لیزنا: دکتر اسحاق صلاحي كجور داراي مدرك دكتراي مديريت استراتژيك است و سابقه عضویت در هیأت علمی دانشگاه امام حسین (ع) و دانشگاه آزاد اسلامی را در پرونده خود دارد. به علاوه دکتر صلاحی سابقه مسئولیتهای اجرایی و مشورتی در وزارتخانه ها و نهادهای مختلفی را در کارنامه خود دارد، ازجمله: «معاون وزارت رفاه و تأمین اجتماعی»، «رئیس مرکز مطالعات استراتژیک، «مسئول دبیرخانه شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی»، « عضو کمیسیون تخصصی اقتصاد هیأت دولت»، «عضو شورای تحول اداری وزارت رفاه و تأمین اجتماعی»، «عضو کمیسیون تخصصی اقتصاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور»، «عضو شورای پژوهشی وزارت رفاه و تأمین اجتماعی»، «مشاور و عضو کمیته استراتژیک شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی»، «مسئول تدوین استراتژی، برنامه و بودجه و نظام ارزیابی عملکرد شرکت مادر تخصصی نفت و گاز تأمین و شرکت های تابعه»، «مسئول معاونت طرح و برنامه و بودجه»، «جانشین معاونت فرهنگی و پژوهشی» و افزون بر همه اینها دکتر اسحاق صلاحی از سرداران دفاع مقدس بوده و باید از سابقه حضور وی در جبهه های حق علیه باطل و با مسئولیت های مختلف رزمی در دوران دفاع مقدس یاد کرد.
دکتر اسحاق صلاحی تیرماه 1390 به عنوان رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منصوب شد. در این گفتگوی اختصاصی، که توسط سردبیر لیزنا، سید ابراهیم عمرانی انجام شده، تلاش گردید که هم مسائل و مشکلات کتابداران با ایشان به بحث گذاشته شود و هم با اهداف و برنامه های دکتر صلاحی برای سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی آشنا شویم.
این مصاحبه در دو بخش منتشر خواهد شد که بخش اول آن امروز تقدیم همکاران و خوانندگان عزیز می گردد:
سید ابراهیم عمرانی: با سلام، قبل از شروع از وقتی که در اختیار ما گذاشتید که با جنابعالی گفتگو داشته باشیم تشکر می کنم و امیدوارم این گفتگو نقطه نظرات جنابعالی به عنوان مدیر یکی از مهمترین نهادهای مرتبط با کتاب، کتابخانه و کتابداران در ایران را در اختیار همه اهالی این حوزه قرار دهد. با اجازه تان سوالات خودم را شروع می کنم.
همه از شما درباره کتاب و منابع و مسائل جاری کتابخانه ملی می پرسند ما به عنوان لیزنا می خواهیم از شما از کتابداران و انجمن کتابداری بپرسیم. کتابداران در ایران چشم امیدشان حتی از لحاظ صنفی به کتابخانه ملی بوده است. مسائل و مشکلات بسیاری دارند که جایی برای بردن مشکل و حل آن ندارند؛ تنها کتابخانه ملی و انجمن را می شناسند. انجمن ها معمولا قدرت اجرایی ندارند؛ انجمن کتابداری انجمن علمی است و صنفی نیست و نمی تواند باشد به خاطر اساسنامه. اینکه کتابخانه ملی برای ما چه کار می کند جزء سوالات کتابداران است. با وجودی که جزء اساسنامه کتابخانه ملی نیست؛ نظر شما راجع به کتابدارن چیست و اینکه اگر کتابداران یک روز تقاضایی از شما داشتند چه برخوردی با آن می شود و تا کجا امکان دارد که به آنها کمک شود؟
دکتر اسحاق صلاحی: به انجمن اعتقاد داریم. تلاشمان این است که هر برنامه ای داریم انجمن را همراه خود داشته باشیم، تاکنون ما دو همایش مبانی نظری و فلسفه کتابداری و همایش حامیان نسخ خطی در مشهد را درکنار انجمن برگزار کردیم.اعتقاد داریم که اگر NGO ها در این زمینه فعال شوند در این عرصه بخشی از آن بار بر زمین مانده ی سهم مطالعات، سهم هزینه کتاب در سبد کالای مصرفی خانوار از زمین برداشته می شود. تلقی باید عوض شود و با فعالیت NGO ها فضا عوض شود.خلاصه همه باید باهم باشیم.
سید ابراهیم عمرانی: و در مورد کتابداران و کتابداری
دکتر اسحاق صلاحی: در این مورد یک نگاه شخصی و یک نگاه سازمانی را خدمتتان عرض می کنم.
نگاه شخصی: قبل از اینکه وارد سازمان شوم توقع من این بود که با توجه به اینکه کتابداری چند سالی قبل از انقلاب شکل گرفته و رشته ای وارداتی است باید سر و سامان یافته تر از آنچه که تا کنون است، می بود.
از نظر سازمانی: نظر من این است که با توجه به فعالیتهای جزیره ای که در حوزه کتاب و کتابداری سراسر ایران شکل گرفته؛ نهادها و سازمانها و انجمن ها و مراکز کتابخوانی که هیچگاه تا کنون تجربه و موفقیت و همکاری مشارکتی خوب و موفقی نداشتند. نه این که اصلا نداشتند. فعالیت مشارکتی خوب و موفق نداشتند.
در حال حاضر مهمترین کاری که تا کنون صورت گرفته کنسرسیوم محتوای ملی است که چند وقت پیش نرم افزار آن رونمایی شد.
اگر بخواهیم این حوزه را آسیب شناسی کنیم می توانیم بطور خلاصه بیان کنیم:
1. نگاه بیرون از مجموعه کتابداری به کتاب و کتابداران چیست؟ یک نگاه فوق العاده عمومی
اصلا هیچ کس حاضر نیست به این حوزه به عنوان حوزه ای تخصصی نگاه کند. بدترین اتفاق این است که وزارت آموزش و پرورش پست کتابدار را از ساختار سازمانی خودحذف می کند.این شناخت نامتوازن نسبت به جایگاه این شغل و این رشته بیرون از این مجموعه کتابداران و کتابخانه است.این علت اگر بخواهد آسیب شناسی شود به دو جا بر می گردد.یکی از درون مجموعه کتابداران و دیگری بیرون از مجموعه کتابداران. در مجموعه بیرون کتابداران تمایلی ندارند فضای تخصصی برای این عرصه قائل شوند.
2. نگاه درون به مجموعه کتابداری
کتابداران در درون حرکتی جدی برای معرفی خودشان انجام ندادند.تلاشهای جدی و کارهای بنیادی و اساسی برای معرفی رشته و مطالعات و تحقیقات بنیادی دراین حوزه اتفاق نیفتاده یا خیلی کم و ناچیز اتفاق افتاده است. بنابراین اگر این رشته در کنار بقیه رشته های دیگر رشد می کرد و به بلوغ می رسید امروز جایگاه بهتری داشت.
خصوصا اینکه یک عنوانی به دنبال کتابداری آمده است و آن اطلاع رسانی است. از قرن بیستم به این طرف واژه اطلاع رسانی جایگاه خاصی پیدا کرده است، ولی اطلاع رسانی [در عمل] به حوزه IT پیوست، امروز [در ایران] وزارت ارتباطات را بیشتر در اطلاع رسانی دخیل می دانند در حالی که تامین کننده زیرساخت این عرصه است. کار محتوایی اطلاع رسانی باید در جای دیگر اتفاق بیفتد. این شناخت هنوز وجود ندارد.
از همه بدتر این که در دانشگاهها کتابداری، زیرمجموعه دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی است. شاید این مساله در قرن 18 و 19 پاسخ می داد ولی امروزه خیر. من امروز این جایگاه را نامناسب می بینیم.اقدام خوبی که سال گذشته انجام شد تاسیس نخستین دانشکده علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تهران بود. سوال این است که چرا اینقدر دیر و چرا فقط در یک دانشگاه؟
این رشته نتوانسته جایگاه متعالی خودش را پیدا کند و خیلی ها اعتقاد ندارند که این رشته تخصصی است. در حالی که در غرب برای خودش مبدع و مبتکری دارد، روش و متدلوژی و ابزار تحقیق دارد. پس نگاه من بحث مظلومیتی است که بر این رشته و اهالی این حرفهاز بیرون اتفاق افتاده است.
دیدگاه من این است که بخشی از اینها محصول تلاش درون سیستمی است که به دلیل اینکه خیلی انسجام خوبی درون رشته نداشتند و تلاش خیلی خوبی اتفاق نیفتاده و جایگاه ویژه ای در حوزه دانشگاه و دانشکده و رشته پیدا نکرده و سهم آن در تحقیقات بنیادی کشور کم بوده و جایگاه انتقادی و چالشی که رشته می توانسته داشته باشد ، در طول عمر این رشته در ایران برای این رشته پیدا نشده است.
رابطه بین سازمان و انجمن کتابداری از گذشته رابطه خوبی است و امیدوار کننده است. هرچند تلاشهایی که در انجمن اتفاق افتاده خیلی امیدوار کننده نیست ولی رابطه سازمان با انجمن امیدوار کننده است.ما کماکان سیاست حمایتی از انجمن داریم. برای برگزاری نشست ها، برای مشارکت دادن آنها در حوزه کارهای تحقیقاتی و مطالعاتی سازمان چنانچه هم اکنون در تهیه فصلنامه هایمان انجمن مشارکت دارد، سالن برای همایش ها دادیم. انجمن در سازمان برای خودش اتاق دارد.
منتهی فعالیت آن را بیش از این می خواهیم. امروز انجمن یک حضور کمرنگ هیات امنایی در مجموعه فعالیت های این سازمان دارد من دوست دارم حال که تشکلهایی مانند سمپاد (سازمانملی پرورش استعدادهای درخشان) ، یا سمن (سازمان های مردم نهاد) فعال هستند ، انجمن در کشور فعالیت مشترک و خوبی را بااین سازمانها داشته باشد. هر کتابداری در هر کجای کشور هست با سازمان ما در تعامل باشد.از طریق انجمن تشکل های تخصصی باید شناسایی و سازماندهی شوند تمامی کتابداران در کنار هم قرار بگیرند. مثل پارک های فناوری که افراد ثبت نام می کنند و کارهایی که به آنها واگذار می شود را انجام می دهند؛ بدون اینکه وابستگی سازمانی ایجاد شود.ما امروز آن علقه و آن رابطه معنوی و فرا سازمانی که می توانند تک تک افراد کتابدار و اطلاع رسانبا سازمان کتابخانه ملی داشته باشند را می خواهیم ولی از طریق انجمن.
هنگامی که خواستیم [برای کتابخانه ملی] کار برون سپاری فهرست نویسی انجام بدهیم یک تشکل با تجربه موفق در این کشور در این حوزه وجود نداشت. انجمن می تواند پل ارتباطی خوب و موثری بین این سازمان و فارغ التحصیلان کتابداری ایجاد کند. این پل می تواند هم باعث انتقال تجربیات آنها به سازمان شود و هم نیاز سازمان به انجام مطالعات و تحقیقات و غیره را مرتفع کند و همینطور اشتغال زایی کتابداران می تواند موارد جدید و بکری که در این سازمان اتفاق می افتد برای آنکه آنان عقب نمانند از آنچه که امروز ما داریم انجام می دهیم.انجمن یک جاده دو طرفه است بین ما و تمامی کتابداران و انجمن می تواند به عنوان یک کاتالیزور و پل ارتباطی موفق عمل کند.
سید ابراهیم عمرانی: اگر اجازه بدهید من اشاره هایی به برخی صحبتهای شما بکنم. عدم شناخت از رشته خاص ایران نیست. تحقیقی روی این مساله انجام دادم و اطلاعاتی جمع کردم تا بفهمم نگاه غربی ها چگونه است؟ در تحقیقی که بین 2000 نفر دانشجو و استاد [کانادایی] شده عامه مردمان و حتی دانشجویان غربی هم کتابداری را رشته ای تخصصی نمی دانند.
نکته دیگری که فرمودید در مورد اینکه کتابداری در این چهل سال کاری جدی انجام نداده نیز می خواهم اشاره کنم که کتابداری ایران از بعد علمی و فنی فعالترین کتابداری منطقه بوده است. من اگر کتابداری نوین ایران را تقسیم بندی بخواهم بکنم خواهم گفت دوره گردآوری مجموعه ها و ایجاد و توسعه کتابخانه هارا داریم، دوره سازماندهی مجموعه ها را داریم و دوره بعد از آنها را داریم. اگر دوره اول را که با همه قدرتی که در بانیانش سراغ داریم دوره مجموعه سازی کتابخانه ها بدانیم و تا تاسیس دانشکده کتابداری هم بطول انجامیده و کمکهاشان ادامه داشته است. دوره دوره بعدی هم دوره سازماندهی مواد است، که باز به علت شخصیت و پرکاری دست اندرکارانش کتابداری فنی ایران در این دوره به بهترین سطح خود در منطقه رسید و بسیاری اساتید فعلی شاگردان این مکتب هستند. سرعنوان موضوعی فارسی داریم که نمونه اش در منطقه نیست، من از طریق دوستانی در ایفلا با همه کتابخانه های ملی کشورهای عربی مکاتبه کردم که یک مشاهیر و و مولفان عربی پیدا کنم وجود نداشت. سال 1381 بود. ما از 38 سال پیش فهرست مستند مشاهیر داریم. فهرست مستند سازمانهای دولتی را داریم ، رده بندی اسلام و ادبیات عربی داریم کتابخانه ملی در این زمینه بسیار خوب کار کرده است. اینها همه منتج شده به پائین آمدن هزینه های فهرستنویسی و ایجاد فهرستگانهای مختلف در سراسر ایران و امکان ورود ایران به فهرستگانهای جهانی.
یک نکته دیگر هم در صحبتهای شما بود و در مورد تجربه های موفق در کتابداری ایران. اشاره کنم که از تجربه های موفق دیگر کنسرسیوم تهیه منابع علمی است که تجربه ای موفق است. منابع علمی خارجی تهیه کرده و صرفه جویی های ارزی بسیار خوبی شده ، الآن دیگر بیش از 20 سال تجربه پشت سر دارد و الآن هم تحت مدیریت وزارت علوم و مشارکت دانشگاهها از نظر اجرایی در وضعیت مطلوبی هستند.
برگردیم به صحبتهای جنابعالی. من از نگاه شما به انجمن و دیدگاه تعاملی که به انجمن دارید خیلی خوشحال شدم. یعنی الآن این حس را دارم که انجمن باید آستین ها را بالا بزند و بداند که زمینه کار هست. خوب اگر اجازه بفرمائید بپردازیم به نگاه شما به حوزه ماموریت جدیدتان یعنی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران...
... قسمت دوم مصاحبه در روزهای آتی منتشر می شود.