واکنش انجمن کتابداری درخصوص الحاق نهاد کتابخانه‌های عمومی به سازمان اسناد و کتابخانه ملی

 

به گزارش لیزنا، دکتر سعید رضایی شریف آبادی، رئیس انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، در این نامه ضمن اشاره به عدم مشارکت مقامات و کارشناسان سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مراکز دانشگاهی مرتبط، و انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، بر عدم فقدان وجوه اشتراک در وظایف کتابخانه های عمومی  و سازمان اسناد و کتابخانه ملی تأکید کرده است و در پایان خواستار آغاز تعامل این انجمن با  شورای عالی اداری برای تبیین و توضیح بیشتر در خصوص عواقب مصوبه­ ي اخیر و ارائه ­ي راهکارهای جانشین شده است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

"جناب آقاي دكتر محمود احمدي­ نژاد

رئیس جمهور محترم و رئيس هيئت امناي سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران

با سلام و عرض تحيات،

هیئت مدیره ­ي این انجمن، اطلاع یافته است که شورای عالی اداری کشور در یکی از تصمیم های  اخیر خود، الحاق نهاد کتابخانه های عمومی كشور را به سازمان اسناد و کتابخانه ملی  ایران، تصویب کرده است.

انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، به عنوان تشکلی علمی که  نمایندگی و سخنگویی جامعه­ي متخصصان و مدرسان کتابداری و اطلاع رسانی را در سطح ملی بر عهده دارد-  نگرانی عمیق خود را در خصوص این مصوبه، به اطلاع جنابعالی می رساند. کتابداران ایران  بر خود می بالند که نگاهبان آثار نوشتاری این مرز و بوم هستند و خود را وارث بزرگانی همچون ابن سینا و ابن مسکویه­ی حکیم می دانند که روزگاری در ایران عنوان کتابدار را داشتند. همانگونه که مستحضرید – به گواهی تاریخ – در این کشور کتابخانه های عظیمی در خدمت اهل دین و دانش بوده است. کتابخانه آستان قدس رضوی از جمله­ی این کتابخانه ­هاست که از گزند حوادث روزگار مصون مانده و در عصر کنونی مایه افتخار ایران و جهان اسلام است.

ضمنا، ذکر این مطلب خالی از فایده نیست  که تا پیش از انقلاب صنعتی در جهان، کتابخانه ها را نه بر اساس منابع و کارکرد ، که براساس صاحبان آنها دسته بندی می کردند، به عنوان مثال کتابخانه های سلاطین، وزرا و امرا، دانشمندان، علما، مساجد و مدارس و... اما بعد از انقلاب صنعتی و تحوت بزرگی که در توسعه مدارس و همه گیر شدن آموزش و پروش روی داد ، و به تبع آن بالا رفتن سطح آگاهی و دانش بشری و همچنین گسترش پژوهش و توسعه موسسات آموزش عالی ورونق صنعت و توسعه همه جانبه اجتماعی و فرهنگی، کتابخانه ها نیز تغییر کردند و این بار بر اساس منابع و عملکرد و وظایفی که بر عهده داشتند دسته بندی شدند. مانند کتابخانه های دانشگاهی، آموزشگاهی (مدارس)، تخصصی (پژوهشی) و عمومی که چون نوع اخیر بیشتر در خدمت همه­ ی مردم بود لقب دانشگاه مردم را گرفت.

امروزه وظایف این انواع کتابخانه ها آنقدر از هم تفکیک شده و مورد قبول همه اهل حرفه است که هر یک از آنها انجمن خاص خود را دارد. مثلا انجمن کتابداران کتابخانه های عمومی ، انجمن کتابداران کتابخانه های تخصصی و ..... حتی در فدراسیون بین المللی انجمنهای کتابداری (ایفلا)  که ایران هم عضو فعال آن است هر یک از این کتابخانه ها کمیته تخصصی خود را دارند. در انجمن کتابداری و اطلاع­رسانی ایران هم که جوان است و تنها چهار دهه از عمرش می­گذرد- خوشبختانه به تازگی کمیته کتابخانه های دانشگاهی و تخصصی کار خود را آغاز کرده است.

اما کتابخانه ملی در هر کشوری شرایط و ساختار دیگری دارد. کتابخانه ملی حاصل حرکت ملت است آنگاه که در پی شناخت خودش بر می آید و در کسب هویت ملی خودش بر می آید. از این رو کتابخانه ملی نه یک کتابخانه که بیشتر یک خزانه­ی ملی است. از این روست که در اساسنامه کتابخانه ملی ایران نخستین وظیفه آن، گردآوری آثار نوشتاری­ای است که در طی تاریخ بعد از اختراع صنعت چاپ در ایران چاپ و منتشر شده است ( و در روزگار ما انتشارات دیداری و نوشتاری و یا بعبارتی منابع غیرکتابی هم به آن افزوده شده است). دیگر وظایف کتابخانه ملی هم دور و حول همین رسالت تاریخی آن شکل می­گیرد. مانند گرد آوری آثار ایرانیان خارج از کشور و آثاری که در باره ایران و اسلام در سراسر دنیا منتشر می شود . حاصل این وظایف انتشار کتابشناسی ملی و ایجاد بخش ایران­شناسی و اسلام شناسی است که در خدمت کسب هویت ملی/ فرهنگی ماست.

پس ملاحظه می فرمایید که کتابخانه ملی و کتابخانه­ های عمومی اگر چه هر دو «کتابخانه» هستند، اما از دو حنس متفاوت به حساب می آیند.کتابخانه­ ی عمومی، وظیفه اش ارائه خدمات به آحاد افراد جامعه است، در حالی که کتابخانه ملی وظیفه اش گرد آوری و نگهداری منابع نوشتاری­ ای است که در ایران منتشر شده و در این نوع کتابخانه، ارائه خدمات به مراجعان در مراحل بعدی است، آنهم به مراجعان خاص.

کتابخانه ملی (به دلیل ملی بودنش) وظایف کلان و در سطح ملی را بر عهده دارد که سایر کتابخانه های کشور از نظر نیروی انسانی و امکانات توان انجام آنها را ندارند. آیا می توان بانک مرکزی را که عهده دار سیاستهای کلان بانکداری کشور است، با یکی از بانکها که کارش ارائه خدمات بانکی به مردم است ادغام کرد؟ آیا می توان سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی کشور را به کارخانه های دارویی یا دارو خانه های کشور الحاق کرد؟

ضروری است بر این نکته تأکید شود که نقطه نظرات و پیشنهاداتی که در زیر به آگاهي می رساند، تنها  برخاسته از تکلیفی است که  نمایندگان جامعه­ي متخصصان کتابداری و اطلاع رسانی ایران در این انجمن - با رايزنيهاي انجام شده با ساير اعضاي خانواده­ي بزرگ كتابداران و اطلاع­رسانان اين مرز و بوم-  احساس می کنند و فارغ از هرگونه ملاحظات ديگر است.

حال با توجه به مصوبه اخیر نکاتی را به شرح زیر به استحضار می­ رساند:

1. نگرانی این انجمن از خبر ادغام یا الحاق دو سازمان فوق، در وهله­ ي نخست، به سبب احتمال کارشناسانه نبودن آن است. به قرار اطلاع، تصمیم فوق بدون مشارکت مقامات و کارشناسان سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مراکز دانشگاهی مرتبط، و قطعا این انجمن بوده است. به نظر ما تصمیمی که آینده­ ي سازمانی را تعیین می کند که به وجهه­ ي جهانی و فرهنگی یک کشور مربوط می شود، نیازمند رايزني با مجامع و متخصصان مرتبط و واجد صلاحیت است.

2. در جريان خبرهاي مربوط به اين ادغام، هيچ توضيحي مبني بر كاستي هاي احتمالي در كار هر يك از اين دو نهاد ارائه نشده است تا ادغام آن­ها را توجيه نمايد. اين خبر، براي جامعه كتابداري و اطلاع رساني ايران- كه آگاهي به نسبت كافي از شرايط حرفه خود در ساير كشورها را نيز دارد- مايه­ ي شگفتي بسيار شده است.

3. کتابخانه های عمومی  و سازمان اسناد و کتابخانه ملی، از لحاظ اهداف، ساختار و کارکرد، دارای کم­ترین وجوه اشتراک هستند. کتابخانه های عمومی، برای آموزش و اطلاع رسانی غیر تخصصی و پرورش فکری عامه­ي مردم هر شهر یا محله هستند. حال آن­که کتابخانه ملی، در خدمت متخصصان است و رسالتي ملي در زمينه­ي تامین منابع ايران­شناسي، اسلام­شناسی و ارتباط­هاي فراملي در اشتراك منابع دارد. بعلاوه، سازمان اسناد و کتابخانه ملی کارکردهای مختلفی دارد که شرح آن­ها در قانون اساسنامه ­ي این سازمان (مصوب مجلس) آمده است.

4. فقدان وجوه اشتراک در وظایف کتابخانه های عمومی  از یک سو،  و سازمان اسناد و کتابخانه ملی از سوی دیگر،  سبب افزایش پیچیدگی سازمان جدید و دشواری عملکرد منطقی آن خواهد شد. پدیده ­ي افزونیِ پیچیدگی سازمانی، موضوعی است که لازم است پیش از تصمیم به ادغام یا الحاق دو سازمان، توسط مشاوران مجرب مدیریت، مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گیرد. هریک از این دو سازمان، بویژه نهاد کتابخانه های عمومی، هم اینک دچار عارضه­ي پیچیدگی ساختاری هستند. بنابراین، بهتر است از الگوی تجربه شده و موفق جهانی پيروي كنيم که محلی بودن سازمان کتابخانه های عمومی را در سطح شهرداری ها توصیه می کند. برقراری ارتباط ساختاری میان سازمان اسناد و کتابخانه ملی  با نهاد کتابخانه های عمومی تنها موجب تشدید مشکل خواهد شد.

5. این واقعیت که تاکنون در هیچ کشوری کتابخانه های عمومی و کتابخانه ملی به یکدیگر ملحق یا در یکدیگر ادغام نشده اند، تأییدی بر استدلال­های فوق است. گرچه این انجمن نیز قائل به نوآوری است و از نوآوران حمایت می­کند. اما نوآوری هم مقدمات و اصولی دارد و از شورای عالی اداری کشور، انتظار می رفت پیش از پذیرش پیشنهاد الحاق یا ادغام دو سازمان، به الگوهای جهانی مدیریت کتابخانه­ها و آرشیوهای ملی و کتابخانه های عمومی توجه لازم را مي­كرد. درخور يادآوري است که در اغلب قریب به اتفاق کشورهای جهان، شهرداری ها متولی و متصدی مطلق در ایجاد و اداره­ي کتابخانه های عمومی هستند. در واقع، خدمات کتابخانه های عمومی، بخشی از خدمات شهری  شهرداری ها به همشهريان خود است. حال آنکه کتابخانه های ملی و آرشیوهای ملی، در تصدی دولت مرکزی است. این تفکیک، آشكارا با ماهیت محلی خدمات یکی و ماهیت ملی خدمات دیگری همخوانی دارد. تنها بدون در نظر گرفتن این وجه مهم است که می توان این دو سازمان را- که از نظر ماهیت اهداف و گستره مسئولیت متفاوت­اند، صرفاً به اعتبار  واژه­ ي مشترک «کتابخانه» در نام سازمانی، شايسته­ي ادغام یا الحاق دانست.

6. شنیده شده است که نام بعد از الحاق/ ادغام سازمان کتابخانه های کشور خواهد شد. اگر چنین مطلبی صحت داشته باشد، چند پرسش پیش می آید:

  • تکلیف سازمان اسناد (آرشیوملی) در دل این تشکیلات جدید چه می شود؟ که هیچ اسمی از آن برده نشده است .آیا این به این معنی است که سازمان اسناد به جای دیگری منتقل می شود. اگر هم اسم فعلی سازمان، یعنی « سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران» حفظ شود،  تکلیف «کتابخانه های عمومی» در عنوان سازمانی چه می­شود؟
  • آیا «سازمان کتابخانه­های کشور» همه­ی کتابخانه های کشور را زیر نظر خواهد داشت؟ تکلیف کتابخانه های دانشگاهی ( که زیر نظر وزارت علوم هستند) و کتابخانه های پزشکی (که زیر نظر وزارت بهداشت هستند) چه می شود؟ اگر سازمان جدید با این کتابخانه ها کاری ندارد که نامش ناقص و غلط است.
  • منظور از الحاق، تنها کنار هم قرار دادن دو کتابخانه نا متجانس است یا پس از چنین اقدامی، تشکیلات جدیدی برای سازمان تهیه خواهد شد؟ اگر چنین شود، با کمال تاسف باید عرض شود که این پایان حیات فرهنگی کتابخانه ملی ایران و کتابخانه های عمومی کشور است.

7. در پایان، انجمن علمی کتابداری و اطلاع رسانی ایران، به اقتضای عمل به وظیفه حرفه­ای و ملي خود، متواضعانه خواستار آغاز تعامل با  شورای عالی اداری برای تبیین و توضیح بیشتر در خصوص عواقب مصوبه­ي اخیر شورای عالی اداری و ارائه­ي راهکارهای جانشین است. انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، آمادگی خود را برای تبادل نظر و بحث در این باره اعلام می دارد و انتظار دارند به این پیشهناد متعهدانه، پاسخ مناسب داده شود.

 

با احترام مجدد

دکتر سعید رضائی شریف­آبادی

رئیس انجمن علمی کتابداری و اطلاع­رسانی ایران"