دست خالی به کنگره نیائید

 لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: به کنگره سوم رسیدیم. چهار سال پیش که طرح کنگره در انجمن مطرح شد به جان باور داشتم و می دانستم که جامعه فرهیخته ما ظرفیت این کار را دارد و می‌دانستم که می‌توانیم و توانستیم. در دو کنگره اول بنای خود کنگره بود که بر زمین گذاشته شد و اینک در  کنگره سوم  بنای استمرار مسایل طرح شده در کنگره ، در کمیته‌های انجمن را می‌گذاریم. از 10 کارگروه کنگره اول، ‌آنان که ظرفیت کمیته شدن داشتند، خودشان را همان ابتدا نشان دادند و انجمن در آغاز کنگره دوم و در شروع دوره ششم هیات مدیره،‌ با تصویب کمیته‌های جدید بنیانی نو نهاد و بر استمرار کارگروهها و تبدیل آنها به کمیته‌های دائمی مهر تایید زد.

پرانتز باز: در این یادداشت )و  البته همیشه) دوست ندارم واژه های پنل و  پنلیست را بکار ببرم و نشست و اعضای نشست را به جای پنل و پنلیست بکار می‌برم، ‌آنانکه سلیقه دیگری دارند مرا می بخشند،‌  انشالله. پرانتز بسته سرخط.

کنگره سوم، ‌از ابتدای کار اجرایی خود در اوایل اسفند 1395بر مستمر بودن فعالیت گروههایی که تشکیل می‌شدند تاکید کرد و آنان که آمادگی بیشتری داشتند با همین هدف، گروههایی مجازی برای بحث و بررسی مسایل مبتلا به حوزه خود ایجاد کردند که در کنار موج اولیه که گاهی مطالب غیر مرتبط به گروه ارسال می‌شد، ‌آرام آرام آنانکه ماندند، بحثهای خوبی را دامن زدند و دانش فراوانی عرضه شد که پنهان بود و در هیچ کتابی یافت نمی‌شد. البته طبیعی است که همواره یک عده ای در وسط یک بحث جدی بپرند وسط و بگویند ".... من می دونم این کارهیچوقت درست نمی شود." یا "اول حقوق ما را درست کنید و بعد از ما انتظار داشته باشید".  من ضمن تایید اینکه وضعیت معیشتی افراد حوزه ما اغلب خوب نیست این را هم می‌گویم که اگر آسمان کج شود و وضع معیشتی دوستان ما خیلی زیاد (البته شوخی است) بهبود هم پیدا کند،‌ خواهید دید که همین "من می‌دونم ها" در همان شرایط هم کم کارترین هستند (این یکی جدی است). بله آنهاکه نامشان را می‌گذاریم "من می دونم" به کنار،‌ بقیه اطلاعات خوبی از تجربه هایشان روانه فضای مجازی کردند که برای من یکی مصداق بارز دانش پنهان بود و چه زیبا آشکار شدند. دست مریزاد می‌گویم به جوانانی که با امکانات کم تجربه‌هایی چنین خلاق می‌آفرینند. باور دارم که این خلاقیتها انگیزش زا هستند و شما را جوان نگه خواهند داشت،‌ حتی اگر حقوقتان به ناگاه زیاد نشود.

بگذریم که امروز قرار نیست زیاد حرف بزنم. کار زیاد است و باید بروم کمک. بچه‌های اجرایی و کمیته راهبری که در اتاق بغل سخت مشغولند و باید به آنها بپیوندم. داشتم می‌گفتم که به نظر من در اغلب گروههای مجازی اطلاعات خوبی رد و بدل شد و برخی از کمیته ها جلسات حضوری متعددی هم داشتند که در آن جلساتی که من حضور داشتم بسیاری ازمطالب برایم تازگی داشت.

دوستان هدف از استمرار کمیته ها شناسایی مساله ها است. می دانیم که در زمان کوتاه دو ساعت در یک سال نمی توان حتی به ابعاد یک مساله اشاره کرد، ‌چه رسد به اینکه مساله ای را طرح کنیم، ‌بحث کنیم،‌ آن را بشکافیم و به نتیجه برسانیم. کمیته‌های فعال ما بطور طبیعی و در حوزه خاص کمیته خودشان، به این برخورد می کردند که چندین مساله پیش رویشان دارند که باید بررسی شود و همه بعد از مدتها بحث و بررسی به این نتیجه می‌رسیدند که مثلا برای امسال بیائیم یکی از این مساله‌ها را طرح کنیم .ولی باید بلافاصله بعد از کنگره کارگروههای مختلفی برای بررسی زوایای مختلف مساله تشکیل داده و بحث را جدی دنبال کنیم.

یک مثال باید برایتان بزنم که حرفم مصداق پیدا کند. برایتان از کمیته مطالعات صنفی می‌گویم که حتما برای همه خیلی مهم است.  کمیته مطالعات صنفی، در کنگره سال گذشته همه تلاشش این بود که مفهوم صنف را تعریف کند تا بلکه به زبان مشترکی برسیم که بدانیم اصلا دربارره چه صحبت می کنیم. اینکه می‌گوئیم انجمن باید فعالیت صنفی بکند منظور چیست؟ اصلا خودِ ‌صنف چیست؟ و معنای فعالیت صنفی چیست؟ و از چه زوایایی باید به این موضوع پرداخته شود؟ ولی برای سال جاری و با تکیه بر اینکه سال گذشته صنف توضیح داده شده است (مجموعه نشستهای سال پیش منتشر شده)، چند مساله اصلی را به بحث خواهد گذاشت، اول شرح شغلهایی که برای مشاغل مبتنی بر رشته ما وجود دارد کدامند؟ کدام سازمانها شرح شغل‌هایشان به روز شده و کدامیک نشده؟ آیا آنانکه به روز شده‌اند، واقعا جوابگوی مشکلات شاغلین صنفهای مرتبط با ما هستند؟ بحث دومی که مورد اعتراض بسیار فارغ التحصیلان ما است بحث شرایط احراز است که یکی دیگر از دوستان تحقیق ابتدایی آن را انجام داده و ارائه می‌دهند و همینطور سایر دوستان این کمیته و از همین الآن اعلام کردند که کمیته بعد از کنگره کار تحقیقی جدی خود را در همین موضوعها ادامه می دهد تا بعد از تحقیق جدی در  مساله (در فرصتی چند ماهه)، و تهیه گزارش در این زمینه، ‌انجمن وارد عمل شود و پیشنهاد شرح شغلها و نیز شاخصهای احراز پستهای سازمانی جدید را  به سازمان برنامه و بودجه بدهد و آن را دنبال کند. پس کنگره قدم اولی است در شروع فعالیتی کیفی و پیگیر، نه اینکه چای خوران دو ساعته هر ساله و فقط دیدو بازدید. دید و بازدیدهای کنگره را خیلی دوست دارم،‌ ولی نباید فقط به دیدو بازدید بگذرد و دل خوش کنیم که کنگره برگزار می‌کنیم. البته که اختیارات کمیته‌ها برای کنگره های بعد بیشتر می‌شود تا بتوانند برنامه‌ریزی دراز مدت هم انجام دهند.  پیش بینی شده است که برای کنگره چهارم هیات مدیره و کمیته راهبری کمترین دخالت را در کار کمیته ها  بکنند و کمیته ها خود فراخوان بدهند و خودشان بگویند که در کنگره چه می خواهند بکنند.

 ولی وصیتی دارم به همه دوستانم در کمیته ها و در نشستها. عزیزانم کنگره به فرصتی گرانبها تبدیل شده که نباید آن را بسوزانیم. خواهش می‌کنم چه شما که در نشستها به عنوان دبیر نشست یا اعضای نشست فعالیت می‌کنید و جه همه بزرگوارانی که بزرگوارانه و به عنوان مخاطب در جمع کنگره حاضر می‌شوند لطف کنید و دست خالی به کنگره نیائید. خواهش می کنم با خودتان مساله ها را بیاورید. اگر نشستهای ما به دنبال یافتن مساله ها و سوالهای جدی و واقعی اهالی حرفه و رشته نباشد،‌ به دنبال یافتن مشکلات نباشد و به دنبال یافتن راه حلهای اجرایی برای مشکلات نباشد، به سرعت تبدیل به شیری بی یال و دم و اشکم خواهد شد.

دوستان به حرفم دقت کنید. مخاطب همایشهای ما در یک دوره هشت ساله از دست رفت، بسیاری نه از انجمن ما، که از همه انجمنها قهر کرده بودند، لیکن در دو سال گذشته مخاطبان ما به ما پیغام دادند که می خواهند با ما آشتی کنند و نشان دادند که در قصدشان جدی هستند. ولی به هوش باشید و هوش- دار مرا به گوش باشید،‌ اگر برگزاری کنگره هدف شد،‌ به قول کلیله و دمنه " ... بر ما همان رود که بر آن باخه رفت". ببینید دوستان آدمی که عمری در این حرفه یا کار کرده و یا معلمی کرده در حرف زدن ممکن نیستکم بیاورد. برایش کاری ندارد که 10 دقیقه در موضوعی منبر برود و صحبت کند و بعد هم بنشیند و اگر از او سوالی کردند پاسخ دهد، این می شود هنرمعلمی و تجربه یک انسان در محیط فرهنگی.  ده دقیقه که کاری ندا‌رد. می‌تواند حتی همان روز یک مجلس دیگر هم برگزار کند و بیست دقیقه هم آنجا صحبت کند و از مزایای قانونیش هم می‌تواند در جهت آئین نامه ارتقاء استفاده کند ولی اگر مساله‌ای طرح نشود؟ اگر مساله‌ای شکافته نشود؟ اگر مساله‌ای حل نشود؟ و مهمتر از همه اگر اصلا مساله‌ای در نشست وجود نداشته باشد؟ همانطور که در یکی دو سال آمدند،‌ در یکی دو سال هم می‌روند و خدای ناکرده این کنگره هم می رود لای دست اجراهایی در جهت آئین نامه ارتقاء کارمندان و استادان و از این قبیل حکایتها.

دوستان، من به مساله محور بودن کنگره ایمان دارم و همه شما را دعوت می کنم که در کنگره شرکت کنید چه در کسوت استادی،‌ چه در کسوت یک حرفه ای یا دانشجویی و چه به عنوان برگزار کننده و عضو نشست. ولی با اینکه معنقدم مساله شخصی هم برای هر کسی هست و باید باشد، ولی در اینجا از همه شما بزرگواران خواهش می‌کنم دست خالی به کنگره نیائید،‌ حتما با مساله  حرفه ای و نه شخصی به کنگره بیائید. و همانجا،  هم قول بدهید و هم قول بگیرید که بحث را از فردای کنگره در کمیته ها پیگیری می‌کنید تا به بهترین نتیجه ممکن برسانید.

عمرانی، سید ابراهیم. «دست خالی به کنگره نیائید» .سخن هفته لیزنا، شماره ۳۶1، 8 آبان ۱۳۹۶