کد خبر: 28790
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 10 خرداد 1396 - 10:35

داخلی

»

مطالب کتابداری

مسائل و چالش های نشر در ایران (5)

تولید و مصرف اطلاعات و توسعۀ ملی و درس‌هایی از سامسونگ

منبع : لیزنا
*حمید محسنی  
تولید و مصرف اطلاعات و توسعۀ ملی و درس‌هایی از سامسونگ

یادداشت اختصاصی برای لیزنا: افراد و نهادهای گوناگونی در فرایند تولید کتاب/ اطلاعات درگیرند: از محققان و نویسندگان و ویراستاران تا نهادهایی چون مراکز آموزشی و پژوهشی، ناشران و چاپخانه‌ها. گرچه همۀ این حلقه‌ها با هم مرتبط‌اند اما کم و کیف حضور هر فرد یا نهاد در این فرایند بسیار متفاوت است. با این که مجموع عمل یا کنش آنهاست که بازار نهایی عرضۀ کتاب را می‌سازد اما اهداف و وظایف همۀ آنها ممکن است در سمت و سویی واحد نباشد. برخی از آنها اهداف انتفاعی/ تجاری دارند و برخی دیگر غیرانتفاعی. برخی از آنها رقیب یکدیگرند و گروه دیگر، همکار و مکمل هم. در مجموع، روابط پیچیده، آشکار و پنهانی بین آنها وجود دارد که مستقیم و نامستقیم بر هم تاثیر خواهند گذاشت. تنظیم‌کنندۀ این روابط، قوانین و مقررات حقوقی، صنفی و عرفی گوناگونی است که در سطح محلی، ملی، یا جهانی ممکن است تدوین شده باشد. کم‌وکیف این روابط به ‌عواملی چون پیچیدگی و میزان سازماندهی نهادهای درگیر در فرایند تولید و مصرف اطلاعات، اهمیت اطلاعات و مالکیت فکری در جامعه و نقش آن در رقابت بین افراد و نهادها در سطح ملی و جهانی، چند و چون روابط بین نهادهای درگیر در فرایند تولید و مصرف اطلاعات، کم‌وکیف حضور دولت در تنظیم روابط بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان اطلاعات، کم‌وکیف گردش اطلاعات در کشور و مانند آن وابسته است.

در مجموع نقش تولید و عرضه و مصرف اطلاعات در توسعۀ ملی و جهانی آنقدر زیاد است که هر جنبۀ آن نیازمند توجه خاص است. تا حدی که می‌توان ادعا کرد در جامعۀ پیچیدۀ امروزی که بیش از پیش به اطلاعات وابسته می‌شود همه حوزه‌ها به‌نحوی مطالعۀ آن را از زاویۀ دید خود در دستور کار دارند. بر همین اساس باید به همۀ این جنبه‌ها و تاثیر متقابل آنها بر همدیگر توجه داشت. برای مثال آنچه که یک نویسنده ادبی از تولید و عرضۀ اطلاعات مد نظر دارد با نویسندۀ علمی متفاوت است؛ هدف یک محقق از نگارش یک کتاب و مقاله اغلب با مدرس متفاوت است: یک محقق، یافته‌ها و تازه‌های علمی مرتبط با کار خود را به قصد آگاهی‌رسانی، ارتباط و گاه ترفیع علمی منتشر می‌سازد اما هدف مدرس از نگارش کتاب اغلب آموزشی است؛ گرچه هر دو گروه ممکن است هم‌زمان دارای نقش محقق و مدرس نیز باشند؛ هدف روزنامه‌نگار از سایر نویسنده‌ها تفاوت اساسی دارد؛ نویسنده‌ها، بخصوص نویسندگان علمی اغلب بر اساس وظایف سازمانی خود چیزهایی را منتشر می‌کنند با این حال، برخی از محتواها توسط نهادهایی با اهداف و وظایف ملی یا تجاری تولید می‌شود که عمدتا با نام سازمانی خودشان منتشر می‌گردد مثل انواع پایگاه‌های اطلاعات آماری، سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی، پایگاه‌های اطلاعاتی متن کامل، آرشیوهای سازمانی، پایگاه‌های کتابشناختی، منابع مرجع، چکیده‌نامه‌ها، راهنماها، و حتی کتاب‌ها و مجلات. مستندسازی فعالیت‌های روزمرۀ افراد و نهادهای خاص مانند مستندات پزشکی در بیمارستان‌ها، اسناد و مدارک اداری، تغییرات آب و هوایی، گزارش‌های کار، گزارش‌های پژوهشی و مانند آن نیز معمولا بر اساس وظایف روزمره تولید و نگهداری می‌شود. این دسته از منابع به طور معمول برای استفادۀ عموم منتشر نمی‌شوند.

ناشران گوناگون اهداف متفاوتی در تولید و عرضۀ اطلاعات دارند؛ هدف نهادهای انتفاعی و غیرانتفاعی با هم متفاوت است؛ نهادهای سیاسی و اقتصادی ممکن است رویکردهای متفاوتی نسبت به اطلاعات و عرضۀ آن داشته باشند. برخی از افراد یا نهادها نگاه باز و گشاده‌تری در تولید و عرضۀ اطلاعات دارند؛ نقطۀ مقابل آنها افراد یا نهادهایی هستند که به منافع شخصی یا گروهی و گاه به نام منافع ملی/ عمومی/ (اغلب از نوع سیاسی یا اقتصادی)، حفظ وضعیت موجود یا سوق دادن افکار به سمت و سویی خاص توجه دارند. اغلب صاحبان قدرت (از هر نوعی: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره) تمایل دارند تولید و عرضۀ اطلاعات را در مسیری هدایت کنند که منافع و اهداف آنها بیشتر تامین شود. در هر حال، ایجاد تعادل بین منافع متعارض افراد و نهادهای گوناگون اجتماعی از طریق تدوین قوانین و مقررات مرتبط با گردش اطلاعات و نظارت بر اجرای آن نکتۀ بسیار مهمی در توسعۀ ملی در ابعاد گوناگون آن است.

قوانین و مقررات مرتبط با تولید و گردش اطلاعات در هر جامعه بیش از هر چیز به شناخت آن جامعه از نقش اطلاعات در توسعۀ ملی، و نیز قدرت و نفوذ نهادهای گوناگون اجتماعی آن کشور وابسته است. حتی نظام آموزشی و پژوهشی رسمی و غیررسمی یک کشور نیز در جهتی سوق داده می‌شود که منافع موجود صاحبان قدرت حفط گردد. به عبارت دیگر، نظام اطلاعات و ارتباطات و نظام آموزش و پژوهش دو حوزۀ اساسی است که مورد توجه قدرت‌های سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی/ اجتماعی است. اگر منافع قدرت در نظام سیاسی و اقتصادی کشوری به افزایش نوآوری در حوزه‌های گوناگون یا در جهت‌هایی خاص وابسته باشد نظام آموزشی و پژوهشی و نیز اطلاعات و ارتباطات آن کشور در همان جهت‌ها سوق داده می‌شود.  افراد و نهادهای قدرتمند در چنین نظامی اغلب می‌توانند این نوآوری‌ها را جذب و منافع موجود خود را حفط کنند. کشورهایی با اقتصاد مبتنی در دانش و رقابت گسترده در زمینۀ نوآوری‌های علمی و فنی اغلب دارای نظام آموزشی و پژوهشی و نیز نظام اطلاعات و ارتباطی هستند که مشوق خلاقیت‌ باشد. در چنین کشورهایی حتی افراد و نهادهایی نوپا و تازه‌تاسیس نیز می‌توانند از طریق خلاقیت‌های علمی و فنی به منافع مورد نظر برسند و برعکس نهادهای سنتی و بدون توجه به نوآوری اغلب حذف و یا در دیگر نهادهای قدرتمند ادغام می‌شوند. رقابت برای جذب نوآوری‌های علمی و فنی یا مهارت‌های ویژه از تمام نقاط جهان ویژگی بارز چنین کشورهایی است. اغلب نهادهای قدرتمند در این کشورها این توان را دارند که برای اهداف علمی و فنی یا مهارت‌های خاص مورد نیازشان اقدام به برگزاری دوره‌های آموزشی و نیز اجرای پژوهش‌های مستقل کنند. مطالعۀ رابطۀ بین افراد و نهادهای ضعیف و قدرتمند با تولید و مصرف اطلاعات و کمیت و کیفیت هر کدام (و یا شناسایی کم و کیف گروه‌ها و حوزه‌های پرنفوذ از طریق کم و کیف انتشارات در همان حوزه‌ها)، رابطۀ بین سیاست‌های آموزشی و پژوهشی با خواسته‌ها و منافع گروه‌های نفوذ و نیز تاثیر آن بر تولید محتوا (همینطور مطالعۀ رابطۀ بین کمیت و کیفیت آموزش و پژوهش با کمیت و کیفیت تولید و مصرف محتوا)، رابطۀ بین کمیت و کیفیت تولید و مصرف محتوا در حوزه‌ها و نهادهای گوناگون و کمیت و کیفیت تولید کالا و خدمات در همان حوزه‌ها، مقایسۀ کم و کیف آموزش و پژوهش در یک حوزه با نوآوری‌های علمی و فنی، تولید محتوا و شفافیت اطلاعاتی، تولید محتوا و آزادی تولید و دسترسی به اطلاعات، رابطۀ بین تولید محتوا و عرضۀ عمومی آن با قوانین و مقررات پشتیبان مالکیت فکری و مادی و کم و کیف اجرای قوانین، و ده‌ها مطالعه‌ای که هر کدام می‌تواند نتایج جالب توجهی در زمینه‌های گوناگون داشته باشد. زیرا بدون تردید کم  کیف تولید و مصرف اطلاعات به مسائل گوناگونی ارتباط دارد که در اجتماع جریان دارد. ملاحظۀ تنها برخی از جنبه‌های صوری و ظاهری، آن هم توسط نهادهایی که وظایفی کلان در حوزۀ آموزش و پژوهش، تدوین برنامه‌ها و سیاست‌ها و راهبردهای کلان ملی و اجرای آنها یا نظارت بر حسن اجرا و ارزیابی آنها دارند، تنها موجب مزمن شدن بیماری‌های مرتبط با تولید و مصرف اطلاعات و دانش می‌شود.

مطالعۀ اوج و فرود شرکت‌های بزرگی چون سامسونگ الکترونیک (یکی از زیرمجموعه‌های گروه سامسونگ (با 150 میلیارد دلار درآمد در سال 2006) درس‌های زیادی دربارۀ تقریبا همۀ زمینه‌های کشورداری، نهادسازی، ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی و تولید و مصرف اطلاعات (موضوع خاص این بخش) دارد؛ این که سامسونگ الکترونیک چگونه کارکنان بخش تحقیق و توسعۀ خود را از بین بهترین‌های جهان گزینش می‌کند، آنها را در دانشگاه اختصاصی خود و نیز در همکاری با شرکت‌ها و دانشگاه‌های برتر کره و جهان آموزش می‌دهد، اطلاعات علمی و فنی مورد نیاز خود را از طریق همین کارکنان خبره تولید می‌کند و یا آن را از سایر نقاط جهان شناسایی و تهیه می‌کند، تجربه‌های موفق و ناموفق را از شرکت‌ها و کشورهای دیگر شناسایی و آن را به سایر کارکنان خود منتقل می‌کند، راهبردهای کوتاه‌مدت و درازمدت را تدوین می‌کند، سیاست‌های تولید و گردش اطلاعات بین کارکنان را تدوین و اجرا می‌کند، از انتقال اطلاعات سازمانی به رقبا جلوگیری می‌کند و غیره.

شرکت سامسونگ با درک اهمیت کارکنان در موفقیت شرکت این شعار را از همان آغاز تاسیس در سال 1938 انتخاب کرد که "شرکت یعنی کارکنان آن" (میچل، ص. 199).  بر همین اساس، بعد از جذب افراد و تخصص مورد نیاز در شرکت، آنها به مدت 6 تا 12 ماه در دانشگاه اختصاصی سامسونگ یعنی دانشگاه سووون آموزش ویژه می‌بینند تا "انسان سامسونگی" و مطابق اصول سامسونگ شوند. در دهۀ 80 و 90 این دوره آموزشی ممکن بود 2 ساله باشد و حتی حدود یک چهارم تا یک سوم آنها به کار خود ادامه ندهند. (همانجا، ص. 167 و 176)  این دوره آموزشی با آموزش ضمن خدمت ادامه پیدا می‌کند که توسط واحد آموزشی همان قسمت کاری اداره می‌شود (ص. 187). یون، مدیر شرکت سامسونگ الکترونیک بر این نظر بود که یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای شرکت تاکید بسیار زیاد بر استخدام بااستعدادترین افراد در بخش تحقیق و توسعه است. شرکت سامسونگ الکترونیک (به عنوان زیرمجموعۀ گروه بزرگ سامسونگ) حدود 30 هزار کارمند مخصوص در بخش تحقیق و توسعه داشت، که سالانه 20 درصد افزایش می‌یافت. سامسونگ (با توجه به اهمیت زیادی که برای بخش تحقیق و توسعه قائل بود) توانست بیش از 2600 حق انحصاری بهره‌برداری از اختراعات را در 2006 به نام خود ثبت کند و از لحاظ تعداد ثبت اختراعات از جایگاه پنجم در 2005 به جایگاه دوم صعود کند. (همانجا، ص. 266) یک چهارم نیروی کار سامسونگ در بخش تحقیق و توسعه شاغل‌اند (میچل، ص. 223) بسیاری از شرکت‌های چندملیتی مدعی‌اند که ارزش‌های زیادی برای پرورش نیروهای انسانی‌شان قائل هستند. جل ولش ادعا می‌کند که دانشگاه کروتون‌ویل جنرال الکتریک عامل اصلی موفقیت آن شرکت است؛ لوئیس گرستنر نیز مدعی بود که تاکید آی‌بی‌ام بر توسعۀ نیروی انسانی جزء مهمی از ترقی شرکتش است. دانشگاه یواون جین سامسونگ هم از این قاعده مستثنی نیست. در گروه سامسونگ، سامسونگ الکترونیک شاخص است (ص. 165). فروش گروه سامسونگ در سال 2006 بیش از 150 میلیارد دلار بود (20 درصد تولید ناخالص ملی کره) (ص. 97) لی کون هی در برنامۀ اصلاحات گروه سامسونگ در سال 93 اعلام کرد که مدیران سامسونگ باید هر چیزی به جز زن و بچه‌هایشان را تغییر دهند (ص. 83)

جذب 30 هزار کارمند تحقیق و توسعه در سامسونگ الکترونیک (با رشد سالانۀ 20 درصدی)، و تاسیس دانشگاه اختصاصی سامسونگ نشان از تاکید شرکت‌های پیشگام بر آموزش و تحقیق و توسعه و تولید اطلاعات اختصاصی و مدیریت دانش دارد. تا حدی که تعداد 2600 اختراع تنها در سال 2006 توسط همین کارکنان به نام سامسونگ به ثبت رسید تا تولیدات خود را ارتقا دهند.

در مرکز تحقیق و توسعۀ سووون، ساعت کار از 8 صبح تا 10 شب در 2007 هم‌چنان مرسوم بود، که شامل شنبه‌ها و یک یا دو یک‌شنبه در ماه می‌شد. اصولا نرفتن به خانه برای کارکنان امری عادی بود، مگر برای خوابیدن در نزدیکی محوطۀ شرکت. وقتی یکی از مهندسان سامسونگ الکترونیک در دهۀ 80 پس از فهمیدن این که آمریکایی‌ها 5 روز در هفته و روزی 8 ساعت کار می‌کنند با خنده گفت: ما نباید خودمان را با آمریکایی‌ها بسنجیم.... با آخرین نسل کره‌ای خود را بسنج. ..اگر نسل ما سخت کار نکند نسل بعد رنج خواهد کشید.... البته نسل کنونی کره خود را با آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها مقایسه می‌کند و فکر نمی‌کند نیازی به فدا کردن زندگی‌شان به پای کارشان باشد. (میچل، ص. 251)  

با مطالعۀ فعالیت‌های علمی، پژوهشی و آموزشی شرکت‌های بزرگی چون گوگل (38 میلیارد دلار درآمد و 5 میلیارد و 200 میلیون دلار هزینه پژوهشی در 2011 و 11665 کارمند تحقیق و توسعه)، اپل (درآمد 108 میلیاردی، و 2 میلیارد و 400 میلیون دلار هزینه پژوهشی در سال 2011)، مایکروسافت (درآمد 70 میلیاردی در 2011)، فیس‌بوک (بیش از 3 میلیارد دلار درآمد و 388 میلیون دلار هزینۀ پژوهشی در سال 2011) و هزاران شرکت بزرگ دیگر متوجه خواهید شد که بخش بزرگی از اطلاعات علمی و فنی جهان نتیجۀ سرمایه‌گذاری کلان این شرکت‌هاست. این اطلاعات عمدتا در تولید کالاها و خدمات کیفی‌تر و با قیمت پایین‌تر نمود دارد تا بقای آنها را در صحنۀ رقابت جهانی تضمین کند؛ البته بسیاری از اطلاعات عینی و ذهنی در تولید کالاها و خدمات حضور ندارد، و نباید هم حضور داشته باشد؛ یعنی تولیدکنندۀ آنها می‌داند که نباید در کالایی خاص نمود عینی داشته باشد. دانش و اطلاعات بشری بین اطلاعات آشکار یا عینی و سخت (در شکل‌های گوناگون فیزیکی مثل کاغذ و سی‌دی) و پنهان یا ذهنی و نرم در نوسان‌اند که غالبا در ساختار زبانی تجسم می‌یابند؛ نمود عینیِ غیرزبانیِ این اطلاعات به شکل کالاها و خدمات انسان‌ساز است. به عبارت دیگر، اطلاعات نمادینِ زبانی در کالاها و خدماتی فیزیکی تجسم یافته است. چنین رویکردی برای مدیریت نهادهای اقتصادی و ملی که مشوق تولید و مصرف اطلاعات در یک چرخۀ چندبعدی است موجب توسعۀ علوم و فنون، تولید اطلاعات و کالاها و خدمات کیفی‌تر، و در نهایت ایجاد شغل و رفاه بیشتر برای شهروندانی خواهد شد که این کارکنان و شرکت‌ها در آنجا خانه دارند. این‌چنین اطلاعاتی آن‌قدر در چرخۀ حیات شرکت‌های دانش‌بنیان اهمیت دارد که برای حفاظت از آنها دژ و باروی فیزیکی و حقوقی ایجاد می‌کنند. از آنجایی که حیات این نهادها وابسته به تبدیل این اطلاعات به کالاها و خدمات جدید است ناخواسته و دیر یا زود افشا خواهد شد. بر همین اساس، تدابیر قانونی و اغلب جهانی اندیشیده شده که حفاظت از ابداعات افراد و شرکت‌ها را منوط به افشای زبانیِ آنها کرده است؛ به همین دلیل اغلب باید مراحل تولید آن ثبت و ضبط شود و ثابت گردد که نخستین اندیشه و ابداع است. برای مثال سالانه بیش از 300 هزار ابداع تازه در ادارۀ ثبت اختراع امریکا به ثبت می‌رسد و مدارک آن نیز در وب‌سایت اداره فوق رایگان قابل دسترس است. با این حال شرکت‌هایی چون سامسونگ با وجود این که سالانه اختراعات زیادی را برای استفادۀ انحصاری ثبت می‌کند اما اطلاعات زیادی دارند که صلاح می‌دانند تا حد ممکن مخفی بماند یا حداقل تا زمان افشای قانونی آنها به‌هنگام ثبت انحصاری یا انتشار رسمی آن در مجلات و کتاب‌ها لازم است از آنها به دقت محافظت گردد:

دانشگاه سووون سامسونگ دژی است که ورود تلفن موبایل، حافظۀ فلش، دیسک فلاپی، و نوت‌بوک به آن ممنوع است. کارکنان دانشگاه هم امکان دسترسی به خدمات ایمیل یا اجازۀ بیرون بردن اسناد را از شرکت ندارند. مدرسان زبان انگلیسیِ مدیران سامسونگ اجازه ندارند هر نوع کتاب درسی یا مطالب چاپی به محوطۀ سامسونگ بیاورند، و نمی‌توانند فایل‌هایی برای دانشجویان زبان سامسونگ بفرستند یا از آنها دریافت کنند. این امر ممکن است شکاکیت به نظر آید، اما در اصل این سیاست برای حفظ مالکیت معنوی شرکت و جلوگیری از درز اطلاعات به خارج است.

با این همه چیزی که سامسونگ نمی‌تواند انجام دهد منع کارکنان‌اش از ترک شرکت و بردن دانش و مهارت فنی با خودشان است. اریک کیم وقتی به اینتل رفت ایده‌های گران‌بهایی در مورد بازاریابی با خود برد. شرکت ReigonCom مثال خوب دیگری است، شرکتی که گروهی از کارکنان سابق سامسونگ پس از ترک آن در سال 2000 آن را تاسیس کردند. (ص. 249) سامسونگ با از دست دادن دو نفر از بااستعدادترین کارکنانش، یانگ و لی، و ایده‌های تجاری آنها شانس افزودن 500 میلیون دلار احتمالی به درآمدهایش را نیز از دست داد.... آنها تنها کسانی نبودند که سامسونگ را ترک کردند. (ص. 250) .........

*ناشر، مدرس و محقق حوزۀ کتاب، نشر و کتابداری

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: