کد خبر: 2360
تاریخ انتشار: دوشنبه, 28 تیر 1389 - 20:05

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گفتگو

پیام کرسی های نقد و نظریه پردازی؛ تحرک و پویایی در مباحث نظری مقاطع تحصیلات تکمیلی کتابداری ايران

پیام کرسی های نقد و نظریه پردازی، بازنگری مجامع علمی و آموزشی رشته کتابداری نسبت به دانش و توانایی های علمی خویش و تجدید نظر در برنامه های آموزشی در سطوح بالای آن و اتخاذ تدابیری از این نوع بوده است؛ اما این بحث عجولانه دنبال شد.

از آنجا که بحث تازه ی کرسی های نقد و نظریه پردازی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در محیط ها و نهادهای آموزشی و پژوهشی دانشگاهی به میان آمده است و این مسأله در دانشگاهها پیگیری و دنبال گردید تیم خبری لیزنا، گفتگویی را در خصوص تأثیر این کرسی ها بر آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران در تمامی مقاطع، با دکتر علی جلالی دیزجی، مدیرگروه علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه علامه طباطبایی انجام داده است:

  • آقای دکتر جلالی لطفا در ابتدا بفرمایید نظر شما درباره مبانی نظری ، ماهیت و جایگاه اطلاعات واطلاع رسانی در برنامه های آموزش کتابداری و اطلاع رسانی چیست؟

 

سخنان خویش را با یاد و نام پروردگار دانا و توانا آغاز می کنم .سوال مطرح شده یکی از سوالات خوب و اساسی حوزه آموزش کتابداری و اطلاع رسانی در سطح بین الملل و آموزش کتابداری و اطلاع رسانی ایران بطور اخص است. برای آغاز سخن اشاره به دو مسأله را لازم می دانم ، مسأله اول پرسش از جایگاه و ماهیت اطلاعات و اطلاع رسانی در مجامع مختلف توسط افراد مختلف اجتماعی و از جمله در محیط های آموزشی به وسیله دانشجویان رشته  است و اغلب دانشجویان شکایت خود را از پرسش درباره ماهیت و جایگاه رشته کتابداری و اطلاع رسانی بازگو می کنند. خود این شکایات حکایت از عدم شناخت اجتماع از ماهیت رشته از یک طرف و انفعال و شاید خجلت دانشجویان رشته در اظهار نظر درباره رشته از سوی دیگر دارد که خود می تواند نشانه عدم آگاهی و آشنایی عمیق نسبت به ماهیت رشته باشد. به این مجموعه باید شکایت و عدم رضایت عمومی دانش آموختگان و متخصصان مشاغل به کار از وضعیت عمومی اشتغال در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی را افزود. ابراز عدم رضایت و شکایت از وضعیت اشتغال این گروه هم می تواند نشانه ای از جایگاه نه چندان مناسب رشته در کشور باشد.

 

  • اشاره ای به طرح دو مسأله در پاسخ به سوال اول وجود داشت ، اما فقط یک مسأله بیان شد، آیا منظور شما، جایگاه رشته به عنوان یک مسأله و ماهیت اطلاعات و اطلاع رسانی به عنوان مسأله دوم بود؟

از یاد آوری شما در مورد مسأله دوم بسیار سپاسگزارم ، هرچند که خود قصد پرداختن به آن را داشتم . البته مسأله دوم متفاوت از مسأله اول مطرح شده است. جایگاه رشته و ماهیت اطلاعات و اطلاع رسانی فقط مسأله اول مور نظرم بود. مسأله دوم قابل طرح این است که با سرکار آمدن دولت جدید و تغییر محیط فکری در نظام مدیریتی کشور بحث تازه ای در محیط ها و نهادهای آموزشی و پژوهشی دانشگاهی به میان آمد و آن موضوع کرسی های نقد و نظریه پردازی بود که از طریق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پیش کشیده شد و در دانشگاهها پیگیری ودنبال گردید و همراه و تنگاتنگ با بحث کرسی های نقد و نظریه پردازی، مباحثی چون تهیه نقشه علمی کشور و بومی سازی دانش به عنوان بحث روز و داغ محافل علمی و آموزشی کشور ظهور کرد و با جدیت تمام پیگیری شد.

 

  • به نظر شما پیام کرسی های نقد و نظریه پردازی و بومی سازی دانش در رابطه با رشته کتابداری و اطلاع رسانی و جایگاه و ماهیت رشته چه بوده است؟

قطعا حرکت و جنبش یاد شده پیام هایی هم برای رشته کتابداری و اطلاع رسانی داشته و تقاضاهایی هم از این رشته داشته است و انتظار می رفت به این تقاضاها پاسخ های مفید و مناسبی از سوی جامعه کتابداری و اطلاع رسانی ایران داده شود. در حدی که من مطلع هستم در گروههای آموزش کتابداری و اطلاع رسانی یکی دو دانشگاه از جمله دانشگاه تهران هم واکنشی نسبت به آن وجود داشت. هرچند بنده نقدی هم بر حرکت کرسی های نقد و نظریه پردازی داشته ام ولی معتقدم پیامی نیز برای رشته تخصصی کتابداری و اطلاع رسانی داشته است و پیام آن تحرک و پویایی در مباحث نظری برای رشته ای است که عموما وجه عملی آن بر جنبه نظری آن چه در خارج از کشور و چه در داخل کشور غلبه داشته است و البته این وضعیت در داخل کشور بیش از خارج محسوس بوده است. این پیام به مفهوم بازبینی و بازنگری مجامع علمی و آموزشی رشته نسبت به دانش و توانایی های علمی خویش و تجدید نظر در برنامه های آموزشی در سطوح بالای آموزشی نظیر مقطع کارشناسی ارشد و دکتری و اتخاذ تدابیری از این نوع بوده است که می تواند منجر به تغییر اساسی در نگرش، رویکردها و راهبردها شود.

  • چه موضوع مهمی در بحث کرسی های نقد و نظریه پردازی اشاره شده وجود داشته است که شما معتقد به نقد آن  هستید؟

به نظر من بحث های مشابه بومی سازی فعلی علوم با عناوین و شکلهای دیگر پس از انقلاب اسلامی وجود داشته است و به دلایل متفاوتی رابطه نزدیکی هم با کتابداری و اطلاع رسانی داشته است و متخصصان رشته در داخل کشور نیز به چنین مسائلی توجه لازم را داشته اند. برای مثال در راستای بومی سازی دانش کتابداری و اطلاع رسانی می توان به تدوین گسترش های رده های مربوط به ایران واسلام در طرح های رده بندی دیویی و کتابخانه کنگره اشاره کرد که به جهت ضعف موجود به لحاظ ملیت ها و فرهنگها که در آنها،  طراحان این طرحهای رده بندی به کشورها و فرهنگهای مختلف جهان اجازه لازم را برای گسترش داده بودند. اما برخی نیز تعبیر و قرائت دیگری نظیر طراحی و تدوین طرحهای رده بندی اسلامی را داشتند و قضاوت در باره میزان موفقیت این قرائت بر عهده جامعه کتابداری و اطلاع رسانی به طور عام است و به نظر من چندان توفیقی نداشته است. درباره  کرسی های نقد و نظریه پردازی هم چنین نگاهی دارم. به نظر بنده این بحث خیلی عجولانه دنبال شد زیرا که بحث های تئوریک عموما چیزی نیستند که یک شبه و با عجله یا در فاصله زملنی کوتاه مورد انتظار حاصل شوند و به بار نشینند. اصولا نباید انتظار داشت که هر متخصصی هم در محیط های آموزشی و پژوهشی به مقام و جایگاه رفیع نظریه پردازی دست یابد و لازمه آن مطالعه منظم و مداوم از یک طرف و انگیزه و علاقه فردی از سوی دیگر است و نیازمند زمان مناسب و نسبتا طولانی است. طبیعی است که اجرای آن هم با عجله ممکن نیست چراکه چنین رویکردی می تواند منجر به صدور نظریه های صوری و کم مایه شود. اما از طرفی معتقدم این کار حداقل دو سود را دربرداشت، اول اینکه می توانست به افراد مستعد آماده و با انگیزه جهت گیری لازم را برای ورود به این موضوع دهد که نتیجه آن در آینده و در بلند مدت خود را نشان خواهد داد و از این رو می تواند منشا اثر و تغییر مهمی باشد و دوم این که شاید پتانسیل ایجاد فرصتی را داشت که گروهی هرچند اندک به جمع بندی مطالعات و تجربیات خویش پرداخته و حاصل آن را ارائه نمایند. این موضوع هم می تواند مقدمه ای بر فراهم سازی دانش بومی در رشته های مختلف از جمله علوم کتابداری و اطلاع رسانی باشد.

 

  • بجز پیامی که برگزاری کرسی های نفد و نظریه پردازی برای رشته داشته است، به عقیده شما رابطه بین کرسی های نقد ونظریه پردازی و تبین ماهیت و جایگاه اطلاعات و اطلاع رسانی برای رشته و جامعه ایران چیست؟

به نظر می رسد که رشته کتابداری و اطلاع رسانی باید از فرصت بدست آمده به واسطه کرسی های نقد و نظریه پردازی نهایت استفاده را ببرد و از این موضوع در برنامه ریزی آموزشی و درسی و نیز تهیه، تدوین و انتشار آثار مناسب برای تبین و توسعه شناخت و دانش دانشجویان و آحاد جامعه ایرانی به منظور ترفیع جایگاه رشته کتابداری و اطلاع رسانی بهره گیرد. البته مخاطبان آن می تواند دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری را در برنامه ریزی آموزشی و درسی شامل گردد.

اخیرا مروری بر عناوین و محتوای منابع درسی مصوب شورایعالی برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری داشتم، اگر اهداف آموزشی بیان شده مقاطع آموزشی در سه سطح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری را در نظر بگیریم و بخواهیم مسائل مربوط به ماهیت اطلاعات، اطلاع رسانی و رشته کتابداری و اطلاع رسانی را از طریق برنامه آموزشی در میان دانشجویان مطرح نمائیم و بر دانش دانشجویان را در این زمینه بیفزاییم و نیز اگر به فکر ارتقای جایگاه حرفه ای رشته کتابداری و اطلاع رسانی به واسطه برنامه ریزی آموزشی باشیم، به دلیل اینکه شناخت نظری عموما از طریق آموزش مبانی نظری رشته نظیر آشنایی با مفاهیم اساسی حوزه و مفاهیم فلسفی، بررسی دقیق الگوهای فکری- فلسفی گذشته و حال، مرور نظریه های موجود و تحریک انگیزه های دانشجویان برای مطالعات فلسفی و نظریه های گذشته و جاری، بررسی و مطالعه مدلها و الگوهای علمی موجود یا مرتبط با محتوای دروس و رشته ممکن می شود، لازم است مباحث مفاهیم اساسی و فلسفی، نقد، فلسفه، تفکر و شناخت فلسفی و مبانی نظری و موضوعاتی از این نوع را وارد برنامه های درسی سه مقطع یاد شده کنیم. طبیعی است که در مقطع کارشناسی باید مفاهیم و مباحث مقدماتی فلسفه اطلاعات و اطلاع رسانی در دروسی مانند "تاریخ عمومی فلسفه" به شکل جدی تری ترویج شود. اما برنامه ریزی اصلی در این زمینه مربوط به دوره های کارشناسی ارشد بویژه دکتری است. مروری بر برنامه های درسی در این دو مقطع نشان می دهد که اگر از توضیحات نظری مباحث علمی رشته در دروس مقطع کارشناسی ارشد بگذریم، مبانی نظری و فلسفی رشته به مقدار ناچیز و به صورت پراکنده و غیر منسجم در بخشهایی از دروس مبانی کتابداری، روش تحقیق، تکنولوژی اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی، نظریه و روشهای خدمات مرجع، مقدمه ای بر علوم رفتاری و ارتباطی، و ذخیره و بازیابی اطلاعات گرایش های چهار گانه ممکن است ارائه شود و البته عرضه آنها در درجه اول بستگی به تفکر و خواست مدرس دروس و در درجه دوم به میزان استعداد، تمرکز و انگیزه سازماندهی فکری مطالب پراکنده از سوی دانشجو دارد. بدیهی است که نوع و تاریخ روزآمدی منابع درسی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در برنامه درسی کارشناسی ارشد چندان روزآمد نیست و تاریخ انتشار منابع حداکثر 1993برای منابع خارجی است.

نظری اجمالی به برنامه درسی مقطع دکتری رشته کتابداری و اطلاع رسانی هم نشان می دهد که بخشی از این مباحث می تواند در دروس "ارتباطات و سیبرنتیک" و "اقتصاد اطلاعات" به صورت کلان و در دروس"کتابداری و اطلاع رسانی بین المللی" و "ژئوپولتیک اطلاعات" به صورت خرد مطرح گردد. طبیعی است دروسی مانند "سمینار مسائل ویژه کتابداری و اطلاع رسانی"، "سمینار در اطلاع رسانی" و "مطالعه مستقل" هم در صورت هدایت صحیح استاد و وجود پیش زمینه و انگیزه در دانشجو، پتانسیل لازم در این زمینه را دارند.

مطمح نظر من در بررسی برنامه های درسی کارشناسی ارشد و دکتری کتابداری و اطلاع رسانی این است که مباحث نظری و فلسفی حوزه اطلاعات و اطلاع رسانی در دو مقطع یاد شده به صورت یکپارچه که منجر به تجزیه و تحلیل گسترده و ایجاد شناخت عمیق در دانشجویان گردد، عرضه نمی شود و جایگاه درسی که به صورت منسجم "مفاهیم، فلسفه، معرفت شناسی، نظریه ها و مدلهای نظری "اطلاعات واطلاع رسانی " را در دو سطح آموزشی یاد شده عرضه کند، خالی است. بنابراین می توان عناوین درسی معینی را در سطح توان علمی متفاوت و با هدف فراگیری در سطح علمی هر مقطع پیش بینی کرده و در برنامه درسی هر مقطع گنجانید تا از این طریق قدرت شناخت و تجزیه و تحلیل علمی را در دانشجویان رشته  افزایش داد. مسلم است که تربیت دانشجویانی با این قدرت تفکر و شناخت هم می تواند پایه های علمی رشته را استحکام بخشد و هم می تواند خود باوری دانشجویان و در نتیجه مشارکت فعال آنان را به دنبال داشته باشد که به نوبه خود می تواند به ارتقای جایگاه حرفه ای رشته کتابداری و اطلاع رسانی منجر شود.

اشاره به نکته سومی هم در اینجا ضرورت دارد. هرچند اخیرا تعدادی منبع به زبان فارسی در مباحث نظری و فلسفی رشته کتابداری و اطلاع رسانی چاپ و منتشر شده است ولی میزان آنها نه تنها کافی نیست بلکه راهبرد و برنامه از پیش تعیین شده ای در تدوین و انتشار آثار مشاهده نمی شود و همانند خود برنامه های درسی مباحث متون تولید شده نیز با نوعی پراکندگی و عدم انسجام روبرو هستند. به نظر می رسد که برنامه ریزی متمرکز از طریق متخصصان رشته برای شناسایی مباحث و تهیه، تدوین و انتشار آثار نظری رشته که مناسب سه سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری باشد، شدیدا احساس می شود و می تواند در رفع شناخت نسبت به رشته و جایگاه آن خیلی موثر واقع شود.

در پایان از این که مسئولین محترم خبرگزاری لیزنا فرصت مصاحبه در این موضوع را فراهم کردند، سپاسگزاری می کنم و موفقیت هرچه بیشتر آنها را در رسالتی که بر عهده گرفته اند از پروردگار قادر متعال خواهانم.

از اینکه در این گفتگو شرکت فرمودید متشکرم.

برچسب ها :
خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: