جلسه دوم پنل «تبدیل کتابخانه‌های عمومی به مرکز اجتماع» برگزار شد

به گزارش لیزنا، بر اساس اعلام روابط عمومی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، این جلسه با حضور مهدی شقاقی، سید ابراهیم عمرانی،  فرامرز مسعودی، محمد جوهرچی، ابراهیم افشار، مهرناز خراسانچی،  سید ابوالفضل هاشمی،  رضا رجبعلی بگلو، امین متولیان، سجاد نوروزی و زينب غيوری برگزار شد.        

مهدی شقاقی در سخنانی با بیان اینکه این جلسه با سه هدف تشکیل شده است، بیان کرد: قبل از اینکه اهداف جلسه را خدمتتان عرض کنم گزارش مختصری از کارهایی که از ابتدا انجام گرفته خدمتتان عرض می‌کنم و صحبتها را واگذار می‌کنم به اساتید بزرگوار. کار پنل کتابخانه‌های عمومی از خرداد ماه با معرفی اینجانب به‌عنوان مسئول کمیته از طرف انجمن آغاز شده و اقدامات ما برای آماده شدن برای پنل به شرح ذیل است:

1. تماس و ایجاد همگرایی با افراد فعال و موثر 2. تشکیل گروه تلگرامی 3. در گروه تلگرام مسائل و مشکلات کتابخانه‌های عمومی به صورت باز مطرح شد و سپس از جمع‌بندی مباحث گروه به 8 محور رسیدیم و بعد از رأی‌گیری موضوع پنل «تبدیل کتابخانه‌های عمومی به مرکز اجتماع» انتخاب شد، پس از آن برای گردآوری آثار مرتبط در این زمینه پوستر تهیه کردیم و فراخوان دادیم.

او ادامه داد: حدود یک ماه زمان داریم تا برگزاری کنگره، اکنون این جلسه را تشکیل داده‌ایم تا در مورد موارد ذیل صحبت کنیم و تصمیم بگیریم:1.  ترکیب افراد حاضر در پنل چگونه باشد، چه مباحثی مطرح شود، انواع برنامه‌ها و ترتیب برنامه‌ها و چینش فضا؛ 2 .  چه برنامه‌هایی می‌توانیم داشته باشیم برای اثرگذاری اجتماعی این پنل، یعنی چه برنامه‌هایی تدارک ببینیم تا خروجی اثر اجتمعی بگذارد و حساسیت برانگیزد؛ 3.  و چگونه می‌توان پنل را ادامه داد و از حالت یک برنامۀ مقطعی خارج شود و به صورت دنباله‌دار عملی ادامه پیدا کند.

او از دیگر متخصصان حاضر در جلسه درخواست کرد نظراتشان را حول این سه محور ارائه کنند.

در ادامه سید ابراهیم عمرانی گفت: من به عنوان دبیر اجرایی این کمیته صحبت می‌کنم. این کمیته یکی از کمیته‌های قوی بود. چون مدیر کمیته به کارش اشراف دارد.

عمرانی ادامه داد: فاصله‌ای بین حرفه و دانشگاه ایجاد شده؛ با وجود داشتن اساتید خوب و کتابداران خوب این شکاف ایجاد شده و به همین دلیل به فکر ایجاد و برگزاری کنگره افتادیم که این مسئله در سال سوم قویتر شد. امسال هر پنل یک گروه تلگرامی تشکیل داده و در آنها مباحث خوبی رد و بدل می‌شود و افراد مختلف تجربیات خود را بازگو می‌کنند و این گروه‌ها حتی به اساتید هم کمک می‌کند مثال‌های زنده برای کلاسهای خود داشته باشند.

او افزود: کنگره درصدد جذب نخبگان است. بعد از کنگره و جمع‌بندی، کارگروه‌هایی در پنل خود تشکیل دهید و کار را ادامه دهید. هدف ما اینست، در سال آینده، کمیته‌ها مستقل‌تر عمل کنند.

شقاقی در ادامه گفت: در ضمن ما برنامه‌ای را هم همزمان دنبال می‌کردیم که جمع‌آوری متون مرتبط با این حوزه بود و ان شاالله به حجم قابل قبولی که رسید به طریقی در اختیار کتابداران قرار می‌دهیم.

فرامرز مسعودی ضمن تشکر از ایجاد فرصتی برای حضور در این جمع گفت: در پاسخ به بحث اثرگذاری که ایشان مطرح کردند، 1. یک انشقاق و گسست در جامعه وجود دارد که هم بین سازمانها است مثلاً کتابخانه‌های عمومی در سازمان‌های مختلف وجود دارد، که طبیعتا با توجه به ماموریت سازمانی که دارند وظایف خود را انجام می‌دهند اما نیاز به یک همگرایی و یکپارچگی در سطح ملی وجود دارد که فکر می‌کنم این کنگره اثرگذاریش کم کردن این شکافهاست؛ 2. انشقاقی که بین بدنۀ خود کتابداران وجود دارد که امیدواریم کنگره بتواند یک همدلی ایجاد کند؛ 3. شکستن سدهایی که در ساختار اداری وجود دارد و انجمن کمک می‌کند کارهایی که در ساختار اداری نمی‌توان انجام داد در انجمن امکانپذیر است؛ 4. آمار به‌دلیل کثرت سازمان‌ها یکپارچگی ندارد و انجمن می‌تواند به یکپارچگی آمار کمک کند؛ 5. در انجمن کارگروه و کمیته داریم که برای تداوم کار در طول سال کارگروه می‌تواند کمک‌کنند باشد و می‌توان از طریق آن برای طول سال برنامه‌ریزی کرد.

ابراهیم افشار بیان کرد: فکر می‌کردم در مورد موضوع پنل «تبدیل کتابخانۀ عمومی به مرکز اجتماع» صحبت کنیم!  «تبدیل کتابخانۀ عمومی به مرکز اجتماع» وظیفۀ خطیری است باید ببینیم چه ملزوماتی دارد و شامل چه بحث‌هایی می‌شود و یکی از خطراتی که پنل را تهدید می‌کند اینست که دو ساعت جلسۀ پنل به هدر برود.

او ادامه داد: در مورد تداوم اثر پنل، با نظر دوستان موافقم؛ ادامۀ فعالیت کمیته و دنبال کردن آن و در پایان پنل بیانیه‌ای در چند ماده نوشته شود تا گسیخته نشود. تعدد انواع کتابخانه‌های عمومی، باعث گسیختگی می‌شود و پدیدۀ نادری است که فقط در ایران وجود دارد. مثلاً در پارک شفق سه کتابخانۀ عمومی است! و این مسئله اتفاقی نیست و به‌خاطر تعدد سازمانهایی است که متولی هستند و این موضوع تعدد ساختار موضوعیت دارد که در سالهای بعد مورد بحث قرار گیرد.

افشار افزود: چه لایه‌هایی را باید روی هم بگذاریم تا به این هدف متعالی تبدیل کتابخانه به مرکز اجتماع برسیم. در حقیقت کتابخانه به‌عنوان مرکز  اجتماع برآیند لایه‌های زیرین است. Community در اصل همان مرکز محل است و باید رویکرد سیستماتیک این باشد که ببینیم چه لایه‌هایی باید داشته باشیم اگر فقط درلایۀ بالا تمرکز کنیم ایده‌آلیستی می‌شود.

محمد جوهرچی، نماینده نهاد کتابخانه های عمومی کشور نیز در سخانی گفت: قصد داشتم از باب وظیفه خدمت و نمایندۀ نهاد در این جلسه شرکت کنم و صحبتی نکنم و عذرخواهی کنم بابت تأخیر. از مدیرکل برنامه‌ریزی نهاد و همکاران معاونت توسعه هم خواستم در این جلسه شرکت کنند. این نکته را خدمتتان توضیح دهم که نهاد مصمم بود بحث‌های سازمانی را در پنل مطرح نکنیم؛ همۀ کتابخانه‌های عمومی با شیوه‌های مختلف مدیریتی با مسائل مختلفی مواجه‌اند که اگر بخواهیم به آنها بپردازیم میسر نمی‌شود. نهاد و همچنین خود ما تمام تلاشمان را خواهیم کرد تا جلسه پنل به طرز خوبی برگزار گردد و تعاملات خوبی صورت بگیرد. گمان می‌کنم اگر موضوع نخست یعنی در مورد شکل و شمایل پنل صحبت کنیم سودمند خواهد بود و بعد در مورد تداوم آن در جلسات بعد صحبت کنیم.

مصباحی، کارشناس امور فرهنگی در سخنانی برای تبدیل کتابخانه به پایگاه اجتماعی سه تا تغییر را برشمرد: 1. نگرش مردم به کتابخانه 2. نگرش خود کتابداران 3. نگرش اعضاء کتابخانه نسبت به تعریف کتابخانه عمومی تغییر کند.

او ادامه داد: برای همین منظور باید حداقل‌هایی از فضاها، رویکردها، امکانات و خدمات ایجاد شود تا زمینه‌ساز تغییر کتابخانه به مرکز اجتماع باشد که با تغییر نگرش کتابداران زودتر به‌نتیجه می‌رسیم. نقشۀ جامع فرهنگی نداریم و نمی‌توانیم یک بستۀ واحد به همۀ استان‌ها بدهیم.

مهدی شقاقی تبدیل کتابخانه به مرکز اجتماع را شامل دو بعد دانست و توضیح داد: 1. اجتماع را مرکز اجتماع افراد محله در نظر بگیریم به عنوان یک خدمت محلی؛ 2. اینکه مرکزیت دارد در اجتماع به عنوان بخشی از حوزه عمومی، یعنی چون افراد نمی‌توانند به همۀ سازمان‌ها شناخت و دسترسی داشته باشند و نمیدانند آنها چه می کنند، مردم بعنوان ولی نعمت دولت از طریق کتابخانه عمومی باخبر میشوند و انعکاس کلی فعالیت همۀ سازمان‌ها در کتابخانه باید وجود داشته باشد و مرکز ثقل اجتماعی باشد و وقتی مردم به کتابخانه بروند متوجه فعالیت همۀ سازمان‌ها شوند.

در ادامه سید ابراهیم عمرانی بیان کرد: تعریف خودمان را از مرکز اجتماع همچنان مشخص نکرده ایم. با موارد‌ی ‌که آقای مصباحی مطرح کردند موافقم، خصوصاً با تغییر نگرش کتابداران. به‌نظرم بهتر است همین الان یک تعریف مشخص از موضوع ارائه دهیم.

محمد زره ساز نیز ضمن ابراز خوشحالی از عدم ورود  به بحث مسائل سازمانی با پیشنهاد دکتر جوهرچی گفت: با توجه به تجربیات سالهای پیش می‌دانم که بحث مسائل سازمانی باعث ارائۀ آمار و گزارش‌ها می‌شود. سؤالی که من مطرح می‌کنم اینست: «اگر در کتابخانۀ عمومی بسته شود چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا ما با نیازهای اساسی مردم ارتباط برقرار کرده‌ایم؟ آیا اصلاً کتابخانۀ عمومی همچین وظیفه‌ای دارد؟ چه کار می‌توانیم بکنیم در جامعه مثمرثمر باشیم؟

افشار ادامه داد: سعی کنیم، سعی نکنیم چرخ را از اول اختراع کنیم. یک نگاهی به نمونه‌های موفق در دنیا بیاندازیم و آن را اجرایی کنیم.

مهرناز خراسانچی، رییس کتابخانه حسینیه ارشاد نیز ضمن تشکر از جوهرچی بخاطر پیشنهاد عدم صحبت های مصداقی بیان کرد: آیا ما باید بر روی نگرش کار کنیم یا عملکرد؟ ما باید برای کار جمعی بر روی عملکرد کار کنیم تا افرادی هم که نگرش درستی ندارند تحت تأثیر مجموعه‌ای قرار می‌گیرند که عملکرد درستی دارند.

 او به درخواست شقاقی در مورد «کتابخانه به مثابۀ پلتفورم» توضیح داد: آنچه که بطور کلی می‌توان گفت کتابخانه‌ها در حال حاضر خدمات لوله‌ای ارائه می‌دهند یک طرف تولیدکننده محتوا و یک طرف استفاده کننده هستند و کتابخانه‌ها هم به عنوان حلقه واسط عمل می‌کنند. اما اگر ما کتابخانه را به مثابه یک پلتفرم یا مرکز اجتماع ببینیم خود کتابخانه تولید محتوا می‌کند بدین صورت که در اجتماعات  مختلفی که در کتابخانه امکان شکل‌گیریش وجود دارد، انجمن‌های مختلف، ارتباط اساتید مختلف با همدیگر، اساتید مختلف در یک فضایی دور هم می‌نشینند و هم‌فکری می‌کنند و خود کتابداران به عنوان سکان‌داران دانش هم در آن جمع هستند و با استفاده از مجموعه اطلاعاتی که در دسترس دارند همکاری خواهند داشت که به تولید محتوا می‌انجامد البته نیاز به نرم افزار دارد در دنیا تفکر پلتفرمی بیشتر در فضای دیجیتال انجام می‌شود، فقط در کتابخانه نیویورک تفکر پلتفرمی از سال 2012 اجرا میشود که ابعاد مختلفی دارد و یک بعد مهم نرم افزاری دارد.

در ادامه سجاد نوروزی، رئیس کتابخانۀ فرهنگسرای اندیشه در سخنانی گفت: سه شاخصه در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد: 1. تکنولوژی 2. پرسنل 3. فرایندها، که شامل خرید منابع و خدمات و سرویسها ی مختلف ...می‌شود. باید گفت در حال حاضر کتابخانه‌ها بسیار وضعیت اسف‌باری دارند و مشکل اصلی همان نگرش کارکنان است. یکی از کارهایی که باید انجام شود تغییر نگرش است.  مسائل مختلفی در نگرش کتابداران مؤثر است، فرم فیزیکی، لباس کتابدار، اضافه‌کاری که دریافت می‌کنند و ...

در ادامه سید ابوالفضل هاشمی، مدیر کتابخانه‌های مساجد بیان کرد : ابتدا از آقای دکتر شقاقی تشکر می‌کنم، شعار قشنگی انتخاب شده که البته سنگ بزرگی است برای نزدن! کار ما این نیست که همۀ امور مردم در کتابخانه انجام شود. اولین مشکل در این راستا، انواع کتابخانه‌های عمومیست که وجود دارد. این «باید»، ملزومات می‌خواهد.

او ادامه داد: در شورای عالی انقلاب فرهنگی، اینطور تعریف کرده اند که نزدیکی کتابخانه‌های عمومی به هم 500 متر در نظر گرفته شود، آیا امکان‌پذیر است؟ شاید مرکز اجتماع به‌راحتی انجام نشود اما کتابخانه‌های خوبی می‌توان ساخت.

وی با ذکر مثال از بقالی که همه چیز دارد و مردم به آن مراجعه می‌کنند، گفت: آیا در کتابخانه‌های ما همه چیز وجود دارد؟ ما ابتدا در انواع کتابخانه‌های مختلف باید مشکل را بین خودمان حل کنیم که چه بگوییم در پنل؟ پراکنده‌گویی را کنار بگذاریم. بهتر است اعضای پنل مشخص شود و بعد آنها با هم جلسه بگذارند و موضوع را آنجا حل و فصل کنند.

امین متولیان،  با اشاره بر اینکه نهاد کتابی را به عنوان «کتابخانه های عمومی و عدالت اجتماعی» ترجمه کرده  است توضیح داد: این کتاب یکی از معدود کتابهایی است که من به‌عنوان مجری از آن استفاده کردم و آن هم فصل : «ایجاد یک کتابخانۀ نیاز-مبنا» است.

او ادامه داد: من از جایگاه شخصی سؤال می‌کنم که هر روز با یکسری دغدغه‌ها با کتابخانه‌ها مواجهم و دنبال پاسخم. من به‌عنوان یک شخصی که جایگاه اجرایی دارم آیا با تبدیل کتابخانه به مرکز اجتماع، مشکلی از کتابخانه‌های ما حل می‌شود؟ ما واقعاً از آیندۀ کتابخانه‌های عمومی مطمئن نیستیم! آیا موضوع پنل، گرهی از کار ما میگشاید؟ سنجه‌ای برای ارزیابی کتابخانه‌ها هم نداریم. آیا واقعاً ما این ظرفیت را داریم؟ آیا مقدمۀ کتابخانه به‌مثابۀ مرکز اجتماع را داریم؟ آیا کتابداران ما این قابلیت را دارند؟ چه طریقی را باید طی کنیم تا به این مسأله نزدیک شویم؟ خواهشی که دارم انست که در طراحی به سمتی رویم که سؤالات ما را پاسخ دهد. ما دیدیم توان کتابداران را درست نشناخته‌ایم، در تعریف کتابخانه مشکل داریم، کتابداران اگر بخواهند از محیط کتابخانه بیرون بروند، آن را یک نوع اهانت به خود می‌دانند. کتابخانه‌های روستایی ما اصلاً هیچ تطابقی با اقلیم خود ندارد. خواهشم اینست که ماحصل کنگره یک برنامه اجرایی باشد، با توجه به امکانات و ظرفیت‌های ما.

خراسانچی در ادامه گفت: بین نگرش من و نگرش آقای دکتر متولیان تفاوت وجود دارد. کتابخانه کار نمی‌کند تا حال خودش بهتر شود، بلکه کار می‌کند تا حال مردم خوب شود. اگر خدمات ما و عملکرد ما بهتر شود، نتیجه‌اش به خود کتابخانه‌ها برمی‌گردد.

متولیان نیز توضیح داد: «کتابخانه به مثابۀ مرکز اجتماع» چند ضلع دارد، کتابخانه و اجتماع. این پنل باید به سمتی پیش برود که ظرفیت سازمان‌های مختلف را لحاظ کند و تدبیری تدوین کند تا به سمت اجتماعی شدن پیش برود. ما نمی‌دانیم اگر کتابخانه تعطیل شود، مردم ککشان می‌گزد یا نه؟

خراسانچی نیز پاسخ داد: مطمئنم مردم ککشان می‌گزد اما نتیجه‌اش شاید 10 سال بعد مشخص شود.

ابراهیم عمرانی به نقل از دکتر حری سخنی را مطرح کرد: اگر چیزی در جامعه نهادی شد، ماندگار شد آن وقت اگر تعطیلش کنید همه چیز به هم میریزد اما اگر نهادی نشده بود و جایگاه واقعی خودش را پیدا نکرده بود قاعدتا تو جامعه هیچ عکس‌العملی را نخواهد داشت.

او ادامه داد: فقط بحثمان بحث پنل نشود، اختیار با کمیته است و انجمن دخالتی در کار پنل نمی‌کند. شاید سخن هفتۀ امروز برگردد به صحبتهای دکتر متولیان. ما نمی‌خواهیم ایده‌آل و فانتزی نگاه کنیم، خیلی دور از واقع نگاه نکنیم. کتابدار باید برود بیرون از کتابخانه به دنبال مشتریش. اگر این کتابخانه مرکز اجتماع را هدف کوتاه مدت در نظر بگیریم، همۀ دغدغه های جناب متولیان را می‌توانیم پوشش دهیم، در کنگره و پنل تا جایی که بتوانیم پیش برویم گزارش می‌دهیم، ما باید امکانات سازمانهای مختلف را ببینیم و کاستی‌ها را در نظر بگیریم، کنگره و پنل فقط به ما کمک می‌کند، شک کنیم به درستی کاری که تا بحال انجام می‌دادیم. یک بار دیگر تعریفی از کتابخانه به مثابۀ مرکز اجتماع ارائه دهیم.

رضا رجبعلی بگلو با سپاسگزاری از اعضا به دلیل پیشبرد جلسه به شکل انتقادی، یادآور شد: اینکه نشست میخواهد چه کاری کند نباید الان دغدغۀ ما باشد بگذاریم جامعه خودش قضاوت کند.

او ادامه داد: آیا کتابخانه بعنوان مرکز اجتماع می‌خواهد مشکل مردم را حل کند یا مشکل سازمان را؟ با نظر خانم خراسانچی موافقم. ما باید نهادهای متولی را بسیج کنیم و هماهنگی لازم را بین سازمانها ایجاد کنیم. آیا کتابخانه به مثابل مرکز اجتماع ما به‌ازاء بیرونی دارد؟ مثلاً سازمانی داریم برای مرکز اجتماع؟ به نظر من مرکز اجتماع نمی‌تواند یک سازمان باشد. مرکز اجتماع از پاره‌های مختلفی تشکیل شده است که با هم مرکز اجتماع را تشکیل می‌دهند. نباید انتظار داشته باشیم الان تعیین کنیم چه کسی می‌خواهد صحبت کند، موضوع تعیین می‌کند چه کسی صحبت کند.

ابراهیم افشار نیز گفت: کتابخانۀ عمومی وظایف مشخصی دارد. کتابخانه عمومی باید مرکز محله باشد اما اجتماع می‌تواند کل تهران را شامل شود. خیلی بلندپروازانه نگاه نکنیم. به کتابخانه‌های موفق دنیا نگاه کنیم و الگو برداری کنیم. یکی از نمونه‌های موفق داخلی هم کتابخانه حسینیه ارشاد است. فضای کتابخانۀ عمومی باید ادامۀ فضای نشیمن خانۀ خود باشد.

زينب غيوری بیان کرد: اگر بتوانیم مؤلفه هایی که یک سازمان را تبدیل می‌کند به مرکز اجتماع مشخص کنیم می‌توانیم ببینیم نهاد کتابخانه می‌تواند مشکلات را حل کند و به آنجا برسد یا نه؟ کار درستی نیست بگوییم ما این توانایی را نداریم و خود را کنار بکشیم. مؤلفه‌ها را به‌صورت ساده و کاربردی شناسایی کنیم. کتابخانه باید کاتالیزور و تسهیل کننده مشکلات مردم باشد. خیلی نباید درگیر کارهای سازمانی  بزرگ باشیم. مثلا آموزشهای روانشناختی، تربیت و روانشناسی کودک، آموزش مهارت و ... که مشکلات شغلی و خانوادگی مردم را حل کند.

در پایان شقاقی از ادامه بحث‌ها در تلگرام دنبال و ایجاد جلسه کوچکتری برای مسائل اجرایی خبر داد.

 

گفتنی است جلسه نخست پنل «تبدیل کتابخانه‌های عمومی به مرکز اجتماع» با حضور افرادی از شورای راهبردی انجمن و اعضایی از نهاد و سازمان فرهنگی هنری شهرداری در اداره کل پژوهش نهاد برگزار شد