‌شود. خبرگزاری ایبنا. دسترس پذیر در: http://www.ibna.ir/vdcdjn0foyt0xx6.2a2y.html

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: