داخلی
»برگ سپید
درباره نویسنده:
علی محمد افغانی تحصیلات متوسطه را در کرمانشاه گذراند و برای ادامه تحصیل به تهران آمد. وی، بعد ها برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در آنجا با ادبیات داستانی آشنا شد. عضو سازمان افسران حزب توده شد و به همین دلیلی در سال 1333 زمانی که از آمریکا باز میگشت، دستگیر و به زندان قصر فرستاده شد. علی محمد تا آبان سال 1337، یعنی به مدت 4 سال در زندان بود. در این دوران رمان شوهر آهو خانم را نوشت و به گفته خودش اگر به زندان نمیافتاد، هرگز نویسنده نمی شد. نوشتن این رمان حدود 3 سال طول کشیده است. او برای نوشتن این کتاب، نظم و ترتیب خاصی نداشته؛ زیرا نوشتن او تابع مسائل زیادی بوده؛ مسائلی که خاص زندان است.
نکته جالب اینجاست که او نمیتوانسته در زندان راحت بنویسد باید کاری می کرده تا نگهبان ها متوجه نشوند که او در حال نوشتن است. به همین خاطر موقع نوشتن این رمان، یک کتاب انگلیسی باز میکرده جلو چشمش میگذاشته تا نگهبان ها فکر کنند که او دارد این کتاب را میخواند و ترجمه میکند، اما وقعیت چیز دیگری بوده و او در حال نوشتن اولین رمانش بوده. افغانی شب ها به اتفاقات رمان و شخصیت ها فکر میکرد و روزها می نوشته است. گاهی برای این که یادش نرود به چه چیزهایی فکر کرده، حوادث و اتفاقات را به صورت خلاصه یا رمزی روی دیوار کنار تختش می نوشته. روزها که بلند میشده و مشغول نوشتن اتفاقاتی می شده که شب ها به آن ها فکر کرده بود.
شوهر آهو خانم، نخستین اثر علی محمد افغانی؛ یکی از مهمترین رمان های فارسی در پنجاه سال اخیر است که در سال 1340 منتشر شد و از همان نخستین ماه انتشار با اقبال گسترده بازار کتاب ایران روبرو شد. بىهیچ گمان بزرگترین رمان زبان فارسى به وجود آمده (با قید احتیاط)… شوهر آهوخانم آئینه تمامنماى اجتماع ما و به حقیقت دایرهالمعارف عظیمى است از زندگى دورانى که به شتاب سپرى مىشود.
هنر اصلى نویسنده در نحوه نگارش داستان و حتى در تعبیرات بکر و بىشمار و توصیفهاى گویاى او نیست؛ هنر بزرگ وى این است که با آفریدن دهها انسان حقیقى و به جنبش در آوردن صدها حادثه واقعى، از یک دوران خاص اجتماعى پرده برگرفته و سیر واقعى آن را با همه زیروبمها و سایهروشنهایش پدیدار گردیده است. علىمحمد افغانى در شوهر آهوخانم نشان مىدهد که نویسندهاى است تیزبین، که حرکات زن و مرد و کودک و حتى سگ و گربه را به خوبى مىبیند. از اختلافات آسیابان و نانوا تا دعوى دو هوو و کتککارى زن و شوهر، همه را مىتواند چنان توصیف کند، که خواننده صحنه را پیش چشم خود مجسم ببیند، از اسرار زنان و عوالم کودکان خبر دارد. در هر گوشه از زندگى مىتواند زیبایى را ببیند و آن را با قدرت تمام ستایش کند، آدمهاى او آدمهاى واقعى هستند که در هر کجاى داستان پیدا شوند و گوشهاى از شخصیت آنها باز نموده شود. این گوشه با گوشههاى دیگر که در جاهاى دیگرى دیدهایم، چنان جفت مىشود که از مجموع آنها آدم کامل و صحیح پدید مىآید.
خلاصه آنکه «شوهر آهوخانم» در زبان فارسى شاهکارى است. انتشار آن نه تنها از نظر ادبى، نویدبخش و شورانگیز و دلگرمکننده است، بلکه از لحاظ تاریخى و اجتماعى نیز در حدّ خود دلیلى است، بر آنکه از ایرانى نباید امید برگرفت، به رغم تلخکامىها و فروماندگىها، به رغم سمومى که در هوا پراکنده است، هنوز ایران مىتواند، درست در لحظهاى که انتظار نمىرود، شگفتىهایى از آستین خود بیرون آورد. با نشر چنین اظهارنظرهاى غیر واقع بینانه از سوى منتقدان در مجلات و روزنامههاى وقت، هنوز سه ماه از انتشار کتاب نمىگذشت، که انجمن کتاب، از میان داستانهاى ایرانى که در طول سال 1340 منتشر شده بود، کتاب «شوهر آهوخانم» را به عنوان بهترین کتاب برگزیده سال انتخاب کرد و روزنامه کیهان نوشت : تنها یکى دو ماه پس از انتشار کتاب بود که منتقدان و کتابشناسان متوجه شدند، شاهکارى در ادبیات فارسى به وجود آمده است. «شوهر آهوخانم» نخستین رمان ایرانى است که در نزدیک به 900 صفحه منتشر شده است و خواننده با خواندن چند صفحه از کتاب احساس مىکند که دریچه دنیاى تازهاى به رویش گشوده مىشود. قهرمانان این کتاب همه سیماهاى آشنا و مردم کوچه و بازارند، که خواننده به ناچار خود را با غمها و شادىهایشان شریک مىبیند.(مقدمه کتاب)
محتوا و سبک رمان:
این رمان در ابتدا با بیت «پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد / آن شور که در دل بنهادم به در افتاد» شروع می شود. صحنه وقایع رمان در کرمانشاه است و شرح ماجراهای مرد دو زنه ای به نام سید میران سرابی، رئیس صنف نانوایان و مردی است مذهبی، آبرو دار، خوش قلب، متین، با نزاکت، آرام، ملاحظه کار و دست به خیر که در پیرانه سری عاشق میشود. حال این عشق است یا هوس خواننده را به شک وا می دارد. به قول حضرت مولانا «عشق هایی کز پی رنگی بود / عشق نبود عاقبت ننگی بود» و این مرد کار را به جایی میرساند که عرصه زندگی را هم بر خانواده و همسر اولش تنگ می کند و هم کار را بر همسر دوم یا بهتر بگوییم معشوق خود باریک می نماید و خود نیز هر لحظه در منجلاب هوسی که هر دم گداخته تر و فروزان تر می شود غرق میشود. حوادثی که برای او و میان زن های او (آهو و هما) اتفاق می افتد، موضوع داستان را میآفریند.
در این کتاب شخصیت های نسبتا زیادی به چشم می خورند. همچنین این رمان پر از توصیف است، به علاوه تک بعدی بودن شخصیت ها از دیگر ضعف های آن است ولی یگانه شخصیتی که میتوان چند گانهاش دانست، خود سید میران است. در هر فصل نویسنده به دقت می گوید که پاییز بود و زمستان شد یا فصل دیگری آمد.
در حواشی این حوادث، دوره رضا شاهی تصویر می شود و اوضاع و احوال پر ادوار و دشوار و فقر زده مردم همراه با خرافه و تعصب و خصوصیات روحی و خلق آنها نشان داده می شود. در این رمان بافت قدیمی خانواده ایرانی و موقعیت زن در خانه و اجتماع در چارچوب سنت ها و قراردادهای مسلط بر خانواده و جامعه، در طبقه متوسط نمایانده شده است.
رمان «شوهر آهو خانم» به مساله مهمی در میان مردم جامعه ما پرداخته و آن هم قضیه چند همسری است. در این رمان با دو تصویر از زن روبرو هستیم. از یک طرف آهو را داریم که شخصیتی سفید است و از طرف دیگر هما را داریم که شخصیت سیاه دارد. آهو نقش نجات دهنده را دارد و هما هم نمونه یک زن گستاخ و بیپرواست که میخواهد آزاد باشد و دارای شخصیتی متزلزل است زیراکه در جای جای کتاب افکار و اعمالش دچار تناقض است. هما می اندیشد که با سید میران آیندهای ندارد، زیرا هم پیر است و هم زن و بچه دارد و در همان حال هواخواه جوان و مجردی دارد اما باز هم زندگی با سید میران را بر میگزیند و در این راه سختی های زیادی را متحمل میشود.
از دیگر ویژگیهای هما زیبایی است و نمی توان در مقابل این زیباییاش مقاومت کرد. در این داستان هما آمده بود نان بخرد و رویش را هم خیلی محکم گرفته بود؛ اما مواجهه اول سید میران با او باعث فرو ریختن میران می شود و در نهایت کار او را به شراب خواری و الواطی در کوچه ها میکشاند.
آهو شخصیت اصلی رمان سیمای اصیل تر و واقعی تر از زن ایرانی را نشان میدهد. سیمای زن زحمتکش و خانه دار و ذلیلی که با وفاداری و پاکدامنی عمری را در خانه شوهر به سر آورده و با خوب و بدش ساخته و برای او فرزندانی آورده و آن وقت شوهرش مزد پاکدامنی و وفاداری و زحمت های او را با هوو بر سرش آوردن میدهد. تصویر زندگی آهو تصویری یقینا آرامش بخش و حاکی از هماهنگی بین زن و شوهر است.
بعد از آشنایی اولیه میران و هما، راوی ما را به عقب بر میگرداند و در یک فلش بک طولانی، گذشته سید میران را نشانمان میدهد. با ارائه تصویر گذشته است که خواننده متوجه میشود سید میران همیشه این گونه نبوده است بلکه این آهو بوده که به زندگی اش سر و سامان داده و باعث شده به این جایگاه برسد.
از جایی که آهو پرس و جو درباره هما را آغاز می کند، داستان پیچیده تر می شود. هما بر میران مسلط میشود و آهو روز به روز بدبخت تر، تا جایی که در دعوا با سید میران سرش با چوب شکسته می شود. بعد از ازدواج با هما، سید میران قرارش با آهو بر سر این که هر شب پیش یکی از آن ها باشد را فراموش میکند و آن را زیر پا میگذارد.
همزمان با این ماجراها، ولخرجی های هما هم بیشتر می شود. سید میران نمیپذیرد که او از خانه بیرون برود ولی زمان، زمان کشف حجاب است و هما می گوید که ما زن های امروزی و مدرن هستیم. کم کم چادر و روسری را کنار می گذارد و دستمالی را هم که به موهایش می بست باز می کند و دامنش هم کوتاه تر می شود. میران هم در مقابل همه این حرکات هما تسلیم تر می شود. اما آهو...
خواندن این اثر زیبا را به همه کسانی که یادداشت کوچک من را میخوانند توصیه میکنم.
مشخصات اثر:
شوهر آهو خانم، نوشته علی محمد افغانی، انتشارات جاویدان 1392، چاپ بیست و پنجم
دربارۀ نویسندۀ این متن:
سمیه صادقی لیسانس کتابداری، دانشجوی ارشد مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی، کتابدار دانشکده فنی دانشگاه تهران.
برای انتشار معرفی یا نقد کتاب در برگ سپید، میتوانید نوشتههای خود را در قالب یک فایل ورد همراه با عکسی از اثر معرفیشده به نشانی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید بفرستید.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع:
--پاینده، حسین.1391/ نقد رمان شوهر آهو خانم. خبرگذاری مهر دسترسی در 10 دی 1396 به آدرس https://www.mehrnews.com/news/1647431/
--نيكوبخت، ناصر و طاحون، محمد موسي.1392/ سيماي زن در رمان شوهر آهو خانم و الثلاثيه هفتمین همایش زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه هرمزگان: هفتمین همایش پژوهش های زبان و ادبیات فارسی.
--1392. نقد و بررسی رمان شوهر آهو خانم. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه سلمان فارسی، کازرون.
--دریا بندری، نجف. 1340/ نقد کتاب شوهر آهو خانم. مجله سخن: شماره هشتم ـ دوره دوازدهم.
--کاظم خواه، زینب. روایت علیمحمد افغانی از زندان، داستاننویسی و زندگی: نشست با نویسنده رمان شوهر آهو خانم در کافه خبر. دسترسی در 10 دی 15 دی 1396. به آدرس http://www.khabaronline.ir/detail/118957
البته ناگفته نماند که کتاب واقعا کش و قوس زیادی هم داشت و در صفحات کمتری هم مطالب جمع میشد ولی بازهم از جذابیت کتاب چیزی کم نمیشه. به عنوان یه خواننده اگر بخوام نظرم رو بگم شاید هیچ کس مقصر نباشه. جامعه ای که هیچ گاه در اون حقوق زن و مرد برابر نبوده زنی مثل هما که بی پناه بوده و میل شدیدی که به جبران کمبود و خلا داشت و از اون زنی به اصطلاح تازه به دوران رسیده و بی پروا ساخته بود و آهو زنی که مادر چهار فرزند بود و شور زندگی مثل هما در اون سن و سال براش مفهوم دیگه ای داشت. شاید هر دو زن به نوع خودشون مظلوم بودن و سید میران که شهوت و عشق کورش کرده بود و مثل اکثر عشق های بی سر و ته دنیا آخرش به بن بست رسیده بود.
در نهایت کتاب فوق العاده ای بود و نویسنده ای که در زندان اونو نوشته معلوم بود چشمهای روشن و بینایی داره که تونست از پشت میله های زندان انقدر خوب جریان زندگی رو تفسیر کنه.
من دیشب 12بامداد تونستم کتاب رو تمام کنم.مدت یک ماه کتاب دستم بود راستش منو خیلی تحت تاثیر قرار داد شاید چون شبیه زندگی مادر بزرگم بود خیلی باهاش همزاد پنداری کردم.
نکات قابل تامل زیادی داشت، خیلی تکرار داشت و طولانی بود که می شد حداقل 200صفحه ش کم بشه، از نظر توصیف اوضاع اجتماعی اون دوران عالی بود هرچند با اینکه خودم دهه60هستم و داستان کتاب در دهه30نوشته شده و وقایع دهه20 و حتی پیش از اون رو توصیف می کنه، خیلی خوب برام قابل لمس بود.
سید میران، آهو و هما در یک رابطه مثلث واری هستند که راس مثلث سید میران است، در ارتباط شکل گرفته و پیش آمدهای پس از آن سید میران سرابی را اگر70درصد مقصر تمامی اتفاقات بدانیم 20 درصد بعدی متوجه آهو و رفتار هایش چه پیش از این رویداد و چه پس از آن است و 10 درصد باقی مانده متوجه هما است.
داستان در برخی بخش ها برایم گنگ ماند، رفتار بچه های سید میران با پدر و هووی مادر، رفتار هما با پسر بزرگ آهو، که عاشق صدایش بود، پسر بزرگ و دختر بزرگ چرا خیلی تحت تاثیر زندگی مادر قرار نگرفتند؟یا شاید داشتان آنقدر به سایر مسائل پرداخت که از احوال فرزندان غافل شد
بخشش ها و گذشت های آهو واقعا آزار دهنده بود
سید میران که در پایان داستان واقعا قابل پذیرش و بخشش نبود...عذرخواهی می کنم با اطاله کلام
سن واقعی هما زندی
آخر و عاقبت هما
آیا میرزا نبی واقعا عاشق هما شده بود
و
.
.
.
سپاس از یاد اوری و معرفی خوبتون
معرفی خیلی خوبی بود خانم صادقی. آخرش حس کنجکاوی رو حسابی قلقلک دادید. همیشه با خودم میگم چقدر خوبه که کسی که رمان و کلا کتابی میخونه
شروعش با یه رمان یا کتاب خوب و جذاب باشه.
یه خاطره از رمانای فارسی دارم شاید خوب باشه اینجا بگم.
من تجربه کمی در خوندن رمان ایرانی داشتم و دارم. چهار پنج سال پیش بود که یک رمان ایرانی رو شروع کردم به خوندن. اون زمان نمیدونستم رمان و کتاب زرد یعنی چی. هر چی بیشتر پیش میرفتم بیشتر از کتاب و زبان نویسنده فاصله میگرفتم. نگم که برای خنک شدن دلم کتابو جوری از بین بردم که دست هیچ موجود زنده ای بهش نرسه !
این باعث بی اعتمادی به رمان فارسی شد، الان میدونم که تمام این موضوع برمیگرده به هنر نویسنده. الان دیگه میدونم که قبل از انتخاب کتاب باید تحقیق کرد و اگه حوصله ی بیشتری بود با کسی مشورت کرد و پیشنهاد گرفت. اون موقع مطالعه ی کتاب هم لذت بخش تر میتونه باشه.
از پیشنهاد خوبتون هم ممنونم. همیشه «لیست کتابهای پیشنهاد شده» موقع خرید کتاب همراهم هست
خصوصا که شوهر آهو خانم باشد..
نقد خوبی بود برای شروع کتاب
ممنون از خانم صادقی