انتشار بيست و چهارمين شماره «كتاب ماه فلسفه»

اين مجله، با هدف رونق بازار نقد، بالا بردن سطح كيفي كتاب‌هاي فلسفي، پيشبرد فرهنگ كتابخواني و ايجاد پيوند ميان ناشران، پديدآورندگان و خوانندگان حوزه فلسفه منتشر مي‌شود و با تحليل وضعيت نشر آثار فلسفي، دست‌اندركاران اين حوزه را ياري مي‌كند.

سردبير مجله در بخش «سخن سردبير» مقدمات و مباني فلسفي را چنين عنوان مي‌كند: «‌مقصودم از مقدمات و مباني شايد قدري متفاوت از اصطلاح مشهور باشد. از اين باب بر من خرده مگيريد. مقدمات و مباني فلسفي در اينجا هر آن چيزي است كه به نوعي در اثبات يا رد، قبض يا بسط يك آموزه فلسفي با تماميت فلسفه مدخليت دارد. از آن جمله است:
1. منطق: پيش از تدوين و گردآوري منطق به عنوان ابزاري براي درست انديشيدن و رهايي از گرفتار آمدن در گرداب نادرستي‌ها، و مقدمه‌اي براي هر نوع پژوهش عقلاني نيز چه فيلسوفان يوناني و چه خردمندان ايران باستان، جسته و گريخته از قواعد منطقي بهره مي‌بردند.
پس از فتح سرزمين فراخناي ايران توسط سپاهيان اسكندر، ارسطو، سفير تيزبين، خوش‌فكر و خوش‌اقبالي بود كه كتابخانه‌هاي ايران را به دست گرفت و پس از ماه‌ها زيستن در بوستان معارف ايراني، در لابه‌لاي كتاب‌ها و ذخاير معنوي انديشمندان اين ديار، به آموزه‌هايي دست يافت كه از كنار هم نهادن آنها توانست به دانش‌ ابزاري جديدي كه بعدها منطق نام گرفت، دست يازد. به تدريج تمامي پژوهشگران حوزه‌هاي فلسفي به اين اجماع رسيدند كه منطق مام تمامي دانش‌ها و مقدمه اصلي هرگونه خردورزي، خردمندي و خردمداري است.
2. علوم تجربي: تاثيرگذاري علم در فلسفه به دو گونه قابل تصور است:
الف) ايجابي: گاه علم جنبه موضوع سازي دارد، يعني از پديدارهايي سخن مي‌گويد كه بي‌ترديد فلسفه بايد در باب وجود و عدم آنها قضاوت كند و به كنكاش در چيستي‌شان بپردازد، مانند بحث از انرژي و گونه‌هايش. اين مفاهيم، موضوع قضاياي فلسفي قرار مي‌گيرد. در اين موارد نيز فيلسوف مي‌بايست موضوع علمي را تصور كند؛ و اين تصور گاه بسته به تصورات و مباني علمي ديگر است. نيز گاهي علوم در اثبات مقدمات و صغريات براهين فلسفي راهگشايند. براهيني كه دست در طبيعت و جهان مادي دارند و روي به ماوراء براهيني چون برهان حدوث، برهان حركت، اثبات تجرد روح از طريق تغيير بدن، تغاير روح با مغز و ... اين سنخ رابطه در گسترش افق فكري فيلسوف تاثيرگذار است.
ب) سلبي: گاه دانش‌هاي تجربي، مسائلي را فراروي فلسفه قرار مي‌دهد كه در تعارض با آموزه‌ها و قواعد فلسفي است. در اين چالش‌ها، بي‌شك فيلسوف براي پاسخگويي به مسائل علمي متعارض بايد موضوع و محمول قضيه علمي را تصور كند و گاه اين تصور منوط به مباني خاص علمي است.
3. مسائل زبان‌شناسي: لفظ و معنا ارتباط و وابستگي تنگاتنگي دارند حتي برخي لفظ را سبب وجود معنا مي‌شمارند. اين تعلق و وابستگي وثيق تا بدانجاست كه آن‌گاه كه آدمي سخن نمي‌گويد و در حال انديشه است، گويا با خود سخن مي‌گويد، اين مثل ساير بيراهه نيست كه «اهل هر زبان به همان زبان مي‌انديشند» فارسي زبانان، فارسي فكر مي‌كنند و انگليسي زبانان، انگليسي مي‌انديشند و ... زيرا جهان واژه‌ها و گستره معاني متلازم و در هم تنيده‌اند. امروزه از اصول مسلم حوزه‌هاي معرفت‌شناسي و زبان‌شناسي اصل معناداري است. شماري از انديشمندان نخست مدعي شده‌اند كه آموزه‌هاي فلسفي بي‌معنايند و بعد تماميت فلسفه را مخدوش كرده و به بي‌اعتبار بودنش منتهي شده‌اند. فيلسوف مي‌بايست پيش از پرداختن به هر مساله به نوعي معنادار بودن آن را به اثبات برساند. از اين دست مسائل زباني كه در رويكرد به معنا موثرند كم نيست. بنابر اين پيش‌فرض بسياري از صغريات و كبريات فلسفي مسائل و قواعد و روابط زباني است و فيلسوف را چاره‌اي جز اين نيست كه ثانيا و بالعرض بدان‌ها بپردازد.
4. علميت فلسفه: در يكي از شاخه‌هاي معرفت‌شناسي [فلسفه علوم] كه از گونه‌هاي معارف پسيني است، به بررسي و كنكاش در باب روش‌هاي پژوهش در علوم پرداخته مي‌شود. دو رويكرد متقابل در ميان پژوهشگران اين حوزه وجود دارد. برخي ابطال‌پذيري را ملاك علمي بودن مي‌دانند و شماري اثبات‌پذيري را. اين بحث به طور قطع در حوزه دانش‌هاي معقول تاثيرگذار است. از اين‌رو گروهي از مخالفان فلسفه با تمسك به ابطال‌ناپذيري آموزه‌هاي فلسفي اعتبار آن را انكار كرده‌اند. بنابر اين از مقدمات ضروري هر تلاش فلسفي آن است كه فيلسوف موضع خود را در برابر اين شبهه روشن سازد و به نوعي در مقام دفاع از ساحت فلسفه برآيد.
5. غايت مداري، سودمندي و بازخورد عملي: از جمله مباني عام هر دانشي اثبات فايده‌مندي آن است. در دوران معاصر نيز كه فهم عرفي و سعادت در معيشت دنيايي ملاك سودمندي دانش‌هاست، بسياري از شبهات در بي‌اعتباري فلسفه، از حيث بي‌معنايي و غيركاربردي بودن آن طرح شده است. از اين رو بر مدافعان فلسفه است كه به بازنگري اهداف و غايات فلسفه بپردازند و با بياني منطبق بر پرسش‌ها، خواستگاه‌ها و شبهات و درك معاصر، فوايد فراگيري فلسفه را تبيين و اثبات كنند.»

كتاب ماه فلسفه، در اين شماره به نقد و بررسي اين كتاب‌ها و مقالات پرداخته است: «زبان و آگاهي: اثر جرالد ادلمن (علي ‌سنايي)، ارزيابي فلاسفه اسلامي از برهان وجودي (محسن موسي‌وند)، آفرينش از منظر عرفان (مهدي كمپاني‌زارع)، پديدارشناسي روح بر حسب نظر هگل، كريم مجتهدي (مريم خدادادي)، نقدي بر ترجمه جلد سوم تاريخ فلسفه فردريك كاپلستون (ابراهيم دادجو)، نگاهي به آثار شيخ اشراق (زهرا مرادخاني)، ابهري و منتهي‌الافكار في‌ابانة‌الاسرار(هاشم قرباني)، گنجينه‌هاي فلسفي در گنجينه بهارستان (حامد پارسا)، كتاب‌شناسي ساندرا هاردينگ (مريم نصر‌اصفهاني)، سير انديشه هايدگر در باب زبان (صبورا حاجي علي اورك‌پور)، منزلت فلسفه در فرايند شناخت از نظر آلفرد جولز اير(علي اميد). 

در انتهاي اين شماره مجله، سخنراني دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني به مناسبت بزرگداشت علامه طباطبايي(ره) كه آبان‌ماه 1387 در دانشگاه اصفهان ايراد شده، با عنوان «عقل و عشق» به چاپ رسيده است.

بيست و چهارمين شماره ماهنامه «فلسفه كتاب ماه» در 120 صفحه و بهاي 12000 ريال راهي بازار نشر شد.

منبع: خبرگزاری کتاب ایران