فهرست نویسی نسخ خطی را به صورت گروهی انجام دهیم

 

به گزارش لیزنا، نشست «روشهای نوین فهرست نگاری نسخه هاي خطي» روز شنبه مورخ 17 اردیبهشت 1390 از ساعت 18 در سرای اهل قلم کارنامه نشر، و با حضور دكتر فريبا افكاري، فهرست نگار كتابخانه مركزي دانشگاه تهران، دکتر حبیب الله عظیمی، عضو هیات علمی و معاون سازمان اسناد و کتابخانه ملی، سید صادق اشکوری، نسخه شناس و نسخه پژوه و مدیر مجمع ذخایر اسلامی، ناصر گلباز، نسخه شناس و مدیر بانک اطلاعاتی آقا بزرگ برگزار شد

در ابتدای نشست دکتر افکاری بیان داشت که جلسه حاضر به برخی از کارکردها  و  تفاوتهای  روش های فهرست نگاری نسخه های خطی  می پردازد و گفت: فهرست نویسی نسخه های خطی در ایران با شیوه جدید از سال 1305 در مشهد با شیوه مدرن آغاز شد. وی گفت: کتابخانه های بزرگ کشور به فهرست نگاری نسخه های خطی با سبک و سلیقه های خودمشغول بودند.

افکاری افزود: نسل قدیم فهرست نگاران نسخ خطی علی نقلی منزوی، زنده یاد ایرج افشار، محمدمهدی دانش پژوه، احمد منزوی و ... بودند که هر کدام شیوه خاصی در فهرست نویسی داشتند. شاید این نسل قدیم این تغییرات را کمتر قبول داشته باشند. و نیز فهرست نگاران جدید که با شیوه های نوین کار می کنند؛  اسامی را مستند می کنند موضوعات را ریز تر می کنند.

وی با بیان اینکه این تفاوتها در انعکاس اطلاعات نسخه شناسی در بانکهای اطلاعاتی چه اهمیتی دارد، بحث را پیگری کرد و از ناصر گلباز پرسید پیشرفت روشهای نسخه شناسی را چطور ارزیابی می کنید و چه تفاوتهایی در ورود اطلاعات فهرستهای قدیم و جدید می بینید؟

ناصر گلباز در پاسخ به این سوال گفت: 10 سال درگیر این مساله بودم، روش فهرست نگاری گرته برداری از کار فرنگی بوده است؛ این که به دو بخش  کتابشناسی و نسخه شناسی تقسیم کنند.

در حال حاضر به یک نقطه خوب و با ثباتی در مرحله نخست فهرست نویسی رسیدیم (یعنی در مرحله عمومی) یعنی به یک اجماع تقریبی رسیدیم و فهرست نویسی به سبک ایرانی تثبت شده، و اگر به روشهای غیر متعارف برسیم یکی از آسیبهاست.

وی گفت ارزیابی من مثبت است. در حال حاضر  به یک ثباتی رسیدیم . خواننده و محقق گیج و سردرگم نمی شود.

گلباز افزود: بحث نوآوری باید در فهرست نگاری تخصصی  آورده شود؛ مثلا نسخه نجوم، نسخه موسیقی و... از یک فهرست نویس نمی شود انتظار داشت که در همه متون تخصصی قدیمی تخصص داشته باشد.  باید بیاییم اینها را موضوعی کنیم.

وی ادامه داد: ما نباید زیاد نگران بحث فهرست نویسی عمومی باشیم،  مهم آنجاست که در فهرست نگاری نوین ترویج استفاده از بانکهای اطلاعاتی را فرهنگ سازی کنیم که به بانک ها مراجعه کنند و  فهرست نگار بتواند مجهول یابی کند.

گلباز در پاسخ به این سوال که  آیا نظمی که فهرست نگار جدید در فهرست رعایت میکند در ورود اطلاعات در بانکهای اطلاعاتی تاثیری دارد؟ گفت: قطعا موثر است. وی گفت سبک صادق اشکوری و همچنین پدر ایشان سبک منظم  و قابل استفاده است. اگر ابعاد قرار است خط آخر بیاید همیشه آخر بیاید و همین نظم خیلی کمک می کند و این نظم تثبیت شده و اشاعه پیدا کرده است.

افکاری در ادامه نشست بیان داشت: پدر سید صادق اشکوری فهرستهای متعدی را نوشتند و خودشان و برادرشان نیز فهرست های زیادی را نوشتند و از سید صادق اشکوری پرسید: شما چقدر خودتان را پیرو سبک پدر می دانید؟ و چه تغییراتی را در سبک ایشان پیاده کردید و چقدر جا دارد که این روند رو به رشد ادامه پیدا کند؟

اشکوری گفت: بحث این است که  روشهای نوین فهرست نگاری در ایران شکل گرفته یا نگرفته ما چنین روشی داریم یا نداریم.

ما بنا نیست که بدعت بگذاریم. ولی حلقه مفقوده ای که وجود دارد و با تمام اختلاف سلیقه ها بیم فهرست نگاران این است که استاندارد نداریم.

وی افزود: اگر بتوایم این استاندارد را ایجاد کنیم روشی نوین پیاده کرده ایم. در حال حاضر این سبک جدید، سبک نوین نیست بلکه سبک منظم است.

در معرفی کتاب اگر کتاب نام دوم  داشته باشد نام معروف داشته باشد چطور و چگونه بیاید؟ اینها بر اساس سلیقه عمل می شود. مثلا در مورد موضوع اینکه تا چه حد موضوع را ریز کنیم. در خصوص نام مولف چطور عمل کنیم؟ سال چطور بیاید؟ قمری، شمسی و یا در خصوص رساله ایی که اسمش را نمی دانیم چه کار کنیم؟

اشکوری  تاکید کرد: ما روش نوین در فهرست نگاری نداریم. باید استاندارد داشته باشیم.

افکاری در ادامه گفت: در سالهای اخیر شاهد هستیم که کتابخانه ملی به این سمت رفته که برخی از استاندارهای حداقل موجود را در فهرست نگاری نسخ خطی  پیاده سازی کند مانند سرشناسه اضافی  همانند کتابهای چاپی. چقدر این تغییرات را در تدوین فهرستهای جدید اساسی و لازم می دانید؟

دکتر عظیمی گفت: در کتابخانه ملی 3 تا شیوه داشتیم؛ در اولین آن مرحوم ایرج افشار کاربرگه ای مدون در سال 43 که کل اطلاعات کتاب خطی در آن بود را تدوین کرد.

دوم ؛ در دهه 70 کاربرگه جدید طراحی شد که تفاوت آن مستند کردن اسامی بود. ما مستند ویژه نسخ خطی نداریم.

جلسه های متعددی با اساتیدی چون پوری سطلانی و دکتر فانی داشتیم برای این مساله، ما وارد مستندها شدیم. مستند عناوین و مستند مولف و هر آنچه که قوانیین بین المللی بوده بومی سازی کردیم.

و سوم؛ فهرست نویسی بر اساس مارک.  در این مرحله  فهرست نویسی طبقه بندی شد، مارک در هر قسمت ناحیه برای شما می گذارد؛ ناحیه 37 نوع خط، 309 نوع کاغذ، و ... .

وی گفت اعتقاد من این است که هم مستند ها و هم  طبقه بندی در مارک را یک بار نگاه کنیم؛ اول مستند مشاهیر مخصوص نسخ خطی داشته باشیم و دوم یک الگوی فهرست نویسی واحد داشته باشیم.

افکاری در ادامه بیان کرد: به این نکته بپردازیم که باید این اقدام عملی چگونه و در چند مرحله انجام بگیرد؟ و نکته دیگر نه تنها ما استانداردهای مدون نداریم بلکه  اصلا به برخی فکر نکردیم. مثلا در نسخه های خطی مصوری که از حافظ هست به نام صحاف و نگارگر و .... در فهرستها اشاره نشده است. چطور نگاه نسخه شناسان به این سمت برود که همه وجوه یک نسخه دیده شود؟

اشکوری در ادامه این بحث گفت:  تنها نهاد و مناسب ترین نهاد کتابخانه ملی است. بخش اعظم کار پیش رفته  و بخش تکمیلی آن مانده است.

در گام اول در فهرست نگاری نسخ خطی آموزش بوجود آمده، در اختیار قراردادن نسخه های خطی در اختیار محققان به راحتی صورت گرفته و بسیاری کارهای دیگر که انجام شده است. اما اینها باید کنار هم بیایند.

وی افزود: یکی از کارها برای ایجاد استادارد و روش های نوین این است که فهرست نویسی های گروهی انجام دهیم.

شاید بتوانیم کمیته های علمی تشکیل دهیم و از متخصصان موضوعی استفاده کنیم، شاید برخی اساتید در خانه هستند و گروه باید نزد وی برود و کار را انجام دهد.

وی تاکید کرد: باید کار گروهی انجام دهیم.

باید برای فهرست نویسی های گروهی گام عملی برداریم. در این صورت هم تخصص ها هم افزایی می شود و هم اشکالات در می آید

و اگر این اتفاق خجسته بیافتد قدم بسیار خوبی است که می توانیم در دهه های آینده را در ماهها سالهای کوتاه برداریم.

در ادمه نشست ناصر گلباز گفت:  در مجموع ارزیابی مثبت هست نسل قدیم با کامپیوتر ارتباط نداشتند اما فهرست نگاران جدید با کامپیوتر کارهایشان را انجام می دهند

این بانک اطلاعات را جمع آوری می کنیم و اشکالات را سریعا بر طرف می کنیم برخلاف نسخه های چای که بعد از چاپ اصلاح آن طولانی است. این خاصیت دنیای مجازی است.

برای جوانانی که به سمت فهرست نوسیس آمدند، بیایید فضای مجاز ی ایجاد کنید مثل ویکیپدیا که پیشنهادها و تجارب فهرست نگارارن جدید گفته شود و نظراتشان ثبت شود و در تدوین این استانداردها و مستند سازی ها حضور داشته باشند. این مستندها مرحله به مرحله بیرون بیایندو به مرور به روز شوند.

در ادامه نشست دکتر فریبا افکاری بیان کرد: برای این که برای هر آیتم نسخه شناسی استانداردی تدوین کنیم و اینکه نمی توانیم چیزی متفاوت از قدیم ها به ثبت برسانیم، آیا لزومی برای ثبت این سبک ها نمی بینید؟ به خصوص برای شناخت نسل جوان، از آنچه که داریم؟

دکتر عظیمی در پاسخ به این مطلب بیان داشت:  این که ما روشهای فهرست نویسی اساتید مان را ثبت کنیم خیلی خوب است. چون به هر حال هر کدام از این افراد ویژگی های خاصی داشتند و سبکی را ایجاد کردند. ولی ما باید به یک سبک واحد برسیم برگرفته از سبک اساتید.

در یک پژوهشی که انجام شد تعداد مولفه های سبک های فهرست نویسی نسخ خطی 5 کتابخانه بزرگ بررسی شد و در مجموع کل سبکی هایی که هر یک از اساتید ما داشتند به دوبخش تقسیم شد بخش کتابشناسی و بخش نسخه شناسی.  عمده فهرست نویسان ما ذهنشان عمدتا به سمت مقوله های کتابشناسی بود و تنها 37.5 درصد نسخه شناسی بود. نتیجه این که اگر ما با این سبک جلو  رویم،  یکسری از آیتم های نسخه شناسی را از دست خواهیم داد.

صادق اشکوری در ادامه گفت:  ما هر چه داریم از اساتیدمان داریم آنها در زمانی کار کردند که امکانات محدود بود. برخی از این کارها در حد سبک نیست. سبک یعنی ویژگی که کار را متفاوت از بقیه می کند.

نکته دیگر  این است که برخی از اینها منتقل کننده دانش شخص است و  این فهرست نگاری نیست. اینها بحثهای تخصصی بسیار خوب و جدای فهرست نگاری است. این در حالی است که استاندارد می گوید تا این حد لازم است.

بهتر است اسم این فهرستها را بگوییم فهرست نگاری ذوقی، نه فهرست نگاری سبکی. بحث استادارد دیگر بحث ذوق نیست باید یک حداقلی در نظر گرفته شود. استاندارد به معنی تغییر و به هم زدن نیست، استاندارد یعنی ایجاد بهترین الگو. باید بهترین الگور اانتخاب و معرفی شود.

افکاری در ادامه گفت: منابعی که برای تدوین استاندارد لازم است چه منابعی است؟

اشکوری پاسخ داد: برخی از اینها به صورت تجربی در اختیار اساتید بوده که برخی وارد فهرستها شده و برخی اصلا مطرح نشده و در مورد منابع ما واقعا دچار مشکل هستیم. منابع وجود دارند ولی پراکنده اند. متخصص داریم، فهرست نگار داریم؛ فقط باید ذوقی وجود داشته باشد اینها را در کنار هم جمع کند.

دکتر عظیمی در ادامه گفت:  منابع دو دسته اند منابع  شفاهی که برخی از اساتید مکتوب نکردند و جایی ثبت نشد. و بخش دیگر اصول و ظوابطی که مستند در بحث کتابشناسی وجود دارد.

اشکوری در ادامه بحث تاکید کرد: گروه باید به دنبال استانداردها و معرفی آنها برود. شخص را نمی توان ملاک قرار داد.

گلباز در خصوص منابع بیان داشت:  برای تیمی که میخواهد مستند سازی را انجام دهد، مجموعه ای از اطلاعات ر ا در اختیار محقق قرار می دهند. در بحث نسخه های خطی ایران از نظر کیفیت و کمیت منحصر به فرد است. در اروپا چنین حجمی از کار در بانکهای اطلاعاتی انجام نشده است.

منابع موجود در بانکهای اطلاعاتی منابع خوبی است، بانک آقا بزرگ نزدیک 3 سال است که روزآمد نشده است. اطلاع رسانی یک امر زنده و لحظه به لحظه هست. امکان این باشد که این بانکها به روز باشد و اطلاعات نسخه های خطی ایرانی و اسلامی به این مجموعه افزوده شوند در کنار فهرستهای نسخه شناسان نسل قدیم،  و در اختیار مستند سازان قرار بگیرد؛ در این صورت این مستند مسلما مستند به روز ی خواهد بود.

افکاری مطرح کرد:  این امکان هست که فرمتهای مختلفی تعریف شود و کاربرگه های کاربردی برای فهرست نگاری مجموعه ای خاص مشخص کنیم؟

دکترعظیمی بیان کرد: این کاملا منطقی است: شیوه فهرست نویسی نامگو، شیوه فهرستنویسی مختصر، شیوه فهرست نویسی مفصل داشته باشیم.

در پایان به این نکته اشاره شد که دانشجویان می توانند بسیاری از ناشناخته ها را در نسخه های خطی شناسایی کنند و به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب کنند.

سید صادق اشکوری گفت: اقیانوس نسخه های خطی اینقدر بیکران است که دانشجویان در این موضوع خیلی می توانند کار کنند و دغدغه ای از این بابت در انتخاب موضوع پایان نامه نداشته باشند.