نشست «یادی از پدر صنعت چاپ؛ مرتضی نوریانی» برگزار شد

 

به گزارش لیزنا،  اين مراسم، سيد فريد قاسمي گفت: زماني كه  تاريخ چاپ را مرور مي كنيم فهرستي از افراد تاثيرگذار را مي توانيم استخراج كنيم. در اين آمار، سرآمداني وجود دارند كه بدون ترديد در صدر آنها نام مرتضي نورياني به چشم مي خورد. درباره كارنامه،  موسسه و شخص ايشان  آثار، مقاله ها و كتاب هاي مختلفي نوشته شده است.

وي  عنوان كرد: در مورد نورياني يك كتاب به همت خانم سميه سادات شفيعي و آقاي مجيد خسروي و كتاب ديگري به اهتمام اسماعيل دميرچي منتشر شده است. اگر كتاب خسروي را يك كار پژوهشي بدانيم، كتاب آقاي دميرچي يك كتاب گزارشي است. آقاي دميرچي شاهد عيني بسياري از رويدادها بودند.

قاسمي به محتواي كتاب اشاره كرد و گفت: در اين كتاب، سندها، گزارش ها، خاطرات و نامه هاي استاد دميرچي و ديگران به نورياني را مي بينيم. بنابراين اين كتاب يك كار تركيبي است. توقعي كه از كتاب مي رفت اين بود كه آقاي دميرچي از خاطرات خودشان با آقاي نورياني بيشتر صحبت كنند اما وقتي كل كتاب را خواندم تقريبا در سه صفحه اين خاطره ها نوشته شده اند. البته آقاي دميرچي در حال نوشتن كتاب خاطرات خود نيز هستند كه امیدوارم به همت خانه كتاب منتشر شود و در آن از خاطرات خود در مورد آقاي نورياني بيشتر صحبت كنند تا مكمل اين كتاب باشد.

اين نويسنده، انتشار هر اثري در مورد نورياني را مغتنم شمرد و گفت: اين آثار برگ هايي از تاريخ چاپ كشور را  در بر خواهند داشت. آقاي دميرچي، همراه، همدم و همكار نورياني بود. از اين رو بايد از ايشان سپاسگذار بود كه تكه پاره هاي تاريخ چاپ كشور را نگه داشتند و با انتشار آنها از نابودي آن جلوگيري كردند.

وي زندگي  اسماعيل دميرچي را به دو بخش مهم چاپكاري و چاپياري تقسيم كرد و گفت: دوستاني كه به تاريخ چاپ و نشر آگاهي دارند، مي دانند كه در اين حوه منابع نسبت به حوزه هاي ديگر بسيار اندك است اما آقاي دميرچي توفيق پيدا كردند آثار گران سنگي در حوزه چاپ منتشر كنند تا  فعالیت ارزنده اي براي حفظ ميراث چاپ انجام  داده باشند. بخشي از اين كارها با حضور مديراني كه فهم كار داشتند به نتيجه رسيد و تعدادي در، گير و دار كارهاي اداري به نتيجه نرسيد.

اين استاد حوزه رونامه نگاري، تصويرهاي موجود در اين كتاب را  به ياد ماندني توصيف كرد و گفت: اين تصاوير بسيار گرانبها هستند و يك سند محسوب مي شوند. بنابراين بايد به آنها عنايت بيشتري داشت. در مورد نورياني هرآنچه بگوييم كم گفتيم. سير زندگي ايشان از بهمن 1290 تا مهر1370 لحظه به لحظه قابل بررسي است. زادگاه نورياني در تهران و محله عودلاجان بوده است و بزرگاني زیادی در فاصله 1285 تا 1304 در اين محله متولد شده‌اند؛ كساني كه در فرهنگ‌نويسي اين كشور، در صنعت چاپ و كتاب نام آور شدند. مدارسي كه نورياني در آنها تحصيل كرده است، مدارسي بودند كه در فرهنگ كشور تأثيرگذار بودند.

قاسمي زبان داني و پشت پا زدن به منصب داري را از ويژگي هاي بارز نورياني عنوان كرد و گفت: ايشان به چهار زبان دنيا مسلط بودند. به ايشان پيشنهاد وكالت و وزارت دادند اما چون به حوزه چاپ و تجهيز ماشين هاي چاپ علاقه داشتند اين پست ها را قبول نكردند چرا كه دوست نداشت صاحب منصب باشد. نورياني از علم به ثروت رسيد و با دانشي كه داشت اين مسير را طي كرد. برخلاق بسياري از تاجران،  سود براي او در مرتبه دوم و سوم بود. نگاه علمي و پژوهشي داشت كه كمتر تاجري به دنبال اين نگاه بود. او به زير ساخت ها اهميت مي داد.

وي افزود: در تاريخ معاصر، ويژگي هايي كه نوراني داشت در كمتر كسي نمي بينيم. دويست سال چاپ ايران را بررسي كردم. در اين بررسي تنها به تعداد محدودی رسيدم كه اين ويژگي ها را داشته باشند. افقي كه نورياني مي ديد آينده نگري او را نشان مي داد.

قاسمي عنوان كرد: نورياني فعاليت هايي انجام داده كه تعدادي از آنها در تاريخ ثبت شده اند و تعداد ديگر ثبت نشده اند. يكي از اين فعاليت ها، انتشار مجله «تحقيقات روزنامه نگاري» بود. فريدون پيرزاده سردبير اين مجله بود كه هنوز هم در قيد حيات هستند و گواه نقش مهم نورياني در انتشار اين مجله است. تاسيس «بنياد نيكوكاري نورياني» از ديگر فعاليت هايي بود كه نورياني به آن اشتغال داشت. اين بنياد نيت داشت جشنواره كتاب و چاپ را راه‌اندازي كند، كارگران را به منظور آموزش به خارج از كشور اعزام كند، خانه‌هاي ارزان براي افرادي كه در حوزه چاپ و نشر فعاليت مي‌كنند، بنا كند و بيمارستان بسازد.

قاسمي افزود: انتشار مجله «گوهر» از ديگر فعاليت هاي بنياد نورياني بود كه يكي از مجله هاي ارزنده تاريخ ايران است. ماهنامه «خلاصه نوشته هاي پزشكي» كه در سال هاي 51 تا 57 منتشر مي شد نيز از جمله فعاليت هاي نورياني بود. ايشان همچنين، در مهر ماه سال57 13مجله «چاپ ايران» را منتشر كرند.

قاسمي در پايان گفت: در بخش انتشارات بنياد نيكوكاري نورياني به بخش هاي بزرگسال، بخش كودك و نوجوان، كتاب هاي پژوهشي و تصحيح متون قديمي اهميت مي دادند.

 

در ادامه اين نشست، غلامرضا اميرزاده ايراني گفت: با دقت در زندگي نورياني متوجه مي شويم كه روانشناسي جامعي از جامعه و فعاليت هايي كه انتخاب مي كرد، داشت. نورياني مردي فعال بود كه در همه حوزه ها فعاليت مي كرد اما دائم در حال تغيير و انتخاب بود تا روح بزرگ وانديشه متعالي خود را راضي كند.

وي افزود: زماني كه نورياني در حال تحصيل بود، فرد آلماني به او مي گويد«ما انديشمندان آلماني فكر كرديم، آنچه به صلاح مملكت است، فعاليت هاي فرهنگي است. بر اين اساس به جاي توليد ابزارهاي جنگي بايد در حوزه فرهنگ كار كنيم». با اين حرف، جرقه حركت نورياني آغاز  مي شود.

  وي با بيان اينكه گرايش نورياني در تمام زندگي اش روشنايي بخشيدن به جامعه بود، گفت: قدم، قلم و درم  را دراختيار فرهنگ واعتلاي مردم و انديشه آنها قرار مي داد كه جاي بسي تعجب است. شايد در آن روزگار، كمتر كسي است كه تا اين حد روي فرهنگ و مردم تعصب داشته باشد. به عبارتي ايشان يك فرد ميهني بود و عاشقانه مردم و ميهن خود را دوست داشت.

 وي با تاكيد بر اينكه نويسنده از خاطره هاي بودن در كنار نورياني كم صحبت كرده است، گفت: نويسنده كتابي به نام «جا افتاده» در دست انتشار دارد كه اين نقضان را جبران مي كند. نورياني براي جامعه مذهبي نيز فعاليت هايي انجام مي داد و مكتب اسلام يكي از كارهايي بود كه به آن اهتمام مي ورزيد. به عبارتي در كمك هاي انسان دوستانه مشاركت مي كرد.

وي اظهار كرد: تمام كارمندان او از بزرگترين تا كوچترين آنها آدم هاي با دانشي بودند و دانش را عميقا ياد گرفته اند. مهمترين مشغله ودغدغه نورياني، افزايش كيفيت سرويس و خدمات بود. از اين رو افرادي با هزينه ايشان به اوج تخصص رسيده اند كه امروز همه آنها را با اين تخصص مي شناسند. متخصصاني كه در موسسه ايشان آموزش ديده بودند و كاراهاي فني انجام مي دادند از خاورميانه تا خاوردور از تخصص آنها استفاده مي شد. در تمام طول زندگي از آغاز كار تا انتها، فعاليت هاي ارزشمند ميهني انجام داده اند.

امير زاده ايراني ادامه داد: نورياني معتقد بود اهالي قلم با دود چراغ آموختند و عمر خود را در تجارت و درآمد زايي قرار نداده اند. هميشه حوزه چاپ به اهالي قلم و اهالي قلم به نورياني وامدار است.

 

غلامرضا شجاع، مديرعامل تعاوني ليتوگرافان از ديگر سخنرانان اين نشست، گفت: نمي توان در يك يا دو جلسه يا همايش از نورياني تعريف، تمجيد و ياد كرد. ايشان واقعا پدر چاپ ايران بود. بنابراين ما به افرادي با ويژگي هاي او نياز داريم. نورياني انصاف داشت و رعايت حال خريدار را مي كرد. ايران و صنعت چاپ را دوست داشت. او صرفا نگاه فروش ماشين آلات نداشت.

مديرعامل تعاوني ليتوگرافان با بيان اينكه نورياني هواي كارگران چاپخانه ها را داشت، گفت: امروز كه كشور ما در ارتباط با سرمايه گذاري شديدا مشكل دارد ما به نورياني ها احتياج داريم. در نمايشگاه چاپ دروپا، چاپ هاي نانوافشان و سه بعدي عرضه مي شود. تعداد ايراني هاي حاضر در اين نمايشگاه كه به حدود هزار نفر مي رسيد به اين امكانات حسرت مي خوردند. اميدوارم در دولت تدبير و اميد سرمايه‌گذاري در صنعت چاپ به كمك وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي رونق پيدا كند تا زمينه نوسازي ماشين‌آلات فراهم شود.

 

در ادامه، اسماعيل دميرچي، نويسنده كتاب گفت: مدرسه چاپ نورياني، نخستين مركز فرهنگي، صنعتي و علمي؛ در نيمكره شرقي، يعني تمام كشورهاي قاره آسيا و آفريقا بود كه در سال 1339 در ايران، به همت و تلاش شادروان نورياني، توسط نخست وزير وقت، نزديك به 55 سال پيش افتتاح شد. همزمان با افتتاح اين مركز فرهنگي به استخدام مؤسسه نورياني در آمدم و بيش از چهل سال با آقاي نورياني و جامعه چاپ تهران و اقصي نقاط ايران در مؤسسه وي كار كرده‌ام. اينك كه به كارنامه خدمت خود در اين سازمان مي‌نگرم، وجود آقاي نورياني را مانند انرژي مثبت، همراه خود و صنعت چاپ در حال اثربخشي مي‌بينم.

 وي افزود: مرتضي نورياني از اعضاي اتاق بازرگاني ايران بودند و هميشه از مخالفان سرسخت ورود هرگونه ماشين‌هاي دست دوم نه تنها در صنعت چاپ بلكه در تمام صنايع كشور بودند. جمعيت ايران در مقطع انقلاب32 مليون نفر بود، با تحميل جنگ به ايران، واردات ماشين چاپ قدغن شده بود اما دور انديشي نورياني همه نيازهاي صنعت چاپ ايران را در اين مدت تامين كرد.

 

در پايان اين نشست، ناصر كلاري، پيشكسوت صنعت چاپ  گفت: همه از كرامت مرتضي نورياني با خبر هستند. ايشان با افرادي كه نمي شناختند به سادگي معامله مي كرد. به طوري كه من بدون داشتن هيچ اعتباري از ايشان يك ماشين چاپ ملخي خريدم.

كلاري ادامه داد: درست است كه نورياني را پدر صنعت چاپ مي دانند اما من صنعت چاپ را خانواده و فرزندان او مي دانم چرا كه از شخصيت و اعتبار خود براي اين صنف هزينه مي كرد. به طوري كه معتقدم اگر به ايشان مي گفتند «دنيا را به تو مي دهيم تا از اين شغل كناره گيري كني»، قبول نمي كرد.

 

اين پيشكسوت صنعت چاپ  در پايان گفت: نورياني تاجر نبود بلكه آرمان داشت وعاشق كارش بود. افرادي بسيار زيادي به نورياني مديون هستند كه يكي از آنها نيز من هستم. به نورياني و كساني كه او را دوست دارند درود مي فرستم .