چرخ موجود است،‌ زحمت اختراع مجدد آن را نکشید/ کمیسیون نظام اطلاع رسانی و شبکه سازی کتابخانه های دانشگاهی

 لیزنا: سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: فکر میکنم اوایل دهه هفتاد بود که از سوی مدیرانم در دانشگاه تهران  به بنده امر شد باید در جلسه ای در مجتمع تازه افتتاح شده عصر انقلاب مکان امروزین سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران شرکت کنم. جلسه ای بود از کتابداران دانشگاهی با معاون پژوهشی وزیر علوم جناب آقای دکتر فرهودی. آقایان دکتر غریبی رئیس وقت ایرانداک و دکتر مرتضی احمدی مدیر کل دفتر تهیه و توزیع کتب و نشریات دانشگاهی آن موقع (دفتر حمایت و پشتیبانی پژوهشی معاونت پژوهشی فعلی) نیز در دو سوی ایشان در صدر مجلس نشستند و بنده هم که نماینده ای از دانشگاه بزرگ تهران بودم به اشاره دکتر احمدی درکنار ایشان جای گرفتم.

با روایت قصه و جزئیات جلسه نمیخواهم حوصله شما را سر ببرم، فقط همینقدر عرض کنم که در یکی از فرصتهایی که به دست آمد اجازه گرفتم و این را پرسیدم: جناب معاون پژوهشی وزیر جایگاه کتابخانه ها در ستاد وزارتی کجاست.  آموزشهای دانشگاهها معاونت آموزشی را دارند و سرپرستی های امور دنشجویان و خوابگاهها و تربیت بدنیها و همه واحدهای درون دانشگاهی جایی در ستاد وزارتی و زیر چارت یکی از معاونتها دارند، کتابخانه ها که علیالاصول باید زیر چارت معاونت پژوهشی جایگاهی داشته باشند، چنین جای مشخصی ندارند. مشکلات ما کجا باید بحث و حل و فصل شود.

شاید همان روز بنده که هاروی[1] را از نزدیک دیده بودم، خوب  می دانستم روزی که هاروی در سال 1345 به ایران آمده و کار روی کتابخانه ملی آینده ایران را روی کاغذ می آورد، دو بال سازماندهی و فراهم آوری و اشاعه با نامهای تبراک[2] و ایرانداک[3] طراحی کرده بود و این مدیریت دستگاههای دولتی ایران بوده که نظم چیده شده دقیق ایشان را به هم ریخته و علامت سوال ایجاد کرده است؛ و جابجا شدن وزارتخانه ها و دستگاههای دولتی بعد از انقلاب این ابهام را ایجاد کرده که الآن دنبال جایگاه حاکمیتی (ستادی) کتابخانه های دانشگاهی در وزارت علوم میگردیم و می خواهیم بدانیم که کارهای متمرکز وزارتی (کتابخانه های دانشگاهی) و کشوری (ملی) کتابخانهها کجا است.    

باز هم همینجا جزئیات را رها می کنم که برگردم به دهه شصت. از آنجا که دانشجوی سر به زیر و حرف گوش کنی بودم، گاهی اساتیدم مانند سرکار خانم نوشآفرین انصاری ، دکتر عباس حری، و سرکار خانم پوری سلطانی مرا به عنوان دستیار با خودشان به کمک می بردند و یا ماموریتی به من میدادند. سال 1367 که در معیت استادانم خانم نوشآفرین انصاری و دکتر عباس حری و نیز دکتر مهدی محقق برای کمک به کتابخانه های قم به دفتر تبلیغات حوزه رفتم و 8 سال تمام همکاری با این مجموعه در کنار دکتر حری و بزرگان دیگر را ادامه دادم و دوستان خوبی چون سید حسن اسلامی معظم پیدا کردم، یک عبارت  و با صدای استاد عباس حری بارها در گوش من نشانده شد: " نظام دانشگاهی". و بعدها فهمیدم که این حرکت یعنی رفتن به قم و بردن کتابداری جدید به قم، سازماندهی چندین کتابخانه و رایانه ای کردن فهرستها، تولید اصطلاحنامه های تخصصی علوم اسلامی (کلام، فقه، حدیث....) که هنوز ادامه دارد و ..... همه اینها با طرحی با عنوان "نظام اطلاع رسانی علوم اسلامی" که شادروان دکتر عباس حری و دو نفر از دوستانشان پیشنهاد داده اند  آغاز شده و آن زمان فهمیدم که من هم جزئی از آن نظام هستم.

برگردم به دکتر فرهودی که بعد از سوال من در جلسه مدیران کتابخانه های دانشگاهی وزارت علوم و پاسخهایی که ایشان به من دادند و حمایتی که در آن جلسه از روسای کتابخانه های دانشگاهی به ویژه "کتابدار رئیسها" از من شد، بعد از جلسه و زمان بازگشت به تهران که با اتومبیل وزارتی به ساختمان پژوهشی واقع در چهار راه فلسطین و انقلاب باز می گشتند، به بنده فرمودند که بیا با من و دکتر احمدی به تهران برگرد که در راه صحبت را ادامه دهیم و همین هم شد و وقت دیگری هم به من دادند که من این مساله را دنبال کنم و آقای دکتر مرتضی احمدی هم (که رشته خودشان مهندسی معدن تنها وجه مشترک تخصصی ما فقط کلمه مخزن بود) همراه و همگام همه ما کتابداران بودند و خیلی برای کار های ما اقدامات مثبت انجام دادند. یکی از آن کارها تشکیل شورایی در دفتر تهیه و توزیع کتب و نشریات دانشگاهی بود که با توجه به شروع به کار خریدهای جمعی منابع چاپی، این شورا اولین شورای کنسرسیوم کتابخانه های دانشگاهی ایران شد. البته تغییرات دولتی ایران خیلی سریع است و با رفتن هر مدیری هه چیز دچار تغییر و خیلی وقتها فاجعه می شود.

پس از آن مکررا کلمه نظام دانشگاهی به گوشم میخورد. دکتر حیسن غریبی در ایرانداک به دنبال کارهایی در این جهت بودند، دکتر حری هم که هدایت پایاننامه هایی در این حوزه را ادامه می دادند و مترصد فرصت. شورای عالی اطلاع رسانی تعریف شد و همه این عزیزان به علاوه جناب آقای دکتر مهراد از حوزه ما (حوزه علوم اطلاعات) در آنجا بودند، بعد از آن تکفا و به تعبیری طرحهای کلان ملی آمد که باز این دوستان در آنجا بودند بودند و ما بیخبر. تا سال 1384 و پایان دوره اصلاحات و این بار آمدن گروهی کاملا تازه. ما کتابداران هم که نه به هیچ جناحی وابستگی داشتیم و نه اصلا بین خودیها جایی داشتیم، و همیشه نَخودی بودیم، هر مدیری که میآمد بدو بدو می رفتیم که بگوئیم در حوزه ما به خدا اینقدر کار شده، شما را به خدا از اول چرخ را اختراع نکنید.

مدیری که در سال 1384 به کنسرسیوم و در واقع به حوزه ستادی معاونت پژوهشی آمد (دکتر امید فاطمی) بر خلاف مدیر قبلی خود که آبان 1384 دفتر پشتیبانی را ترک کرد، به کار جمعی باور داشت و نشان داد که باور دارد. آن روزها، دقیقا روزهایی بود که ما دانشگاهها، در اعتراض به رفتارهای غیر جمعی و غیر اصولی مدیر قبلی دبیرخانه کنسرسیوم را به دانشگها برده بودیم و دبیرخانه گردشی و هر شش ماه یک بار به یکی از دانشگاههای بزرگ تهرانی منتقل میشد. دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، صنعتی شریف و علم و صنعت از اوایل 1383 تا آذر ماه 1384 میزبان دبیرخانه کنسرسیوم بودند. مدیر جدید که هیچیک از نمایندگان را نمی شناخت، همه را دعوت کرد و اعلام کرد که برگردید به وزارت و کارتان را ادامه بدهید و من هم هر مصوبهای که رای سهولت و سرعت کارتان لازم داشته باشید و از دوباره کاری و هدر رفتن پول جلوگیری کند، برایتان از وزارت علوم می گیرم و نوشتن آئین نامه و رسمی شدن کنسرسیوم همه اینها در آن زمان انجام شد که درجای دیگری نوشته ام.

در جلسات همین شورای مرکزی کنسرسیوم و با حضر مدیر جدید بود که مجددا صحبت جایی برای کارهای متمرکز کتابخانه های دانشگاهی و اطلاعات علمی شروع شد و همین مدیر بود که از دکتر عباس حری و چندتن از اساتید برای تعریف نظام اطلاع رسانی دانشگاهی دعوت کردند و جلسات منظمی داشت تا زمانی که کمیته ای با عنوان کمیته نظام اطلاع رسانی شکل گرفت. این کمیته بعد از دو سال کار پیگیر و نوشتن طرح راهبردی به کمیسیون ارتقاء یافت. در این کمیسیون اعضای حقوقی دقیقی تعریف شد که شامل همه مدیران کل حوزه معاونت پژوهشی وزارت به علاوه روسای همه سازمانهای حوزه اطلاعات علمی، از جمله ایرانداک و مرکز منطقهای شیراز و کتابخانه ملی ایران و متولی شاهراه اطلاع رسانی دانشگاهی یعنی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران می شد. علاوه بر اینها دو معاون پژوهشی از دو دانشگاه بزرگ یکی از تهران و یکی از شهرستانها به عنوان عضو حقوقی پیش بینی شده بود که دانشگاههای تربیت مدرس و تبریز عضو سه ساله فعال آن بودند.  در این آئیننامه اعضای حقیقی نیز پیشبینی شده بودندکه شامل چند کتابدار و یک متخصص فناوری اطلاعات و یک متخصص سیاستگزاری علمی میشد که اگر به ترکیب نگاه کنید می بینید ترکیب نسبتا کاملی است.

این شورا یکی از مهمترین کارهای خود را نگاشت نهادی می دانست. مسایل حوزه اطلاعات و اطلاع رسانی در وزارت علوم از سوی اعضا  شناسایی می شد، یا و یا از طرف معاونت پژوهشی وزارت ماموریت داده میشد که در شورا به بحث گذاشته میشد و شاخصهای اجرایی آن را آماده میکرد و بعد به سازمانهای مجری اعلام می کرد که می خواهد به فرض مقالات علمی مجلات ایران را سامان دهد، هرسازمانی که فکر میکند میتواند این کار را انجام دهد و شرایط و امکانات کار را داراست و شاخصها را رعایت می کند، طرح خودش را بدهد. در همین شورا گردآوری و سازماندهی مقاله های مجلات علمی به عنوان ماموریت به مرکز منطقه ای شیراز و سامانندهی پایان نامه ها به ایرانداک واگذار شد و شورا از طریق اعضا و متخصصان همکار نظارت بر اجرای کار را برعهده داشت و سازمانهای متولی موظف بودند که گزارش بدهند و هم از نظر عملکردی و هم فنی مورد نظارت شورا قرار می گرفتند.

این کمیسیون در مرداد ماه سال 1393 آخرین جلسه خود را داشت و بعد از آن آئین نامه خود را برای تجدید نظر و ارتقاء به وزارت علوم فرستاد که این آین نامه همینطور روی میز معاون پژوهشی وقت ماند و ایشان در پائیز گذشته دوره ماموریتشان تمام شد و استاد بزرگوار دیگری به معاونت آمدند.

با آمدن دکتر برومند به معاونت، بوی نظم بیشتری ازکارها شنیده می شود، و امیدوارم در این دوره شاهد کارهای موثری در این معاونت باشیم که طلیعه آن به روشنی دیده می شود. یکی از کارهایی که در همین دوره در معاونت آغاز شده، جمع شدن مدیران کتابدار کتابخانههای دانشگاهی و چند استاد کتابداری همکار ایشان و نیز نمایندگانی از ایرانداک و مرکز منطقهای شیراز درکنار ایشان است و اولین بحثی که پیش روی گذاشته اند، شبکه سازی کتابخانه های دانشگاهی وزارت علوم و شاید ایران است.

خُب دوستان، به یاد پاراگراف اول همین نوشته نیفتادید، سال 1372، درست 25 سال پیش زمانی که من هم سن همین استادان بودم، همین اتفاق در معاونت پژوهشی افتاد و اینک این عزیزان دوباره با هدفی تقریبا مشابه دور هم هستند.  فکر کردم که با این یادداشت یادآوری کنم که دوستان کمیسیون هنوز زنده است و آئین نامه دارد و می تواند همین شبکه سازی را بررسی و برایش شاخصهایی تدوین کند و به همان روش قبلی شاخصهای خود را اعلام کند و بعد به سازمانهای مجری بگوید که هرکسی طرح خودش را بیاورد و هرکسی طرح بهتری آورد این کار به عنوان ماموریت به ایشان داده میشود. تا کنون مرکز منطقه ای دو ماموریت مقاله ها و کنفرانسها و ایرانداک یک ماموریت پایان نامهها از کمیسیون گرفته ند و هنوز بر اساس همان ماموریتها دارند آن را انجام می دهند.

مهمترین وظیفه دیگر این کمیسیون جلوگیری از تداخل وظایف و ماموریتها و جلوگیری از کارهای تکراری بود و هست. به نظرم میرسد معاون پژوهشی گرامی وزیر عتف و مدیرکل محترم  پشتیبانی ایشان می توانند در سامان دادن این کارها نقش بسیار مهمی ایفا کنند و از اختراع مجدد چرخ خودداری نمایند.

این کمیسیون ماموریتهای فرعی نیز به کمیته های خود که از استادان متخصص تشکیل میشد، میداد که نمونه هایش کمیته وبسنجی متشکل از دکتر محمد رضا قانع، دکتر حمید جمالی مهمویی و دکتر سعید اسدی بود که شاخصهای وبسنجی کتابخانه های دانشگاهی را آماده و ارائه کردند و دکتر قانع در مرکز منطقه ای آن را اجرایی کردند. کمیته استاندارد هم ماموریت "استاندارد کتابخانه های دانشگاهی" را به کمیته استاندارد داد که نتیجه آن کتابی شد با عنوان "استانداردهایی برای کتابخانه ها در آموزش عالی" که در سال 1396 منتشر شد. کمیته فنی به مدیریت دکتر عباس اسوشه دانشیار گروه برق دانشگاه تربیت مدرس و بعدها در سال 1393 دکتر علی معینی دانشیار دانشگاه تهران و مدیر فناوری اطلاعات فعلی وزارت علوم روی شاخصهای فنی برای امنیت کار کردند و بر اساس آن سازمانهایی که ماموریتی گرفته بودند نظارت و ارزیابی میشدند.

چون همه استادانی که در کمیته جدید شبکه سازی کتابخانه ها گرد هم می آیند از بهترین استادان موجود دانشگاههای ایران هستند و از نگاه من بضاعت سالهای آتی کتابداری ایران در این جلسات دور هم می نشیند، به آنها و به مدیر کل پشتیبانی که این جلسات را پشتیبانی کرده اند خسته نباشید می گویم، فقط به عنوان کسی که آردهایش را بیخته و الکش را آویخته خواستم تذکر بدهم که چرخ را از اول اختراع نکنید، کمیسیون وجود دارد، کار را به نظم بکشید و با آئین نامه کمیسیون همین کاری را که دارید می کنید جلو ببرید. به ویژه عزیزانی مانند دکتر قانع که خودشان از فعالان کمیسیون نظام اطلاع رسانی بوده اند.  

 

 عمرانی، سید ابراهیم«چرخ موجود است،‌ زحمت اختراع مجدد آن را نکشید/ کمیسیون نظام اطلاع رسانی و شبکه سازی کتابخانه های دانشگاهی». سخن هفته لیزنا، شماره ۴۰2، ۲9 مرداد ۱۳۹۷.

 



[1] . John Harvey کتابدار و استاد کتابداری امریکایی که مشاور کتابخانه ملی آینده ایران و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بود و در کمک به طراحی سازمانهای مهم رشته ما در ایران یعنی تبراک و ایرانداک و نیز سازمان دادن کتابخانه مرکزی دانشگاه نقش داشته است.

[2] .Tehran Book Processing center (Tebroc) به فارسی مرکز خدمات کتابداری ترجمه شد

[3] . Iranian Documentation Center (Irandoc) مشهور به ایرانداک، اکنون پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران