تفکر عنکبوتی

 

لیزنا، دکتر یعقوب نوروزی، استادیار گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه قم: با پیشرفت علوم و فناوری و گسترش آن به کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع رسانی تب ناشی از آن برعرصه کاری و فعالیت ما نیز سایه افکنده است. در همه جا سخن از تبدیل وضع موجود به وضع بهینه با استفاده از این گونه فناوری‌ها است. مباحثی مانند تغییر برنامه‌های درسی و  تغییر نام رشته هر روز بیشتر قدرت و قوت می‌یابند. هریک نیز به نوبه خود در حال عملی شدن هستند. البته که باید اینها را به فال نیک گرفت.

آنچه که در این زمینه مغفول مانده و کمتر به آن پرداخته می‌شود، تغییر در عملکرد ما به عنوان کتابدار، اطلاع‌رسان، متخصص علم اطلاعات، مدیر اطلاعات، مشاور اطلاعاتی و ... است. تا چه اندازه توانسته‌ایم خود را در جریان این فرایندهای جدید برای یاری بیشتر به مراجعین و کاربران قرار دهیم. آیا در عمل نیز واقعا به آنچه که ادعا داریم رسیده‌ایم و یا صرفا در مقام حرف برآمده‌ایم؟ آیا از وجود فناوری‌های جدید به نفع فعالیت‌های حرفه‌ای خود و راستای خدمت‌رسانی بیشتر به کاربران استفاده کرده‌ایم؟ آیا توانسته‌ایم همچنان رضایت مراجعه کننده دیروز و کاربر مدعی امروز را کسب کنیم؟ نیاز به توضیح ندارد که اغلب با عدم تغییر در این زمینه‌ها مواجه هستیم. بدین روی، هنوز در دوره "تفکر عنکبوتی" به سر می‌بریم. در واقع تفکر عنکبوتی در اکثر مواقع امکان بازنگری در وظایف، کارکردها و در یک کلام حرکت رو به جلو و همگام با سایر پیشرفت‌ها را از ما گرفته است.

تفکر عنکبوتی موجب شده است که هنوز در دورانی بسر ببریم که به جای جلب نظر مراجعه کنندگان و کاربران روزمرگی را در پبش بگیریم. غافل از اینکه دوران آن به سر رسیده است. دیگر مراجعه کننده مجبور نیست برای دریافت خدمات اطلاعاتی تنها به کتابخانه مراجعه کند. بنابراین به جای اندیشیدن به راه حل‌ها و مسیرهای جدید همان شیوه سنتی و یک طرفه مراجعه، مراجعه کنندگان به کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی را در پیش گرفته‌ایم. قدرت ابداع و نوآوری را کنار گذاشته و نداشته‌های خود را برای عرضه ارائه می‌دهیم. اگر هم خیلی تلاش کنیم کارهای تکراری مانند خرید نسخه‌های چاپی و در مواردی تولید و یا خرید نسخه‌های دیجیتال را در دستور کار خود قرار می دهیم. با اینکارها به خیال خودمان امروزی‌تر شده و امیدواریم مراجعان و کاربران بیشتری را جذب کنیم. در همایش‌ها و دوره های آموزشی مختلف شرکت می‌کنیم و بحث‌های داغ آنچنانی را راه می‌اندازیم تا از غافله عقب نمانیم و مواردی از این قبیل که خود بهتر می‌دانید.

ای کاش مشکلات به همین جا ختم می شد، اما باید گفت مشکل در خود ما نهفته است. عنکبوتی بودن قدرت جابجایی و تحرک را از ما گرفته است و سکون ثمره آن است. حتما برخی‌ها خواهید گفت نه اینطور نیست! ما دارای حرکت رو به جلویی هستیم. به عنوان مثال فلان نرم‌افزار را تهیه کرده‌ایم که بالای چندین ده میلیون قیمت دارد. ما درحال اسکن مدارک و منابع و یا تبدیل میکروفرم‌های خود به قالب دیجیتال هستیم، پس اینها کار نیستند؟ چرا حق با شماست. عنکبوت نیز برای اینکه تارهای خود را ترمیم کند هر از چندگاهی تار جدیدی را می بافد. اما تاکنون از خودمان پرسیده‌ایم تا چه اندازه خدمات جدیدی را که مبتنی بر محیط‌های جدید ارائه خدمات اطلاعاتی است، ایجاد کرده‌ایم. از کدام یک از خدمات وب 2 در وب سایت کتابخانه خود استفاده می‌کنیم. آیا ماهیت وب سایت ما با گذشته فرق اساسی کرده است؟ یا اینکه تنها چند پیوند به آن اضافه شده است. نیاز به توضیح ندارد که در جایی که عنکبوت و ماهیت آن آشکار شده باشد طعمه دیگر در آن گرفتار نمی‌شود. البته همه ما کتابخانه‌هایی را می‌شناسیم که با ساختمان‌های آنچنانی طمعه‌هایی که برای فرار از دست شکارچی‌های بزرگ‌تر به ناچار به سمت آنها حرکت می‌کنند را در دام خود گرفتار می‌سازند.

در برخی از کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع رسانی معمولا همه روزه با مراجعه کنندگانی روبرو هستیم که برای فرار از نگاه‌های مدیران و سپری کردن اوقات خود جای مطلوب و بهتر از کتابخانه نمی‌یابند. ضمن اینکه اینگونه مراجعان بی دردسر تنها به مطالعه مطالب روزمره از جمله چند روزنامه ورزشی اکتفا می‌کنند. البته تفکر عنکبوتی حضور این گونه مراجعین را به  فال نیک گرفته و شکار آنها را برای حفظ بقا لازم می‌داند. چرا که علی‌رغم اینکه طمعه‌های زیاد چشمگیری نیستند، اما به درد آمارهای ماهیانه و سالیانه برای بر شمردن تعداد مراجعین می خورند. ضمن اینکه گیر انداختن اینگونه طمعه‌ها نیاز به زحمت زیادی ندارد، حتی اینگونه طمعه‌ها تا آنجایی بی دردسر هستند که تارهایی را که دورشان تنیده شده را نیز پاره نمی‌کنند. پس می‌بینیم ایجاد مزاحت نیز نمی‌کنند، چرا که در پی مطالب احیانا علمی نخواهند بود که ما را به تحرک وا دارد. یا اینکه استحکام تارهای بافته شده و به عبارت واضحتر فعالیت های نیم بند ما را که برحسب عادت انجام می دهیم به چالش بکشند و خلوت ما را برهم بزنند. غافل از اینکه بر مبنای تفکر عنکبوتی روز به روز مهارت‌های خود را برای تنیدن تارهای محکمتر از دست خواهیم داد. بدین روی در صورتی که خود نیز بخواهیم نمی توانیم فعالیت جدیدی را شروع کنیم.

نکته دیگر اینکه در زندگی (تفکر) عنکبوتی هر عنکبوتی قلمرو خاص خود را دارد و هیچ یک دوست ندارد دیگری مزاحم آن بشود و به عبارتی به قلمرو آن دست درازی کند. این گونه تفکر باعث می شود ما در انجام فعالیت‌های کاری خود بسیار محافظه کار باشیم. به عبارتی اگر احتمالا مهارت‌هایی برای گیر انداختن کاربران جدیدی داشته باشیم، می‌خواهیم که آنرا در نزد خود نگه داریم. ضمن اینکه اگر قدری با سیاست! عمل کنیم برای کسب امتیازات بیشتر نقاط ضعف خود را پوشانده و در پی آشکار ساختن نقاط ضعف دیگر همکاران بر خواهیم آمد. در مواردی نیز پا را فراتر گذاشته برای مدیر و یا رئیس عزیز! نیز تارهایی را برای خود شیرینی می‌بافیم. البته اگر منصفانه قضاوت کنیم در این زمینه از عنکبوت جلوتر هستیم، چرا که او سیاست بازی بلد نیست و تمام فعالیت و هنرش اکتسابی است. فعالیت و هنری که زندگی او را هدفمند کرده، اما ما در تفکر بر مبانی آن هیچ هدف خاصی را نداریم. همچنین تفکر عنکبوتی بی‌هدف باعث شده است که در دروان انتظار برای شکار طعمه، فعالیت خاصی را انجام ندهیم، چرا که در غیر این صورت از قوانین تفکر عنکبوتی خارج شده‌ایم. البته کارهایی مانند تماس‌های تلفنی، نوشتن مقاله‌ای برای انجام تکالیف دانشگاهی و یا پیگیری برای انجام معاملات تجاری و یا خرید فروش منعی ندارد. البته با شما موافق هستم که مثال‌هایی از قلم انداخته شد که در این گونه تفکر از جایگاه بالایی برخوردارند.

تصّور کنید که کتابداری (اگر به برخی‌ها برنخورد) فارغ از وجود مراجعه کننده مزاحم، بر اساس تفکر عنکبوتی به آرامی در کناری (قاعدتا در جایی دور از دسترس مراجعین) مشغول سرگرمی‌های مورد علاقه خود باشد که ناگهان طعمه درشتی علی‌رغم میل باطنی او در در دامش گیر می‌افتد. مثال بارز این گونه طعمه‌ها می‌تواند بازدیدهای سرزده مدیران رده بالای سازمانی و یا پژوهش گران واقعی باشد که در مواقعی خلوت ما را بر هم می‌زنند. باید گفت که در این گونه مواقع طعمه‌ها نه تنها قابل هضم نیستند، بلکه ممکن است خود عنکبوت و تارهایش را از هم بدرند و سرنوشت بهتری جز تعدیل نیرو، کاهش بودجه و... در این گونه موارد در انتظار ما نخواهد بود.

بنابراین بهتر است از تاری که دور خود تنیده‌ایم خارج شویم و تغییر را از خود شروع کنیم، به معنی واقعی از امکانات حاصله استفاده بهینه داشته باشیم و نه تنها محیط، بلکه خود را نیز با پیشرفت‌های صورت گرفته همراه سازیم. به عبارتی تغییر را در خود ایجاد کرده و تارها را به کناری بزنیم و از گوشه عزلت خارج شویم. سعی کنیم با مراجعه کننده و کاربر هوشمند، به صورت هوشمند رفتار کنیم و مسیرهای جدیدی را پیش روی او قرار دهیم. ایجاد ارزش افزوده برای منابع اطلاعاتی را در دستور کار خود قرار دهیم و در چرخه اطلاعات، نقش پویا و فعالی داشته باشیم. در این صورت است که نگرانی برای بقاء را در نبود مراجعه نخواهیم یافت.

عطار نیشابوری هم در زمینه عبرت آموزی از عنکبوت و خانه بی بنیاد او شعری دارد که خالی از لطف نیست .

دیده‌ای آن عنکبوت ِبی قرار در خیالی می‌گذارد روزگار
پیش گیرد وَهم ِدور اندیش را خانه‌ای سازد به کُنجی خویش را
.

.

.

چشم همّت بر گشای و ره ببین پس قدم در ره نه و دَرگَه ببین
چون رسانیدی بدان درگاه جان خود نگنجی تو ز عزّت در جهان

 

نوروزی، یعقوب. «تفکر عنکبوتی». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفته شماره 81.  15 خرداد 1391.