حق عضویت برای کتابخانه های عمومی

لیزنا: ابراهیم عمرانی، سردبیر: در پاسخ به یادداشت جناب آقای غضنفری، در ستون گاهی دور،‌ گاهی نزدیک، عکس‌العمل‎های متفاوتی به دست  ما رسید و همزمان در دو  گروه بحث مشهد و گروه بحث تهران،  با بازنشر مطلب توسط دکتر فتاحی گرامی، دوستان مطالبی نوشته ‌اند که با دریافت پاسخ خوب سرکار خانم فاطمه زارع،‌ که برای لیزنا نوشته بودند، تصمیم گرفته شد،‌ نوشته ایشان به عنوان سخن هفت امروز 8 بهمن منتشر شود،‌ تا افراد بیشتری در بحث مشارکت کنند.

در انتها، یکی از پاسخها که توسط همکار و یاور عزیزمان جناب آقای نریمانی در گره بحث نوشته شده است را نیز خدمت شما عزیزان تقدیم می‌‌کنیم،‌ با تاکید بنده بر اینکه مدل فریمیوم که ایشان پیشنهاد می فرمایند، هیچ مغایرتی با نظرات خانم زارع گرامی ندارد و باید گفت که مکمل نظر ایشان است. یعنی باز هم تاکید بر عضویت رایگان است،‌ حال اگر شخصی خدمتی خواست که برای آن هزینه‌ای انجام شده است،‌ بابت آن کار خاص شخص باید هزینه تمام شده را بپردازد، ‌مثل خدمات تصویربرداری از متن، یا تهیه اسکن و دادن فایل از منبع مجاز. به هر حال باور بنده در این مورد خاص این است که راه حل برای اینکه موافقان و مخالفان را راضی نگهدارد نیست، راه حل باید مراجعان کتابخانه های عمومی را راضی نگهدارد.

 

حق عضویت برای کتابخانه های عمومی/ فاطمه زارع، کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی و کتابدار کتابخانه عمومی فولادشهر (استان اصفهان)

  در ستون  "گاهی دور گاهی نزدیک" لیزنا همکار محترم نهادی، آقای غضنفری در نوشته‌‌‌ای عضویت رایگان مردم در کتابخانه‌‌‌‌های عمومی را، که به مناسبت هائی ممکن می‌شود، به سختی مورد انتقاد قرار داد و آن را بی ارج کردن و از ارزش انداختن خدمت فرهنگی دانسته و استدلال کرده است

این روش مرسوم تمام دنیاست که در قبال خدماتی که به شما ارائه می‌شود شما موظف به پرداخت هزینه هستید خواه آن خدمات ورزشی یا تفریحی باشد یا بهداشتی یا فرهنگی و هنری یا هر نوع خدمات دیگری. در اصل ماجرا تفاوتی نمی‌کند و شما باید هزینه آن خدمات را پرداخت کنید.

لازم می‌دانم به اطلاع این همکار گرامی و همکاران دیگر برسانم که در مورد کتابخانه‌های عمومی اینطور نیست

عضویت کتابخانه‌‌‌‌های عمومی در ثروتمندترین و سرمایه‌داری‌ترین کشورها نیز برای مردم، لااقل برای کسانی که در حوزۀ خدمت هر کتابخانۀ عمومی سکونت دارند یا  کار می‌کنند، رایگان است.  به علاوه، به جز عضویت، که آن نیز برای به امانت بردن منابع لازم است- ورود به کتابخانه و استفاده از منابع و خدمات آن در محل برای هر واردشونده‌‌‌ای آزاد و رایگان است: راهش دهید و از عضویتش مپرسید!

این سیاست دو دلیل دارد:

نخست اینکه مردم از قبل هزینۀ ایجاد و تأمین خدمات عمومی، مانند بوستان‌‌‌‌های عمومی و کتابخانه‌‌‌‌های عمومی را با پرداخت عوارض شهری و/یا با مالیات پرداخته‌ اند. از این رو، دریافت حق عضویت به معنی دریافت دوبارۀ هزینه از مردم است

دلیل دوم مربوط می‌شود به فلسفۀ ایجاد و ادارۀ کتابخانه‌‌‌‌های عمومی که همانا پرورش فکری شهروندان است. این پرورش از راه اطلاع رسانی، آموزش، و کمک به شکوفائی استعدادهای نهفتۀ مردم رخ می دهد و آرمانی است که دولت‌‌‌‌های امروزی – از جمله در قانون اساسی جمهوری اسلامی- حق مسلم شهروندان اعلام کرده‌اند. در واقع، کتابخانه‌‌‌‌های عمومی مکمل و ادامۀ نظام آموزش و پرورش عمومی کشور هستند که قرار است بستری برای یادگیری مادام‌العمر شهروندان باشند. از این رو استفاده از خدمات آنها یک حق است نه یک امتیاز، که لازم باشد استفاده کننده هزینه ای بابتش بپردازد. هزینۀ ایجاد و نگهداری کتابخانه‌‌‌‌های عمومی، حتی اگر دولت آن را از منابع متعلق به جامعه تأمین نکرده باشد (که تصور باطلی است)، یارانۀ اندکی، در مقایسه با یارانه‌‌‌‌های عظیم دیگر است  و در راه ماندگارترین سرمایۀ جامعه، یعنی تقویت سرمایۀ انسانی کشور در میان‌مدت و درازمدت هزینه می‌شود

 همینجاست که تفاوت میان استفاده از استخر و سینما  با کتابخانه آشکار می‌شود. اولا، استخر و سینما را معمولا بخش خصوصی ایجاد و نگهداری می‌کند و اگر هم برای سودبری نباشند، لااقل هزینه‌‌‌‌های خود را باید از استفاده کننده دریافت کنند؛ و ثانیا، بیشتر برای تفریح هستند تا یادگیری؛ ثالثا احتمالا اهل فن تأیید می‌کنند که هزینۀ ساختن و نگهداری استخر و تولید و نمایش یک فیلم بسیار بیشتر از هزینۀ ساختن و نگهداری یک کتابخانه با دو کارمند است. البته اگر دولت و شهرداری‌‌‌ای در دنیا پیدا شود که استفاده از استخر و رفتن به سینما را هم رایگان کند چه بهتر

آقای غضنفری در ادامه استدلال می‌کند عضویت رایگان بی اجر [بی ارج؟] کردن خدمت در کتابخانه‌‌‌‌های عمومی و القای این معنی به مردم است که خدمتی که دریافت می‌کنند، ارزش ندارد

من نمی‌دانم که این گمان آقای غضنفری است یا آن را مکررا از زبان مراجعان به کتابخانه‌اش شنیده است یا تحقیق علمی چنین چیزی را نشان داده است. اما در رد این مدعا می توان پرسید: آیا معلم و پرستار و آتشنشان و حرفه‌مندان بسیاری از خدمات عمومی دیگر که مردم در ازای خدمت آنها چیزی نمی‌پردازند نیز همین احساس را دارند؟ و برعکس، مردم برای مغازه دار خیابان خیلی شأن قائل هستند؟

اینجاست که می‌توان ادعا کرد که ارج قائل شدن مردم به خدمت ما کتابداران، مثل ارجی که مردم برای هر خدمت و خدمتگذار دیگری قائلند یا قائل نیستند، به نحوۀ عمل ما و کیفیت کارمان بستگی دارد. ارزش کار ما زمانی بالا می‌رود که مردم از ما آنچه توقع دارند را دریافت کنند. وقتی مردم به کتابخانه می‌آیند و دست خالی برمی‌گردند است که ارزش کار ما در نزدشان سقوط می‌کند، نه وقتی که بهای خدماتمان را به پانصد تومان کاهش بدهیم.

پس اگر احساس کردیم کار ما برای مخاطبمان ارزش ندارد واقعبینانه تر آن است که سبب آن را در شیوۀ عمل خود بجوئیم و الّا فرافکنی مشکلی را حل نمی‌کند. همه خدمات عمومی لازم هستند و اگر لازم نبودند ایجاد نمی‌شدند، از رفتگری خیابان گرفته تا بالاترین رده‌های مدیریت یک سازمان

اما اشاره‌‌‌ای که آقای غضنفری به استفاده نابجا از آمار عضویت رایگان کرده است سخن درستی است. اما رفع آن با متوقف کردن عضویت رایگان جز دفع فاسد به افسد نیست. آمار بی ارزش، یا بد تر از آن دروغین، به گمراهی کشاندن برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران رده بالا است. اما سبب آن ملاک قرار دادن آمار عضویت برای ارزشیابی کار کتابدار و رتبه بندی کتابخانه هاست. جای تعجب ندارد که چنین سیاست نادرستی کتابداران و مسئولان کتابخانه ها را به "آمار سازی" گرایش دهد.

فاطمه زارع

 

 

یادداشت ایمان نریمانی بر صحبتهای جناب آقای غظنفری در گروه بحث:

 در این موضوع دو دیدگاه وجود دارد که به نظر من هر دو درست هستند. عده ای معتقد هستند که خدمات کتابخانه ها باید رایگان باشند تا همه مردم و اقشار مختلف بتوانند بدون هیچ محدودیتی به اطلاعات آزاد دسترسی داشته باشند. از سویی دیگر استدلال برخی دیگر این است که رایگان بودن خدمات کتابخانه باعث می‌شود که خیلی این خدمات از سوی کاربران جدی گرفته نشوند و از سویی با توجه به شرایط اقتصادی موجود، رایگان بودن کتابخانه‌های عمومی در خطر هستند.

به نظر من راه حلی وجود دارد که می‌تواند هر دو دسته را راضی نگه دارد و آینده کتابخانه‌های عمومی را هم در نظر داشته باشد. در کتاب خلق مدل کسب و کار اثر الکساندر اوستروالدر و ایو پیگنیور، یکی از مدل های کسب و کاری که به آن اشاره می شود "مدل فریمیوم یا خدمات پایه رایگان، پرداخت پول برای خدمات بیشتر" است. این مدل بیان می‌کند که کسب و کار ها می‌توانند خدمات پایه ای را به صورت رایگان به همه کاربران ارائه کنند و برای خدمات بیشتر و پیشرفته تر هزینه دریافت کنند. 

مشخصه مدل فریمیوم، پایگاهی بزرگ از کاربران است که از پیشنهاد‌های رایگان و بدون قید و شرط بهره می‌برند. اغلب کاربران هیچ گاه به مشتریانی تبدیل نمی شوند که بابت خدمات اضافی پول پرداخت کنند و معمولا تنها بخش کوچکی از کاربران به مشتریان پولی تبدیل می‌شوند. این پایگاه کوچک پولی، هزینه کاربران رایگان را پرداخت می کنند.

اتفاقی که امروزه در بسیاری از کتابخانه های دنیا نیز می افتد این است که خدمات پایه و عمومی کتابخانه به صورت رایگان به همه کاربران ارائه می شود اما در کنار آن، کتابداران با طراحی خدماتی نوین و مطابق با نیاز های کاربران به صورت غیررایگان، بخشی از هزینه های کتابخانه را نیز تامین می کنند که مثال های زیادی از اینگونه فعالیت ها در کتاب کتابدار کارآفرین ارائه شده است.در واقع این کار به روح رایگان بودن کتابخانه و دسترسی آزاد همگان به اطلاعات لطمه ای وارد نمی کند چرا که خدمات پایه کتابخانه مانند امانت کتاب و ... برای عموم مردم رایگان است، در عین حال طراحی خدمات نوین و مورد نیاز مشتریان هم باعث جذب آنها به کتابخانه و بهره بردن آنها از این خدمات می شود هم می توان به اقتصاد کتابخانه کمک کند. قطعا زمانی که هزینه ای بابت یک خدمت دریافت می شود کیفیت آن نیز بالا خواهد رفت و رضایت مشتریان نیز افزایش می یابد. از سویی دیگر بر طبق مدل فریمیوم این خدمات پولی می توانند هزینه سایر خدمات رایگان به اکثریت کاربران را نیز تامین کنند.

فاطمه زارع. «حق عضویت برای کتابخانه های عمومی» سخن هفته لیزنا، شماره 25۴ ، 8 بهمن ۱۳۹۷.