ابوالفضل عربشاهی، کارشناس مسئول امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدرس:
ايستگاه مطالعه (1)
هدف كاربردي ايستگاه هاي مطالعه در نهاد كتابخانه هاي عمومي همچون ساير نهادها، سازمان ها و دستگاه هاي فرهنگي و اجتماعي، ايجاد، تقويت و ثبات عادت به مطالعه عموم جامعه است. استمرار و پايداري جزء لاينفك عادت ها به ويژه عادت به مطالعه محسوب مي شود. اينكه نهاد كتابخانه هاي عمومي مدتي است با تبليغات فراوان فعاليتي را آغاز كرده، صاحبنظران آنرا به فال نيك مي گيرند. اما گذاري چند از تيغ تيز نقد و نگاه منتقدان كتابخانه هاي عمومي كه وجودشان در سير تكوين برنامه ها و فعاليت هاي سازماني كتابخانه ها لازم و ضروري بوده، سلامت پيمايش مسير را نيز تضمين خواهد كرد.
طرح هايي چون خورجين كتاب خانواده، سبد كتاب اتوبوس، كتاب مترو، ويترين و چندين طرح كتابخواني كه بسيار همپوشاني موضوعي داشته اند توسط سازمانهاي فرهنگي مختلف به مرحله اجرا در آمده اند. طرح «كتابخانه باز» نيز توسط معاونت امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ادارات كل استاني تابعه، طرحي قديمي و البته كم هزينه تر از طرح نهاد كتابخانه ها در حال اجراست. معاونت فرهنگي وزارت ارشاد بنا به رديف بودجه مشخص خود هر ساله از ناشران سراسر كشور كتب مورد نياز حوزه فرهنگ عمومي را خريداري مي كند كه بخشي از اين خريد متمركز صرف طرح كتابخانه هاي باز مي شود.
ادارات كل فرهنگ و ارشاد اسلامي طي تفاهم نامه اي با ساير اداره هاي متقاضي و نهاد هاي عمومي دولتي و غير دولتي شهرستان ها نسبت به شارژ كتابخانه هاي كوچك آنان كه با هزينه بسيار كم- نه همچون هزينه كلان ساخت ايستگاه هاي مطالعه نهاد- مطابق با طرح يكسان كتابخانه هاي باز كه توسط خود آنان ساخته شده است، اقدام مي كنند. هزينه كتابها را معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پرداخت مي كند و اين علاوه بر سهميه ساليانه و جاري كتاب براي كتابخانه هاي مختلف استانهاي كشور مي باشد.
نهاد كتابخانه ها هم در راستاي اجراي سياست گسترش فرهنگ كتابخواني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، طرح ايستگاه هاي مطالعه را عملياتي كرده است ولي نحوه و شيوه هزينه كرد مترتب بر ساخت ايستگاه ها، چاپ و انتشار انحصاري كتابها آن هم در شمارگان بسيار بالا كه نسبت به شمارگان واقعي نشر كتاب در كشور، رقمي نجومي محسوب مي شود، جاي بسياري سوال است. مجموعه سازي ايستگاه ها، انتخاب غير روشمند، سليقه اي و اندكي مشكوك نويسندگان كتابها و ناشر خصوصي آن همچنين نحوه ي دريافت هزينه كتابهاي خريداري شده توسط مردم كه پول آن قبلا توسط بودجه دولتي تامين شده است تا به نوعي رايگان باشد، به جيب ناشر خصوصي دوباره واريز مي شود، پرسش هاي ديگري است. اصولا آيا تناسبي منطقي بين هزينه ها و بهره وري با اين شيوه اجرا وجود دارد؟ آيا بستر بوجود آمده يا ايجاد شده توسط نهاد در چاپ و انتشار كتابها و اجراي طرح يا به عبارتي هزينه هايي كه بايد انجام شود، مستعد انحراف از مسير و هدف اصلي نيست؟ آيا حقانيت "الاعمال بالنيات" را نمي توان به مصداق ديگري در كارنامه نهاد كتابخانه ها مشاهده كرد؟ آيا با وجود كتابهاي متنوع، متناسب و ناشران برجسته كه نويسندگان حرفه اي خالق آن آثارند، بايد پول كلاني در جيب فقط يك ناشر خصوصي و نويسندگان معدودي ريخته شود؟ اعتراض ناشران كشور در تيرماه 92 گوشه اي از اين نقدها را نشان مي دهد و اعتراض كتابداران از وضعيت معيشت خود به دليل اعلام كمبود بودجه از سوي نهاد راه به جايي نمي برد آن وقت اينگونه انحصار بخشيدن به يك يا دو ناشر خاص و صرفا پول را خرج كردن چه توجيهي دارد؟ با در اختيار داشتن بودجه كلان و فقط خرج كردن آن نمي توان مديريت مطالعه براي عموم جامعه كرد! لذا به منظور آگاهي رساني و شفاف سازي فعاليت هاي نهاد كتابخانه ها، خوشه نقدهاي ايستگاه مطالعه كتاب در نظر گرفته شده است تا با بررسي جوانب مختلف نسبت به ارزيابي و ارزشيابي طرح به يك نتيجه سازنده كه منويات اهالي فرهنگ و سياست را به بهترين وجه پوشش دهد، دست يابيم.
ايستگاه مطالعه (2)
اولين جمله از مقدمه عناوين كتابهاي ايستگاه مطالعه سخني از دبير كل نهاد كتابخانه هاي عمومي، در پي فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي آمده است كه: "رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با دبيركل و مديران ارشد نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور در اسفندماه 1389 فرمودند..." جاي تاسف است! آقاي دبيركل هنوز هم كتابداران كتابخانه هاي عمومي را به رسميت نمي شناسد و از اينكه در جمعي با كتابداران باشد، اكراه دارد و گرنه چرا خبر از ديدار معظم له فقط با "دبيركل و مديران ارشد" نهاد كتابخانه ها را مي دهد در حاليكه در آرشيو هر رسانه اي جستجو شود، تيتر يا سرخط خبر آن روز، "ديدار رهبر فرزانه انقلاب با كتابداران كتابخانه هاي عمومي" بوده است. همچنين در تصاوير روز ديدار، حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، معاونين ايشان و ساير مسئولين وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كاملا به چشم مي خورد و جمعيت بسيار زيادي از كتابداران كتابخانه هاي عمومي سراسر كشور را نشان مي دهد. در حاليكه بخش بسيار كوچكي از جمعيت حاضر، دبير كل و مديران ارشد نهاد كتابخانه ها را تشكيل داده است. حذف نام و حضور كتابداران در مقدمه دبيركل كه قطع به يقين مي خواسته است رويداد مهمي را گواه بر الزامات طرح بگيرد و با دقت و وسواس متن مقدمه را تنظيم كرده است، چه دليلي دارد؟ از متن فرمايشات رهبري كه در سايت نهاد نيز منتشر شده است، مخاطب اصلي رهبر انقلاب، كتابداران و نقش آنان در كتابخانه است كه نظر ايشان بسيار صريح و روشن مي باشد.
ظاهرا نهاد از همان ابتدا با حذف نقش و ناديده گرفتن كتابداران، مسير نامتعارف و مبهمي را در پيش گرفته است. بدون دخالت كتابداران به يقين عمر طرح دوام و قوام نخواهد داشت. عدم اجرا يا شكست در اجرا، به هيچ عنوان پذيرفته نيست كما اينكه اصرار در به صرفه بودن و ادامه دادن آن به هر قيمت، نيز قابل توجيه نيست. حال سوال اينجاست كه طرح ايستگاه مطالعه در خارج از كتابخانه ها و بدون حضور كتابداران اجرا مي شود و كتابداران چه نقشي در اجرا يا عدم اجرا خواهند داشت؟ پاسخ به اين سوال در خوشه هاي بعدي نهفته است كه به مرور به آن پرداخته خواهد شد.
ايستگاه مطالعه(3)
ناشر كتب ايستگاهاي مطالعه نهاد يك ناشر خصوصي است و در سال 1389 همزمان با اجراي طرح تاسيس شده است. نام سيد محمد باقر ح. به عنوان مدير مسئول در كتاب مرجع نشر ايران 1392 صفحه 137 و نام فرهاد ص. در بانك اطلاعات موسسه خانه كتاب به عنوان مدير مسئول همان انتشاراتي ثبت شده است. محل استقرار و نشاني اين ناشر خصوصي دقيقا همان نشاني موسسه فرهنگي و اطلاع رساني نمايه است كه از موسسات اصلي نهاد كتابخانه ها محسوب مي شود و ظاهرا با انتقال اداره كل امور كتابخانه هاي عمومي استان تهران، ناشر مذكور در آنجا مستقر شده است. آيا اين ناشر خصوصي مجاز است در ساختماني كه بنا به ماده(20) آيين نامه اجرايي قانون تاسيس و نحوه اداره كتابخانه هاي عمومي مصوب 1382 به صورت مشروط از سوي دولت در اختيار نهاد كتابخانه هاي عمومي قرار گرفته، مستقر شود؟
اين ناشر از زمان تاسيس(1389) تا مورخ 20/05/ 1392 (بنا به گزارش بانك خانه كتاب) تعداد 74 عنوان كتاب و صرفا كتابهاي نهاد كتابخانه ها و شوراي فرهنگ عمومي را منتشر كرده است. در حاليكه نهاد يا دبيرخانه هيات امناي كتابخانه هاي عمومي كشور خود داراي انتشاراتي است و سال هاي قبل از قانون 1382 نيز كتابهاي مناسبي در حوزه كتابخانه هاي عمومي منتشر كرده است. رابطه نهاد كتابخانه ها با شوراي فرهنگ عمومي از سال 1385 تا كنون به دليل مشترك بودن مديريت آن بسيار تنگاتنگ شده است. در سايت رسمي نهاد كتابخانه هاي عمومي با كليك كردن لينك انتشارات نهاد، پنجره اي باز مي شود كه فهرست تصويري 26 عنوان كتاب و 3 نسخه از شماره هاي 58 تا 60 نشريه نهاد را نشان مي دهد. قسمت اعظم آن مربوط به زمان قبل از قانون جديد بوده و تعدادي نيز در زمان مديريت كنوني نهاد منتشر شده است. با كمال تعجب شما با كليك لينك انتشارات به يك وبلاگ متصل مي شويد كه در پروفايل مدير وبلاگ فقط 3 مولفه را مي بينيد: "جنسيت: مرد؛ محل سكونت: جمهوري اسلامي ايران- تهران؛ مشخصات تماس: ايميل n.publication@gmail.com" يعني نهاد كتابخانه هاي عمومي مصداق " آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد!" را به بهترين وجه نشان مي دهد.
چرا با وجود استعدادها و امكانات نشر كتاب در كشور و حتي در نهاد كتابخانه ها، ناشري خصوصي كه در طي سال هاي 1389 تاكنون حداقل دو مدير مسئولش تغير كرده و در مكاني که احتمالا از نظر حقوقی مشکل داشته باشد؛ مستقر شده و از امكانات نهادي عمومي كه تقريبا تمام بودجه ي خود را از دولت تامين مي كند، امور نشر دو سازمان – شوراي فرهنگ عمومي و نهاد كتابخانه ها- را به دست گرفته و اصولا چه معياري در انتخاب و گزينش اين ناشر خصوصي بوده است؟
آيا نهاد كتابخانه ها تاكنون توانسته است بدون دريافت بودجه هنگفت دولت به حيات خود ادامه دهد؟ اگر كمك هاي مالي موضوع بند الف ماده(5) قانون تاسيس و نحوه اداره كتابخانه هاي عمومي نباشد، چه منبع درآمدي چشمگير براي نهاد متصور است كه اين چنين بذل پول كرده و هزينه هايي كلان را صرف مي كند؟ تاكنون به تجربه ثابت شده كه نيم درصد درآمد شهرداري ها كه به حساب انجمن كتابخانه هاي شهر مي بايست ريخته شود، نيز قابل اتكا نيست. آيا لازم است نهاد بخش اعظمي از بودجه خود را به جاي ترميم حقوق كتابداران و غناي بيشتر مجموعه سازي كتابخانه هاي عمومي، صرف طرحي نمايد كه تناسبي منطقي بين هزينه و هدف مورد انتظارش وجود ندارد؟ اصرار ورزيدن بر ادامه و اجراي طرح با شيوه موجود توجيه پذير نيست. ولي ماهيت آن همانگونه كه در خوشه هاي قبلي اشاره شد، ضروري بوده و نيازمندي عموم جامعه ايران است و همه سازمان ها، نهادها و دستگاه هاي فرهنگي و اجتماعي اعم از حوزه ي دولتي و غير دولتي بايد به آن بپردازند.
ايستگاه مطالعه(4)
از 74 عنوان كتاب منتشر شده از سوي ناشر خصوصي طرف قرارداد با دبيركل نهاد كتابخانه و دبير شوراي فرهنگ عمومي كه مسئوليت هر دو سازمان را بر عهده دارد، 35 عنوان مربوط به كتابهايي با عنوان مشترك "طرح بررسي و سنجش شاخص هاي فرهنگ عمومي كشور" است كه مسئول طرح، نام حقيقي دبيركل وقت نهاد يا دبير وقت شوراي فرهنگ عمومي مي باشد. 34 عنوان از كتب شورا در شمارگان 4000 نسخه و با قيمت يكصد هزار ريال و يك عنوان در شمارگان 6000 نسخه و قيمت 120000ريال به سال 1391 چاپ و منتشر شده است. اين تعداد كتاب علاوه بر كتابهاي مشمول طرح ايستگاه مطالعه بوده ضمن اينكه تعدادي كتاب هم در حوزه ي كتابداري به سفارش نهاد كتابخانه ها – عليرغم انتشارات نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور- منتشر شده است.
بنا به اطلاعات ايستگاه مطالعه در سايت رسمي نهاد كتابخانه ها، تاكنون(نيمه دوم مرداد92) سه دوره ي 15 عنواني يعني در مجموع 45 عنوان از كتابهاي ايستگاه هاي مطالعه، چاپ و منتشر شده است. با اضافه شدن 15 عنوان دوره ي سوم به فهرست 74 عنوان كتاب منتشر شده قبلي، مجموع كتابهاي ناشر خصوصي نهاد كتابخانه ها به 89 عنوان مي رسد. جالب اينكه هر عنوان از اين كتابها در شمارگان يكصد هزار و يكصد و پنجاه هزار نسخه منتشر شده است. در حاليكه متوسط شمارگان نشر كتاب در كشور – با نگاهي خوش بينانه - بين هزار تا دوهزار نسخه است زيرا وضعيت نشر كتاب در شرايط متعادل عرضه و تقاضا نيست و در ثاني بازگشت سرمايه براي ناشران حياتي است ولي اين فرمول براي ناشر خصوصي نهاد كتابخانه ها با فرصت ايجاد شده، صدق نمي كند زيرا تقاضا براي او به واسطه اجراي طرح، از سوي نهاد و شوراي فرهنگ عمومي بسيار بيشتر از متوسط شاخص است. قابل تامل تر اينكه ناشر خصوصي، پول چاپ و انتشار كتابها را بر اساس قرارداد منعقده از نهاد كتابخانه ها دريافت كرده است تا رايگان در اختيار مردم قرار گيرد و در صورت خريد و تمايل به پرداخت وجه از سوي مردم، باز هم پول كتاب به حساب – درج شده در مقدمه همه كتابها – ناشر خصوصي واريز شود. يعني پولي كه هزينه شده و مدارك مالي آن مستند شده است واز بودجه دولت بوده باز بخشي از آن دوباره به جيب دريافت كننده وجه بازگردانده مي شود. باز هم تاكيد مي شود، اگر چه نهاد كتابخانه هاي عمومي، نهادي عمومي و غير دولتي است ولي همچنان بودجه خود را از رديف اعتبارات دولتي دريافت مي كند و اصولا منبع درآمد چشمگيري به غير از اعتبارات دولت ندارد تا كه اينچنين هزينه هايي هنگفت را فقط خرج كند.
ايستگاه مطالعه( 5):
در بررسي اوليه كتاب هاي سه دوره ي طرح مطالعه، افرادي نزدیک به دبيركل به چشم مي خورنند. شهريار ز.، مشاور عالي دبير كل ( 2 عنوان) و مريم پ. […] دبير كل (2 عنوان) كه هر كدام در شمارگان يكصد هزار و يكصدو پنجاه هزار نسخه انتشار يافته است. بنا به اطلاعات خانه كتاب، كتابي از محمد رجاء و. […] طي يك سال و در چهار نوبت توسط ناشر خصوصي نهاد چاپ و منتشر شده است كه هنوز در فهرست كتابهاي طرح منظور نشده است. همچنين در فهرست سه دوره طرح از سيد فرخ ز.و. در سه موضوع قرآني، طنزو كودك كتابهايي در شمارگان چهارصدو پنجاه هزار نسخه منتشر شده است. شيوه مجموعه سازي كتاب ايستگاه ها، كاملا هدفمند بوده و فقط طيف افراد خاصي را در پوشش نويسنده در برمي گيرد. آسيب شناسي اين رويه، گوياي روند رو به گسترش "كتابسازي" است كه بسيار مخرب بوده و علاوه بر هدر رفت سرمايه هاي مادي با توجه به شرايط وخيم نظام حقوق و دستمزد كتابداران كتابخانه ها و توقف خريد از ناشران مناسب، راه غیرمنصفانه ای را فراهم كرده است. اینکه با وجود نویسندگان خوب و موفق کشورمان در حوزه های مختلف به جای سفارش کتاب به آنها یا چاپ کتابهای موفق آنها شروع به کتابسازی کند، چه دلیلی می تواند داشته باشد؟
كتابهاي منتشر شده توسط ناشر خصوصي صرفا كتابهاي مربوط به نهاد كتابخانه ها و شوراي فرهنگ عمومي است كه مسئوليت آن دو سازمان بر عهده يك نفر مي باشد. جوانب گوياي اين واقعيت است كه ناشر خصوصي بی ارتباط به مجموعه نیست و به نوعي تابع مجموعه به عنوان ابزاري براي تحقق اهداف و مقاصد خاص در اجراي طرح ايستگاه مطالعه به كار گماشته شده است. در غير اين صورت كدام ناشر مي تواند از اين فرصت كلان مادي كه منافع بي شماري براي او در بر دارد، برخوردار شود؟
ايستگاه مطالعه(6):
دبير كل نهاد كتابخانه ها در پاسخ به اعتراض ناشران در تيرماه 1392: نيازمندي كتابخانه ها را دليل اصلي انتخاب كتاب از ناشران براي كتابخانه هاي عمومي دانسته نه حمايت از ناشران خاص! اما در مجموعه سازي طرح ايستگاه مطالعه كه براي اجابت نياز عموم جامعه است، دقيقا برعكس رفتار شده است. همانطور كه در ايستگاه مطالعه (3) ذكر شد، ناشر خصوصي و به نوعي خاص نهاد دقيقا در ساختماني كه موسسه فرهنگي و اطلاع رساني نمايه ( موسسه وابسته به نهاد) مستقر شده است، استقرار يافته و احتمالا از پرداخت آب، برق، گاز، تلفن، اينترنت، اجاره و ساير عوارض و هزينه هاي هنگفت براي يك ناشر معاف شده است. و چه بسا که از وجود نيروهاي نهادي كه حقوق و مزاياي خود را از نهاد دريافت می کنند نیز برخوردار شده باشد. نشاني موسسه نمايه و ناشر خصوصي مصداق تدليس است. نشاني اين دو موسسه بنا به اطلاعات سايت نمايه و بانك اطلاعات ناشر خانه كتاب به عنوان مرجع نشر ايران به شرح زير مي باشد.
نشاني نمايه: تهران. خيابان زرتشت غربي بعد از بيمارستان مهر. كوي كامبيز نبش كوچه طباطبايي رفيعي پلاك 18. صندوق پستي 6119-14155
نشاني ناشر خصوصي طرف قرارداد با نهاد كتابخانه ها: زرتشت غربي. خ. كامبيز. نبش ك. طباطبايي. پ 18. كد پستي 1415643711 .
مسلما بر عهده سازمانهای بازرسی است که این مطلب را تحقیق کنند که اگر چنین عمل شده باشد مسلما تخلف است. تخلفی که کمتر مدیری جرات اجرای آن را دارد.
عربشاهی، ابوالفضل. «خوشه نقدهاي ايستگاه مطالعه در نهاد كتابخانههاي عمومي». سخن هفته شماره 147. 18 شهریور 1392.
مسئوليت علمي و حقوقي مطالب درج شده در مقالات و یادداشت ها بر عهده نويسندگان آنها است.