مفهوم اساسي كتاب درماني، بازپروري از راه خواندن است. فكر كتاب درماني از آن جا بر ميخيزد كه انسان به تعيين هويت با ديگران از راه ادبيات و هنر علاقهمند است. كتاب درماني تعامل ميان خواننده و ادبيات است. در روش درمان با كتاب، مطالب خواندني كه در اختيار خواننده قرار ميگيرد، تاثير درماني، شفابخشي و آگاهي بخشي دارد.
در كتاب درماني، ادبيات ابزاري است كه به خواننده كمك ميكند تا با شناخت شخصيتها و مشكلات آنها در كتاب، ميان آنها و مشكلاتي كه در زندگي شخصي خود دارد ارتباط برقرار كند. در اين روش، خواننده كتاب، ميآموزد كه چگونه ديگران با ناكاميها و سرخوردگيهايشان رويارو ميشوند و اين روش به آنان امكان ميدهد كه نوعي بصيرت دروني نسبت به خود و راهحلهاي جايگزين براي حل مشكلات فردي شان بيابند. در اين روش به خواننده اجازه داده ميشود كه درك كند وي تنها كسي نيست كه با مشكل ويژهاي رويارو ست.
كتابخانههاي عمومي از جمله مؤسساتي اند كه ميتوانند به امر كتاب درماني كمك كنند. از آنجا كه كتاب درماني با اهداف آموزشي نيز در سطح عقلاني تفكر مثبت و سازنده را تقويت ميكند، باعث بر انگيختن ايدههاي خلاق ميشود. از طرفي نهاد كتابخانههاي عمومي به عنوان يك نهاد فرهنگي با كاركردهاي آگاهي بخشي، اطلاعرساني، آموزشي و ارشادي، ميتواند با روش كتابدرماني به اين اهداف دست يابد.
نقش كتابداران كتابخانههاي عمومي شايد بيشتر كتاب درماني تكاملي باشد و حالت پيشگيري از بيماري را دارد، در اين رويكرد هدف رشد و تكامل فرد است و هنوز مشكلي براي فرد روي نداده، ولي اطلاعات و علم به افراد داده ميشود تا در برابر آن مشكلات بيمه شوند و بتوانند مبارزه كنند يا اصلا با آن رو بهرو نشوند. يعني كتابداران بايد آگاه باشند، مشكلات جديد هر نسل و هر جامعهاي متفاوت است و بايد به دنبال منابع مناسب مشكلات پيش روي جامعه باشند كه اين موارد و اطلاعات با نياز سنجي مناسب از جامعه كتابخانهها قابل سنجش است.
كتابداران ميتوانند با شناخت مراجعان و از طرفي نحوه دستيابي به اطلاعات مناسب در زمينه مشكل مطرح شده از طرف مراجعان، هدف وي را از بين گفتههايش دريابند و در راهنمايي وي به كتاب يا منبع مناسب نقش موثر را ايفا كنند.
منبع: خبرگزاری ایبنا